حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

داستان حیات 9


نگاه به انسان در قرآن عظیم، درست نقطه مقابل آدم و لَفِی خُسْرٍ خوانده شده است.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ ﴿الحجر: ٢٦ ) به حقیقت که انسان را از گِلى خشک، سیاه و بدبو آفریدیم


کافی است این توصیف و توضیح در باب خلقت انسان را با توصیفات آفرینش آدم، تا اندازه لباس پوشاندن و به بهشت پذیرفتن او مقایسه کنیم تا ادراک تفاوت ها برایمان آسان شود.


یُرِ‌یدُ اللَّـهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ ۚ وَخُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِیفًا (نساء :28) خدا اراده دارد تا انسان ناتوان آفریده شده را سبک بار کند.

.


وَ آتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ ۚ وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّـهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ‌ ﴿ابراهیم : 34) و هر چه از او خواستید عطا کرد که به شمار درنمی آید. به راستی که انسان ستم‌ پیشه ای ناسپاس است.


خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿النحل: ٤ ) انسان از نطفه‌اى آفریده شده آنگاه اشکارا ستیزه جو است.

.

وَ یَدْعُ الْإِنسَانُ بِالشَّرِّ‌ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ‌ وَکَانَ الْإِنسَانُ عَجُولًا ﴿الإسراء: ١١ ) و انسان چنان شتاب زده است که شر را به جای خیر فرا مى‌خواند..

 

 وَکَانَ الْإِنسَانُ کَفُورً‌ا ﴿الإسراء: ٦٧ و انسان همواره به کفر مایل است.

 

 وَکَانَ الْإِنسَانُ قَتُورً‌ا ﴿الإسراء: ١٠٠﴾  و انسان بخیل است

.

وَکَانَ الْإِنسَانُ أَکْثَرَ‌ شَیْءٍ جَدَلًا ﴿الکهف: ٥٤﴾ انسان بیش از هر حال سرِ جدال دارد..

 

إِنَّ الْإِنسَانَ لَکَفُورٌ‌ ﴿الحج: ٦٦)  حقا که انسان سخت ناسپاس است.


وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿الفرقان: ٢٩﴾ و شیطان همواره انسان را در چنگ خود دارد.


وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿الأحزاب: ٧٢﴾ راستى که انسان ستمگرى نادان بود.

 

أَوَلَمْ یَرَ‌ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿یس: ٧٧﴾ بناگاه وى دشمن خویی آشکار شده است.                                                                                                                                                                                      

 قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِ‌کَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ‌ ﴿الزمر: ٨﴾ بگو به کفرت اندکى برخوردار شو که از اهل آتشى.


وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ‌ فَیَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿فصلت: ٤٩﴾ و چون آسیبى ببیند مأیوس و نومید مى‌شود.                                                                                                             

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَ‌بُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِ‌یدِ ﴿ق: ١٦﴾  انسان را آفریده‌ایم، میدانیم چه نفس وسوسه گری دارد و از شاه رگ به او نزدیک تریم                              

أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّىٰ ﴿النجم: ٢٤﴾ مگر انسان به آرزوهای اش مى‌ رسد؟                                             

 

وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿النجم: 39)  انسان جز حاصل تلاش او نیست                              


إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿المعارج: ١٩﴾ به راستى که انسان سخت آزمند خلق شده است

 

قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَ‌هُ ﴿عبس: ١٧﴾ مرگ بر انسان کفرگرا.

 

لقدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿البلد: ٤﴾ براستى که انسان را در رنج آفریده‌ایم.


این ها نمونه هایی از یاد انسان در قران عظیم است که یک لفظ و فصل و زبان خوش در آن نیست و اشاره ای به تیره و ذریه انسان نمی خوانیم که ماموران و منتخبان هدایت باشند. (ادامه دارد)

نظرات 29 + ارسال نظر
khalil جمعه 7 فروردین 1394 ساعت 08:57 ب.ظ

استاد فوق العاده بود.

آقای عادل سواری و آقای عیسو بنده هم آمادگی خودم را برای کمک به بنیان اندیشی اعلام می کنم.
به نظر بنده هر کس هر مبلغی که در توانش دارد کمک کند شاید یکی 5000 یا 10000 یا 50000 و . . .

ممنون

حسبنا الله شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 12:01 ق.ظ

سلام
من جهت عضویت در صندوق بنیان اندیشی آماده هستم. اللهم تقبل منا هذ القلیل

[ بدون نام ] شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 12:02 ق.ظ

خدا قوت.
به دوستان توصیه میکنم وجوه واریز شده مستقیما و تنها با صلاحدید و تحت نظر آقای پورپیرار مصرف شود و نه کس دیگری.
به آن دسته از کسانی که جو طرفداری از حقیقت و ژست بنیان اندیشی میگیردشون توصیه میکنم خودشدنو قاطی نکنند و مثل یکی دو سال قبل شماره تراکنش باستانی شان رو به رخ استاد نکشند که اگر عایدی دنیوی گیرشون نیومد داد و هاوار راه بندازن ...
و بدانید که حقیقت آنقدر مهم است که دادن جان هم در راه آن برای رهروان راستین آن کم مینماید .
و توکلنا علی الله.

