پیش از هر اشاره دیگر بگویم که لفظ آدم در قرآن قویم نام عامی برای انسان و یا بشر نیست، بل نام خاص برای آن از بهشت بیرون شده است که به رسالت رسید.
وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ. و خلق کردیم شما را، سپس صورت ساختیم و بعد به فرشتگان گفتیم که بر آدم سجده کنند پس سجده کردند جز ابلیس که سجده نکرد. 7 آیه: 11
این آیه به تنهایی برای اقناع کسانی کفایت می کند که احتمالا جایگاه و منزلت خاص آدم را نزد خداوند باور نمی کنند. هرچند آن تکلیف الهی در سجده بردن فرشتگان به آدم در قرآن قویم نظیر و نمونه دیگری ندارد.
وَ یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ فَکُلاَ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ. ای آدم تو و زوجه ات در بهشت ساکن شوید، از هرچه مایلید بخورید و به آن درخت نزدیک نشوید تا در سلک ظالمین درنیایید.7، آِیه 19
این تقرب به خداوند و دعوت اسکان در بهشت هنوز تمام توجه الهی به آدم نیست.
وَ إِذْ
قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ
أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ
بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُون. آن زمان که پروردگارت به فرشتگان گفت: در زمین
جانشینى خواهم گماشت گفتند آیا کسى را می گمارى که در آن فساد انگیزد و خون
ها بریزد و
حال آن که ما تو را ستایش و تقدیس می کنیم فرمود من
چیزى می دانم که شما نمى دانید. 2، آیه 30
این عالی ترین مرتبه ای است که خداوند به آدم می بخشد و در عین حال چنین که فضا و نفس آیه تقریر و منتقل می کند، فرشتگان خلقت آدم را موجب گسترش فساد و ریختن خون در زمین می دانستند.
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ. تمام نام ها را به آدم آموخت سپس آن ها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مى گویید از این اسامی باخبرم کنید. 2، آیه 31
این هم عنایت عظیم دیگری است که خداوند در حق آدم روا می دارد و گرچه هنوز نمی دانیم کدام اسامی مورد نظر حق تعالی بوده ولی سیاق آیه بار دیگر برتری آدم بر فرشتگان در نزد خداوند را برملا می کند.
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ. اى فرزندان آدم در حقیقت ما براى شما لباسى فرو فرستادیم که عورت هاى شما را پوشیده می دارد و زینت است ولی جامه تقوا برتر و نشانه ای از عنایت خداست، باشد که متذکر شوند.7، آیه 26 أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّیَّةِ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْرَائِیلَ وَمِمَّنْ هَدَیْنَا وَاجْتَبَیْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُکِیّ. آنان کسانى از پیامبران و فرزندان آدم بودند که خداوند برایشان نعمت ارزانى داشت و از کسانى که همراه نوح سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از کسانى که هدایت نمودیم و برگزیدیم. هر گاه آیات رحمان بر ایشان خوانده می شد سجده کنان و گریان به خاک می افتادند. 19, آیه: 58 این آیه صراحت دارد که انبیای الهی از ذریه آدم اند و بررسی آن جا قابل برداشت بیش تر می شود که در قرآن مبارک جز بنی آدم خطاب دیگری همچون بنی بشر یا بنی انسان یست. ادامه دارد. | |||
ش |
عمده تغییر انتقال قطب شمال و جنوب قدیم زمین به نوار مرکزی و نزدیک به خط استوای جدید، ذوب سریع میلیاردها میلیارد تن آب ذخیره در هزاران هزار کوه یخ و اقلیم پهناور قطبی بود که ارتفاع امروزین برخی از آن ها به سه هزار متر می رسد، رخدادی که به سرعت سطح آب در آن چاله بزرگ را بالاتر کشاند.
