مراوده با مطالب و متون قرآن عظیم چنان تاثیری بر ذهن و عقل و قدرت قبول آدمی باقی می گذارد که پس از فهم و درک مندرجات آیات، دیگر نمی توان گفتار و اعمال را خلاف یافته هایی تننظم کرد که قرآن معلم و متذکر آن بوده است. در یادداشت های پیش با شاهد قرار دادن کلام خدا و ذکر آیات مرتبط، یاد آور شدم که پیامبر بزرگوار اسلام در مقاطع متعدد، از جانب خداوند با تذکر و هشدار و توصیه های ایمانی و تربیتی مکرر، حتی تا مرحله تهدید به عزل از وظیفه ابلاغ مواجه بوده است. جالب ترین نکته در این اشاره ملاحظاتی است که نشان می دهد خداوند مشوقانه کام یابی مسلمین و موارد مناسب دیگر را شاهد و فرصتی برای جلب نظر و جذب بیش تر پیامبر به مطالب ایات می گیرد. چنین نمایه هایی با درخشش تمام روشن می کند که تاکید قرآن بر این آگهی که رسول انتخابی از میان مردم معمول بوده را می توان شامل بی تعلقی وی به ادیان جاری در حوزه مکه و مدینه و از جمله یهود و نصاری شمرد که لاجرم وی را با تعلق خاطری به بت پرستان می شناساند.
«آن زمان که با مدد الهی پیروزی به دست امد و افواج مردم را در حال دخول به دین خدا ملاحظه کردی، پروردگار را بستا و نزد آن توبه پذیر استغفار کن». (تمام سوره نصر)
«آیا سینه ات را نگشادیم و آن بار کمر شکن را از دوش ات برنداشتیم و بلند آوازه ات نکردیم. پس به هنگام فراغت در پرستش بکوش و به خداوند مایل شو». (آیاتی از سوره شرح)
«بر مطلبی که علم نداری توقف نکن چرا که گوش و چشم و قلب در تمامی این امور مسئول اند. بر زمین خرامان مگذر که شکافته نمی شود و از کوه ها هم گردن فرازتر نیستی. این گونه زشت کاری ها نزد پروردگار ناپسند است... و در جنب خداوند قائل به خدای دیگر مشو تا ملامت شنیده و مطرود به دوزخ افکنده نشوی». (اسراء، 36 تا 39)
«صبور باش چنان که پیامبران بلند اراده صبور بودند و برای آنان عذاب فوری مخواه. چرا که در روز موعود گمان برند که جز ساعتی از روز را نخفته بودند». (احقاف، 35)
«چیزی نمانده بود از وحی دور و به مطلب دیگری متوجه ات کنند تا به دوستی با انان پذیرفته شوی. و اگر استحکام و ثبات قدم ات نبود که به تو اموخته بودیم، بسا که اندک گرایشی به آنان نشان می دادی، در زندگانی و مرگ دو برابر طعم عذاب را می چشیدی و یاوری نمی دیدی». (اسراء، 73 تا 75).
ریز بینی تقلید ناشدنی در تمام گفتارهای قرآنی، کپی کاران یهود را ذر توسل به ساخت آیات وحی و جعل قرانی نو، ناکام گذارد تا به جای آیه تراشی و سوره سازی های ناممکن، به تفسیر و تاویل و روایت و حدیث و شخصیت تراشی موهوم زن و مرد و تاریخ نویسی های گوناگون برای دوران صدر اسلام بپردازند، پرچم مذاهب متعدد را برافرازند و در نهایت به جای قرآن های ناهمآهنگ، معتقدان به مذاهب گوناگون را به پیش رانند، همبستگی اسلامی را به مخالف خوانی های مذهبی و مبنذل بدل کنند تا دشمن ایمانی خود را نه مشرکین، که در نحوه آبریز وضو و هدایت پیشانی بر مهر و یا بدون مهر و ایستادن در صف نماز با دست های باز و بسته شناسایی و در غالب موارد نقل از روایات و احادیث را جایگزین اشارات قرآن کنیم. حال آن که هشدار و اخطارهای خداوند خطاب به پیامبر اعظم در باب رعایت های لازم در گذر از وظایف رسمی ابلاغ بی اندازه صریح است و در مقاطعی تذکر می دهد که گزیده شدن برای امر ابلاغ یا هر رسالت دیگر به معنای جانشینی خداوند در ابراز نظر نیست.
«از تو در باب زمان وقوع قیامت پرسیده اند. تو در جایگاه جواب نیستی. امری است که به خداوند برمی گردد. تو فقط به ترسنده از ُآن هشدار می دهی». (نازعات، 42 تا 45)
«از تو درباره روح سئوال می کنند بگو روح یک امر خداوندی است حال آن که به شما اندکی از علم داده اند». (اسرا، 85)
حدیث نویسان، غالبا با گزینش و انتساب گفتار مورد نیاز خود به پیامبر، از صلابت ایات قران می کاهند و گاه به مخالفت با حساسیت های الهی بدل می کنند. اینک پیروان دین روشنگر اسلام که در موارد گوناگون به مودت و برادری دعوت شده اند به چنان شکاف و شقاقی دچارند که در موارد رو به تزایدی احتمال بازگشت دوباره نماز گذار از مسجد به سرپناه خانه و عبور از آتش تفرقه ای، که معتقد به فرقه و مذهب دیگر برپا می کند کم تر و کم تر می شود. گذشته از این ظواهر و اعمال، علت اصلی جدایی فرق را کارزاری می گویند که به دنبال درگذشت پیامبر بر سر تعیین جانشینی رسول اکرم برپا بوده است.
«از کسانی نباشید که فرقه فرقه شدند، دین شان را پاره پاره کردند و هر گروه به داشته های خود دل خوش اند». (روم، 32)
محل دقت و درس آموزی است که قران مقتدر، یعنی تنها منبع گفتارهای متین و موکد، مقدم بر دوران بعثت، از مقامات احتماعی، ثروت شمارش ناشدنی و حتی احترام عمومی نسبت به پیامبر خبر نمی دهد، رفع نیازهای جاری و گرایش تدریجی او به دین اسلام را عطیه الهی می گوید. پیامبر را در مقام و موقع ممتازی نمی نشاند، ریاست قبیله و قومی را به او نمی سپارد، با توان جسمی فراوان و بازوی جنگنده توصیف نمی کند، خلیفه نیست و قرٍآن، به شهرت امانت او در تجارت اشاره ندارد و به تاکید یاد آور می شود که رسول، یکی از مردم عادی است که خواندن و نوشتن هم نمی داند و پیش از بعثت از هیچ بابتی صاحب آوازه و اعتبار و ملاحظات خاص در حوزه زندگانی خود نبوده و پایه ای ندارد، آن چنان که به هنگام ابلاغ آیات، مورد استهزاء و آزار عوام و خواص است و جز خداوند معلم و مرشد و پشتیبان ندارد که آیات قرآن را بر او وحی می فرستد تا به مردمی ابلاغ کند که هنگام دریافت، از او استقبال نکرده و شاعز و ساحر و دیوانه اش می خوانده اند.
«کافران به هنگام شنیدن ایات گویی می خواهند با گردش چشم به تو آسیب رسانند و می گفتند به راستی که دیوانه است. در حالی که ان آیات جز راه نمای عالمیان نبود». (قلم، 51 و 52)
«رسول جز پیام رسانی وظیفه ندارد و خداوند از آشکار و نهان تان آگاه است». (مائده، 99).
«محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست آخرین فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزى داناست». (آیه 40)
آن گاه که به تعیین قرآن، رسول الله کسی از میان مردم معمول و مامور ابلاغ و انتشار عمومی ایاتی است که بر او وحی می شده و با این توجه که پس از رسول گرامی پنجره ارسال آیات و ظهور پیام آور دیگر مسدود و وظایف پیامبری به پایان می رسد و دستورالعمل جدیدی برای تنظیم سالم امورات زندگانی و قرار ارسال قران دیگری در جوامع انسانی صادر نیست، پس آشکار است که زمان حیات پیامبر نیز با اتمام ارسال ایات رو به پایان باشد، زیرا برای رسول الله مرتبه دیگری بیرون از وظیفه ابلاغ اعلام نشده است.
بدین ترتیب آن زمان که پیامبر مسئولیت اداره مادی امور شناخته و کسب و کار کلانی ندارد که ادامه آن نیازمند حضور جانشیی از میان مردم معمول زمان ایشان باشد و ابواب رسالت نیز از جانب خداوند مسدود است و با این توجه که رسولان هر یک با کارنامه تکلیفی و کتاب معینی از سوی خداوند مامور می شوند مسلم است که در شرایط پایان ابلاغ دین اسلام و قران گفت و گوی کوشش برای یافتن جانشین موجه برای پیامبر تعویض صورت ارتباط خداوند و بندگان و مخالفت با ایات قرآن است. بنا بر این تنها جانشین پیامبر، کتاب کامل قرآن است که راه نمای بی بدیل بشر در هر شرایط زیستی و ایمانی است.
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.
فتح کشور به کشور اخوان در خلیج فارس
http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1917266/%D9%81%D8%AA%D8%AD+%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1+%D8%A8%D9%87+%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1+%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC+%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3.html
----------------------------------------؛-------------تصویر قدیمی از زمان افتتاح اداره پست تهران
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2013/06/161751.php
خسته نباشی
سال دهم هجرت بود و پیامبر از آخرین سفر حج خود باز میگشت، گروه انبوهی که تعدادشان را تا صد و بیست هزار؟؟؟ رقم زده اند او را بدرقه میکردند تا این که به پهنه بی آبی به نام غدیر خم رسیدند.
نیم روزهیجدهم ذی الحجه بود که ناگهان پیک وحی بر رسول خدا نازل شد و از جانب خدا پیام آورده که: «ای رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنین نکنی رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد کرد» پیامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بی آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبری از جهاز شتران برای پیامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روی به مردم کردند. و فرمود: ای مردم بزودی من از میان شما رخت بر میبندم، آنگاه میافزاید چه کسی بر مومنین در ارزیابی مصلحت هاو شناخت و تصرف در امور سزاوارتراست همه یک سخن میگویند خدا و پیامبر داناترند.