عیسی شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 12:40 ق.ظ

استاد مثل اینکه ایمیل من اشتباه تایپ شده بود ضمن اصلاح درخواست دارم در صورت امکان شماره شبای حسابتان را جهت واریزی ماهانه به ایمیل حقیر ارسال فرمایید
یادداشتهای جدیدتان بسیار جذاب و رهگشا است مثل همیشه
با تشکر

به وقت خود و بعد از بررسی های لازم اعلام عمومی خواهد شد. دوستان می توانند مطالب خصوصی را به ایمیل وبلاگ بفرستند.
info@karangbooks.com

[ بدون نام ] شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 01:07 ق.ظ

استاد پورپیرار عزیز
با عرض سلام
قرآن مرکب از واحدهایی به نام آیات می باشد که از جمع چندین آیه، سوره هایی متولد شده اند که بالشخصه قایل به این هستم که ترکیب و تشکیل سوره ها و ترتیب قرار گرفتن آنها در ترتیب کنونی، وحی و جزئی از قرآن است و خداوند متعال در کنارهم نهادن بالفرض سوره های حمد و بقره، مقصودی را دنبال کرده که آن نیز سخنی برای گفتن دارد...
با این پیشفرض، آیا بررسی های شما در باب قرآن، با توجه به اینکه آیات را از متن و جایگاه آن بیرون میآورید، با اشکال مواجه نیست؟ به عنوان نمونه در سوره احزاب سخن از حمل امانت آمده که بنا به صراحت آیه، انسان آنرا برداشته است، اما شما این مهم را مورد توجه قرار نداده اید و نتیجه گرفته اید که: «نمی خوانیم که ماموران و منتخبان هدایت باشند»

ممنونم اگر برداشتم را اشتباه میدانید، راهنماییم کنید.

خداوند می فرماید که انسان چون ظلوم و جهول بود امر حمل را پذیرفت.

مفلح اسماعیلی شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 03:24 ق.ظ

با سلام به استاد عظیم الشان واقایان محترم وبنیان اندیش عیسو وعادل سواری وخلیل بنده هم مانند دیگر برادران دینی وبنیان اندیش حاضرم درحد وسع مالی و توان خود به جریان بنیان اندیشی سهمی را به عهده بگیرم تا دین خود نسبت به اگاهی های بی حد وحسابی که از استاد وکامنت های شما ها دریافت کرده ام ادا نمایم دراین جا برخود لازم میدانم ازاقایان بنیان اندیش وایدین تبریزلی وخانم ننا ودیگرانی که اسامیشان یادم نمی اید تشکرکنم ازاساتید بزرگ این جریان اقایان بنیان اندیش وایدین تبریزلی و خانم ننا که نقش میدانی بسیار مهمی درراستای گسترش این مکتب به عهده گرفته اند ازخداوند منان ارزوی سلامتی وموفقیت وطول عمر میکنم

abbas شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 04:50 ق.ظ

ستاد سلام۰استاد انبیای الهی که از ذریه آدم اند ۰حضرت نوح۰ حضرت ابراهیم و خانواده او۰حضرت عمران وخانواده او پس حضرت موسی وهارون وحضرت محمد از ذریه حضرت آدم نیستند استادآیا این درست است ؟ممنون

بشارت شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 06:58 ق.ظ

با سلام
بنده هم آمادگی خود را برای پرداخت ماهیانه 50هزار تومان به صندوق بنیان اندیشی اعلام میکنم.
جناب استاد منتظر اعلام ایجاد صندوق و درج شماره حساب از طرف شما هستیم.

nmr شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 11:00 ق.ظ

سلام
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا ﴿۵۴﴾ فرقان
اشاره به خلقت بشری از جنس آب (نه از جنس خاک در گذشته )

بنیان اندیش شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 01:00 ب.ظ http://pajhoohesh.blogfa.com

سلام استاد

بنده هم آمادگی خود برای پرداخت حداقل ۵۰ هزار تومان ماهیانه اعلام می کنم . به نظرم مهم نیست که در شروع این صندوق چند نفر عضو داشته باشد و یا مقادیر اهدایی ناچیز و نا امید کننده باشد . مهم نفس کار و «شروع» این حرکت سازنده است حال در شروع تنها 7 نفر عضو شوند و کمک ها حقیر باشد . به نظرم این «ایده» باید خیلی قبل تر از این ها اجرا و عملی می شد . ما زمان زیادی را از دست داده ایم .

اما هیچ وقت دیر نیست و پیشنهاد می کنم این موضوع را همه و از جمله استاد جدی بگیرند و اطلاعیه ای ثابت برای این موضوع هم در سایت w3.naria.ir و هم در این وبلاگ مبنی بر افتتاح چنین صندوقی نصب شود. بنده به توفیق این عمل خیر بسیار خوش بین هستم .

استاد عزیز عمرتان طولانی و پر دوام و به امید استفاده هر چه بیشتر از محضر پرمایه و پربارتان .

ممنون. اگر خدا بخواهد شماره حساب اختصاصی یا کارتی را اعلام خواهم کرد.

[ بدون نام ] شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 01:09 ب.ظ

استاد ببخشید
اولا به نظر حقیر مجزا کردن آیات قرآن کریم از متن سوره ها باعث اینهمه اختلاف برداشت در بین مسلیمن شده است.قران کریم به نا به فرموده خداوند موعظه است و می دانیم هر موعظه ای پندهایی است در رابطه با موضوعی خاص! بنابراین به نظر حقیر هر کلمه در قران را باید بر اساس موضوعیت آن سوره معنی کرد و نه انفرادی که گمراه کننده است!
ثانیا خود آدم اولین کسی بوده که فریب شیطان را خورده و در کفور بودن دست کمی از انسان نداشته است!
ثالثا در فرهنگ عامه انسان را همواره بالاتر از آدم می دانند! یعنی در فرهنگ عامه انسان کسی است که با ادراک خود را به مراتبی بالاتر از تنها یک حیوان زنده دو پا رسانده است!به عبارت دیگه همه ما آدمیم ولی همه انسان نیستیم!
رابعا مطابق قران کریم خلقت خود آدم از چه بوده؟!

مهم ترین مطلب ظهور رسولان و پیامبران تنها از میان ذریه آدم است. احتمالا مطلب را با نگاه کج خوانده اید.

عادل سوارى شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 02:52 ب.ظ

بنده پس از آشنایى با وبلاگ حق و صبر به مدت دوسال باچراغ خاموش مطالب وبلاگ و ستون نظرات را دنبال میکردم.مطمئناً هستند دوستانى که بیصدا مطالب استاد را پیگیرى میکنند ومن از آنها میخواهم ضمن مشارکت در مباحث چنانچه توانایى کمک رسانى و یا حمایت مالى دارند این موضوع را اعلام نمایند،از دوستانى که پیش از این حامى بوده و یا اخیراً اعلام آمادگى کردند قدر دانى نموده و عاقبت به خیرى را برایشان آرزومندم

Saeed شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 03:06 ب.ظ

http://fararu.com/fa/news/228024/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%85%DB%8C%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3

این عکس لااقل وصله پینه شده چندین قطعه تصویر دیگر است به وصله عکس ملکه جوان عصا به دست و فضای بالاسر او توجه کنید.

[ بدون نام ] شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 03:10 ب.ظ

عکس شماره 14 لینک زیر ببینید
http://www.asriran.com/fa/news/388876/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84-93-8
به نمایش گذاشتن بقایای یک بچه ماموت که از 39 هزار سال پیش در یخ های منطقه سیبری روسیه تقریبا سالم مانده است (مسکو)

آن عکس را دیده ام و نمی دانم چرا به جای بچه فیل بچه ماموت می گویند.

عیسی شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 03:41 ب.ظ

با سلام
استاد اینجانب در بانک پارسیان کار می کنم اگر مایل باشید می توانم حسابی به نام شما و یا موسسه ای در این بانک در راستای پیشنهاد آقای عیسو افتتاح کنم به این ترتیب کارهای بانکی شما بسیار تسهیل خواهد شد

موافقم. یک حساب با کارت مربوطه به نام بنده باز و موجودی ها را در همین ستون اعلام کنید.

یه نکته کوچک شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 04:19 ب.ظ

آقای پورپیرار، سلام
با عرض پوزش از اینکه سوالم مربوط به یادداشت نیست، در مستند تختگاه هیچکس در قسمت مربوط به "تالار صد ستون"، چنین جمله ای هست:

"...شما تالاری 5000 متری دارید با 100 محوطه 50 متر در 50 متر که اتفاقا ارتفاع ستون هاش چنانچه خودشون تخمین زدن بر اساس ارتفاع این درگاه هابسیار کوتاه بوده..."

آیا منظور صد محوطه 5 متر در 5 متر است که اشتباها 50 در 50 گفته شده یا به همین صورت درست است؟...
چون مساحت صد محوطه 50 متر در 50 متر معادل 250.000 متر مربع می شود نه 5000 متر؟

ممنونم

معلوم است که 50 غلط است و ممنون.

دادا شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 06:07 ب.ظ

با سلام حضور استاد محترم و دوستان بنیان اندیش و کسب اجازه از محضر استاد گرامی و سروران عزیز؛

ابتدا از استاد بخاطر تمامی زحماتشان علی الخصوص نصب یادداشت های فوق العاده اخیر نهایت سپاس رو دارم.
در ثانی همانند گفته دوست عزیزم آقای خلیل، دوستان هر اندازه که در وسع خود دارید چه بصورت منظم و چه بصورت یکجا، به جریان بنیان اندیشی که ناجی همه ماها و ان شاالله بشریت است؛ کمک نمایید.
افتخاریست در عصر ظهور این حرکت زیستن. ان شالله کوتاهی و قصورمان، خدای ناکرده موجبات افسوس و پشیمانی آتی ما را فراهم نیاورد.

من الله توفیق

دادا شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 06:26 ب.ظ

با سلام

چند تصویر از همون بچه ماموت ادعا شده در روسیه. تصویر آخر هم بنظر اولین اختراع ایده ماموت توسط جهودها هستش!!!


http://www.irinn.ir/sitefiles/13930231/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%20%D9%87%D8%A7/%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%AA%201.JPG
http://persian.cri.cn/mmsource/images/2014/10/29/d6bb06c6c22242eb828e247ef36b7e41.jpg
http://persian.cri.cn/mmsource/images/2014/10/29/406b1f9f974c43bdb70ea87ba8008975.jpg
http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/8/10/437627_654.jpg
http://www.afghanistan.shafaqna.com/media/k2/items/cache/71dd768e32f5fb89b1bfb94c4bcc4358_XL.jpg
http://www.jamejamonline.ir/Media/Image/1392/08/15/635193564598394700.jpg
http://www.asreelm.com/uploads/2012/03/mammoth.jpg

Aydın شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 11:23 ب.ظ http://biryol-az.blogsky.com

با سلام

استاد مشاهده کنید که بعد از سال ها چه چیزی می توانند در این باره بگویند؟!؟! فقط خود را سبک می کنند!