این جا به جایی، طبیعتا و از زاویه دیگر ناحیه استوایی قدیم را به قطب های امروزین فرستاد که تخمیر مقدار غیر قابل محاسبه ای از چوب جنگل های گرمسیری قدیم، سیبری و تایگا را به بزرگ ترین گنجینه زیر زمینی ذغال سنگ و مخزن کلان ترین معدن تحصیل شده و دست نخورده ذخایر گاز جهان تبدیل کرده است. به علاوه یافت شدن بقایای گاه کاملا سالم مانده جانوران گرمسیری در نواحی قطبی از گرفتار شدن و انجماد سریع آن ها در چنان سرمای ناگهانی و شدیدی خبر می دهد که گاه حتی فرصت فاسد شدن نیز نداشته اند. شبکه مستند تلویزیون جمهوری در ساعت هفت و نیم روز پنج شنبه چند هفته قبل فیلمی از یافت شدن بقایای فاسد نشده بچه فیلی در قطب شمال نشان داد که بسیار آگاهی دهنده و شاهد روشنی در صحت برداشت های این بررسی بود. پیش از این هم در اوائل دهه نود میلادی یک هیئت روسی در قطب شمال جسد فیلی را کاملا و چندان سالم مانده یافتند که سرپرست هیئت مدعی شد از گوشت آن استیک ساخته و خورده است.
بدین ترتیب و مقدم بر ورود به مبحث جدید و با عرضه تصویر بالا باید نخست مختصری از زندگی جانوری در نواحی گرمسیری کهن و بالاخص خصوصیات دایناسورهای منقرض شده را بررسی کنیم. این عکس فسیل استخوان ساق پای یک دایناسور به بلندای بیش از دو متر است که تخمین وزن حیوان را تا حدود 80 تن بالا می برد. اداره و دوام چنین وزنی روزانه به 20 تن غذا نیازمند است که مطلقا از طریق گوشت خواری تامین نمی شود.
و این تابلوی باز سازی سفالین دایناسورهایی است که بخش یا تکه ای از فسیل استخوان های شان به دست آمده است که شمار عمده ای از آنان گردن زرافه ای دارند که گیاه و برگ خواری آنان را توضیح می دهد.
مسلم است که چنین گردنی امکان تحرک عادی در میان درختان را باطل و تعقیب گربه سانان تیز پا را برای شکار غیر ممکن می کند وانگهی دایناسورها پنجه و دندان های مناسب و خنجری برای نگه داشتن و دریدن شکار ندارند.
گروه منقار دار دایناسورها هم جز از فضولات و دانه ها و میوه های جنگلی امکان تغذیه دیگری ندارند و بدین ترتیب دایناسورها را می توان و باید حیواناتی گیاه خوار شناخت که در محیط گرمسیزی و جنگل های انبوه به وفور و با تنوع بسیار در دسترس داشته اند.
اینک برگ دیگری از داستان حیات را خواندیم که فرصت را برای ورود به حاصل این برآوردها فراهم تر می کند. (ادامه دارد)
تصویر کنونی زمین علاوه بر نمایش مکان آن گودال به هوا پریده، که موجب سرعت گرفتن پروسه انجماد پوسته و جا به جایی زمین و درهم ریزی مدارات آن شد، شاهد نشانه های دیگری است که با صراحت تمام از عبور آن دنباله دار سرگردان و عواقب آن خبر می دهند.
این نقشه گستره شنزارهای جهان از شمال آفریقا تا صحرای گبی در چین است. به شمایل و فورم جغرافیایی و خمش آن توجه کنید که در صورت اتصال سراسری با توجه به تغییرات زمانه به صورت دایره ای به هم بسته درخواهد آمد، دایره ای که پیش از تحولات عبور آن ستاره دنباله دار، در جای قطب زمین قرار داشته است.
این صحرای بزرگ شنزار با کشت و کار چند درخت خرما. برابر باورهای کنونی به علت نبود آب دچار بی باری شده، حال آن که علت نبود گیاه در شنزارها به سبب نبود خاک است. مطلبی که در دهه های اخیر دولت های ثروتمند و سرمایه داران عرب را به خرید خاک از کشورهای همسایه برای بارورکردن شنزارها هدایت کرده است. در واقع این شنزارها کوه ها و صخره هایی بوده اند که میلیون و میلیون ها سال در فشاری اندازه ناگرفتنی زیر کیلومترها یخ و در سرمایی تا قریب صد درجه زیر صفر خرد شده، پذیرای باد های باردار از خاک و همراه با تخم گیاهان نبوده اند.