رسول گرامیمیفرماید: آیا من به شما از خودتان اولی و سزاوارترنیستم و همگان یک صدا جواب میدهند که چرا چنین است آنگاه فرمود: من دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم یکی ثقل اکبر که کتاب خداست و دیگری ثقل اصغر که اهل بیت منند. مردم، بر آنان پیشی نگیرید و از آنان عقب نمانید. آنگاه دست علی (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد که همگان او را در کنار رسول خدا دیدند و شناختند سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای مومنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم.ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقی بود که دوباره آهنگ روح بخش وحی گوش جان محمد صلی الله علیه و آله را نواخت که: «امروز دینتان را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم» و بدین سان علی (ع) از جانب خداوند؟؟؟؟ برای جانشینی پیامبر (ص) برگزیده شد.)))
این روایت شیعه است از جانشینی علی با به هم وصل کردن دو آیه بی ربط. ولی سوال گردن کلفتی که این وسط بی جواب می ماند اینکه چرا اون آیه ای که دستور می دهد" ای محمد علی را به جانشینی خود انتخاب کن" در قران های سراسر جهان موجود نیست.؟
اگر جبرئیل نام علی را نیاورده .پس محمد نبی به دستور چه کسی او را جانشین خود اعلام کرده.
همین مسئله نشان میدهد که قرآن نگهبان آسمانی دارد و یهود اگر می توانست در آیات قران دست ببرد اول از همه نام امام علی و امام زمان و ابوبکر و ... را وارد قران می کرد . ولی در این 1400 سال موفق به این کار نشده.
http://gundeshapur.wordpress.com/tag/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C/
متاسفانه باز نشد.
مهمترین مطلبی که در مورد این مسئله قابل توجه است اینکه هیچ آیه ای درمورد حکومت و ریاست سیاسی پیامبر صادر نشده و حضرت محمد نبی الله و رسول الله است و سیاست مردم با شورا و انتخاب مردمی است و اگر مردم حضرت محمد را رهبر سیاسی خود هم انتخاب کرده اند نمی تواند موروثی باشد واما حتی در صورت قبول کرده حدیث غدیر , مولی معنی دوست میدهد و نه حاکم و پیامبر مردذم را به دوستی قران و اهل بیتش می خواند که اهل بیت همه ساکنان خانه اوهستندیعنی هم عایشه و هم فاطمه!
جناب آقای پورپیرار باسلام
درمورداستناد به متن آیات باید شان نزول آنهارادرنظرگرفت.درغیراین صورت قرآن را پراز آیات ضدونقیض خواهیم یافت.مثلاهمین آیه:«محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست آخرین فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزى داناست». (آیه 40)
وقتی نازل شده که ایشان تصمیم به ازدواج با عروس خود(همسرزیدبن ثابت)می گیرندوجالب است که پس از نزول چنین آیه ای عایشه می گویدخداچه زودمطابق میل توآیه نازل میکند!!!
حضور جناب عالی در آن میان که از ریزه کاری ها هم باخبرید از نظر تاریخی بسیار با ارزش است.
جناب صبا
خدا قوت.
(با اجازه استاد)
همانگونه که استاد فرمودهاند حضورتان در این وبلاگ و بخش نظرات یک موهبت االهی است و باید قدر دانست. شاید جنابعالی از آن دسته افرادی هستید که از صحبتهای زیر لحافی هم آگاهی دارید!؟!
سلام دستتون درد نکنه. عالی بود خیلی ممنون.
استاد شما آقای عدل محمدی رو میشناسید؟ اگر بله نظرتون بهش چیه؟
با چنین نامی اشنایی ندارم.
بهار عربی یا بیداری اسلامی با وجود رهروانی که حوادث غیر مستند تاریخ اسلام را به دلخواه خود تفسیر میکنند که نتیجه ءن به تعبیر کلام الهی "کل حزب بما لدیهم فرحون"خواهد بود، جز توهم بیداری یا نهایتا" ایراد خمیازه ای جهت تمدید خواب نخواهد بود.بیداری واقعی فقط وفقط بعد از دیدن کابوس تلخ حقیقت شروع تاریخ از مبدا پذیرش پوریم حادث میشود.
استاد گرامی به گمانم جناب نیسی نیز به نوع دیگری سعی در انعکاس این واقعیت تلخ است،البته امیدواری به تحقق وعده های الهی با استعانت از صبر وصلوة و قدردانی از تلاشهای شما برای کمک به اینگونه بیداری ستودنی و قابل تقدیر است.و من الله توفیق...
«کافران به هنگام شنیدن ایات گویی می خواستند با دیدگاهشان تورامنحرف کنند و میگفتند به راستی که دیوانه است. حال که ان آیات جز راه نمای عالمیان نبود». (قلم، 51 و 52)
استاد آیا این ترجمه بنده نیز صحیح است؟چرا که من بصر را نه چشم که دیدگاه معنی کردم
لغزش شمرده نمی شود.
یا این ترجمه:
«کافران به هنگام شنیدن ایات گویی می خواستند با دیدگاهشان باعث لغزش تو شوند و میگفتند به راستی که دیوانه است. حال که ان آیات جز راه نمای عالمیان نبود».
آقای صبا هنگام نزول آیات پیش خدا بودید که دارید شان نزول سازی میکنید؟ واقعا از خدا هیچ ترس و واهمه ای ندارید؟ این شان نزول رو کی اختراع کرده و تو دهنها انداخته؟ گویا امثال شما مستقیم با خدا در ارتباط هستید و از شما میخوام آیات قران را با خود قران ثابت کنید.