---------------------------------------------------
چرا پورپیرار یهودی ستیزی کرد؟ - محبوب امراهی

Bazar Ertəsi, 22.03.2015 20:42

به نظر می رسد که بعد از گذشت بیش از یک دهه از چاپ تحقیقات "ناصر پورپیرار" در مورد "دوازده قرن سکوت" یکی از جنبه های اساسی نوشته های این محقق نتوانسته تا آنچنانکه باید مورد نقد خوانندگان آثار این فرد که به حق انقلابی در "نگرش به تاریخ نویسی"در ایران ایجاد نموده است قرار گیرد. این جنبه همانا عنصر "یهودی ستیزی" و حتی "ترک ستیزی" در آثار ناصر پورپیرار می باشد.

قبل از پرداختن سطحی به این مساله می خواهم تا روشن کنم که این مقاله به معنای ابطال کلی نوشته ها و ادعاهای این فرد نیست بلکه برای "زدودن اضافاتی است که پورپیرار با تکیه بر آنها خواسته تا از سوی رژیم ایران مورد غضب قرار نگرفته ، بالعکس سخنان او در پاره ای موارد از سوی عده ای محافظه کار مورد تایید قرار گیرد"

نکته ی دیگر آنکه از نظر شخص نگارنده ی این مطالب ، متاسفانه کتاب مقدس مسلمانان چند آیه ی "بالقوه یهودی ستیز" در خود احتوا داده است که "تکیه بر آنها بویژه در عصر کنونی" و "بویژه توسط رژیم ایران" موجب "توجیه تاریخی یهودی ستیزی" شده است. این آیات بیشتر قصه هایی از قران را شامل می شوند که به رابطه ی پیامبر اسلام با یهودیان شبهه جزیره ی عرب در 14 قرن پیش می پردازد که می توانست با تعابیر نرم عالمان دینی به عنوان "مباحث مربوط به عصر پیامبر تلقی شده و در تاریخ دفن شود"

خوانندگان این مطالب می توانند با رجوع به حافظه ی خود چگونگی تئوریزاسیون رژیم ایران از "دشمنی یهودیان با مسلمانان ، پیامبر اسلام و خدا" برای ساختن بستر "یهودی ستیزی در عصر معاصر" ارجاع کنند. در کتب درسی دینی (بینش اسلامی) و ادبیات فارسی رژیم ایران که در مدارس آموزش داده می شود یهودیان به عنوان "قومی قدر ناشناس" مطرح می شوند. به عنوان مثال در ادبیات فارسی به کرات بر "سرپیچی قوم یهود از فرامین خدا و موسی" اشاره می شود و این اشعار و ادبیات در درس زبان و ادبیات فارسی در مدارس به کرات آورده می شود که نمونه ی آن آوردن ابیاتی از اشعار ادبیات فارسی در مورد سرپیچی بنی اسراییل از موسی در هنگام ترک چند روزه ی این قوم و رفتن به بالای یک کوه" ، "گذر قوم یهود از دریا" و نظایر آن است.

در دروس قران و دین نیز وضعیت بدتر از آن است. در این کتابها به صراحت از " نفرین خدا بر یهودیان" و "دنیا دار بودن انان" و "ظلمشان به پیامبر اسلام و پیامبر خودشان" سخن گفته می شود که همگی ساختگی هستند به عبارت دیگر نظر و شناخت شخصی نگارنده ی این مطالب از روایات دینی آنست که "پیامبر اسلام بیشتر با بت پرستان درگیر بود تا با یهودیان و یا پیروان سایر ادیان". اما رژیم ایران در سطح آموزش این مسایل را چنان مطرح می کند که گویا یهودیان "قومی ضاله و مورد غضب خدا" هستند.

اینها در حالی رخ می دهد که به نظر شخص نگارنده با توجه به تحقیقات مورخین و محققین "دین اسلام و قران خود برگرفته از تعالیم یهود و اقتباسی از آن" هستند به عبارت دیگر اگر جنبه ی الهی ادیان نادیده گرفته شود و دین را به عنوان "تفکر تکامل یافته ی بشر نسبت به آنچه که نمی فهمید و ماورالطبیعه می نامید" در نظر بگیریم و یا به عبارت ساده تر نگرش ماتریالیستی وعلمی به ادیان داشته باشیم اسلام و قران به طور تمام و کمال برگرفته از تورات و یهودیت ، اساطیر یونان و سومر است اما بدلیل آنکه برای خود "هویت مستقلی" بیابد مجبور به درگیری با آن است چنانچه که مسیحیت با یهودیت برای استقلال خویش درگیر شد.