این صخره کاملا شنی زمانی کوه سنگی پر ابهتی بوده است که فشار کوه های یخی مرتفع سیمای آن را دگرگون کرده است. اگر هنوز در دریافت مدخل مرددید، یاد آوری کنم که منبع بزرگ سوخت های فسیلی جهان در شنزارها و حاصل نابودی سریع میلیاردها جانور و آبزی غول آسا در قطب قدیم است که در اثر چرخش زمین به نزدیک استوا تغییر محل داده است.
و اگر هنوز به ادله دیگری نیازمندید از یاد نبرید که مثلا شنزارهای قفر شمال آفریقا، در مصر به علت رسوب خاک هایی که نیل در دو سوی ساحل خود پخش می کند، چون بهشت سبز و آراسته به باغ و چمنزار در محدوده ای است که به برکت رسوبات رود نیل غنی شده است، مطلب و ماجرایی که در کناره های دجله و فرات نیز قابل دیدار و تایید است. (ادامه دارد).
اجازه دهید تاکید و تکرار کنم که این یادداشت ها بیان سرگذشت زمین نیست، بل برگی از شناس نامه حیات زمینی و تحولات منجر به ظهور گونه ای با اصطلاحات امروز انسان است که ظرایف بیش از حد و دشوار فهمی مدخل بیان آن، که برای نخستین بار به عقول عالم تزریق می شود، محقق را وادار می کند تا گام های استدلال را اندک اندک و به کوتاهی بردارد.
هنگام نگاه به این دایره عظیم پر آب که اوقیانوس آرام و کبیر و پاسیفیک نامیده شده و لبه های شرق و غرب آن پوسته همجوار ندارد، به آسانی می پذیریم که قطعه پهناوری از چیدمان اولیه زمین مفقود است و چون برای آن محل اختفایی در زمین نمی پابیم، پس ناگزیر باید به آسمان کشیده شده باشد. یعنی توپ ما در زمانی نامعلوم که شصت میلیون سال پیش تخمین زده اند، با عبور سنگی سرگردان و یا همان اتومبیل تمثیلی و عواقب آن مواجه شده که سرعت گذری فوق العاده و چنان فاصله ای با زمین داشته است که درست مانند نمونه ذکر شده، گرچه نیروی جذب و بلع زمین را نداشته است اما توپ را به چرخش سریع گرد خویش واداشته و در نقطه عمود بر زمین و با حد اکثر نیروی خود، به علت سرعت فوق العاده، تنها بخشی از پوسنه زمین را در نازک ترین قسمت آن جدا کرده، با خود به سوقات برده، پلیت یکپارچه زمین را به قطعات مختلف خرد کرده، جای قطب ها را تغییر داده و پس از دور شدن دنباله دار زمین با محوری غیر قائم مستقر شده است.
گرچه اثبات امکان بروز این تغییرات، به صورت نسبت های ریاضی با محاسبه وزن و سرعت و فاصله ی آن جرم سرگردان سماوی به چند صورت گوناگون دشوار نیست، اما قبول وقوع آن با مراجعه به اسناد و آثار مانده بر زمین آسان تر و قانع کننده تر است. از جمله صورت کنونی آن اعلام می کند که آن جرم سرگردان در زمانی از کنار زمین می گذرد که ماگمای مرکزی به سطح زمین نزدیک تر از 60 میلیون سال پیش بوده است. چرا که لغزش آرام پوسته آسیا برای پر کردن ضایعه پاسیفیک، به جدایی و حرکت پلیت امریکا در سمت شرق گودال و پاره پاره شدن زمین در غرب آن منجر شده است.
در واقع نسبت دادن وقوع چنین حادثه ای به شصت میلیون سال پیش، با اعتنا به اعلام عمر 4/5 میلیاردی برای زمین ، کاسموس اطراف منظومه شمسی را با توجه به ادواری بودن حرکات در اجرام سماوی، کم جنب و جوش می شناساند. (ادامه دارد)
بدین ترتیب پوسته کنونی زمین قطعه دو پاره شده ای شامل پلیت آسیا و آفریقا و وصله و دنباله ای با نام پلیت آمریکای شمالی و جنوبی، و دیگر عوارض سطح آن جدای از سرزمین بلامصرف قطب ها، در اختیار عرصه بس وسیع اوقیانوس ها است. هر دو مجموعه اصلی، که در ابتدا یکپارچه بوده اند، بر پلیت های کوچک و بزرگی سوارند که نه فقط برابر راه نمایی فلش های نقشه زیر در جهات مختلف در حرکت اند، بل در اثر برخورد با یکدیگر موجب بروز زلزله های متعدد می شوند، که شدت و ضعف تماس و کوچک و بزرگی پلیت، پایه سنجش ریشتر زلزله و تعیین محدوده و عمق حدوث آن است.
برخورد دائمی پلیت های کوچک و بزرگ و نازک و ضخیم با یکدیگر نه فقط موجب بروز زلزله های کوچک و مدام در بخش هایی از زمین می شوند، بل درزها و دهانه هایی را در عمق باز می کنند که موجب سرریز و فوران و جریان و پرتاب ماگماهای زیر سطحی در نقاط معینی از زمین اند.
این نقشه مکان فوران آتش و نیز بروز زلزله را در دهانه پلیت ها، که گسل نیز نامیده می شوند، نشان می دهد. ثابت ماندن این مراکز و نقاط، که در مقاطع انقطاع و تلاقی پلیت ها قرار دارد، اسرار درون زمین و داستان آن را بازگو می کند.
حالا به کلیدی ترین گوشه های این بررسی با به میان انداختن این سئوالات نزدیک تر می شویم که اولا چرا لبه شرقی زمین چندان تکه پاره است که استرالیا و ژاپن و کره و اندونزی و مالزی، گرچه خود جزیره و شبه جزیره اند، بل در محاصره نزدیک به بیست هزار جزیره پراکنده قرار دارند. در حالی که در فاصله بس طولانی میان پلیت آسیا و آمریکا فقط چند جزیره مرجانی بالا آمده و بپرسیم کدام نیروی فوق کلان، پلیت آمریکا و آسیا را از یکدیگر جدا کرده است؟ (ادامه دارد)
مقدمتا گفته باشم که خداوند در قرآن بندگان اش را با عناوین گوناگون: آدم، ناس، انسان، بشر و انس خطاب کرده است. پیوسته برای کشف سبب این تنوع نام گذاری با خود در خیال و جدال بوده ام و آن زمان که تنها خطاب عام و آسمانی را به صورت یا بنی آدم و نه بنی بشر و غیره یافتم، آن گاه انگیزه کافی و لازم برای عرضه یادداشت های داستان حیات در من به جنبش درآمد.
اگر ظرفی از شیر گرم را در فضای باز بگذارید در پروسه سرد شدن، پوسته ای از چربی با ضخامتی معین بر سراسر سطح آن ظاهر می شود، تجربه ای که در سرد شدن یک لقمه گداخته از فولاد خارج از کوره نیز، به صورت ظهور لایه ای ذغالی در سراسر آن قابل دیدار است. به همین ترتیب، قبول پدید آمدن پوسته در پروسه سرد شدن، فقط در یک سوم سطح زمین، در طول زمانی دراز و نجومی، ساده لوحی بنیانی وسیع و نابخردانه است.
به این نقشه زمین توجه کنیدکه فقط پازل آمریکا _ آفریقا و اروپای آن، قطعه جانبی پازل گونه و منطبق دارد، اما قرینه اتصالی حاشیه غربی آمریکای شمالی و جنوبی را پیدا نمی کنیم، چنان که آفریقای شرقی قطعه اتصالی ندارد و معلوم نیست از کدام مجموعه پوسته ای جدا شده و به همین روال آسیای جنوبی نمایی از اتصال با پوسته قاره جنوبگان نشان نمی دهد و معلوم نیست زائده قوز دار هند از چه پوسته ای کنده شده، چنان که سراسر لبه های شرقی پوسته و پلیت آسیا کم ترین علامت همسایگی با پوسته غرب امریکا ندارد.
حالا به این تصویر ارزشمند بنگرید. دو پلیت بزرگ آسیا و آمریکا، گرچه در زائده شمال، تقریبا به هم متصل و قرینه اند، اما میانه و جنوب سطوح دو پوسته را گودال دایره شکل عظیم و بسیار عمیقی از یکدیگر جدا و در طی زمان به اوقیانوس تبدیل کرده است. در این جا اثر انگشت حادثه ای را می بینیم که زایش پوسته قاره ای هند را نیز معلوم می کند. بخشی از پوسته یکپارچه زمین را، چنان که بیاید، بلعیده و نظم پازل کامل و اولیه آن را به هم زده است.
آماده شد :
کتاب چهارم، برآمدن مردم، بخش اول، مقدمات. 340 صفحه، 12500 تومان.
کتاب چهارم، برآمدن مردم، بخش دوم، قرینه ها و امارات، 320 صفحه، 12500 تومان.
با تلفن 66492049 تماس بگیرید.
شیپور پیروزی
یکی از قرآنهای مورد بررسی در پروژه "کورپس کورانیکوم"
مکان: کتابخانه دانشگاه "لیدن" هلند - زمان احتمالی نگارش: بین سالهای
646 تا 770
سال ها پیش همراه عرضه دلایل محکم و تصاویری از دست نوشته های قرآنی و غیر قرآنی گوناگون، به خط بومی و کهن عرب، برای نخستین بار در جهان، ضمن مقدمه کتاب «پاپیروس ها» نوشته بودم:
«بدین ترتیب مدعی می شوم که ظهور کمال و بلوغ در خط عرب، حتی برای نگارش قرآن هم، که اصلی ترین متن برای مسلمانان است، مقدم بر قرن هفتم و هشتم هجری صورت نبسته، چه رسد به ده ها هزار کتاب، که مثلا ابن ندیم تالیف و تحریر آنها را به قرون اولیه هجری کشانده است!! بدین ترتیب آیا نیازمند بازبینی اسناد موجود در باب هستی و هویت و نیز تعمق و تفکر در موضوع تاریخ و فرهنگ اسلام نیستیم»؟! (مقدمه ناشر، پاپیروس ها، ص 15)
گروه بینالملل مشرق- پروژه تحقیقاتی "کورپس کورانیکوم" (Corpus Coranicum) در سال 2007 و به همت "آنگلیکا نویورت"، "میشائیل مارکس" و "نیکلای سینایی" در آکادمی علوم "برلین-براندنبورگ" آلمان آغاز شد. براساس خط مشیهای این آکادمی، گروه تحقیقاتی میباید ظرف مدت 18 سال، بررسیهای پژوهشی خود را روی تاریخ قرآن تکمیل کند. محورهای تحقیقاتی آنها شامل ثبت و ضبط شواهد تاریخی قرآن (دست نوشته یا قرائتهای مختلف)، جمعآوری متون تاریخی همزمان با عهد عتیق، و تفسیر ادبی و بر اساس ترتیب زمانی قرآن میشود. یکی از اهداف محققین پروژه این است که متون دینی و ادبی قبل و بعد از قرآن را با متن قرآن مقایسه کنند و از این راه پی ببرند که آیا قرآن کتابی منحصر به فرد و معجزهای الهی است؟ کار این گروه براساس اصول علمی صورت میگیرد. به طوری که شواهد تاریخی دست نوشتهها و قرائتهای گوناگون قرآن در دو پیکره زبانی جداگانه نگهداری میشود. محققین پروژه پس از بررسیهای جامع به این نتیجه رسیدند: "دست نوشتههای موجود از زمان صدر اسلام، تنها در ده سال گذشته مورد بررسی دقیق قرار گرفتهاند. از این رو، ضرورت مطالعه این بخش از تاریخ احساس میشود."
یکی از قرآنهای مورد بررسی در پروژه
"کورپس کورانیکوم"
مکان: کتابخانه دانشگاه "لیدن" هلند
- زمان احتمالی نگارش: بین سالهای 650 تا 718
«کار این گروه براساس اصول علمی صورت میگیرد. به طوری که شواهد تاریخی دست نوشتهها و قرائتهای گوناگون قرآن در دو پیکره زبانی جداگانه نگهداری میشود. محققین پروژه پس از بررسیهای جامع به این نتیجه رسیدند: دست نوشتههای موجود از زمان صدر اسلام، تنها در ده سال گذشته مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند.. از این رو، ضرورت مطالعه این بخش از تاریخ احساس میشود.
مورخ نتوانست چه گونگی دست یابی این مرکز قرآن شناسی به قرائت های گوناکون قرآن را در متونی دریابد که اعراب و نقطه ندارند و درعین جال به این اعتراف توجه می دهد که می گویند رمز گشایی از نسخه های کهن قرآن در غرب اخیرا آغاز شده و حال آن که من در سال1387 و در مقدمه کتاب پاپیروس ها و پیش از ان در یادداشت های ایران شناسی بدون دروغ اورده بودم:
«اگر در جهان عرب نیز نوع نگارش حروف به وجهی است که در نمونه های این پاپیروس ها می بینیم، آیا چگونه ایرانیان این همه تاریخ و تفسیر و سیره و مغازی و فتوح نوشته اند و به راستی اگر عرب در قرن هشتم و آن هم در مرکز مصر و در میان صاحبان فن و فرهنگ نگhرش، هنوز برای کاف و قاف و نون و واو و یا و عین و غین خود اسلوب واحد و امروزین نگارش را نداشته و برای شناسایی و تفکیک الفبای خود هنوز نقطه به کار نمی برده پس فارسیان که کپی بردار وام دار خط و حرف نویسی عرب اند، چه گونه در قرن چهارم هجری شاهنامه نوشته و می خوانده اند؟.
یکی از قرآنهای مورد بررسی در پروژه "کورپس کورانیکوم"
مکان: کتابخانه دولتی برلین - زمان احتمالی : بین قرنهای هفتم تا هشتم
از آنجا که شما روی نسخههای خطی قرآن هم کار میکنید، آیا تا کنون به نسخهای متفاوت از قرآنهای چاپی امروزی برخورد کردهاید؟
متون مربوط به دو قرن اول پس از نزول قرآن، ابهامات بسیاری برای ما داشت. خواندن متن قرآن به علت آنکه صداهای فتحه و کسره و ضمه و حتی نقطه را نمینوشتند، دشوار بود و میشد به چندین شکل این متن را خواند. اما نکته شگفتانگیز اینکه، به رغم نبودن نقطه و اعراب در این نسخهها، پس از بررسیهای بیشتر روشن شد که خوانش همه آنها یکی بوده و تفاوت محسوسی میان این خوانش و نسخههای کنونی قرآن وجود ندارد.
این اعتراف کارساز و صریج بر یگانگی و بی تغییر بودن متن قرآن بینی مبلغان مجعول شناس کتاب خدا را بر حاک می مالد و معلوم می کند که جهد در راه کشف قرآن های مغایر، کوبیدن آب در هاون و کوبیدن مشت بر سندان است.
«کتاب حاضر، 260 قطعه پاپیروس مصری را می شناساند که تقریبا تمام گنجینه پاپیروس های یافت شده از قرون نخست اسلامی را شامل می شود. در میان این یادگارهای گران بها،گرچه مطالب فراوانی است که به فهم درست تر از اوضاع اجتماعی و تاریخ اسلام نیز کمک می کند، اما قصد من از طرح مسئله در این مبحث نه بررسی اجتماعی- تاریخی، که کنجکاوی فنی است. حقیقت مسلم و بی تردید این که گذر از مقدماتی برای رفع خامی از خط عرب، تدوین قواعد صرف و نحو، نقطه و علامت گذاری بر حروف، تا حدی که بتوان قرآن را برای ده ها ملت متنوع غیرعرب از صورت محفوظات به مکتوبات بین الاسلامی قابل قرائت بدل کند، تنها با تلاش طاقت فرسا و طولانی ممکن شده و قرون متمادی زمان برده است. این مطلبی است که نمونه های به جای مانده از خط عرب در قرون نخست اسلامی و از جمله پاپیروس ها، نه فقط تاکید می کند، بل زمان این بلوغ را ، لااقل تا قرن هفتم هجری به درازا می کشاند.غالب این اوراق پاپیروسی در این کتاب تاریخ تدوین ندارد. نمونه های تاریخ دار آن بر دو دسته است: یا برابر اعلام های مصطلح امروز، بدون ذکر واحد سده، مثلا به صورت سال چهل و هشتم امده، که مگر از طریق تطبیق خط، به طور دقیق معلوم نیست که سال چهل و هشتم از چه قرنی بوده و یا به تاریخ کامل ماه و سال و روز اشاره دارد، که دورترین آن متعلق به روز شنبه ای از ماه شوال سال 104 هجری است». (پاپیروس ها، مقدمه ناشر).در مجموع چنین می نماید که معده فرهگی صاحبان اندیشه و امکانات رسانه ای در ایران به خام خواری اغذیه وارداتی از مطبخ کلیسا و کنیسه معتاد شده است.