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿ آل عمران٧٨﴾
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّـهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿٦٧﴾
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیرًا مِّنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ ۗ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿٣٤﴾ این هم عاقبت شان نزول سازان
أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَىٰ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿٥١عنکبوت﴾
ذَٰلِکَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ ۚ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿٤٤آل عمران﴾
آقای صبا مثل اینکه مطلبی از بنیان اندیشی نیاموخته اید! می توانید بفرمایید آن شان نزول را از چه راهی کشف کرده اند جز داستان سرایی های سکسی و دروغین برای آیات قرآن تحت عنوان شان نزول؟
آقای صبا
شأن نزول یعنی اینکه در زمانی معین و در مکانی مشخص حادثه رخ داده و به مناسبت آن آیه ای نازل شده است. صحیح؟ خوب یعنی اگر آن حادثه رخ نمی داد آیه هم نازل نمی شد و قرآن ناقص می ماند؟
برادر بزرگ استاد پورپیرار گرامی
سلام علیکم
استاد آیا کسی از بین آیات عظام و علما الکرام تاکنون توضیحی در خصوص نحوه کتابت اینهمه شرح حوادث و قصص و دیالوگ و منولوگ و حدیث منتسب به افراد مختلف در زمان پیامبر داده است؟ چون نوشتن این همه سخنان و حوادث نیاز به بسیج کردن ارتشی از کتّاب و محررین به همراه امکانات لجستیکی فراوان دارد بگونه ای که بتوانند مکنونات قلبی افراد در خلوت شان را نیز ثبت کنند.
والسلام علیکم
فی امان الله
تنها کسی که فهرست نام های صدر اسلام از شاعر تا شمشسر زن را نفی کرده، علامه بزرگ مرتضی عسکری در کتاب 150 صحابه ساختگی بوده است. در مورد تولید این انبوه نام های بدون عین نیز کنیسه ده برابر ان را هم در اختیار دارد.
استاد گرامی:
دشمنان اسلام که حالا مشخص شد چون مار در آستین این دین نجیب جا خوش کرده اند علاوه بر ایجاد نزاع فرقه ای؛ با نوشتن برخی تفاسیر و شان نزولهای ساختگی، راه را بر برداشت صحیح از قرآن نیز بسته اند طوری که یک انسان بی غرض و تشنه حقیقت نمی تواند با وجود مطالعات غیر قرآنی مرتبط با قرآن کریم آنرا طوری که حقیقت است و شما درک می کنید بفهمد.
آیا اگر در دست انسان طالب حقیقت فقط همین کتاب می بود قطعا رستگار نمی شد؟وآیا این همه تیلیغ برای مطالعه کتاب که حالا دیگر وجوب آن مانندروز روشن است ،باز فریب دیگری است؟
خداوند بر عزت شما که لیاقت و شرف درک درست کلامش را داشته اید بیفزاید.
بانک اطلاعات نشریات کشور
www.magiran.com
استاد در مورد داستان نویسی در ایران مقاله ای یا حرفی ندارید؟
در ایران نمی توان در باب داستان نویسی مطلبی گفت. غالبا دنباله شعارهای حزبی و یا کپی کشی های بی مزه از آثار دیگران به خصوص روس ها و فرانسویان است و ارزش اظهار نظر ندارند. همان ماریا ها را مهستی کرده اند.
http://www.juancole.com/2010/03/top-ten-reasons-east-jerusalem-does-not.html
این هم باز نشد. قرار است از متن لینک های روشنگر ارسالی شما محروم بمانیم.
سلام
استاد نظرتان در مورد رئیس جمهور جدید چیست و چرا مردم دوباره به سوی اطلاح طلبان برگشتند؟!
باز نشد. چرا لینک های ارسالی شما غالبا باز نمی شود؟
با سلام
«بدین ترتیب آن زمان که پیامبر مسئولیت اداره مادی امور شناخته ای را ندارد که ادامه آن نیازمند حضور جانشین باشد و ابواب رسالت نیز از جانب خداوند مسدود است و با این توجه که رسولان هر یک با کارنامه تکلیفی و کتاب معینی از سوی خداوند مامور می شوند مسلم است که در شرایط پایان ابلاغ دین اسلام و قران گفت و گوی از جانشینی پیامبر تعویض صورت ارتباط خداوند و بندگان و مخالفت با ایات قرآن است.»
استاد متاسفانه مدیران فرقه های یهود ساخته با حقیقت فاصله ای درازی دارند که پیموده نخواهد شد . و ظاهرا آنقدر تهی مغز هستند که برای رستگاری خود نیز تلاشی نمی کنند .
با تشکر
آن ها حقوق بگیر و موظف بر ابراز چنین نادانی ها هستند .
استاد خیلی وقته از نصر اصفهانی در کلاس خبری نیست ؟ لطفا از لیست کلاسی حذفشان نکنید .
استدلال ها و منطق بر عکسشان در کلاس شما کمک به یادگیری صحیح از مطالب شما برای دیگران بود . به نوعی ایشان خود درس عبرتی از نتیجه فرقه سازی بودند .
از کسانی بود که تیغه تیز استدلال بر پوسته اندیشه او اثری نداشت.
استاد، اگر پیشاپیش قضاوت نکرده باشم گویا در نهایت با توجه به فرمول رشد جمعیت و واقعه پوریم و ظهور تجمعات انسانی در همه منطقه و ظهور کشتیرانی در دریاها نتیجه نهایی این است که عمر اسلام نمی تواند مقدم بر 600 سال باشد و همگام با رشد اسلام یهود هم شروع به کتاب نویسی کردند.
ان وقت با تاریخ گذاری سکه های اسکندری و یونانی و پاپیروس نوشته های اسلامی، که از قرن دوم هجری صحبت می کند و نوشته هایی شخصی است چه باید کرد. ضمنا هیچ برگ نوشته غیر قرآنی و به هیچ خط و زبانی قدیم تر از 5 قرن قبل بر روی پوست نداریم که بتوان سند تاریخی شناخت.
پاپیروس نوشته های اسلامی که از قرن دوم هجری صحبت می کند را بر چه متریالی با چه ابزاری نوشته اند؟ چگونه تا حالا دوام آورده؟ سکه های اسکندری و یونانی را با چه تکنیکی ضرب زده اند؟ در آن زمان اصلا تکنولوژی استخراج و ذوب فلز مگر وجود داشته؟!
یادداشت های مربوطه را بخوانید و قبل از مطاله کامل سئوال ندهید.
با سلام خدمت استاد عزیز
مشغول مطالعه بخش ساسانیان از سری کتاب های شما هستم متاسفانه عکسا رنگی نیستن نمی تونن بیشتر مطالب رو از عکسا بگیرم،کجا می تونم عکسای رنگی رو پیدا کنم، فایلی ندارید که این عکسا توش باشه
کتاب های تی تیش مامانی درباره ساسانیان فراوان است.
سلام
بسیاری از جزئیات در فروع اسلام مانند نماز-زکات - وضو و... در قران بطور کامل نیامده است . اگر پیامبر نیز از خود اختیاری بر اضافه کردن این جزئیات نداشته است چگونه خداوند از مردم می خواسته که این اعمال را انجام دهند . نمی دانم توانستم سئوالم را روشن بیان کنم.
...فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تاویله، و ما تاویله الاالله والراسخون فی العلم، یقولون آمنا به، کل من عند ربنا... (آل عمران 7)
با سلام به دوستان
آیا کسی می تواند در مورد این قسمت از آیه 44 سوره انبیا توضیح روشنگری بدهد"...أَفَلَا یَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِی الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ..."؟ آیا زمین در حال کوچک شدن است؟
...فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تاویله، و ما تاویله الاالله والراسخون فی العلم، یقولون آمنا به، کل من عند ربنا... (آل عمران 7)
http://historyofinformation.com/images/euclid_elements_fragment.jpg
ظاهرا تکه پاپیروس نوشته با دقت تعمیر و در برخی قسمت ها تعویض شده و برای من غیر قابل خواندن است. به هر حال ممنون.
امام صادق فرمودند:
هرکه عطسه کند و دست را بر روی بینی گذارد و بگوید: الحمدلله رب العالمین کثیرا"کما هو اهلُهُ و صلی الله علی محمدٍ النبی و اله و سلم از سمت او مرغی که از ملخ کوچکتر و از مگس بزرگتر است به سمت عرش خداوند میرود و در زیر عرش برای او تا روز قیامت استغفار میکند
http://www.youtube.com/watch?v=aw477B7NLpEژ
و ایضا
http://www.youtube.com/watch?v=euCeXXAcAnU
متاسفانه راه نداد.
استاد سلام۰استاد ویدیوها را ببینید جالب هستنند۰ ممنون
ممنون.
با سلام خدمت استاد
الله متعال در سوره های 1 - اعراف 2 - هود 3 - بقره 4 - غاشیه 5 - تغابن 6 - انعام 7 - جن 8 - شوری 9 - نحل 10 - رعد 11 - مائده 12 - نور 13 - عنکبوت 14 - انبیاء 15 - نمل 16 - کهف 17 - ملک 18 - اعراف 19 - ص 20 - فرقان 21 - الاسراء
به کرات از قید های ((( صرفا - فقط - جز اینکه - تنها ))) برای هشدار دهنده بودن و نوید آورنده بودن و پیام رسانی کردن و تذکر دادن و ابلاغ آشکار نمودن استفاده کرده است و بطور کلی مهم ترین وظیفه پیامبران از جمله حضرت محمد را ((( پیامبر بودن و رسول بودن و یا بطور کلی پست چی بودن )) تعریف کرده است آیا این اشارات صریح در تضاد با آموزه های تشیع نیست ؟
مهم این است که دریابیم پس از نزول کامل قرآن، خداوند ابواب ارتباط مع الواسطه را مسدود می کند که در حقیقت به معنای بی نیازی از حاملین پیام یا همان پیامبر و امام و غیره است.
آقای پورپیرار من دنبال تاویل آیه نیستم بلکه با توجه به معنی آیه خواستم ببینم در این مورد تحقیق شده است یا هنوز علم اندک بشر به چنین درکی نرسیده است.لطفا آیه مبارکه را مانند چماقی در دست گرفته و بر سر هر کسی که سوالی برخلاف تفکر شما کرد یا نتوانست در دوسه جمله تفهیم سوال بکند ، نزنید. خداوند وقتی مردم را به تفکر و تعقل می خواند بهتر از شما میداند که نتیجه آن سوال کردن است و آیه مبارکه را جهت جلوگیری از تفاسیر و تاویلهای گمراه کننده کسانیکه خود را مالک دین می دانند ،بر روی آیات متشابه نازل نموده است نه برای سرکوب هر سوالی.
شما که از نیات اعماق دل خداوند هم باخبرید چه احتیاجی به مترجم دارید؟
سلام آقای پورپیرار.
در این پست که صحبت از قرآن مبارک است بفرمایید تحویل بگیرید عکس العمل دیوانه وار حضرات جهود وطنی در لباس مسئول فلان بنیاد دشمن قرآن را :
رئیس بنیاد نهجالبلاغه استان اردبیل گفت: عظمت و جایگاه نهجالبلاغه نه تنها کمتر از قرآن نیست بلکه شاهکار امام علی (ع) تکمیلکننده کلام ناب الهی است.
http://www.yjc.ir/fa/news/4429100/%D8%B9%D8%B8%D9%85%D8%AA-%D9%86%D9%87%D8%AC%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%BA%D9%87-%DA%A9%D9%85%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
با اجازه استاد
جناب احترام
چندین سال قبل که تازه در محضر استاد قرار گرفته بودم مانند امروز شما سئوالی کردم که جواب استاد به مذاقم بسیار تلخ آمد. اما مدتها گذشت تا فهمیدم منظور دقیق استاد چه بوده است. یادتان باشد اینجا تنها صبر و حق چاره ساز است.
http://www.vom.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=11893:1392-03-27-16-32-32&catid=2:1390-05-18-09-15-10&Itemid=18
سلام
تشکر از زحماتتان. آیه آخر مقاله جای تامل بیشتری دارد.:
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
از آنجایی که در قرآن عظیم همانطور که در این مقاله هم اشاره کردید که ریزبینی غیر قابل تقلید دارد بخصوص وسواس در گزینش کلمات بنابراین جای سوال است که چرا در این آیه به جای ؛قرآن؛ از واژه «الذکر» استفاده شده.
و نیز از طرف دیگر همانطور که مستحضر هستید در آیات متعددی از «تورات» و «انجیل» هم با صفت «الذکر» یاد کرده که نتیجه عقلانی اینکه طبق این آیه نه تنها قرآن که تورات و انجیل هم که «الذکر» هستندغیر قابل تحریف است.
در حالیکه شما استاد عزیز تورات و انجیل را تحریف شده می دانید. اگر امکان دارد توضیح روشنگری در این باره بدهید چطور باید تعبیر نمود ؟
آیا خداوند بین کتب خود تبعیض قائل می شود ؟
تورات و انجیل های موجود را به سبب تبلیغ شرک و قائل شدن فرزند و خانواده برای خدا ، به هیچ وجه نمی توان کتاب اسمانی شناخت. چنان که قران از مقطعی به بعد یهود و نصاری را اهل کتاب پیشین خطاب می کند..
استاد به نظر میاد مسئولیت و مشکلات حضرت محمد نسبت به پیامبرهای قبلی کمتر بوده.
آنها مجبور بودند کشتی غول پیکر بسازند.یه ایل رو از وسط دریا رد کنند.مرده زنده کنند. توی آتیش بیوفتند . فرزند خودشون رو قربانی کنند. وسط بیابون رها بشن. ترور بشن. تو دهن نهنگ بیوفتند.مارو اژدها ظاهر کنندو....
آخرسر هم مردم پیام هدایت آنها رو درک نکردند و خدا با سیل و زلزله ادبشون کرد.اگر هم امروز مسیحیت همه جارو گرفته این یه پروژه حساب شده کلیسا و کنیسه بوده.وگرنه دین مسیح از روم اونورتر نمیرفت.
اما زمون حضرت محمد قضیه متفاوته.مرم شعور و درک ایمان به پروردگار و اجرای فرامین دین را در زندگی به دست آوردند و دسته دسته به اسلام روی میاورند وبعدها هم اصحاب کنیسه و کلیسا دیدندکه اسلام تمام افریقا را گرفته و در حال گذر از مرز هند است.
بنابراین چنین مردمی با این سطح شعور و آگاهی که میتوانند خود بارفهم آیات الهی رو بر دوش بکشند و حتی به معجزه هم از طرف محمد احتیاج نیست نیازی به امام و آقا بالاسرو ناظر بعد وفات پیامبر ندارند.
ای پیامبر ما قران را برای این نیافریدیم که باآن خودت رو به رنج و زحمت بیندازی(طه – 2)
این آیه خود بیان کننده خیلی از مسائل درباره جایگاه و نقش حضرت محمد است.
حقایق کلان را باید از میان لاشه مراجعه به تاریخ اسلام موجود بیرون کشید.
آقای حسن پیرو سوال شما و دوست دیگری که چند هفته پیش درباره داستان نویسی در ایران پرسیده بود یک نکته ای حائز اهمیت است و آن اینکه داستان نویس که طبیعتا خود را از طبقه روشنفکر می داند ولی برای "مردم" می نویسد قبل از هر چیز باید بداند که کلمه "مردم " به چه معناست.
متاسفانه روشنفکران و داستان نویسان ایران امثال صادق هدایت و .... در این صد سال کاری جز تکرار تلقینات یهود نوشته نداشته اند و هر باوری که در جامعه درباره تاریخ باستان یا دین و... تبلیغ میشد همان را عینادر آثارشان به شکل طوطی واری نقل می کردند. در این زمینه می توان به کتاب ارزشمند "عرب ستیزی در ادبیات معاصر ایران" از خانم جویا بلوندل سعد مراجعه کرد.
نویسنده خوب باید بتونه لایه های عمیق و پنهان اما واقعی حیات زندگی اجتماعی را به "سطح" بیاره و در معرض تماشا قرار بده. کاری که استاد پورپیرار در داستانهایش کرده. حتما داستان " کوتاهترین عشق " استاد را خوانده اید که در آن زنی بی شوهر مانده چطور دراثر فشار برآورده نشدن نیازها یش ناگهان سر از خانه همسایه در می آورد .این داستان کوتاه به خوبی تصویری که از زنان برایمان ساختند (به عنوان موجوداتی ضعیف که همیشه مورد تجاوز و سوء استفاده مردان تنوع طلب هستند) به هم میریزد/ یا داستان یاغی که توسط نشریه ای در فرانسه جزء بهترین داستان های کوتاه دنیا معرفی شده و با بیانی ساده وکوتاه ،منش و شخصیت یک یاغی رو به تصویر می کشد/.یا داستان "سوراخ کفش " که هنوزدر ایران نظیر ندارد.بسیاری از داستان های استاد پورپیرار اتفاقات واقعی هستند که با قلم توانای ایشان مکتوب شده. و البته بحث درباره آنها بسیار گسترده است.
نمی دانم شما مقدمه کتاب "هزار اتفاق می افتد " استاد پورپیرار را خوانده اید یا نه؟ اشاره ای است به تعلق شدید طبقات معمول جامعه به مذهب که روشنفکری احمق ایران آنرا همیشه مسخره می کرد. اما روحانیت ایران توانست از این موضوع استفاده کنه و از طریق همین باورها مردم را صدا بزنه وخواسته های خود را به پیش ببره. حتی مجاهدین خلق هم به همان نیرو متصل شدند و بهره برداریهاشون رو هم کردند. اما روشنفکری بی خرد ایران همیشه این نیرو را به هیچ گرفته و آنها رو یه نیروی مرتجع عقب مونده که فقط جلوی دست و پا رو می گیرند دانسته. که در داستان هایشان هم گاها این موضوع نمایان است.آنها در حیات صد ساله اخیر ایران کاری جز لیسیدن ستونهای تخت جمشید نداشته اند و هنوز هم ندارند،و نفهمیده اند که کلمه مردم یعنی اون نیروی جمعیئی که تاریخ میسازه به چه معناست و چه جایگاه و حرمتی داره.چگونه زندگی می کنه چگونه تفکر میکنه و...
مردم هم متقابلا نسبت به آنهاوآثارشون بیگانه بوده اند.
اگر روشن فکری ایران روزی بتونه به بافت جامعه ایران از مبدا پوریم و دین اسلام به شکل درست نگاه کنه شاید آن موقع چیزی به نام ادبیات ملی همراه چیزهای دیگر زاده بشه.
ادبیات ملی از جماعت تازه مهاجری سرریز نمی کند که هنوز ملت نشده اند. سایه خرافی و غلیظ این بیگانگی به خصوص در داستان ماخولیای عشق ترسیم واضحی دارد.
استاد درباره ادبیات ملی درست می فرمائید. بی دقتی منو ببخشید.
از نقطه نضر بنده حقیر نزاد نیکوی آریایی در انتخابات رییس جمهوری انتخاب نمودن فیروز گشته چونکه آریاییان واقعی و راستین و نیکو اندیشه بفرموده اعلا حضرت رضا شاه دومی در انتخابات نانیکو ناآریایی شرکت ننموده می باشند.
در ضمنا آقای آشنا حق با آقای نیسی می باشد چونکه انقلابات های کشورهای نانیکوی عربی و تازی بیداری اسلامی نمی باشد و بهار عربی و هرج و مرج خلاقی می باشد و ما فقط بیداری آریایی می داریم که باید در کشور نیکوی آریاییان اتفاق بیفتند انشاءالله به لطف احورامزدا . شیرین بختانه یهودیان نیکو موفق بگشتند عربها و تازیها را سرکار بگذارند تا آنها تصور کردن بنمایند که بیدار گشته می باشند ولی ما و اقای نیسی فهمیدیم که آنها بیدار نگشته می باشند و بیداری اسلامی الکی می باشد و یهودهای نیکو برنامه ریزی نمودن تا حکومتهای دوستدار اسرائیل را در کشورهای عربی حاکم بگردانند.
استاد نظر شما راجع به داستانهای کوتاهی مانند" آوسنه بابا سبحان " و "جای خالی سلوچ" آقای دولت آبادی چیه؟ یعنی اونارو یک داستان خوب می دونین یا نه؟
داستان باید قلت نباشد و برای هر کاراگتری لهجه و لغت و زبان گفتار مخصوصی را رعایت کند.
سلام
استاد عزیز یه سوال داشتم که با این یادداشتتون ارتباط نداره ممنون میشم جواب بدید.
آیا ورزش باستانی که الان تو زورخانه های طهران انجام میشه واقعا ایرانیه؟اگه هست قدمتش چقدره؟چون یه سری ابزار الات و و فرم لباس و مراسمای خاصی داره که نشون میده یه جورایی قدیمیه
با تشکر
سابقه ای کم تر از 80 سال دارد. قبلا بدان اشاراتی داشته ام.
جناب پورپیرار
سلام
امروز مقاله ای انگلیسی می خواندم و به لغت oligopoly برخوردم. معنی ان را در دیکشنری نگاه کردم و دیدم به معنی انحصار کالا یا خدمات توسط عده ای معدود است.
ایا می توان بین این لغت و کلمه عالی قاپو که در اصفهان و بسیاری شهرهای ایران به محل خاصی در شهر اطلاق می شود ارتباطی قایل شد؟
یک لینک جالب
https://www.qirmiz.com/politics/%D8%AB%D8%B1
%DB%8C%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%B9%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D8%B2-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%B5%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF-1/
نتوانستم باز کنم.
با سلام
آقای توحید، اگر آیه مورد بحثتان (انا نحن نزلنا الذکر...) را از آیات ماقبلش جدا نکرده و همراه با آنها (علی الخصوص آیه 6 به بعد) بخوانیم، به آسانی و (به نطرم به طور قطع) متوجه می شویم که منظور از "الذکر" در آیه فوق (حجر، 9)، "قرآن" است و نه نازل شده های پیشین:
وَقَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ ﴿٦﴾ لَّوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلَائِکَةِ إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿٧﴾ مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِکَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا کَانُوا إِذًا مُّنظَرِینَ ﴿٨﴾ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿٩﴾ سوره حجر
موفق باشید
شیمعون پرز، رئیس جمهوراسرائیل اعلام کرد، ایران و اسرائیل می توانند پشت یک میز نشسته و مذاکره کنند. اسرائیل دشمنی ابدی با ایران نداشته و ندارد.
وی که با روزنامه بریتانیایی " دیلی تلگراف" مصاحبه می کرد، در مورد خصومت فعلی بین دو کشور گفت: اسرائیل هیچگونه دشمنی با ایران ندارد و کورش کبیر، پادشاه یزرگ ایران، اولین پادشاهی بود که یهودیان را از بردگی در بابل رها کرد و آنها را بار دیگر به سرزمین شان باز گرداند و از یهودیان ایران نیز خواست که به "ارض اسرائیل" مهاجرت کنند، پس وی اولین صهیونیست جهان بود".
پرز که در ماه اوت سال جاری، نود ساله می شود و مسن ترین رهبر یک کشور جهان است افزود:" رهبران حکومت فعلی اسلامی ایران تمام هم و غم خود را بر روی ساخت بمب اتم متمرکز کرده اند تا کشور یهودی را از صفحه جهان محو کنند، اصلا نمی دانم که به چه نتیجه ای خواهند رسید؟
در صورتی که اسرائیل هیچ کشور یا طرفی را تهدید نکرده و نمی کند، اما آنها همواره ما را تهدید به نابودی می کنند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران و اسرائیل می توانند وارد مذاکره مستقیم شوند گفت:" چرا که نه ، ایرانیان دشمن ما نیستند و ما بر علیه آنها نیستیم . وی در ادامه تاکید کرد که هیچ نفرتی از ایرانیان ندارد.
پرز این مصاحبه را پیش از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران انجام داده است، به نوشته همین روزنامه در اوج جنگ ایران و عراق، مهندسین و تکنیسین های اسرائیلی به ایران رفته و هواپیماهای جنگی این کشور را تعمیر می کردند.
لینکی که Aydın فرستاده بودند
بالاخره یکی باید تکلیف ما را با این کورش صهیونیست روشن کند.
http://es.wharugo.com/Sumeria--Administraci%C3%B3n+y+pol%C3%ADtica
به داستان های موجود درباره بین النهرین اعتباری نیست. یهودیان بیش از همه درباره بین النهرین داستان ساخته اند.
جناب استاد میخواستم استدعا کنم که هرچند کوتاه ولی روشنگر در مورد انتخابات اخیر و نتایج آن یادداشتی بگذارید
حالا که اب ها از اسیاب افتاده لاجرم باید که نان بیات میل کنید. به طور معمول با وجود فضای رقابت در هر انتخابی تعدادی معترض به نتایج اراء ظهور می کنند و برای جا به جا کردن چند رای انواع اتهامات را به یکدیگر می بندند و بارها کیسه و صندوق اراء را بارخوانی می کنند و به اصطلاح مو را از ماست می کشند. فقدان فضای رقابت و ابراز رضایت پیشاپیش از هر نتیجه ای موجب شد که نه فقط رقبا مزاحم نشر ابرازی و نهایی نشوند، بل از پل کالج تا دربار عربستان و چین و ماچین برای برپا کنندگان ان هورا بکشند. در چنین فضای رضایت محض، از نظر فنی حتی اگر برای آقای روحانی 25 میلیون رای هم احصا و اعلام می شد باز هم رقبا چنان که دیدیم به جای اعتراض لبخند و تبریک تحویل می دادند. واقعا که در حوزه موضوع شاهد دیدار از یک شاهکار استراتژیک جهانی شدیم.