اما رژیم ایران در مورد فلسطین و اسراییل با "پرپا کردن علم شنگه" به بهانه ی اینکه "خاک مسلمانان را کافران" تصاحب کرده اند سعی نموده است تا این مشکلات و روایت های تاریخی را در قرون بیست و بیست و یکم با ادبیاتی وحشتناک وارد دنیای مدرن نماید. این رژیم که مانند تمامی رژیم های ایدئولوژیک به "دشمنی فرضی" نیاز داشت با ترویج "یهودی ستیزی" خواسته است تا اولا "مسلمانان شیعه و سنی را به بهانه ی دشمن فرضی واقعی یهود زیر چتر تشیع متحد کند" به عبارتی "مانند حکومت رایش سوم از دشمنی و ستیز با یهودیان اتحاد امتی ایجاد کند" وثانیا " کشور را در حالت امنیتی و ایدئولوژیکی نگاه دارد" زیرا به تنهایی دشمنی با قدرتی بزرگتر مانند ایالات متحده به همه حال احمقانه به نظر می رسید و رژیم های ایدئولوژیک مانند ایران نیز "نیازمند دشمن برای بقای سیستم سرکوب خود" هستند.

در این میان فردی به نام ناصر پورپیرار متوجه می شود که آثار به جای مانده از تمدن آشور توسط سیستم ملت سازی ایرانی به عاملی برای "برتری جویی قومی و ملت سازی" تبدیل شده است. این آثار با گاوهای بالدار، با اسامی اسطوره ای یونانی و با ریشه های متفاوت و با استفاده از بزرگترین سیستم جعل تاریخ برای "ملتی که وجود خارجی ندارد" به عاملی برای سرکوب همه ی هویت ها در ایران تبدیل شده است.

به گونه ای که مورخین ایرانی و خارجی نه توانسته اند که ریشه های "آنچه که پارسی و متعلق به تمدن ایران تصور می شود" را به یک قوم خاص ارتباط دهند و نه چنین داستانهایی فراتر از افسانه و قصه می باشد.

اما شکاندن چنین ذهنیت عظیم تاریخی که در دوره ی پهلوی به "عنوان ایمان ناسیونالیستی" پرورانده شد تقریبا ناممکن است زیرا شما می خواهید به "ایرانیان" بفهمانید که آنان همپای تمدن سومر و آشور و یونان نبودند و حتی زبان آنان زبانی با قدمت یکهزار ساله است که پیشینه ی دیگری برای آن متصور نمی توان بود. و اینها در حالی است که زبانهایی مانند آشوری ، عربی ، ترکی و زبانهایی که "ایرانیک" نامیده می شوند و گویشوران هر کدام از آنها در فلات ایران زیر یک میلیون نفر می باشد به علاوه ی زبان عبری و آرامی و سایر زبانهای سامی قدمتی به مراتب بالاتر از یک هزار سال در فلات ایران دارند سرزمینی که نام "ایران" و "هویت آن" را به کلی از افسانه های "من در آوردی و اقتباسی" فردوسی گرفته است.

اما رژیم ایران رژیمی ایدئولوژیک است که مبنای تاسیس آن "امت گرایی و تشیع" بود که در آغاز مانند دولت اسلامی عراق و شام بولدزرهای خود را برای برچیدن آثار باستانی فرستاده بود و برای زدودن آثار "شاه" حتی قصد تغییر نام "شاهنامه" را نیز داشت. اگرچه این رژیم در سنوات بعد به سرعت متوجه شد که تشیع با "ایرانیتی که فردوسی بوجود آورده و به غلط با ایران مدرن" در آمیخته است رابطه ی تنگاتنگی به لحاظ جغرافیایی دارد اما هنوز با استفاده از روحیه ی اسلامگرایی آنان می توان تاریخ برساخته ی ایران را به چالش کشید و آنان را در بن بست "انتخاب بین ایرانیت و اسلام" قرار داد. اگرچه در این موارد تا کنون رفتارهای رژیم نشان داده است که ایرانیت و آریا گرایی را بر اسلام و تشیع خالی برتری می دهد اما چنین انتخابی برای آنان هماره هزینه دار بوده و مقداری از مشروعیت رژیم را در پایگاه دینی اش زدوده است.

ناصر پورپیرار با فهم این مطلب و برای به چالش کشیدن تاریخ برساخته ی ایران انگشت روی حساس ترین مساله برای رژیم ایران گذارد و با یهودی ستیزی تصور نمود که می تواند ادعاهای خود را به خورد بخشی ولو کوچک از جامعه ی محافظه کار اگر هم نتواند بخوراند می تواند دست کم "سکوت نشان رضاست" را از آنان کسب کند تا توسط نژادگرایان افراطی ایران مورد غضب عملی قرار نگیرد.

وی در کتاب و ادعاهای خود در اولین قسمت نواری را بر گرد کره ی زمین کشید و آنرا "نوار تمدن" نامید که علنا و عملا بسیاری از تمدن های بشری که در خارج از حوضه ی مذکور قرار دارند را نادیده گرفت وی برای آنکه تاکید کند "ترکها که به زعم او خارج از این جغراقیا قرار دارند ، به همراه بسیاری از تمدنهای نیم کره ی جنوبی و اقوام اروپایی وحشی هستند و اصلا به دلیل جغرافیایشان نمی توانسته اند که تمدن ساز بوده باشند!"

وی شبهه جزیره ی عرب و خاورمیانه ی عربی ، شمال آفریقا و کویرهای ایران را در حالی به عنوان مناطق مساعد و خوش آب و هوا برای ساخت تمدن معرفی می کند که تقریبا "نوار تمدن"ی که او معرفی می کند در حدود بالای 80% کلا کویر و بیابان هست و اتفاقا شمال و جنوب این نوار سرزمین های بسیار خوش آب و هوا مانند اروپا ، جنوب هندوستان ، جنوب آفریقا و آمریکای لاتین با میزان بارش سالیانه ی چند برابر ، زمین ها و آبهای بسیار فراوان تر و پوشش گیاهی و جنگلی بیشتر می باشد که برای یکجا نشینی ، تمدن آفرینی و کشاورزی بسیار مساعدتر می باشند. و واقعیات تاریخی نیز بواقع آفرینش تمدنهای بسیار مهم در این مناطق را نمایان می کند که هر کدام با تمدن سومر برابری می کنند.(مانند تمدن اینکا ، جنوب هند ، آسیای مرکزی و ...)

مساله ی دوم اشاره ی وی به داستان پوریم و استر است که وی بدون هیچ ادله ی تاریخی آنرا به عنوان یک واقعیت رخ داده در تاریخ قبول کرده و توجیه می کند که مردم یهود با آوردن هخامنشیان از شمال برای قتل عام مردم خاورمیانه "نسل کشی پوریم" را انجام می دهند. وی برای اینکه ثابت کند "هخامنشیان وحشی بوده اند" ، "دسیسه ی قوم یهود" را در حالی مطرح می کند که هیچ قسمت از این داستان به لحاظ منطقی حتی نزدیک به واقعیت هم نیست! چه برسد به اینکه خود واقعیت بوده باشد.

اولا ما هیچ سندی نداریم که در آن "پارس" به عنوان یک واقعیت"هندو اروپایی" در قبل از هخامنشیان مطرح شده باشد. دوما آمدن آنان به منطقه تا تاسیس هخامنشیان هزار سال طول کشیده است و این مساله با داستان اسارت یهودیان در بابل و سپس آزادی آنان همخوانی ندارد و چنین دسیسه ای آنهم در 3500 سال پیش ناممکن است(توجه کنید که داستان مزخرفی سر هم کرده است یهودیان یک نقشه ی 1000 ساله می کشند تا هخامنشیان را به منطقه آورده مردمان دیگر را نسل کشی کنند! آنها هم قول 1000 ساله شان را عمل می کنند!) سوما اگر این همه مردم و اقوام در منطقه نسل کشی شده بودند باید دست کم 90% از مردم خاورمیانه در بعد از آن کلا از ریشه ی یهودی می بودند و چیزی از تمدن مصر که بعدا مسیحی شد ، یونان ، آشور و.... باقی نمی ماند. نه اینکه یهودیان همچنان قومی کم جمعیت می بودند.

چهارما هخامنشیانی که اسامی شاهانش کلا یونانی است ، داستان کوروش در آن برگرفته از داستان تاسیس شهر رم است ، سکه ی مضروب امپراتوری ندارد ، معماری یی از خود برجای نگذاشته است ، هیچ دین و باور مستقلی نداشته است کلا چگونه می تواند وجود خارجی داشته باشد تا به همراه یهودیان نسل کشی کرده باشند؟!

این چه قومی(هخامنشیان) است که مجسمه هایش (گاو بالدار ، عقاب و ...) همگی کپی شده از آشور است و قوم مستقل تلقی می شود؟ توجه داشته باشید که گاو بالدار نشانگر باورهای دینی آشوری است و همین طوری برای زیبایی شهر ساخته نشده است.

چرا هخامنشیان هیچ ویژگی منحصر به فرد ندارند که آنها را با آشوریان متمایز کند؟ و مهمتر از همه چرا داستان های مربوط به هخامنشیان و اسامی آنان به اضافه ی اسامی پارس و ماد هزاره ها قبل از تبلور تاریخی شان در منطقه موجود بوده اند؟ مگر نام ، داستان و ویژگی های چیزی که در آینده بوجود بیاید از هزاران سال قبل می تواند وجود داشته باشد؟

و دست آخر آنکه چگونه کوچ یک گروه به منطقه(هخامنشیان) هزار سال طول می کشد اما نسل کشی کل مردم منطقه تنها ظرف دو روز انجام می شود؟!

لازم به ذکر است که در مورد اینکه چیزی به نام هخامنشیان و ماد وجود خارجی نداشته اند نگارنده ی این مطالب ادعاهایی علمی و تاریخی دارد که در این نوشته نمی گنجد اما اینکه ادعای پورپیرار در مورد "نسل کشی پوریم" نادرست است لازم دانستم تا این مطالب مطرح شوند.

در پایان باید بگویم که اینکه یهودیان هماره ذهنیتی اقلیتی داشته اند و بزرگان و ثروتمندان و تجار و فیلسوفان زیادی را تحویل جامعه ی بشریت داده اند این "یک حماقت محض است" که سیاه نمایی شود و "آنان را ملتی شیطانی" بنامیم. به اعتقاد نگارنده یهودیان در تمامی عرصه ها ملتی "پدیدآورنده ، کوشا و بزرگ" بوده اند که اگر انان را در تاریخ بشریت نقشی نمی داشند شایند انسان مدرن امروزی هنوز در دوره ی تاریک قرون وسطی قرار می داشت.

از این رو نگاه دسیسه وار و شیطانی به قوم یهود و یا هر قوم دیگری در بطن خود نژادپرستی است و یک برساخته ی ابلهانه ی تاریخی می باشد. باید پرسید که خدمات یهود به جامعه ی بشریت چه چیز منفی عرضه نموده است که به هراس از آنان دامن زده می شود؟ آیا این دانشمندان و فیلسوفان یهودی نبودند که سهم بزرگی از آموزش علم و ترقی به بشریت را بر دوش گرفتند؟ آیا اینها همان یهودیانی نیستند که آلمان نازی قصد داشت آنان را از روی زمین پاک کند؟ آیا یهودیانی که یکی از متمدن ترین ملتهای خاورمیانه هستند کمترین میزان از سرزمین های خاورمیانه را در اختیار ندارند؟ پس چگونه ملتی که تا این حد مورد ظلم قرار گرفته است به عنوان "شیاطین" به خورد جامعه داده می شوند؟

چند نکته در مورد اسراییل :

در پایان لازم می دانم که اسراییل را با کشوری مانند ایران مقایسه کنم.

در اولین بحث باید بگویم که در بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و استعمار انگلیس ، مردم یهود و عرب به صورت مختلط در اسراییل کنونی زندگی می کردند و یهودیان قدرت را به دست گرفته و دست به تشکیل کشور مستقل زدند. آنها از کرات دیگر به منطقه نیامند بلکه قدیمی ترین ملت ساکن در آنجا بودند. و اینکه بعد از تشکیل اسراییل بازماندگان هولوکاست را به این سرزمین دعوت نمودند یکی از اساسی ترین حقوق آنان بود. یعنی می خواستید مردم خود را همچنان در اروپا به امان "یهودی ستیزان" آنهم با تجربه ی هولوکاست رها می کردند؟

در بحث دوم باید بگویم که حقوقی که در اسراییل برای اعراب به رسمیت شناخته شده است بسیار بالاتر از حقوقی است که در ایران برای ملت ترک شناخته شده است. توجه کنید که هنوز نام ملت ترک در ایران رسمیت ندارد و نژاد و قومیت و تاریخ و زبان آنان انکار می شود چه برسد به رسمیت زبان ترکی در ایرانی که بزرگترین گروه قومی در آن ترک ها هستند.

در بحث سوم باید گفت بعد از حکومت یکهزارساله ی ترکان بر ایران با یک کودتا این سرزمین به دست هویت فارس افتاد. این درحالیست که در سرزمین های کنونی اسراییل نه دولتی عرب و نه دولتی یهودی در هزاره ی اخیر وجود نداشت و حاکم مطلق منطقه دولت عالیه ی عثمانی بود و در بعد از تجزیه ی امپراتوری هر دو(یهود و عرب) برای کسب هویت ملی این سرزمین در سطح یکسانی بودند. این درحالیست که ایران به دست هویت فارس "غصب" شد و این اشغالگری هویت نزدیک به یک سده است که با قدرت و حدت تداوم دارد. یعنی بین ایران و اسراییل اگر قرار باشد یکی را اشغالگر بنامیم بی شک این ایران است که دولتی جعلی و اشغالگر است. و این ایران است که دهها هزار نفر ترک را تنها بدلیل خودمختاری "حکومت ملی" به خاک و خون کشید و این ایران است که سرزمین های ترک را از این ملت تخلیه نموده و با شیطنت ملل دیگر را در آن جایگزین می کند

Mahboub AMRAHY

محبوب امراهی

23.03.2015

آنکارا

گوناز تی وی

MA
---------------------------------------------------
http://www.gunaz.tv/?id=4&vmode=1&sID=2935&lang=2

دینی به نام یهود نداریم. زیرا می توان به آسانی اثبات کرد که تورات های کنونی را اخیرا نوشته اند و تورات ارسالی خداوند به حضرت موسی نیست و دین بدون کتاب آسمانی همان بت پر ستی و رویا بافی به گونه نوشته فوق است.

خواننده همیشگی شنبه 8 فروردین 1394 ساعت 11:34 ب.ظ

سلام استاد
حدود چند ماه قبل نوشته ای به کمک دوستی به دستتان رساندم و الان آن خودم هم باور دارم در حد مدخل نبود و در واقع مقدمه ای بود.
وعده داده بودم بخش مربوط به روانشناسی آن را به صورت یک مدخل در آورم. با یاری خدا متن اولیه نوشته شده و به کمک دوستان آن را بازبینی و شاید بازنویسی کنیم و دوست دارم آن را به خدمت شما برسانم.
انشاءالله متن نوشته شده تحولی عظیم در حوزه روانشناسی خواهد بود و امیدوارم که از جانب شما هم شایسته نشر دانسته شود.
در ضمن دوست دارم نوشته های حیات را به صورت یک کتاب الکترونیکی در آورم. بسیاری از افراد جامعه نام شما را شنیده اند ولی خیلی از آنها مطالب شما را با دقت نخوانده اند و نوشته های حیات می تواند برای خیلی ها منشاء آشنایی با افکار شما باشد.
و من الله توفیق

مسعود یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 01:19 ق.ظ

با سلام وخسته نباشید
ایه۳۱اعراف بنی ادم خطاب عام است
وایه۶۰یس به صراحت در مورد ضلالت بسیاری از بنی ادم و وعده عذاب انها سخن رفته است

گفت و گو در باب آدم است و نه بنی آدم. مطالب جدی را جدی بخوانید.

محمدرضا یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 02:44 ق.ظ

با سلام خدمت استاد و عزیزان
بنده با کمال میل آمادگی خود را جهت کمک به نشر و توسعه افکار استاد و مکتب بنیان اندیشی اعلام میکنم.
من میتوانم به صورت واریزی یکجا معادل ریالی حداقل 250 دلار کانادا در سال را به حساب اعلام شده از طرف استاد تقبل نمایم. امیدوارم که خداوند از رزق خود بیشتر نصیبم کند تا به نوبه خویش سهم بیشتری در راه نشر حق و مبارزه با دروغ تقبل نمایم.

للهم تقبل منا هذا القلیل

از آنجا که وقت استاد محدود و تمرکز ایشان صرفا به تحقیق میباشدجهت انسجام فعالیتها تشکیل کمیته اجرایی بنیان اندیشی متشکل از تعدادی دوستان معتمد و مورد وثوق استاد پورپیرار (3-4 نفره)که امکان برگزاری جلسات حضوری ماهیانه یا دوهفتگی در حضور استاد دارند ضروری است.

متاسفانه بدلیل عدم حصور در ایران این افتخار نصیب این حقیر نمی شود.

این برنامه در حال شکل گیری با عنایت الهی است. در حال حاضر دوستانی که توانایی و فرصت دارند یادداشت های داستان حیات را به زبان عربی و یا انگلیسی در یونیوب و یا فیس بوک بگذارند.

abbas یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 06:31 ق.ظ

استاد سلام۰من هم حاضرم کمک کنم ممنون

جاسم کعبی یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 08:39 ق.ظ

سلام به استاد و دوستان عزیز
ببخشید سوال به این بحث ربطی نداره
ولی اگه امکانش هست در رابطه با جزایر سه گانه مورد اختلافی ایران و امارات اگه کسی مطلبی یا مقاله بی طرفی سراغ داره
که همه جوانب رو بررسی کرده باشه معرفی کنه
ممنونم

جورج اورول یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 10:41 ق.ظ

به هنگام فریب عالم گیر، گفتن حقیقت، حرکتی انقلابی است.

«جورج اورول»

In a time of universal deceit - telling the truth is a revolutionary act.
George Orwell

مسعود یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 12:41 ب.ظ

جمعه 7 فروردین 1394 ساعت 02:06 ق.ظ
استاد محترم با سلام
آیا اینکه در دو آیه آخری مورد استناد، بنی آدم و ذریه آدم بکار رفته اند، نشانه و راهنمایی برای این قضیه نیستند که در ذریه آدم، بستگان نزدیک آدم و در بنی آدم، نوع بنی آدم مورد نظر است؟
پاسخ:
بنی آدم خطابی مختص ذریه آدم است. حوصله کنید.

پاسخ:
مهم ترین مطلب ظهور رسولان و پیامبران تنها از میان ذریه آدم است. احتمالا مطلب را با نگاه کج خوانده اید.



بنا براین طبقه گفته های خودتان بنی ادم مختص ذریه ادم است و خطابی عام برای نوع بشر نیست
ثانیا شما میفرمایید رسولان از ذریه ادمند واز طرفی پیامبر اسلام را از قضیه مستثنا فرموده اید ،ایا پیامبر اسلام جزءانبیا ورسل الهی نبوده اند؟

قرآن پیامبر را بشری چون دیگران خوانده است. با دقت بیش تر بخوانید.

درویش یکشنبه 9 فروردین 1394 ساعت 03:24 ب.ظ

با سلام بر استاد و بنیان اندیشان . بنده با مطالعه این مباحث بسیار راهگشا و اساسی ، مطلبی را می خواهم عرض کنم که هم برداشت خودم است و هم سئوال است از استاد ، و آن اینکه « از آنجا که آدم اسم خاص است و برای شخص معینی بکار رفته - همانطور که در فرهنگ ما هم قبل تر ها اسم بچه هایشان را آدم می گذاشتند _ و می دانیم که اولین رسول خدا هم هست پس آیا گونه بشری در روی در روی زمین بوده در آن زمانی که آدم مبعو ث شد به پیامبری . چون اگر کسی نبود برای چه کسی می خواست پیام اور و راهنما باشد . یعنی زمانی که آدم از بهشت بیرون رانده می شود تازه خداوند وظیفه ارشاد و راهنمایی کسانی را بر عهده اش می گذارد ، چه می فرمایید استاد راهنمایی فرمایید . در ضمن بنده هم بطور گاه گاهی در حد وسع مالی ام کمک خواهم کرد . ان شاالله .

ممنون و لطفا حوصله نید.

nmr سه‌شنبه 11 فروردین 1394 ساعت 10:59 ق.ظ

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴿۱۱۰﴾
استاد، عجله مرا قبل از اتمام یادداشتها معذور بدارید.
انا بشر مثلکم... پس مفهوم بشر در این دستور خداوند چیست؟

ناشناس سه‌شنبه 11 فروردین 1394 ساعت 01:46 ب.ظ

الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها

این یعنی چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد