حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

اطلاعیه6

خطابی به دوستان بنیان اندیش


به اطلاع همراهان همیشگی «حق و صبر» می رساند :

مؤسسه بنیان اندیشی به ثبت رسمی رسیده است.

 مسئولیت  بنده  چاپ آثار استاد، ترجمه آن ها به زبان های عربی و انگلیسی و  پیگیری مسئله حقه بازی های فرهنگی و تاریخی یهود علیه مردم منطقه ما  در سطح بین‌الملل می باشد. و البته پروژه های  تحقیقاتی بنیان اندیشی نیز در کنار آن ادامه خواهد داشت.

مجموعه یادداشت های برآمدن مردم، در سه جلد به شکل پی دی اف در سایت حق و صبر قرار داده شده است. جلد سوم آن  توسط استادهرگز ویرایش و چاپ نشده بود و برای اولین بار در اختیار دوستان  قرار گرفته است. برای دریافت خود مجموعه یادداشت ها و همچنین «جزوه های ناریا» می توانید با ایمیل حق و صبر تماس بگیرید.

نکته قابل تذکر برای پژوهشگران حرفه ای  تاریخ معاصر  که حتماً از آثار استاد بهره می برند، این که: 

تألیفات استاد پورپیرار فهرست منابع ندارد و مشخص نیست کتاب هایی که برای بررسی استفاده کرده اند، چاپ و ویرایش چه سالی و متعلق به کدام انتشارات است. برای تصحیح کردن نقل قول های یادداشت های برآمدن مردم، از آرشیو کتاب خانه  ها استفاده شده .  اما بیش تر کتاب های یافت شده ما با منابعی که استاد استفاده کرده از نظر شماره صفحه متفاوت است.بنابراین اکثر شماره صفحات رفرنس داده شده  در کتاب ها تغییر نکرده است و فقط ایرادات خود نقل قول ها برطرف شده . برای استفاده این دوستان منابع جمع آوری شده این یادداشت ها در سایت حق و صبر قرار خواهد گرفت.

مطلب بعد درباره پروژه ویکی ناریا است . کسانی که  با مباحث بنیان اندیشی به تازگی آشنا می شوند از طریق سایت حق و صبر می توانند به صفحه ویکی ناریا وارد شده و مروری بر آثار و نقطه نظرات استاد پورپیرار درباره تاریخ ایران و جهان داشته باشند. این یادداشت ها بر اساس موضوع از هم تفکیک شده و با یک جست و جوی ساده در اختیارشان قرار خواهد گرفت. پی دی اف آن ها را نیز از انتهای یادداشت می توانند دریافت کنند.

اگر  در  ارتباط با هر مدخل کتاب های تاریخی استاد کلیپ های تصویری ساخته شود، مانند کلیپ های ارزنده «طالب حقیقت»، امکان پخش آن ها در انتهای مقاله در سایت ویکی ناریا موجود است.

-----------------------------------------

درباره وصیت نامه استاد نیز لازم است مطالبی را به عرض دوستان برسانم.

موضوع وصیت نامه بنیان اندیشی  را اولین بار در زمستان 92 از زبان استاد شنیدم. آن موقع استاد غیر از بنده 3 نفر  دیگر را  هم  برای اداره امورات  بنیان اندیشی انتخاب کرده بودند.اما این وصیت نامه هرگز نوشته نشد. اردیبهشت 93 استاد متن وصیت نامه جدیدی را آماده کرد و متعاقب آن جلسه ای در دفتر کارنگ برگزار شد که  خانواده همکار استاد در شرکت کارنگ و همچنین خانواده شریک شان در نشر کارنگ( که استاد آن ها را مانند اعضای خانواده خود می دانست) در آن حضور داشتند. قرار شد مسئولیت کارهای بنیان اندیشی به عهده بنده گذاشته شود و نام همسر همکار استاد نیز در وصیت نامه ذکر شده بود.

جلسه 4 ــ 3 ساعتی طول کشید. اما در نهایت استاد تایپ و امضای آن را به وقت دیگری موکول کردند. و ظاهراً به زمان بیشتری برای تفکر در این زمینه احتیاج داشتند. تابستان 93 استاد متن دیگری برای وصیت نامه آماده کردند و این بار نام بنده ، یکی از دوستان  بنیان اندیش و  نام یکی از دوستان قدیمی و مورد اعتماد استاد نوشته شد که ظاهراً ایشان از موضوع استقبال نکردند. این وصیت نامه هم هرگز نوشته نشد. 

مدتی بعد استاد تصمیم گرفتند تنها  نام بنده و همان دوست بنیان اندیش را در وصیت نامه قرار دهند و به نظر می رسید که انتخاب آخر استاد باشد که متن آن ماه ها بعد نوشته شد. بالاخره استاد یک روز با دعوت از چند تن از دوستان نزدیک و وکیل شان به منزل، متن وصیت نامه  را به امضای شهود و وکیل رساندند و سهم خود را از کتاب فروشی نیل طی مبایعه نامه ای به بنده واگذار کردند که با فروش آن مخارج بنیان اندیشی تأمین شود. قرار شد در تاریخ دیگری متن این وصیت نامه به ثبت رسمی برسد که بعد با بستری شدن استاد در بیمارستان این کار صورت نگرفت.

در فضای مجازی امکان ذکر اسامی افراد حاضر در متن وصیت نامه را ندارم. اما برای اطلاع دوستان از مفاد آن یک کپی از وصیت نامه را در انتهای این یادداشت قرار داده ام:





چند سال پیش دوستی پیشنهادی  مبنی بر تأسیس کتاب خانه بنیان اندیشی به استاد داده بودند. دوستان می توانند فهرستی از آثاری که در ارتباط با  تحقیقات بنیان اندیشی است برای بنده بفرستند. اصل آن ها تهیه شده و در مؤسسه آرشیو خواهد شد و پی دی اف آن نیز در سایت حق و صبر قرار خواهد گرفت.

قبلاً چند نفر از دوستان سراغ کتاب «دروغی که بزرگ شد» اثر ماسکارلا را از بنده گرفته بودند. خوش بختانه موفق شدم که کتاب را از کشور فرانسه خریداری کنم و  مطابق وعده ای که مترجم کتاب به بنده داده اند، ترجمه آن در فصل پاییز به پایان خواهد رسید.

این اثر به عنوان اولین کتاب در آرشیو کتاب خانه بنیان اندیشی قرار  خواهد گرفت. 

در انتها از دوستانی که  در این مسیر بنده را یاری می دهند وهم چنین از پدر و مادرم  بابت حمایت های بی دریغ شان تشکر می کنم .



                  naina


نظرات 637 + ارسال نظر
یار قدیمی چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 01:43 ب.ظ

اجرکم عندالله..

ممنون.

مسعود سنجری چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 02:02 ب.ظ

خانم ناینا
سلام علیکم

جدا از زحماتی که می کشید تشکر می کنم. موفق و سلامت بمانید.

ممنون. شما هم سلامت و مؤید باشید.

یکی چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 07:07 ب.ظ

سلام و رحمه الله.
ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
تشکر خالصانه نثار شما باد.

ممنون.

[ بدون نام ] چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 11:29 ب.ظ

بسیار عالی
به امید خدا در کارها موفق باشید .
در رابطه با حادثه استانبول
این که مسلمین به کشورهای غربی رفته و یا در اسرائیل اقدام به نوعی انتقام می کنند تا حدودی قابل درک است اما این خونریزی از هم کیش چگونه توجیه می شود؟
اگر عنوان شود که برای تنبیه دولتمردان تورک و یا سایر دولتمردان جعلی منطقه و جهت آگاه کردن مردم به عنوان مثال آگاه کردنشان از مظلومیت مردمان تحت حمایت داعش این اتفاقات موجه جلوه می کند ، چطور این عمل را از دید قرآن و کلام خدا توضیح می دهیم؟

نمی توان به این زودی درباره انفجار فرودگاه آتاتورک تورکیه اظهار نظر نمود. مسئله جالب اینجاست که دولت تورکیه رابطه با روسیه را از سر گرفت و وارد دوران جدیدی در ارتباط سیاسی با اسرائیل شد.
سه سال پیش مقاله ای از استاد در سایت ناریا نصب کرده بودم با عنوان نه فقط بن لادن که زنده و مرده همه ما برایشان یکسان است. پاسخ سوال شما در این مقاله نهفته است.

http://www.naria.info/view/5.aspx?id=843

[ بدون نام ] جمعه 11 تیر 1395 ساعت 02:09 ق.ظ

نتیجه کار چه شد ایا این وصیت نامه همان طور که استاد میخواستند عملی شد؟
منظورم این است که به ثبت رسمی نرسیدن وصیتنامه خللی در اجرای ان ایجاد کرد؟

اجرتان با خدا باشد.

از بعضی جنبه ها مشکلاتی هست که زیاد هم مهم نیست و به محض بر طرف شدن اخبار آن را به اطلاع دوستان خواهم رساند.

اکبر توکلی جمعه 11 تیر 1395 ساعت 09:57 ب.ظ

سلام
خانم ننای گرامی.
بابت تمام زحماتی که می‌کشید از شما تشکر می‌کنم.
مهم‌تر از همه بابت عملکرد بی‌حاشیه و به دور از ادعا و خالصانه شما خوشحال هستم و خدا را شاکر هستم که استاد عزیزمان شما را به عنوان وصی خود و شخصی که وظیفه نشر آثار ایشان را دارا هستید تعیین کردند.
مطمعن باشید خدا و همچنین بنیان اندیشان یار و همراه شما هستند.
اجرکم عندالله، موفق باشید.

ممنون.

بی نام شنبه 12 تیر 1395 ساعت 12:59 ب.ظ

سلام علیکم
خانم ننا از زحماتی که برای تداوم راه استاد می کشید ممنون و سپاسگزارم.جزاکی الله خیر

ممنون شما هستم.

صادق سودانی شنبه 12 تیر 1395 ساعت 07:36 ب.ظ

با سلام به همه دوستان و دشمنان
خانم ننا از بابت تمام زحمات و تلاش و پیگیری و صداقت و درستی و وفاداری کمال تشکر را دارم.
خدایش بیامرزد استاد را که الحق شخص برازنده و شایسته ای را برای ادامه ی مسیر بنیان اندیشی انتخاب نمود.
خداوند حافظ و حامی شما و غافر استاد باد.

ممنون. البته من هنوز همان شاگرد در حال یادگیری استاد هستم و این مسیر برای خود بنده هم پر از تجربه و رشد است.

سلام محمدی شنبه 12 تیر 1395 ساعت 11:00 ب.ظ http://salammohammadi.com

با سلام خدمت دوستان گرامی
انشاءالله در پیمودن مسیری که برگزیده اید موفق و سربلند باشید ، و کلام استاد در وصیت نامه را جان بخشید .

تشکر می کنم استاد بزرگ.
ان شاء الله شما هم در راهی که در آن قدم گذارده اید همچون گذشته موفق باشید و ما از آثار وزینتان بهره های بیش تری ببریم.

مهران یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 11:55 ق.ظ

با سلام
من هم امیدوارم در مسیری که برمیدارید موفق باشید

مهران فتح اله زاده
منتقد و دوستدار مرحوم ناصر پورپیرار

ممنونم.

رحمانی یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 03:49 ب.ظ

سلام

خانم ننا

من باید از دوجهت از شما تشکر کنم


اول بابت اینکه اوامر استاد فقید ما را اجرا می کنید -اجرکم عندالله

دوم بابت اینکه،تمام کامنت های من را حذف کرده اید


مگر این آیدین تبریز لی کیست که جواب من در مورد سنگسار

به مذاق هر دوی شما خوش نیامده؟؟؟؟


یعنی بحث تعطیل و به ویژه بحث قرآنی تعطیل


این کار ،منصفانه نیست

یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ﴿32 توبه﴾
مى‏خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولى خداوند نمى‏گذارد تا نور خود را کامل کند هر چند کافران را خوش نیاید (32)


در پناه الله باشید

فعلا

نظریه های جدید خود را می توانید در قالب وبلاگ به مخاطبان خود ارائه نمایید.

داود یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 07:57 ب.ظ

با سلام

خانم ننا از زحمات و تلاشهایتان در پیموده شدن مسیر بیان اندیشی که به حق میراث گرانقدر استادمان میباشد متشکرم و آرزومند موفقیت برایتان دارم.

ضمناً از خبر ترجمه و نشر کتاب «دروغی که بزرگ شد» خرسند شدم.

ممنون.

abbas سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 07:40 ق.ظ

https://www.almasdarnews.com/article/panama-papers-data-leak-king-saudi-arabia-sponsored-netanyahus-campaign/

بنده خدا سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 03:34 ب.ظ

http://www.aparat.com/v/fdW1X


حمله مردم محله انفجار بمب دربغداد با سنگ به حیدرالعبادی
41

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 11:17 ب.ظ

اجازه مشروط آیت الله مکارم شیرازی برای برداشتن حجاب در خارج از کشور

http://www.asriran.com/fa/news/478421/%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 11:19 ب.ظ

فطر بر شما مبارک.

راجع به سرنوشت کارگردان معروف، آقای کیا رستمی
بررسی عملکرد پزشکان در حق ایشان، بسیار بر کاسب کار بودن و مشخص شدن عدم تعهد این قشر در قبل مردم، روشنگر خواهد بود.
البته همواره استثنا هم هست.
امیدوارم استاد، گرفتار شرارت های معمول پزشکی نشده باشند.

خسته نباشید.

عید شما هم مبارک.

بنده خدا چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 06:45 ب.ظ

نتیجه تحقیقات در مورد نقش انگلستان در جنگ عراق پس از هفت سال منتشر شد

http://vista.ir/news/29349138/%D9%86%D8%AA%DB%8C%D8%AC%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%81%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D8%B4%D8%AF

رامین.ص جمعه 18 تیر 1395 ساعت 05:10 ب.ظ

سلام
خانم ننا در راه روشنگری حقایق امید به حق که سربلند باشید.

ممنون شما هستم.

[ بدون نام ] شنبه 19 تیر 1395 ساعت 10:58 ب.ظ

http://www.khabaronline.ir/(X(1)S(1fipa3gaiqcjqeds%C3%83%C6%92%C3%86%E2%80%99%C3%83%C6%92%C3%82%C2%AF%C3%83%E2%80%9A%C3%82%C2%BF%C3%83%E2%80%9A%C3%82%C2%BDoflknc33))/detail/554566/culture/literature

رامین.ص یکشنبه 20 تیر 1395 ساعت 08:25 ق.ظ

سلام
روزنامه ایران مورخه 13 تیرماه 95 نوشت:
نظام عامری معمار موزه دفینه/دانشگاه شیراز/دانشگاه اصفهان/کتابخانه مرکزی شیراز/ژارک شهر/بیمارستان پارسو بیمارستان سیناو....درگذشت.ایشان فرزند شیخ خزعل مشهور بود.کسی اطلاع دقیقی از این شخص و شیخ خزعل دارد یانه؟باتشکر.

اگر این طور است باید در سال های تبعید شیخ در تهران دنیا آمده باشد که می گویند همسران بسیار داشت و خواهران و برادرانش هم باید شناسایی شوند. همسران شیخ خزعل را در حرم سرایش تا صد نفر هم اعلام کرده اند.
قضیه درست مانند افرادی است که هنوز هم خود را نوادگان قجری می شناسانند. درست مانند دکتر مصدق که خود را قجری می دانست. ولی سلسله قاجار قادر به اثبات حضور خود در تاریخ این سرزمین نیست. یادداشت های برآمدن مردم دلیل این انتساب ها و شجره نامه نویسی هارا برای بنیان اندیشان روشن می کند.
این ها افرادی هستند که یهودیان به عنوان عقبه و برای تأیید شخصیت های مجهول تاریخی در این سرزمین کاشته اند. و بخشی از آن ها جزء هزار فامیل اند.

[ بدون نام ] یکشنبه 20 تیر 1395 ساعت 08:57 ق.ظ

نهالی که کاشتید پربرکت باشد ان شاالله.

ممنون. نهال را استاد کاشته بود و به امید خدا درخت پرباری خواهد شد و ریشه اش را در تمام جهان گسترش خواهد داد.

[ بدون نام ] یکشنبه 20 تیر 1395 ساعت 09:10 ق.ظ

ظاهرا پان های افراطی از شما رنجیده خاطر شده و مدتیست که در وبلاگ کامنت نگذاشته اند زیرا دکّان ویژه پخش هذیان ظاهرا ضدیهود اما باطنا طبق تعالیم یهود خود را در جای دیگر گشوده اند. ضمن شکر و حمد الله تبارک و تعالی باید عرض کنم حضور آن افراد در این مدت جز لطمه چیزی عاید بنیان اندیشی و این وبلاگ نکرد. همانند زحل سوختند و ویرانی به بار آوردند. الله هدایتمان کند.

متوجه منظور شما نشدم.

محمد یکشنبه 20 تیر 1395 ساعت 05:46 ب.ظ

خانم ننا
سلام العلیکم
سوالی داشتم:
مراکزی از بنیان اندیشی یا لااقل یکی از بنیان اندیشان در قم نیست که به دیدارشان برویم؟

متأسفانه بنده کسی را در قم نمی شناسم.

محمد دوشنبه 21 تیر 1395 ساعت 12:17 ق.ظ

خانم ننا ،مجددا سلام العلیکم
معذرت می خوام ،می شود لینکی از مطالب استاد راجب مذاهب اسلامی (شیعه و سنی)قرار دهید؟کمی از بنیان اندیشی عقب مانده ام

یادداشت های اسلام و شمشیر را در سایت ناریا مطالعه کنید.

محمد اوجال دوشنبه 21 تیر 1395 ساعت 02:31 ق.ظ

با سلام

ضمن تبریک آغاز به کار رسمی "موسسه بنیان اندیشی"، به نوبه از زحمات خالصانه و تلاش های پیگیر و متعهدانه شما تشکر می کنم.

سربلند باشید.

ممنون. من هم از زحمات شما تشکر می کنم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 تیر 1395 ساعت 04:45 ب.ظ

http://alef.ir/vdcgwq9wqak9ut4.rpra.html?371431

مطلب جالبی بود. ولی آخرش را طبق معمول خراب کرده بود. صحبت درباره مسائل تاریخی در صورت آشنا نبودن با مباحث بنیان اندیشی ، نتیجه ای جز همین پرت و پلاگویی ها نخواهد داشت.
در قرآن زنانی چون حضرت مریم و... با ایمان معرفی شدند. ولی محجبه و چادر به سر معرفی نشده اند.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 تیر 1395 ساعت 07:26 ب.ظ

http://www.khabaronline.ir/detail/555595/culture/literature

تکرار همان اباطیل در نشستی که ده نفر در آن شرکت کرده اند.

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 02:13 ق.ظ

کشف گورستانی در اسرائیل و نقض باورهای پیشین در مورد فلسطینیان

http://ir.voanews.com/a/israel-archeology-palestinians/3413216.html

ایمان چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 06:58 ق.ظ

خدا رحمتشان کند. وصیت ایشان درباره جلوگیری از مراسم های مختلف بعد از فوتشان، واقعا قابل تامل است. با تشکر مجدد از شما خانم ننا. امیدوارم در راه بنیان اندیشی همواره موفق باشید.

ممنون

مسعود سنجری چهارشنبه 23 تیر 1395 ساعت 09:23 ق.ظ

خانم ننا
سلام علیکم

مقایسه بین شیخ خزعل و قاجارها صحیح نیست. شیخ خزعل سلطان نبوده تا حرم سرا داشته باشد بلکه شیخ قبیله کعب بوده که امروز جمعیتی چند ملیونی دارد و هنوز بزرگترین قبیله خوزستان و یکی از قبایل بزرگ جنوب عراق هست و حتی در کویت ، قطر و شمالشرق سعودی هم حضور دارد. قدرت گرفتن شیخ خزعل یک موضوع قبیله ایست نه سیاسی و به وسعت و جمعیت قبیله اش بازمی گردد نه مانند قاجارها که نشانی ندارند.

اسنادی که درباره شیخ خزعل منتشر شده مدعی وجود حرم سرا برای شیخ هستند و این کلام بنده نیست.
آن چه که این اسناد درباره شیخ خزعل ارائه می کنند، مانند: حکمرانی او در محمره از طرف مظفرالدین شاه و داستان های پرفراز و نشیب او با قاجار ها و در اختیار داشتن گمرکات محمره در عصر قاجار
سپس رابطه اش با انگلیسی ها و این که انگلیسی ها از شیخ خزعل زمین اجاره کرده بودند تا در آن پالایشگاه بسازند و بعد درگیری هایش با رضاخان سردار سپه و تبعید او به تهران و ماجرای قتل او ...
همه این داستان ها ، آن هم در مقطع قاجاریه، برای پژوهشگر بنیان اندیش غیر قابل قبول است. به خصوص عکس جعلی او در کنارنظام السلطنه مافی.
باز هم جدا از این داستان های مسخره اگر ادعا شود که در 153 سال پیش ، شیخ خزعلی متولد شده که بعدها به ریاست قبیله کعب در منطقه رسیده، باید اسنادی از حضور تاریخی او در رأس این قبیله به ما نمایش دهند. آن زمان می توان وجود چنین شخصی را در تاریخ معاصر پذیرفت. مسائل تاریخی فقط از طریق اسناد مادی واقعی ( و نه جعلی) قابل اثبات است.
در مورد مقایسه شیخ خزعل با قاجارها باید گفت که افراد سرشناس عهد به اصطلاح قاجار دو گروه عمده هستند که منشاء پیدایش هر دو آن ها یکی است و هر دو این گروه ها برای یک منظور در تاریخ معاصر توسط یهودیان ساخته شده اند.

مسعود سنجری پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 01:06 ب.ظ

خانم ننا
سلام علیکم

همینکه تلاش شده تا با جعل تصویر شیخ خزعل را زیرمجموعه قاجارها نمایش بدهند نشان می دهد که باید درباره این فرد با احتیاط بیشتری بررسی کرد. بعضی از بزرگان خانواده بنده در دولت ایشان مقام داشته اند و نوادگان ایشان هم زنده هستند. خود قبیله کعب هم که جمعیت چند ملیونی دارد. ما بخوبی با مسائل منطقه خودمان آشنا هستیم و برای شناخت تاریخ خودمان به کتب دیگران مراجعه نمی کنیم بلکه از پدران خودمان این مسائل را شنیده ایم. بهرحال متشکرم.

تصور وجود «دولت» در جنوب کشور قبل از سلطنت رضاخان برای بنده غیر قابل قبول است.
فرزندان شیخ خزعل از دکتر مصدق معروف تر نیستند که رسماً خود را از نوادگان سلسله قاجار می دانست.صرف این که چند نفر خود را فرزند یک شخص بدانند سند تاریخ معاصر حساب نمی شود. به خصوص این که از رد پا و دخالت انگلیسی ها در مسائل تاریخ معاصر و مهاجرت در جنوب کشور باخبریم.
به هر حال شما می توانید در این مورد تحقیقات دقیق تری انجام دهید و اسناد لازم را جمع آوری و تدوین کنید و آن را در اختیار بنیان اندیشان و علاقه مندان مسائل تاریخ معاصر قرار دهید.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 01:27 ب.ظ

http://www.khabaronline.ir/detail/556099/culture/religion

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 01:28 ب.ظ

http://www.khabaronline.ir/(X(1)S(1fs54zlv1pjysyuld0t3kcdk))/detail/556121/World/middle-east

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 01:36 ب.ظ

http://www.khabaronline.ir/detail/555264/multimedia/movie

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 تیر 1395 ساعت 10:54 ب.ظ

http://www.azariha.org/?lang=fa&muid=53&item=2258
سلام خانم ننا. نظرتان در مورد این متن چیست؟ حرفهای این آقا در مورد رابطه ایران و آذربایجان در مورد جنگ قره باغ چه حد میتواند صحت داشته باشد؟

بخشی از حرف های امام جمعه اردبیل از مسائل واقعی خبر می دهد ولی بخش دیگر این اطلاعات نادرست است.
دولت ترکیه با وجود ژست های سیاسی و مدافع اسلام، در موارد بسیار به صورت مستقیم و غیر مستقم از ارمنستان حمایت کرده است. همان گونه که اکنون وارد مذاکره دوباره و عادی سازی روابط با اسرائیل شده است.
حمایت ایران از مردم جمهوری آذربایجان بیش تر به دلیل تعدیل احساسات مرز نشینان بود. روابط عاطفی و قومی و منطقه ای فراوانی بین آذربایجان ایران با مردم جمهوری آذربایجان وجود دارد.
عامل اصلی اشغال قره باغ توسط ارمنستان، دولت روسیه است. پیشینه این درگیری به دوران کمونیست ها بر می گردد. آن ها برای سلطه بر قره باغ تمرکز جمعیتی را بر هم زده و پراکندگی جمعیتی مورد نیاز خود را در قفقاز ایجاد کردند.
قره باغ جزو غنی ترین مناطق معدنی حاشیه خزر و قفقاز می باشد و منابع طبیعی فراوانی در آن نهفته است.

ایران در قبال مسائل قره باغ و آذربایجان دو سیاست متناقض را اتخاذ کرد. بخشی از این سیاست ها مربوط به ادعاهایی بود که از طرف برخی عناصر موجود در حاکمیت جمهوری آذربایجان صورت گرفت. در این بین ایران نه از آذربایجان جدا شد و نه از ارمنستان. هر دوی این کشورها را بنابه دلایلی در کنار خود نگه داشت.
از نظر حاکمیت، روابط فرهنگی و زبانی موجود بین جمهوری آذربایجان، می تواند به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم موجب تقویت تجزیه طلبان در داخل کشور شود. حمایت از ارمنستان به نوعی ایجاد فشار بر جمهوری آذربایجان می باشد تا از این طریق بتوان تعادلی در منطقه ایجاد کرد. ارمنستان سالانه بودجه های حمایتی از برخی کشور های اروپایی دریافت می کند و واتیکان مدافع حقوق ارامنه به حساب می آید. آن ها لابی های بسیار فعال و قدرتمندی در کشورهای مختلف منطقه و جهان دارند و در رویای ارمنستان بزرگ به سر می برند. ارامنه در ساخت و سازهای مدیریت شده شرق میانه نقش اساسی داشته اند.

جمهوری آذربایجان حاکمیت مردمی ندارد. نفت این کشور ملی نیست. مردم آن سرزمین تحت تاًثیر تبلیغات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی حاصل از دوران کمونیست ها و سیاست های حاکمیت کنونی آن منطقه از آزادی های مدنی و مذهبی کم تری برخوردار هستند.
آذربایجان یکی از متحدین بسیار مهم اسرائیل در قفقاز محسوب می شود. یهودیان این کشور از آزادی های فراوانی برخوردار هستند. ایران یکی از عوامل اختلاف نظر و ایجاد فاصله با جمهوری آذربایجان را، همکاری آن کشور با اسرائیل معرفی می کند.
با قبول همه مسائل گفته شده، آذربایجان از جمعیت مسلمانی برخوردار است که قره باغ از مهم ترین مناطق آن سرزمین اسلامی به حساب می آید.

محمد جمعه 25 تیر 1395 ساعت 02:54 ب.ظ

http://parsiandej.ir/%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D9%BE%D9%88%D8%B1%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7%D9%851/
چنانچه از بین دوستان کسی توانست یک کلام این مطلب را ترجمه کند !!جایزه دارد ..

بنده خدا جمعه 25 تیر 1395 ساعت 03:05 ب.ظ

http://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/04/25/1130159/%DB%8C%D8%AB%D8%B1%D8%A8%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%AD%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%AA%D8%AD%D9%85%D9%84-%DA%A9%D9%86%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%AB%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%88-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%AA%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

[ بدون نام ] جمعه 25 تیر 1395 ساعت 04:37 ب.ظ

http://www.soalcity.ir/node/431

عباس جمعه 25 تیر 1395 ساعت 06:55 ب.ظ

لطفا در باره این مطلب که در بالا ذکر کرده اید توضیح بیشتری دهید.
باید گفت که افراد سرشناس عهد به اصطلاح قاجار دو گروه عمده هستند که منشاء پیدایش هر دو آن ها یکی است و هر دو این گروه ها برای یک منظور در تاریخ معاصر توسط یهودیان ساخته شده اند.
"

توضیح بیش تر را باید در یک یادداشت مفصل ارائه داد. اما آن چه در اندازه فضای کامنت ها می توان گفت این است که این دو گروه یکی خانواده هایی هستند که برای خود شناسنامه های قجری قائل اند و گروه دیگر مثلاً اشرافی که از خانواده شاهان قجری نیستند . و خود را از خانواده رؤسای ایلات و طوایف بزرگی در ایران می دانستند و در تاریخ سیاسی ایران نقش های مهمی بازی کردند. ولی سوال این جاست که اگر ما سلسله قاجاریه نداریم این دو گروه از کجا پیدا شده اند و منشاء قدرت و ثروت شان از کجاست؟

[ بدون نام ] جمعه 25 تیر 1395 ساعت 08:25 ب.ظ

نظرتان در این باره چیست؟


http://www.khabaronline.ir/detail/556491/science/nature

خط هیروگلیف مصری جعلی است. ما هرگز خطی به نام هیروگلیف در مصر نداشته ایم.
اگر مصریان باستان می توانستند با قلم و مرکب به این زیبایی و صاف و تمیز نقاشی بکشند پس چرا در قرون اولیه اسلامی با وسیله ای کج و کوله مثل نی یا هر چیز دیگر آیات قرآن را به آن شکل بی تناسب می نوشتند؟
و اصولاً این خط هیروگلیف یعنی چه؟
یعنی به جای هر کلمه نقاشی آن را می کشند تا منظور خود را به خواننده برسانند.
اگر به جای وقت گذاشتن برای این همه شکل نقاشی شده چند تا حرف اختراع می کردند راحت تر می توانستند به تبادل افکار و اسناد مکتوب خود بپردازند. می گویند مصری ها سه هزار سال از خط هیروگلیف استفاده کرده اند!!!
یعنی در طی این سه هزار سال عقل شان نرسیده به جای این همه نقاشی چند تا حرف درست کنند و این همه خود را به زحمت نیندازند؟ مگر این ملت متمدن نبودند؟!!!
و این محققان نوکر یهود که خجالت و انصاف و اعتقاد به روز حساب سرشان نمی شود با پر رویی تمام به دروغ های خود ادامه می دهند:
«سید محفوظ، یکی از اعضای تیم اکتشافی گفت یکی از این متون «دفترچه یادداشت روزانه یکی از مقام‌های دولت (مصر باستان)... است که آمار و جزئیات» کارهایش در آن درج شده است.محفوظ افزود در این متون فهرست مبالغ ارسال شده از استان‌های مختلف مصر برای پرداخت حقوق کارگران و تهیه غذای آنها قابل مشاهده است.»

[ بدون نام ] جمعه 25 تیر 1395 ساعت 08:39 ب.ظ

سلام.
علت لشکرکشی ارتش یهودی غرب به عراق مسئله یهودی ستیز بودن صدام بود .
اما یک سوال چرا غرب به افغانستان حمله کرد؟ تلاش برای نابودی طالبان با چه مقصودی توسط غرب دنبال میشود؟

افغانستان دارای شرایط خاص خود می باشد. افغانستان قبل از حمله ناتو، توسط ارتش ملکه و ارتش سرخ نیز مورد حمله قرار گرفته بود و البته مردم پابرهنه افغانستان این دو گروه متجاوز را به هزیمت واداشته بودند.و این یکی از دلایل انتقام گیری غرب از مردم افغانستان است.
افغانستان دروازه ورود به آسیای میانه و مرکزی برای کنترل کشور چین است. دارای معادن بسیار غنی و ذخایر عظیم نفت و گاز می باشد و البته مردمی مبارز و مقاوم دارد که به سادگی زیر یوغ استعمارگران نمی روند.
معادن آهن این کشور می توانند تا صدها سال استخراج شده و مورد استفاده غربی ها قرار گیرند. سنگ های قیمتی و فلزات نایاب همگی جزو مواردی هستند که غرب برای استعمار و غارت آن شکم خود را صابون زده است.
افغانستان از مهم ترین سرزمین هایی است که در آن اورانیم به فراوانی یافت می شود.
نبود حکومت مرکزی قدرتمند و مردمی ساده زیست، همه و همه افغانستان را به کشوری تبدیل کرده است که غرب با شعار نشر دموکراسی بارها به آن هجوم آورد.

[ بدون نام ] جمعه 25 تیر 1395 ساعت 11:46 ب.ظ

خانم ننا از اینکه با صبر و حوصله به سوالات جواب می دهید، متشکرم. این هم بگم که دلم برای استاد تنگ شده.

بلی. متوجه احساس دلتنگی شما هستم. ولی پیری، بیماری و مرگ قسمت و نصیب همه ماست. استثناء هم ندارد.
با این حال مرگ بعضی افراد برای همیشه اثری را در پس ذهن آدم به جا می گذارد.
الان چند وقتی است که اخبار مربوط به فوت عباس کیارستمی در رسانه ها درج می شود. شخصاً هنوز نتوانسته ام بامرگ او به این شیوه در ذهن خود کنار بیایم.
می دانید که عباس کیارستمی از جنبه ای در تاریخ معاصر ایران نقش پر اهمیتی داشت که به نوعی تأیید کننده گفته های استاد پورپیرار نیز هست.
و مدل مرگ او سیر قهقرایی مدیریت، در جامعه امروز ایران را نشان می دهد و خود شاهد و مثال دیگری در مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی این سرزمین است.

[ بدون نام ] شنبه 26 تیر 1395 ساعت 05:22 ق.ظ

من نسبت به جواب سوالم اقناع نشدم چون :
حمله افغانستان برای امریکا به طور مستقیم وبنا به اعلام خوددولت امریکا هشتصد میلیارد دلار هزینه در بر داشته.
فکر نکنم از استعمار منابع طبیعی افغانستان بتوان جبران چنیین هزینه ای کرد؟
مثلا اگر هر سال به اندازه کل درامد نفت ایران از افغانستان نفت و گاز به سرقت ببرند (کاری که ناممکن است.)
بعد از چهل سال اون وقت جبران هزینه مستقیم نبرد در افغانستان برای امریکا تامین میشود چه برسه به هزینه ی مستقیم چند برابری این جنگ !
در مورد چین هم اگر هدف کنترل چین با صرف چنیین هزینه ی نجومی بوده پس چرا چین اقدام به مقابله ای جدی در این زمینه صورت نداد؟

ایا استاد خودشان نظری در باره علت حمله شوروی سابق و امریکای 2001 به افغانستان نداده اند؟

بنده از زبان استاد چیزی نشنیدم.

آن ها خودشان می دانند آن چه می دزدند چه قیمت و ارزشی برایشان دارد.
آمریکا بزرگ ترین کشور اقتصادی و صنعتی جهان است. صنایع مخلف آمریکا برای پیشبرد برنامه های خود در بخش تولید نیاز به مواد اولیه ارزان قیمت دارند. موادی که غالباً تولید آن ها در آمریکا آسیب های اساسی به اکوسیستم آن منطقه وارد می کند. آن ها تا جایی که امکان دارد این مواد اولیه را از کشور های دیگر تهیه می کنند و کارخانه های زیربنایی تولید این مواد را در کشورهای مستعمره نوین راه اندازی می کنند. مثلاً سیلیسیم اصلی ترین عنصر موجود در خاک که بعد از خالص سازی و طی مراحل لازم، به گران قیمت ترین مواد تبدیل می شود که در ساخت تراشه های الکترونیکی مورد استفاده قرار می گیرد، آن هم با قیمت های نجومی. آن ها تکنولوژی ساخت چنین تولیداتی را در اختیار دارند. پس نیاز اساسی خود به مواد را از روش های مختلف تأمین می کنند. آن هم با کم ترین قیمت و بدون تخریب محیط زیست خود.

حمله شوروی به افغانستان برمی گردد به این مسئله که در آن زمان شوروی نفوذ کمونیستی خود را در منطقه و بین کشورهای مختلف دائم گسترش می داد. اما امپریالیست ها و در رأس آن ها امریکا با توطئه و دخالت و ایجاد جنگ مانع پیشرفت این کشورها می شدند.
شوروی از انقلاب عراق نیز حمایت کرده بود و به پیشرفت این کشور هم کمک می کرد .نظیر همین برنامه را امپریالیست ها در عراق نیز اجراء کردندو در نهایت ایران را به جان کشور عراق انداختند و...

مسئله دیگر کینه ایست که یهودیان از دنیای اسلام دارند. مسلمانان تنها گروهی هستند که هرگز تسلیم زیاده خواهی های مشرکین نشدند.
یهودیان هزینه حمله به افغانستان را از جیب مردم آمریکا پرداخت می کنند نه از جیب خودشان. در ضمن منابع طبیعی و ذخایر معدنی افغانستان تنها بخشی از نقشه یهود برای حمله به آن کشور می باشد. با این نگاه که افغانستان هنوز کشوری دست نخورده از نظر صنعتی است. در ضمن متجاوزان معمولاً اهداف اصلی خود از حمله به سرزمینی را در لابلای برنامه های تبلیغاتی خود مخفی می کنند. اشتباه محاسباتی در جنگ را نیز باید به این گفته ها اضافه کرد. چنانچه مقامات آمریکا نیز بارها به آن تاکید کرده اند،
در ضمن رهبران کشورهای غربی را موجودات دارای فهم و شعور و درایت تصور نکنید. الان چند روزی از حمله یک شخص(از هر گروهی که هست) با کامیون به جمعیتی در شهر نیس فرانسه می گذرد، مدیران این کشور هنوز دارند دور خودشان می چرخند و نمی دانند چه باید بکنند و چه بگویند.

abbas شنبه 26 تیر 1395 ساعت 06:52 ق.ظ

http://www.mintpressnews.com/the-alliance-between-israel-and-saudi-arabia/209548/

abbas شنبه 26 تیر 1395 ساعت 07:28 ق.ظ

http://ckom.com/article/917877/dozens-reported-dead-after-truck-drives-crowd-nice-france

محمد شنبه 26 تیر 1395 ساعت 06:16 ب.ظ

خانم ننا سلام العلیکم ،کتابی برای خاطرات استاد تالیف نخواهد شد ؟شخصی مانند ایشان را کم و بیش مشاهده میکنیم ،حیف است

منظورتان درباره زندگی خود استاد است یا خاطراتی که بنده از ایشان دارم؟

[ بدون نام ] یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 12:03 ق.ظ

Babak Shekarian

بنظر می رسد کودتای ساختگی و سناریویی دیگر از سوی اردوغان باشد!
- کجای دنیا کودتا ساعت 21 انجام میگیرد؟! معمولا کودتا نصف شب و هنگامی که همه در خواب هستند و به رادیو تلویزیون دسترسی ندارند واقع میشود تا مثلا مانند آقای اردوغان نتوانند مردم را به خیابانها بریزند!
- کجای دنیا کودتاچی و عوامل آن بجای بگیر و ببند سران نظام واشغال مناطق استراتژی آن اقدام به گرفتن پل ها می نماید؟!
- کجای دنیا کودتاچی و عوامل آن از محل و مکان شخصیتهای مهم (اردوغان و بینالی ) بی خبر میماند؟!
- کدام کودتاچی با توپ و تانک و جت جنگی و اعلام منع رفت آمد وارد میشود اما بعد از پنج ساعت تسلیم میشود؟!
- بازداشت 3000 نظامی از سران ارتش و 300 قاضی حکومتی از وسعت این کودتای ساختگی خود نشان از سناریوی اردوغان است تا بتواند بگیر و ببند های خود شروع نماید!
- با توجه به محکوم کردن خود عبدالله گُلن هرگونه کوتا و خصوصا از سوی وی جای سوال بسیاری در این مورد دارد!
- با توجه به اعلامیه خوانده شده از سوی کودتاچی ها که مدام نام آتاترک و حکومت لایکی میزدند چنین بر می آید که با این کودتای ساختگی و شماورته بازی سیاسی اردوغان تا مدتی بر زبان آوردن نام آتاترک و دم از حکومت لایک زدن جرم سیاسی محسوب شده و با همین نام بگیر ببند های بیشتری انجام شود!
...
این کوتای ساختگی پیامدی جز تثبیت قدرت و سرپوشی اشتباهات سیاسی اردوغان(چه سیاست داخلی و چه سیاست خارجی)و همچنین دزدی های کلان وی و اطرافیانش برای ایشان نداشته و پیامد این کودتای ساختگی برای مردم ترکیه و منطقه چیزی جز اضافه شدن منطقه نا امن و درگیر جنگ داخلی دیگری به نام «ترکیه» بر نامهای سوریه و عراق نخواهد بود.

[ بدون نام ] یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 12:17 ق.ظ

پزشکان شلاق‌به‌دست
✍مجتبی عبدالله نژاد


به عقیدۀ من جامعه پزشکی ایران مشکل بزرگ‌تری از قصور یا خطای پزشکی دارد. اگر این مشکل بزرگ‌تر نبود، قصور یا خطای پزشکی هم کمتر اتفاق می‌افتاد. مشکل جامعه پزشکی ایران خطای پزشکی نیست. خطای پزشکی در هر جای دنیا ممکن است اتفاق بیفتد، گرچه شاید آمارها نشان بدهد که درصد خطا در جامعه پزشکی ایران بزرگ‌تر است. مشکل اصلی جامعه پزشکی ایران بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. عدم پاسخگویی است. نگاه از بالا به پایین است. تفرعن و خودبزرگ‌بینی است. بی‌رحمی است. بی‌احترامی به بیمار است. ندیده گرفتن حقوق بیمار است. این چیزها البته منحصر به جامعه پزشکی نیست. در همه طبقات اجتماعی وجود دارد. در دستگاه قدرت هم وجود دارد. ولی زبان جامعه پزشکی در ایران بیش از سایر طبقات اجتماعی به زبان دستگاه قدرت نزدیک است. آمار رسمی وجود ندارد، ولی تصور می‌کنم درصد عظیمی از مردم ایران از جامعه پزشکی ناراضی‌اند و علت اصلی این نارضایتی همین شباهت زبان جامعه پزشکی به زبان دستگاه قدرت است. نگاه از بالا به پایین است. بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. عدم پاسخ‌گویی است. آقای دکتر میر با صراحت اعلام می‌کند که من پاسخگو نیستم. جزئیات بیماری آقای کیارستمی جزو اسرار بیمار است. این زبان دستگاه قدرت است. این زبان دستگاه‌های امنیتی است. پزشک نباید با این زبان سخن بگوید.

همه دوستان این تابلو را در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی دیده‌اند: «وظایف و مسئولیت‌های بیماران و همراهان او: براساس مواد 608 و 609 قانون مجازات اسلامی چنانچه هر کس اعم از بیمار و بستگان به پرسنل درمانی در حین انجام وظیفه توهین کنند مشمول 3 تا 6 ماه حبس، شلاق تا 74 ضربه و جزای نقدی می شوند. ضروری است پرسنل درمانی در صورت وقوع جرایم ذکر شده با اطلاع مسئول ما فوق صورتجلسه حادثه را تنظیم واز مامورین انتظامی و امنیتی در خواست کمک نمایند.»

خب این زبان دستگاه قدرت است. در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی همه جای دنیا اولین چیزی که به بیمار و همراهان او یادآوری می‌کنند، حقوق بیمار است. ولی جامعه پزشکی ایران حقوق بیمار را به رسمیت نمی‌شناسد و درعوض از وظایف بیمار و همراهان او حرف می‌زند. بیمار و همراهان او را به مجازات شلاق تهدید می‌کند. توجه می‌کنید: شلاق! من اگر به جای اعضاء جامعه پزشکی ایران باشم از این تابلو شرم می‌کنم. پزشکی که باید حافظ جان همه افراد بشر باشد، صرف نظر از اینکه این افراد از لحاظ جسمی یا روانی یا عقیدتی یا نژادی یا مذهبی چه جور اشخاصی باشند، بیمار را به شلاق تهدید می‌کند. تصویر پزشک شلاق به دست تصویری است که فقط در جامعه پزشکی ایران وجود دارد. من راستش خودم هیچ علاقه‌ای ندارم که به دست پزشکان شلاق‌به‌دست درمان شوم. اگر به اختیار خودم بود، اگر خانواده نداشتم، ترجیح می‌دادم بمیرم و پزشک شلاق‌به‌دست مرا درمان نکند. تکرار می‌کنم مشکل بزرگ جامعه پزشکی ایران ندیده گرفتن حقوق بیمار است. من تا حالا ندیده‌ام هیچ پزشکی وقت بگذارد و به سؤال‌های من درست و دقیق جواب بدهد، مگر پزشکانی که از دوستان و بستگان خودم بوده‌اند و با من رابطه‌ای جدا از رابطه پزشک و بیمار داشته‌اند. حتی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی خصوصی که قاعدتاً باید مثل هر جای دیگری مراجعه‌کننده احترام بیشتری داشته باشد، همین وضع وجود دارد. جامعه پزشکی ایران به هیچ اصل اخلاقی پایبند نیست. چون بیمار را به خود نیازمند می‌بیند، خودش را آزاد می‌داند که هر جوری دلش خواست با او رفتار کند. آنچه در سخنان فرزندان آقای کیارستمی ندیده گرفته شد، بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. پزشکان آقای کیارستمی حتی بعد از این هیاهویی که راه افتاد، علناً اعلام می‌کنند که حقوق بیمار را به رسمیت نمی‌شناسند. پاسخگو نیستند. به کسی جز سازمان نظام پزشکی، حتی به فرزندان آقای کیارستمی، جواب نمی‌دهند که برای آقای کیارستمی چه اتفاقی افتاد. در ایام حیات آقای کیارستمی به او و فرزندانش توضیح نداده‌اند که چه اتفاقی افتاده. همین الان درباره نوع بیماری آقای کیارستمی تردیدهای جدی وجود دارد. چرا باید این تردیدها وجود داشته باشد؟ چرا پزشک نباید همان روز اول راجع به تشخیص خود به آقای کیارستمی و فرزندان او توضیح بدهد؟ چرا هنوز هم درباره این مسئله ابهام وجود دارد؟ این ابهام چه معنایی دارد جز بی‌اعتنایی به حقوق بیمار؟ پس قصور پزشکی را فراموش کنید. قصور پزشکی تابعی از بی‌اعتنایی به حقوق بیمار است. این چیزی است که جامعه پزشکی باید یاد بگیرد. آنچه گفتم البته درباره همه پزشکان صدق نمی‌کند. موارد استثنا هم فراوان وجود دارد. بعضی از دوستان من که پزشک هستند، از شریف‌ترین انسان‌هایی هستند که دیده‌ام. حوصله و صبر و متانتی داشته‌اند که با هیچ زبانی نمی‌توان از آنان قدردانی کرد. ولی ما اینجا از قاعده سخن می‌گوییم.

محمد یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 12:35 ب.ظ

هر چیزی اعم از زندگی یا خاطرات خود شما و شاگردان ،متاسفانه از ان جایی که استاد مرد حقیقت بود هر سایتی میرویم یا شناسنامه را تغییر دادند یا ناصر پورپیرار عبد الناصر بنی کنعان است و از عربستان حقوق می گیرد!!!!

قسمت باشد این کار را حتماً انجام خواهم داد.

یک دوست یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 12:39 ب.ظ

سلام و احترام خدمت خانم ننا
می خواستم ببینم چطور میشه کتاب اولاگوئه رو مطالعه کرد؟
آیا پی دی اف قابل فروش در آرشیو شما موجوده؟

خیر. پی دی اف کتاب را ندارم. ,ولی برای شما اسکن می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد