حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه، 47


کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه، 47


                       

به علت حجم غیر معمول مطالب وبلاگ، که جست و جو گر را از ادامه سیستماتیک مطالب پیش گفته پشیمان و دل زده می کند، صلاح دیدم در اغاز ورود به دوران معاصر، گزیده ای از مدخل های عرضه شده و موثر پیشین را ارائه دهم تا دریافت های جدید برای نو رسیدگان دشوار نباشد.

در زمانی بلند و با به کار گرفتن هزاران برگ نوشته غالبا مجعول، بی اعتنا به انبوه خدمت گزاران و نان خوران کنیسه و کلیسا و علی رغم سنگ پرانی و راه زنی های مدام پادوهایی که در هر لحظه و مکان برای اجرای فرامین کشیش و خاخام بزرگ دست به سینه آماده اند، تاکنون توانسته ام حلقه هایی از قلاده دروغ را از گردن فرهنگ آدمی بردارم و با وجود سیلاب های مکرر تهمت و تهدید، مسیری را بگشایم که نشان می دهد تنها راه نمای خروج آدمی از مصائب لاعلاج کنونی، توسل به آیات درخشان قران است. 

«بزرگ ترین مانع و مزاحم «مورخ» در پاسخ به سوال «تاریخ چیست»، وفور به اصطلاح «اسناد تاریخی» است. اینک اجساد مردگان، اشیاء همراه آن ها، مهرها، سکه ها و کتیبه ها، ابزار و لوازم کار و زندگی در دوران باستان و کهن، خط ها، خدایان، امپراتوران و همسران ان ها، سرداران، خواجگان، منشیان، هنرمندان و انبوهی خرده ریز دیگر تاریخی، افق دید مورخ را پوشانده و کوشش وی را به کشف دقیق زمان و شیوه ساخت ظروف، خواندن ناممکن کتیبه ای کهن، بافتن صاحبی برای یک گردن ُآٌویز و غیره متوجه کرده است. تطبیق کمرشکن حوادث تاریخی، با الگوی نایافته تاریخ، عمر هر مورخی را ضایع می کند و موجب گمراهی وی می شود چنان که مدت هاست شیوه نادرست بررسی تاریخ، مورخ را به گرد آوردن اجزاء آن گماشته و مجبور کرده است به جای تاریخ، باستان شناسی بیاموزد، خط های پیچیده را بخواند، متخصص در انواع ادیان پیش از تاریخ و تاریخی شود، اساطیر، توتم ها، سنت ها، مراسم و باورها را تفسیر کند، تاریخ را با جهت خوابیدن هر مرده ای در هر گوشه عالم تطبیق دهد، تعداد کاسه ها و یا اسلحه و اسب های او را بشمرد، از پس دشواری های زبان شناسی برآید، اسلاف و اخلاف هر حاکم تاریخی را در پهنای یک حرمسرای وسیع بشناسد، روز و ساعت دقیق هر رخ داد را به خاطر بسپرد، با تطبیق بینی ها، تاج ها، ریش ها، کلاه ها و گره ابروها، سکه ها و مهرها را به اشخاص و به دوران های مختلف مربوط کند، از اصل و نسب یک تکه سفال باخبر شود، ایام را با تمام تقویم ها از گاه شماری مصری، مایایی، یونانی، هندی، چینی و بابلی بشمارد، با سیستم های مختلف آبیاری آشنا باشد، سبک های معماری، قوس ها، حجاری ها، درگاه ها و نقوش کف سرسراها را بشناسد، بتواند آلات موسیقی از ده هزار سال پیش تاکنون را نام ببرد، با هنر هر دوران در حد متخصص آشنا شود، اقتصاد بداند، احزاب سیاسی را بشناسد، بتواند بر «ایسم ها» شرح بنویسد و هزار خرده ابزار تاریخی دیگر را برشمرد. در نتیجه خبرگانی پدید آمده اند که هر چند در ذهن خود پاسخی برای سوال «تاریخ چیست» ندارند، اما در گردش دادن سئوال کننده در موزه تاریخ متخصص اند و حال آن که شناخت تاریخی در درون جمله ای جای دارد که برای نخستین بار بر این قلم و در ورود به تحقیقات بنیان اندیشانه تاریخ جاری شد. «تاریخ از زمین می روید و چون هر رستنی دیگر بومی اقلیم خویش است».

تمام آموزه ها و مکاتب تاریخ که با نصب قوانین و شواهد من درآوردی و مجعول، به توضیح علت بی اسلوبی های کنونی و راه خروج از آن پرداخته، مفهوم و محتوای این گفتار کوتاه را ندارد و تا آن جا که رد پای توضیحات کلاس بندی شده را دنبال کرده ام، هنوز هم برای تاریخ تعریف مشبعی ندارند و در ادای پاسخ تاریخ چیست درمانده می شوند.  

«از زمان مومسن و رانکه، مورخان تمام نیروی خود را صرف «جمع آوری» مواد خام کرده اند و در تلاش خود برای «عمل آوردن» این مواد به صورت کالای «ساخته» یا «نیمه ساخته»، متوسل به تقسیم کار شده اند و تواریخی مصنوعی مانند مجموعه مجلدات در دست انتشار چاپخانه دانشگاه کمبریج بیرون داده اند. این مجموعه ها یادگار پشتکار، دانش دیداری، مهارت فنی و قدرت سازمان دهی جامعه ی ماست. چیزی در زمره ی پل ها و تونل ها و سدها و کشتی ها و ناوها و آسمان خراش های حیرت آسای ما به شمار می رود و ویراستاران آن ها در ردیف مهندسان نامی غرب جای می گیرند. نظام صنعتی، با تهاجم به قلمرو اندیشه تاریخی، به رزم آورانی بزرگ میدان عمل داده، جوایز پیروزی شگفت آوری تدارک دیده است. مع الوصف، در ذهن ناظری بی غرض شک و شبهه برمی خیزد که آیا این فتح، بر روی هم، تنها مهارت در یک امر خاص و اعتماد به موفقیت از این راه، توهم و قیاس کاذبی نیست»؟ (آرنولد توین بی، بررسی تاریخ، جلد اول، ص 4)

این به اصطلاح «اسناد تاریخی» در به ترین حالت خود، حوزه ی اندیشه و عمل کسی، گروهی و یا شرایطی را توضیح می دهد، که کشف حتی دقیق آن، مطلقا به معنای گشودن رازی از تاریخ نیست، بل حداکثر به «مورخ» اجازه می دهد که یک رخ داد تاریخ را، با تمام جزئیات آن، بنا بر دریافت خود، از اسنادی غالبا نادرست، روایت کند، اما مجموعه ی این موفقیت ها هرگز به کشف پاسخی برای سئوال «تاریخ چیست» منجر نخواهد شد، زیرا توضیح اجزاء تاریخ توضیح تاریخی نیست. مثلا نمی توان تاریخ جنگ جهانی دوم را از فحوای سخنرانی های هیتلر و یا چرچیل و یا هر دوی آن ها تدوین کرد، هر چند این سخنرانی ها بخشی از اسناد جنگ باشد. زیرا روایت جنگ بنابر تصور دو عامل مهم درگیری، خود به خود موجب بی اعتباری آن است. این بی اعتباری اسناد تاریخی، چنان که معلوم می شود، تا زمان سلسله های کهن مصر، بین النهرین، چین، ایران، یونان، روم و عرب به دور می رود. هم امروز نیز آن چه را مسئولان همه ی حکومت ها، از ژاپن تا کانادا، بر زبان و یا بر کاغذ می آورند، برای ساختن تاریخ راستین هر سرزمینی، به همان اندازه بی اعتبار است که کتیبه داریوش در بیستون.

«پس باید «تاریخ»، پیش از اسناد، اجزاء و قطعات آن ساخته شده باشد. «تاریخ» یک پازل پراکنده نیست تا با جست و جوی اجزاء آن بازسازی شود. تاریخ یک پازل ساخته شده است که در دستگاه حوادث به اجزاء مختلف تقسیم می شود؛ پازلی که تصویر ساده ی مهارت ها و ترفندهای گونه گون انسان برای ادامه ی حیات، منطبق با شرایط اقلیمی است که در آن زیست می کند». (ناصر پورپیرار، دوازده قرن سکوت، برآمدن هخامنشیان، ص 16)

این بررسی ها تصویر کامل تر و موجه تری از بنیاد تاریخ ایران و به طور کلی شرق میانه ارائه می دهد و شاید بتواند علل پراکندگی به ظاهر درمان ناپذیر ملت های این منطقه را نیز توضیح دهد، که خاستگاه تمرکز و تمدن انسان بوده است.

«حفاری های باستان شناسانه در تپه های مارلیک و ارتفاعات چغازنبیل، حکایت از یک تمدن عظیم هفت هزار ساله می کند. در شوش دانیال و بلندی های ایلام پایتخت آشوریان و پارت ها و خوزستان (جندی شاپور) پایتخت اولیه هخامنشی و همچنین همدان (اکباتان) پایتخت مادها پارس ها و برهه ای هخامنشیان و اشکانیان، آثار زیادی از بناهای عظیم و شهرهایی که از نظر فن معماری و شهرسازی در آن زمان نظیر نداشت، باقی مانده است و این ها همه بر اثر مساعی کورش و داریوش بوده است. کورش بر طبق سنگ نبشته ای که در خرابه های پاسارگاد (تخت جمشید) باقی مانده است، اعلام کرد هر کس به هر دین و عقیده و فرهنگی که داشته باشد آزاد است و جان و مال اش محترم. همه باید دست به دست هم دهیم و ایران را آباد کنیم تا بتوانیم در برابر تمدن های بزرگی مانند بابل و مصر (بین النهرین) و یونان (روم) قد علم کنیم. از همین زمان بود که مجد و عظمت تمدن عظیم ایرانی آغاز می شود و افرادی چون بوذرجمهر، زرتشت، ارژنگ مانی و آرش کمانگیر، پا به عرصه ظهور گذاشتند و اعتقادات و کیش های مذهبی مختلفی به وجود آمد و کورش با تأسیس دانشگاه جندی شاپور، که اولین دانشگاه در سه هزار سال پیش بود و گرد آوردن دانشمندان برجسته آن زمان در رشته های مختلف تحول عظیمی در عرصه فرهنگ و تمدن ایران به وجود آورد». (میرحسن رضوی، معماری در ایران زمین، روزنامه ایران، شماره 1617، ص 12).

این دریافت ها و تصورات آشفته و نادرست و بی نهایت مضحک، از بنیان تاریخ ایران، تمامی آن چیزی است که در حال حاضر ذهن استاد و دانش جو درباره هستی و هویت ملی ما را پر کرده و حاصل کتاب های سفارشی، آشفته و نادرستی است که انبوه خاور شناسان جاعل، از قبیل گیرشمن و بی آبروتر از او و نسخه بدل های ایرانی آن ها فراهم کرده اند، تا تاریخ گسترده ترین تجاوز جهان را با تاریخ اصلی این سرزمین مبادله کنند. بیرون راندن این قصه های مطول از ذهن این همه مدعی و مسئول خودی و بیگانه،ٍٍٍٍٍٍٍٍٍ با مدد الهی وظیفه ای است که این مباحث دنبال خواهد کرد. (ادامه دارد)

نظرات 78 + ارسال نظر
عارف شنبه 6 مهر 1392 ساعت 02:01 ب.ظ

امید که به مدد الهی این مباحث را تا حد لازم و معین شده دنبال نمایید.

[ بدون نام ] شنبه 6 مهر 1392 ساعت 07:24 ب.ظ

http://www.isna.ir/fa/imageReport/92070603759/
رونمایی از جام سیمین شیردال در تهران

made in Isfahan.

منصور شنبه 6 مهر 1392 ساعت 11:41 ب.ظ

سلام استاد نازنین
نخستن جملات و صفحات مجموعه عظیم «تاملی در بنیان تاریخ ایران» که در کتاب «برآمدن هخامنشیان» درج شده, زاویه گیری اصلی ذهن خواننده را شکل می دهد که در صورت قابلیت فرد در انجام آن, آنگاه می توان امیدوار بود که قادر به تجزیه و تحلیل باقی مطالب باشد.
به جرات می توان گفت که تمام چانه زنی ها و سوالات مطرح شده در ستون نظرات در سالیان گذشته تا حال بدلیل این است که افراد از انجام این مهم ناتوان بوده اند. و باز کسانی که توانسته اند تا حدودی آن هدلاین ها را در ذهن خود هضم کنند, کمتر نظر می دهند چون سوالی به ذهنشان نمی رسد و همراه با اندیشه ی مورخ پیش می آیند.
قدم به قدم با شما هستیم.

Nima یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 12:52 ق.ظ

استاد گرامی.خداوند برعزت شما بیفزاید.قدردان زحمات شما هستیم.

abbas یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 05:58 ق.ظ

http://irangreen-42.blogspot.ca/2011/10/blog-post.html

abbas یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 08:01 ق.ظ

http://bahaism.blogspot.ca/2013_04_01_archive.html

متاسفانه شاید هم به دلیل اشتی کنان هر دو لینک مسدود است.

abbas یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 08:47 ق.ظ

http://abradat.com/Articles/Page1/Pyam-Shojaldin-Shfa.htm

این یکی هم جواب نداد.

حنیف یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام استاد
بنا به اطلاعات دم دستی ویکی پدیا رود ولگا به تنهایی بیش از 80 درصد تغذیه ی آب دریای خزر را تشکیل می دهد. شمال این دریا بسیار کم عمق (تا پنج متر) است و کمتر از نیم درصد آب دریا در یک چهارم شمال آن واقع شده ولی در جنوب عمق حدود 1000 متر است. سرچشمه ی رود ولگا حدود 225 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و سطح آب خزر هم اینک 28 متر پایین تر از سطح آبهای آزاد است. رود ولگا با 3691 کیلومتر طول و دبی بیش از 8000 متر مکعب برثانیه طولانی ترین و پرآب ترین رودخانه اروپاست. اگر در مقطعی ناگهان هزاران کیلومتر مکعب آب وارد این چاله شده پس باید گفت رود ولگاه هزاران سال تا جنوب این دریا امتداد داشته است (تا زمان طوفان نوح) در اینصورت باید رد این رودخانه در بستر دریا قابل شناسایی باشد. حتی یافتن آثاری از تمدن در جلگه ی این رودخانه که اکنون در بستر دریا واقع شده هم دور از ذهن نیست هم اینک بیش از ده شهر بزرگ در امتداد این رود می باشد. طوفان نمی تواند چاله ای به عمق 1000 متر ایجاد کند همچنین باید پاسخی برای اکوسیستم خاص این منطقه یاقت. اگر این دریا از زمان طوفان نوح ایجاد شده, آیا جنگلهای انبوه شمال هم از آن زمان ظهور کردند؟
اگر آب طوفان تا ارتفاع 1500 متر بالا آمده از چه راهی خود را به دریای خزر رسانده است؟ کوههای زاگرس که به تنهایی 10 قله ی حدود 4000 متر دارد, آیا ارتفاع کمتر از 1500 متر هم دارد و در اینصورت آب را به کدام سمت سوق می دهد به شرق (یا مرکز فلات) یا به غرب و جنوب (که در حال حاضر تمام رودخانه ها این مسیر را دارند). اگر آب طوفان بخواهد از سمت شمال شرق ترکیه به سمت دریای خزر برود هم باید دید ابتدا توسط جلگه های دریای سیاه به دام نمی افتد؟ در اینصورت آب وارد دریای سیاه می شود نه دریای خزر.

طبیعت اقالیم گوناگون، در مزور زمان و حوادث طبیعی دچار انواع تغییرات می شود و مناظر امروز عمر دراز ندارند مثلا گمان کرده اید که ولگا در زمان طوفان نیز جریان داشته است. به نقشه ای با پستی و بلندی های منطقه نگاه کنید پاسخ سئوالات تان را می یابید. ضمن این که زاگرس را وارد بازی خیالی خود کرده اید که در صورت مسئله نبود.

یکی دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 12:29 ق.ظ

سلام .
در مورد ترور شاه در پست قبل فرمودید :موجب تحولات سیاسی پر دامنه ای از جمله منع فعالیت سیاسی حزب توده و مراکزی از تجمعات سیاسی روحانیون شد.

اگر امکان دارد بفرمایید اون مراکزی که روحانیون در آنها فعالیت سیاسی مجاز میکردند چه اسامی داشتند و کجا بودند؟

این سوال به دنبال اینه که میخواهد بداند آیا ظهور مذهب در ایران بر پایه تشیع همزمان است با ظهور سیاسی شدن همین مذهب یا نه!!

سیاسی ترین حوزه فعالیت روحانیون در ان زمان منزل سید ابوالقاسم کاشانی در پامنار بود.

Nima دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 01:34 ق.ظ

استاد گرامی:به نظر می رسد دریاچه خزر با اقلیمی که ایجاد کرده خودش محافظ خودش است چون در این چند دهه بدون تغییر مانده است.با این حساب موقعیت شهر باستانی املش نسبت به دریای خزر در بیش از ۲۵۰۰ سال قبل با موقعیت کنونی نباید تفاوت زیادی کرده باشد.درغیر این صورت درقیاس با دریاچه ارومیه این شهرباید درآن دوران در اعماق دریا شکل گرفته بود.

نیسی دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 03:52 ق.ظ

محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در مصاحبه روز یکشنبه اش با شبکه آمریکایی ای بی سی، هلوکاست را "جنایتی شنیع و نسل کشی" خواند.

آقای ظریف در پاسخ به سوال مجری برنامه که گفت آیت الله خامنه ای هفت سال پیش هلوکاست را "افسانه کشتار یهودیان" خوانده، افزود "هلوکاست افسانه نیست و هیچ کس در ایران چنین چیزی نگفته، بلکه مشکل از ترجمه نادرست و خارج از متن ناشی شده است."

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» وزیر امور خارجه در برنامه زنده «این هفته با اسفانو پولوس» در شبکه ای بی سی نیوز به سوالات چالشی مجری این برنامه پاسخ داد.

http://www.snn.ir/NSite/FullStory/News/?id=265281&Serv=1&SGr=4

پوریم هم نام جشن عروسی خاخام بزرگ بوده است.

abbas دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 07:35 ق.ظ

http://historyview.blogspot.ca/

طبق معمول فیلتر است.

بی نام دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 07:50 ق.ظ

آقای مهندس نیسی سلام علیکم

باید توجه داشته باشیم که کلام سیاست مداران از سرمصلحت است نه اعتقاد قلبی و فکری وچه بسا متباین با اعتقاد قلبی آنها باشد.باید بیاموزیم که به شخصیت افراد توجه کنیم نه به گفتارها.
در ضمن امیدوارم که در بلاد کفر خوش بگذرد.

[ بدون نام ] دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 08:11 ق.ظ

اقای نیسی

من نتونستم عبارت نقل شده از طرف شما یعنی "جنایتی شنیع و نسل کشی" را در آدرسی که دادید ببینم.

در آدرس مذکور آمده که ظریف گفته:

"هولوکاست یک افسانه نیست و مقام معظم رهبری کشتن افراد بی‌‌گناه را رد و آن را محکوم می‌کند."

حسن دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 12:20 ب.ظ

استاد کتابی در مورد زندگی نامه خود بنویسید.

صائب دوشنبه 8 مهر 1392 ساعت 10:35 ب.ظ

استاد کتاب "آرنولد توین بی، بررسی تاریخ" رو معتبر می دونید؟ تمام کتاب به خوبی همین قسمت هست؟
تو اینترنت فقط یه نسخه خلاصه 750 صفحه ای ازش موجوده ترجمه ی محمد حسین آریا.

هر نگاه به تاریخ که پوریم پایه نباشد کتاب قصه است.

نیسی سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 03:41 ق.ظ

سلام علیکم برادر بزرگوارم جناب آقای بی نام بسیار خوشحالم که پس از مدتها کامنت گذاشتید و از همه مهمتر امیدوارم کسالت جسمانی تان در مسیر بهبود باشد إن شاء الله اما در باب علنی شدن مغازله قدیمی بین ایران و سابقا شیطان کبیر، گویا راه دیگری برای طرف غربی باقی نمانده است و برای نجات پروژه قدیمی شان برای نابودی نهایی منطقه خاور میانه یعنی آنچه " اسلام سیاسی" خوانده می شود، چاره را در علنی کردن این مغازله پشت پرده یافته اند و نقش فعالی بر روی صحنه و سن اصلی به طرف ایرانی محول شده است که به زودی تاثیر آن بر جریان مقاومت در حوزه فلسطین و اطراف آن دیده خواهد شد. همانگونه که در 10 سال گذشته و به اعتراف صریح وزیر خارجه سابق کشور مبنی بر همکاری ایران با آمریکا در سرکوب جریان مقاومت اسلامی در افغانستان و به ویژه عراق مشاهده شد. چند روز پیش با یکی از دوستان در سرزمین کفر گفتگو می کردم و ایشان از دیدار اخیرشان با جناب آقای موسویان، یکی از مذاکره کنندگان اصلی با طرف امریکایی، تعریف می کرد. موسویان گفت که همه توافقات با طرف آمریکایی انجام شده و تنها درباره جدول زمانی پیاده سازی اختلافات جزیی وجود دارد و اشاره به یادداشت آقای روحانی در روزنامه واشنگتن پست کرد و گفت این یادداشت توسط وی و تعدادی دیگر تنظیم شده و با تایید نهایی روحانی در روزنامه مذکور به چاپ رسیده است. خلاصه اینکه اخبار زیادی وجود دارد که در بلاد کفر گفته شده و حتی تحلیل هم شده ولی هنوز انعکاس داخلی چندانی نداشته ولی تا همین جا هم همه چیز برای اصرار کنندگان نیز روشن شده و گرنه از قبل اشتراک استراتژی طرف ایرانی با غرب معلوم بود.

نیسی سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 03:49 ق.ظ

در پاسخ به جوینده عبارت ' جنایت شنیع '

متن کامل مصاحبه وزیر خارجه

ظریف : " هولوکاست هم جنایتی شنیع و نسل کشی بود و نباید هرگز تکرار شود. "

مجری: واژه افسانه افراد را ناراحت می کند؟

ظریف: این مشکل ترجمه از فارسی به انگلیسی است . وقتی که تصویر رد می شود مطلبی در ترجمه گم می شود. ممکن است بخشی از معنی از دست برود. متاسفانه بارها این اتفاق افتاده است.
نکته این است که ما کشتار مردم بی گناه را محکوم می کنیم چه این کشتار در آلمان نازی باشد یا اینکه در فلسطین رخ دهد. هولوکاست هم جنایتی شنیع و نسل کشی بود و نباید هرگز تکرار شود.

http://www.akairan.com/havades-akhbar/yjc/a25895584710393102.html

www سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 07:32 ق.ظ

http://fararu.com/fa/news/164147/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DA%A9%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D9%85%D9%87

[ بدون نام ] سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 10:03 ق.ظ

آقای نیسی ممنون که لینک رو اصلاح فرمودید. در لینک قبلی آن جمله ای که نوشته بودید نبود.

در مورد مطلبی هم که درباره رابطه ایران و آمریکا نوشتید کاملا حق با شماست. اصلا انقلاب ایران هم کار آمریکا بود. سفیر سابق ایران در انگلستان در گفتگو با بی بی سی به صراحت گفت آمریکا چهار میلیون دلار به امام خمینی پول داد که در ایران انقلاب کند. اصلا ایران کارش سرکوب مقاومت اسلامی در عراق و افغانستان و سودان و فلسطین و بقیه جاها هست. اصلا اسرائیل به فرمان ایران و با پول ایران فلسطین را اشغال کرده. اصلا اسرائیل فقط از ایران فرمان و دستور و پول می گیره. اصلا بزرگترین دشمن اسلام و فلسطین ایران هستش. اصلا ایرانی ها یهودی اند و اسرائیلی ها مسلمان. اصلا ایران همون اسرائیل می باشد و ایران فقط نقش بازی می کند که دشمن غرب و اسرائیل هستش. اصلا در ایران فقط یک نفر مسلمان وجود داره و اون هم فقط شمایید و ما همه دوست اسرائیل و ملت اسرائیل هستیم. شما یه نفر هم که کاری از دستت برنمی آید جز حرف زدن تو این کامتن دانی.

سوال سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 01:15 ب.ظ

آقای نیسی لطفا بفرمائید که
حالا اگر این هولوکاست افسانه نبود و واقعا در مورد یهودیها در جنگ دوم اجرا شده بود از نظر بنیان اندیشان خوب بود (به عنوان انتقام پوریم ) یا خیر مانند دیگر کشتار های انسانی شنیع و زشت بود؟

زشت بود نثل صبزا و شتیلا. با این تفاوت که صبرا و شتیلا به اثبات نیازی ندارد و هولوکاست داستانی است بدون ادله اثباتی.

www سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 01:52 ب.ظ

http://www.tabnak.ir/fa/news/348364/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF

حنیف سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 03:47 ب.ظ

با سلام
استاد! غرض کوه های بین ترکیه و دریای خزر بود که نوشتم زاگرس. از این بابت پوزش می خواهم. دریای خزر از بقایای طوفان نوح است و بحثی در این مورد نیست. رود ارس با ارتفاع سرچشمه ی 800 متر هنوز هم از حوالی دریاچه وان به سمت دریای خزر جریان دارد. بنابراین ارتفاع 1500 متر دریای ایجاد شده توسط طوفان نوح به راحتی می توانسته رودهای فراوانی را سمت دریای خزر روان سازد. خواستم در این زمینه بحثی صورت گیرد و به سوالات احتمالی پاسخ داده شود. به هر حال ولگا رود کوچکی نیست که بخواهیم آنرا موجود سالهای اخیر بدانیم. حداقل باید آنرا مخلوق دوران پس از آخرین یخبندان بدانیم که عمری درازتر از طوفان نوح دارد. مگر اینکه دلایلی در نفی آن ارائه کنیم.
دوست عزیز جناب Nima:
با توجه عمق فعلی دریای خزر به نظر می رسد هر قدر هم به آب این دریا اضافه شود, سطح دریا در شمال گسترش یابد چون شیب ملایمتری دارد. هم اکنون کمتر از پنج درصد آب دریا در یک چهام شمال آن واقع شده که در آنجا عمق حتی به پنج متر هم می رسد. بنابراین قبل از افزایش ارتفاع آب در جنوب, سطح آب در شمال افزایش می یابد. البته بهترین روش در پاسخ به این سوالات همان راهی است که استاد با استفاده از نقشه ی پستی بلندی ها در مستند طوفان نوح انجام دادند.

مثل تمام دره های بزرگ دره خزر هم در سمت قله باریک و در دامنه و بدنه عمیق است. دره ای که اگر خزر را از اب تخلیه کنیم پدیدار می شود.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 06:50 ب.ظ

«شیر دال» اصل است یا تقلبی؟
https://khodnevis.org/article/52899#.UkrnV9IRROE

هزار بار تقلبی است. یک کار شلخته و احتمالا حاصل کارگاه های قلابی سازی اسلامبول است.

m i سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 10:28 ب.ظ

استاد باسلام
بجز سلطان عبد الحمید آیا عکسی از سلاطین دیگرعثمانی هم موجود است هرچند مانند ناصرالدین شاه جعلی

دو سه تایی به صورت تابلو نقاشی.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 9 مهر 1392 ساعت 11:58 ب.ظ

گفتگوی کانال دو تلویزیون اسرائیل با بنی صدر"
ایهود یاری: امروز عده ای در ایران می گویند: «یهودی ها در زمان استر و مردخای عامل یک کشتار دسته جمعی(هلوکاست) بوده اند»، نظر شما چیست؟
بنی صدر: بعکس است، به جهت اینکه استر محبوب شاه بود و از این فرصت برای جلوگیری از کشتار یهودی ها استفاده کرد. تا جایی که خوانده ام، یادم نمی آید که آنها عامل کشتاری بوده باشند.
http://enghelabe-eslami.com/component/content/article/10-banisadr/mosahebe/4356-2013-09-29-20-22-39.html?Itemid=0

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 12:05 ق.ظ

-اسرائیل از نگاه شلومو ساند، مورخ اسرائیلی
در سال ۲۰۰۸، ساند با تالیف کتاب «چگونه خلق یهود اختراع شد»، ادعای تاریخ نگاری یهودی در قرن نوزدهم را در مورد چهار هزار سالگی این «خلق» به چالش می کشد. او از ورای تاریخ «دراز مدت» یهودیان ، نشان می دهد که نمی توان بر پایه کتاب مذهبی و اسطوره ای چون «کتاب مقدس»، ملتی مدرن ساخت. او در این کتاب، چهره تاریخ نگاری رسمی را افشا می کند که بهودیان را نه به عنوان پیروان دینی که با پویائی در دوره ای از تاریخ در پهنای جهان گسترده شدند، بلکه خلقی معرفی می کند که حتی ویژگی های ژنتیکی خاص خود را هم دارد. و با این نظریه ها، توجیهی تاریخی می آفرینند برای برنامه های استعماری دو قرن اخیر. متاسفانه این کتاب هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
http://enghelabe-eslami.com/component/content/article/19-didgagha/maghalat/4382-2013-09-30-21-03-56.html

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 12:34 ق.ظ

اصطلاحی تحت نام «جنگ تحمیلی»: نگاهی دیگر به آن
http://enghelabe-eslami.com/component/content/article/19-didgagha/maghalat/4255-2013-09-24-16-53-32.html?Itemid=0

فیلیتر است.

محمد اوجال چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 01:25 ق.ظ

نمی دانم چرا سخنان اخیر تنانیاهو در مورد روحانی مرا به یاد آن اجلاس مشهور داووس می اندازد!

شاهکار شواب یهودی برای جمع اوری اطلاعات ان قسمت از فعالیت های اقتصادی جهان که پنهان مانده باشد.

ازدواج با فرزند خوانده چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 07:56 ق.ظ

استاد نظر شمار در باره تصویب طرح مجلس شواری اسلامی در رابطه با مجاز بودن ازدواج با فرزند خوانده چیست؟ آیا این طرح حکم قرانی دارد؟!

با تاویل و تعبیر آیه ای که صراحت نداردچنین نتیجه ای گرفته اند.

www چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 10:52 ق.ظ

http://www.tabnak.ir/fa/news/348528/%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C

اینها را هم ببینید چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 02:16 ب.ظ

تقلبی بودن شیردال مهم نیست نمادین بودن آن مهم است!
http://rasadkhane.jamnews.ir/News/FullStory/?nwid=1100134

http://alef.ir/vdcez78wvjh87pi.b9bj.html?200618


http://www.yjc.ir/fa/news/4577714/%D8%A7%D8%B5%D9%84-%D9%8A%D8%A7-%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A8%D9%8A-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D9%86-%D9%85%D9%82%D8%B7%D8%B9-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%85%D9%87%D9%85-%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B4%D9%8A%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D8%AB-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D9%8A-%D8%A7%D9%87%D9%85%D9%8A%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF

از آن جا که اهل فن بی درنگ بر تقلبی بودن این شیء حکم می کنند می توان ان را نماد شیادی دولت امریکا معرفی کرد.

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 04:00 ب.ظ

اصطلاحی تحت نام «جنگ تحمیلی»: نگاهی دیگر به آن، به مناسبت سی و سومین سال شروع جنگ ایران و عراق، از حمید احمدی
امتیاز کاربران
ضعیفعالی
١٣٩٢/٠٧/٠٢- جُستارهایی درباره جنگ ایران و عراق:

اصطلاحی تحت نام «جنگ تحمیلی» مدت 33 سال است که از سوی دستگاه تبلیغاتی و رسانه های وابسته به جمهوری اسلامی به کار گرفته می شود. این اصطلاح از فرط تکرار و تلقین در بخشی از جامعه ایران، تا امروز به عنوان یک غلط مصطلح رایج است.

رژیم جمهوری اسلامی تاکنون دلیل قابل پذیرشی که چرا و چگونه این جنگ به او تحمیل شده، ارائه ننموده است. صرفاً ادعا می شود که: «به هیچوجه، راهی برای کسب دوستی با بغداد وجود نداشت؛ زیرا از همان ابتدا دشمنی و کینه خود را نسبت به انقلاب نشان داد» (1). بر پایه این ادعا تأکید می شود که: «جنگ از اول به ما تحمیل شده» (2 ).

جُستاری که در این نوشتار از نظر می گذرد، با این ادعا همخوانی ندارد و آن را تایید نمی کند. اینک به آن می پردازیم.

Ahmadi-Hamid-1در 12 فوریه 1979 (23 بهمن 1357 یعنی یک روز بعد انقلاب) دولت عراق، جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت و با ارسال پیامی برای دولت ایران اظهار امیدواری کرد که از این پس روابط دو کشور خوب و شفاف باشد و صدام حسین، برقراری روابط حسنه با دولت ایران بعد از انقلاب را به مصلحت رژیم خود می دانست (3).

در هفته اول آبان 1358، کنفرانس کشورهای غیر متعهد در کوبا تشکیل شد و از ایران ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه وقت ایران و منصور فرهنگ به عنوان مشاور وزیر خارجه در این کنفرانس شرکت کردند. در ملاقاتشان با صدام حسین و گفتگو با سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق در کوبا، منصور فرهنگ درباره گفتگوهای آنروز، چنین می گوید: «در اینجا باید اشاره کنم که ملاقات دو ساعته ما با صدام حسین و گفت و گوهای بعدی با سعدون حمادی مرا متقاعد کرد که صدام حسین از مقبولیت انقلاب ایران در میان شیعیان عراق نگران و معتقد بود که برقراری رابطه با ایران به صلاح او و رژیم بعث است و آینده حکومت او را تأیید می کند.» (4)

در کتاب درس تجربه (خاطرات ابوالحسن بنی صدر در گفت و گو با حمید احمدی که در سال 1380 در آلمان چاپ شده) پرسش زیر با ایشان در میان گذاشته شد:

احمدی: آیا این موضوع واقعیت دارد که پس از پیروزی انقلاب حتی در فاصله زمانی کمتر از یک هفته بعد از انقلاب، صدام حسین کسانی را که گویا از خانواده روحانیون ایرانی مقیم عراق و از آشنایان آقای خمینی هم بودند به نزد آقای خمینی فرستاد و به نحوی از عملکرد خودش در اخراج ایشان از عراق عذرخواهی کرد و همچنین خواستار برقراری مناسبات سیاسی حسنه با دولت بعد از انقلاب و کشور ایران شد؟ آیا درست است که آقای خمینی با این خیال و تصور ذهنی چون اکثریت جمعیت عراق مسلمان شیعه هستند، لذا بعد از انقلاب ایران، در عراق هم جنبش اسلامی بپا می شود و رژیم صدام حسین رفتنی است و بر پایه این تصور، به درخواست صدام حسین و به فرستاده او پاسخ منفی داده بود؟

بنی صدر: بله، صحیح است. صدام حسین آقا موسی اصفهانی، نوه آقا سید ابوالحسن اصفهانی که از مراجع مشهور تاریخ شیعه بود، به نزد آقای خمینی فرستاد. آقا موسی یک زندگانی پرماجرایی داشت، آن زمان، در دانشگاه بغداد تدریس می کرد. او نزد این جانب آمد تا از طریق این جانب پیام صدام را به آقای خمینی برساند. صدام پیغام داده بود از رفتار خود پوزش می خواهد. آماده همه گونه جبران و همکاری با دولت جدید است. پیام صدام را به آقای خمینی گفتم. گفت: صدام شش ماه هم در عراق دوام نمی آورد، چون می داند که امواج مردم عراق بر می خیزد و او را هم می برد آن جا که شاه را برد، به التماس افتاده و می خواهد از ما مشروعیت بگیرد و رژیم خود را نجات بدهد. آقا موسی از طریق دیگر هم می کوشید، اما نتیجه نگرفت. این توضیح به موقع است که در یک دوره آقای خمینی می کوشید، حساب رژیم های کشورهای عرب را از مردم عرب جدا کند. قطع رابطه با رژیم سادات و ضدیت با اسرائیل و تعیین روز فلسطین و آمدن عرفات به ایران. اما از آن جا که رفتارش فرصت طلبانه و موقعیت طلبی شخصی بود، نتوانست مردم عرب را متقاعد کند که در رفتار خویش صادق است. جریان «ایران گیت» ها و روابط پنهانی با اسرائیل با تجویز آقای خمینی، کار را وارونه کرد.» (5)

آیت الله منتظری در کتاب خاطرات خود فضای آن ایام و موضع آیت الله خمینی را در این رابطه، چنین می نویسد:

«واقعیات تاریخ را اگر انسان نگوید به تاریخ و در حقیقت به نسل آینده خیانت کرده است، وقتی که انقلاب پیروز شد یک غرور مخصوصی هم بیت امام و هم ما و هم دیگران را فرار گرفت. ما می گفتیم مسئله، مسئله اسلام است و ایران و عربستان و سایر کشورها ندارد، انقلاب اسلامی است و امام هم رهبر جهان اسلام است ... در بُعد سیاست خارجی، شعارها همه بر اساس صدور انقلاب و اینکه انقلاب مرز نمی شناسد و این قبیل مسایل متمرکز بود. این شعارها کشورهای همجوار را به وحشت انداخت. و این فکر برای آن ها ایجاد شد که این ها به این شکل پیش می روند فردا نوبت ماست ... عربستان سعودی و امارات هم تقریباً یک چنین موضعی داشتند و رادیو و تلویزیون شان علیه ایران تبلیغات را شروع کرده بودند، من احساس می کردم که ما مورد تهاجم قرا می گیریم. البته شاید دیگران هم این احساس را داشتند ولی من به سهم خودم یک روز رفتم منزل آقا شیخ محمد یزدی در قم، آن وقت هنوز امام در قم بود و در منزل آقای یزدی سکونت داشتند. به امام عرض کردم: هر انقلابی که در دنیا به پیروزی می رسد، معمولاً هیأت های حسن نیت را برای کشورهای مجاور می فرستند و خط مشی خود را برای آن ها توضیح می دهند و با آن ها تفاهم می کنند، و این گونه که امروز عراق و دیگران تحریک شده اند و دائماً علیه ما تبلیغ می کنند خطرناک است. بجاست هیأت های حسن نیت به کشورهای مجاور فرستاده شود تا یک مقدار این تشنج ها کاهش پیدا کند. ایشان فرمودند: وِل کن، ما کاری به دولت ها نداریم. من عرض کردم: نمی توانیم دور کشورمان را دیوار بکشیم، بالاخره این ها دولت هایی هستند در مجاورت ما و وحشت این ها را گرفت. ایشان فرمودند: نخیر، ما می خواهیم دور کشورمان را دیوار بکشیم. اصلاً ایشان حاضر نبودند که اسم دولت ها به میان بیاید، همان که در نظر ما بود که ملت ها ملاک هستند، در نظر امام همین مسئله بود و می فرمودند، ملت ها با هم هستند. به نظر من اگر یک مقدار تفاهم می کردند، شاید بهانه به دست آن ها نمی آمد، بالاخره این زمینه برای آن ها فراهم شد. دولت های استعماری هم با توجه به همین احساس و وحشت به آن ها نزدیک تر شدند و آن ها را تحریک و تطمیع کردند تا بالاخره عراق به ما حمله کرد» (6).

آیت الله خمینی در 7 اسفند 1357 یعنی دو هفته بعد از انقلاب، هنگامی که هیأتی از شیعیان کویت به سخنگویی حجت الاسلام مُهری به دیدار او آمده بودند، به لزوم تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی تأکید می ورزید و می گفت: « یک دولت بزرگ اسلامی باید بر همه جهان غلبه کند.» (7)

دولت کویت حرکات و اقدامات و اظهارات حجت الاسلام مُهری در کویت را مداخله در امور داخلی کشور و تحریک افراد به قیام علیه دولت خود تلقی کرد و مُهری را با گروهی از اطرافیانش شامل 19 نفر در 5 مهر 1358 از کویت اخراج کرد (8).

روزنامه رأی العام چاپ کویت در همان روزها که مصادف با اخراج حجت الاسلام مُهری از کویت بود، نوشت: « چنین معلوم است که تهران مایل است به نام اسلام یک امپراتوری را دوباره ایجاد نماید ... اعراب به هیچکس اجازه نمی دهند، در بین آن ها تفرقه افکنده و زیر لوای شعارهای دروغین در امور داخلی آنان دخالت کند.» (9)

سفیر کویت در ایران در همان زمان در رابطه با اخراج حجت الاسلام مُهری و گروهی از اطرافیانش از کویت در مصاحبه ای اظهار داشت: « ما همین قدر که مطمئن شویم هیچ مداخله ای در امور داخلی یکدیگر انجام نشود، ما حاضر به حمایت بدون قید و شرط از ایران هستیم. ما یک اقلیت ایرانی [شیعه] در کویت داریم که آن ها را جزء جامعه خود می دانیم. اما آنچه ما می خواهیم آن است که بگذارند ما مسئله را حل کنیم و مایل نیستیم کشور دیگری در این مسائل مداخله کند.» (10)

مشابه همین واکنش به شکل دیگری از سوی دولت بحرین دیده می شود که ماجرای آن از جمله در رابطه با شعارها و ماجراجویی های شیخ صادق خلخالی حاکم شرع منتخب آیت الله خمینی بود که در برابر واکنش دولت بحرین، تهدید کرد که ادعای اراضی خود را نسبت به بحرین دنبال خواهد کرد. این امر موجب تشنج در رابطه دو کشور ایران و بحرین گردید و دولت بحرین با توجه به وجود اکثریت شیعه در جمعیت بحرین، این مسائل را دخالت در امور داخلی و ایجاد ناآرامی در کشور خود دانست (11).

به دنبال مسائل و رخدادهای ذکر شده در کویت و بحرین، رژیم عراق در همان روزها بدون ذکر نامِ جمهوری اسلامی، اظهار داشت: قدرت عراق علیه هر کشوری که بخواهد به حاکمیت کویت یا بحرین تجاوز کند و یا به مردم و یا تمامیت ارضی آن کشورها آسیب رساند به کار می رود و در همین رابطه روزنامه الثوره ارگان حزب بعث تأکید کرد: «نیروهای حاکم در ایران که هنوز سه جزیره را در خلیج [فارس] در اختیار دارند، سعی دارند، بحرین را نیز مالک شوند ... عراق هرگونه بهانه ای را برای مداخله خارجی و یا هر کوششی را برای تحمیل یک فرمول غیر قابل اکثریت مردم در هر کشوری مفروض را مردود می داند» (12).

نمونه دیگر، در رابطه با عربستان سعودی، می توان به جریان تسخیر مسجد اعظم مکّه توسط مخالفان خاندان پادشاهی سعودی و شورش شیعیان عربستان به پاسگاه پلیس اشاره داشت. واقعه تسخیر مسجدالحرام چون ضعف دولت عربستان سعودی و آسیب پذیری آن را نشان می داد به همین جهت زمامداران آن سعی کردند که واقعه را ناچیز جلوه دهند. ملک فهد در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار مجله نیوزویک گفت: « گروهی که مسجد را تسخیر کردند، افراد کافری بودند که از اسلام تعبیر غلطی دارند» (13). ولی رادیو ایران در برنامه رادیویی خود که جریان مبارزه شیعیان در عربستان سعودی را پخش کرد، رژیم سعودی را مخالف اسلام و نمونه دیگری از تسلط شاهان و فساد آنان معرفی نمود که جرقه های انقلاب در آن مشاهده گردیده است و تسخیر کنندگان مسجدالحرام مکّه را نیز مسلمانان مترقی ستمدیده دانست و عمل آنان را تأیید کرد (14).

آیت الله خمینی در نخستین سالگرد انقلاب (در 22 بهمن 1358) صریحاً به مسئله صدور انقلاب اسلامی تأکید ورزید و گفت: «ما باید به هر قیمت شده انقلاب خود را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم.» (15)

آیت الله خمینی در 31 اردیبهشت 1359 پس از آمدن از قم به تهران و اقامت در محله جماران تهران و در دیدار با مردم آن محله و خطاب به مردم ایران تصریح کرد که: « شما باید اسلام را به پیش ببرید و انشاءالله اسلام را به تمام دنیا صادر کنید و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرت ها بفهمانید.» (16)

در نخستین سالگرد انقلاب ایران، اولین کنگره بین المللی اسلامی با شرکت «امامان جمعه و جماعت» در تهران تشکیل شد و در آن تعداد زیادی از امامان جمعه و افراد مذهبی کشورهای اسلامی حضور پیدا کردند. آیت الله خمینی در دیدار با نمایندگان این کنگره گفت: « امر اسلام، امر جهانی است. خداوند همه مسلمانان را موظف کرده که برای برقراری حکومت عدل الهی در سراسر جهان از جان و مال و ایثار فرزندان و جوانان بکوشند» (17).

حدود دو ماه بعد، در خرداد 1359 به دعوت رسمی فرمانده سپاه پاسداران، شورای انقلاب اسلامی جزیره العرب (عربستان سعودی، یمن، قطر، عمان، امارات متحده عربی) وارد تهران شدند و سخنگوی این شورا در سخنان خود در تهران گفت: « همانطور که می دانید انقلاب اسلامی ایران اکنون امید تمام ملل مسلمان و جنبش های آزادیبخش در جهان است. این انقلاب امید ماست و ما خود را جزئی از این انقلاب می دانیم و ایمان داریم که انقلاب، تنها با پیروی از مشی و رهبری انقلاب اسلامی به پیش می رود» (18).

آیت الله خمینی در میان کشورهای اسلامی منطقه بیش از همه جایگاه ویژه ای برای صدور انقلاب به عراق قائل بود. در 29 فروردین 1359 (5 ماه قبل از حمله ارتش عراق به ایران) رادیو تهران صحبت های آیت الله خمینی را که به شدت از رئیس جمهور صدام حسین انتقاد کرد و از ارتش عراق خواست که رژیم بعثی را سرنگون کند، پخش نمود. او گفت: دولت عراق دولت نیست. آن ها مجلس ندارند. تعدادی افراد نظامی هستند که می نشینند و کارهایی که دلشان می خواهد انجام می دهند ... آن ها عناصر پوسیده ای هستند. صدام خیلی چیزها گفته است. او گفته است که «ما عرب هستیم» تمام ملت های مسلمان باید معنی این عبارت را که «ما عرب هستیم» بدانند. معنای آن این است که آن ها اسلام را نمی خواهند. این مردم می خواهند دوباره بنی امیه را زنده کنند ... آیت الله محسن حکیم فتوا داد که حزب این جماعت خدانشناس است. آیت الله حکیم گفت که آن ها کافر هستند. اگر ملت عرب می خواهد در راه خدا و اسلام خدمت کند باید با این افراد ضدیت نماید. آیا ارتش عراق که افراد آن مسلمان شیعه و سُنتی هستند به خاطر اسلام ندای عربیسم می دهند؟ اسلام شامل عرب و غیر عرب است ... بعث عراق با اسلام می جنگند و ملت نجیب عراق باید خود را از چنگال آن نجات دهد. همانطور که ارتش عراق باید متوجه باشد که شاه مخلوع مخالف اسلام است و ارتش به ملت ملحق شد و در انقلاب اسلامی شرکت نمود، همانطور ارتش عراق باید قیام نماید ... تو ارتش عراق به ملت بپیوند همانطور که ایرانیان کردند. تو در مقابل خداوند مسئول هستی ... ایران، امروز کشور رسول خداست. انقلاب آن اسلامی است. حکومت آن و قوانین آن اسلامی است. ما می خواهیم یک کشور اسلامی درست کنیم. ما می خواهیم که اعراب، ایرانیان، ترک ها و سایر ملت ها را زیر پرچم اسلام داشته باشیم. چرا قبایل عراق ساکت نشسته اند وقتی که می بینند این دار و دسته بعثی دسته دسته جوانان عراق را در سیاه چال ها می کُشند. چرا ارتش عراق هنوز ساکت است و از کسانی که ضد اسلام و ضد قرآن هستند حمایت می کند ....»

روزنامه جمهوری اسلامی چاپ تهران، صحبت های آیت الله خمینی را که از رادیو پخش شده بود، تحت عنوان «ملت عراق باید خود را از چنگال دشمن آزاد کند. ملت عراق باید این حزب غیر اسلامی در عراق را از میان بردارد» چاپ کرد (19).

زمامداران جمهوری اسلامی در راستای سیاست «صدور انقلاب اسلامی» به ایجاد دانشگاهی برای آموزش و تربیت کادر «انقلابیون اسلامی» از طلبه های کشورهای اسلامی و بویژه از کشورهای عربی منطقه خلیج فارس دست یازیدند. «دانشگاه بین المللی اسلام» 500 طلبه خارجی در قم و 300 طلبه خارجی در تهران را زیر پوشش آموزشی خود قرار داد. برای تأسیس این دانشگاه و تأمین هزینه های این مرکز و نیز مخارج طلبه ها، لایحه ای برای این منظور در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید (20).

«دانشگاه بین المللی اسلام» آدمی را به یاد تأسیس «دانشگاه بین المللی کمونیستی شرق» (کوتو) در مسکو در سال 1920 میلادی می اندازد. حدود سه سال پس از انقلاب اکتبر، برای کادرسازی انقلابیون کمونیست از کشورهای شرق در 60 سال پیش از انقلاب ایران، چنین مرکز آموزشی که دوره آن دو سال بود، ایجاد کردند. بعدها، کمونیست هایی را از شرق می شناسیم که در سال های جوانی این دانشگاه را گذراندند و بعدها از مبارزین کمونیست کشورهایشان شدند. به عنوان مثال از ایران، اردشیر آوانسیان، عبدالحسین حسابی، ذره، حسین شرقی، رضا روستا و ... از آموزش دیدگان «کوتو» بودند. به هر روی، موضوع نوشتارمان را پی می گیریم.

آیت الله خمینی با پیروزی سریع انقلاب در ایران، می پنداشت که چون پیامبر اسلام رسالتی دارد برای گسترش اسلام و در مرحله نخست، گویا یک امپراتوری اسلامی به رهبری وی برپا خواهد شد. او در آن ایام، زمامداران ممالک اسلامی را مانعی در راه این هدف می دانست و با چنین لحنی می گفت «سران ممالک اسلامی هم به اسم اینکه ما مسلمان هستیم و به اسم اسلام، چه جنایاتی که نمی کنند» (21).

سیاست «صدور انقلاب اسلامی»، زمامداران کشورهای عربی منطقه خلیج فارس را نگران امنیت داخلی و شورش احتمالی شیعیان در کشورشان را تهدید کننده می دانستند. شیعیان در برخی از این کشورها، اکثریت جمعیت را تشکیل می دادند: شیعیان عراق حدود 60 درصد، بحرین حدود 75 درصد، کویت 30 درصد، ابوظبی 20 درصد، دوبی 30 درصد، قطر 30 درصد و در عمان 50 درصد (22).

علاوه بر مشی سیاسی صدور انقلاب اسلامی، موضوع بسیار حساس و تحریک کننده دیگر، مسئله موضع گیری برخی مسئولین و غیر مسئولین درباره تنگه هرمز در خلیج فارس بود که به حفاظت انحصارطلبانه ایران بر این تنگه استراتژیک، تأکید می ورزیدند. این موضع گیری نگرانی هایی را نه تنها در میان کشورهای منطقه خلیج فارس بلکه در سطح بین المللی به وجود آورده بود. شاید گفتنی باشد، نگارنده این سطور در روز 28 مهرماه 1358 (دو هفته پیش از جریان گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا و 11 ماه پیش از شروع جنگ و حمله عراق به ایران) طی دعوتی در دفتر روزنامه اطلاعات در تهران در مصاحبه میز گرد در دفتر آن روزنامه، درباره اهمیت استراتژیک تنگه هرمز شرکت کردم و به نادرستی اظهار نظرهایی که از سوی برخی مقامات مسئول جمهوری اسلامی مطرح شده، اشاره نمودم که بخشی از آن صحبت ها در صفحه 9 روزنامه اطلاعات در مورخه 28 مهر 1358 چاپ شد: « در ارتباط با مسئله خلیج فارس و تنگه هرمز که این روزها نگرانی های زیادی بوجود آورده است، نظر ناخدا حمید احمدی کارشناس مسایل استراتژی نظامی – سیاسی را جویا شدیم. او در این باره می گوید، بر اساس اصل عبور بی ضرر در تنگه هرمز، هیچ دلیل توجیه کننده ای که مسئولیت حفاظت و امنیت این تنگه با کشور خاصی به تنهایی باشد وجود ندارد. بدین جهت مسئولیت حفاظت و امنیت این منطقه می بایستی بی تردید با همه کشورهای حوزه خلیج فارس به طور مشترک باشد. این تنگه برای همه کشورها یک راه آبی بسیار مهم و استراتژیک است، زیرا برابر بررسی ها و تحقیقات انجام شده تا سال 1995 (1374) یعنی تا حدود 15 سال آینده، پنجاه درصد انرژی دنیا از نفت می باشد و در حال حاضر 55 و نیم درصد ذخائر نفت شناخته شده جهان در خلیج فارس وجود دارد. از طرفی، 48 درصد تولید نفت سالانه جهان از این منطقه تأمین می شود. وارد کنندگان نفت از منطقه خلیج فارس عبارتند از: آمریکا 37 درصد، اروپای غربی 75 درصد، ژاپن 80 درصد. این ارقام می تواند نشان هایی بر این باشد که باور کنیم، تنگه هرمز نمی تواند در انحصار یک کشور از کشورهای منطقه خلیج فارس باشد ... بنابراین، این سخنان، درون تهی است و تحریک کننده زیرا سیاست همزیستی مسالمت آمیز ایجاب می کند که در این قسمت از جهان، مناقشات سیاسی به صحنه نبرد نظامی کشیده نشود.»

به هر روی، در طول 19 ماه بعد از انقلاب یعنی تا مقطع حمله ارتش عراق به ایران، تأکید بر مشی سیاسی «صدور انقلاب اسلامی» همواره از سوی آیت الله خمینی بیان و تأکید می شد که به نمونه هایی از آن اشاره کردیم. مشی سیاسی و برخی اقدامات عملی در رابطه با سیاست «صدور انقلاب اسلامی» در این دوره، جایگاه برجسته و نمایانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی داشت. این سیاست توام با اقدامات آشکار و پنهان موجب نزدیک شدن اغلب کشورهای عربی منطقه خلیج فارس به عراق شد و آنرا به عنوان سپر دفاعی خود در برابر صدور انقلاب اسلامی و پیامدهای آن قرار دادند و از جمهوری اسلامی فاصله گرفتند. در حالیکه پیش از آن، کشورهای عربی همسایه عراق نه تنها با صدام حسین همدلی نداشتند بلکه با او مشکل و مسئله داشتند و حاضر نبودند از رژیم بعثی عراق حمایت کنند. اما، از میانه سال 1358، یعنی حدود 8 ماه بعد از انقلاب ایران، دو کشور عراق و عربستان سعودی به یکدیگر نزدیک شدند.

در 29 شهریور 1358، یعنی یک سال پیش از شروع جنگ، پیمان امنیت متقابل بین دو کشور عراق و عربستان سعودی امضاء گردید (23). در دی ماه 1358، عزت ابراهیم الدوری عضو برجسته شورای رهبری انقلاب عراق به عربستان مسافرت کرد و مدت یک هفته در آن جا اقامت نمود و با سران عربستان سعودی به مذاکره پرداخت. در بهمن 1358، شاهزاده عبدالله معاون اول نخست وزیر عربستان سعودی به بغداد آمد و با صدام حسین ملاقات کرد. در تیر ماه 1359 سعدون حمادی وزیر خارجه عراق به جدّه رفت و پیام صدام حسین را به ملک فهد تسلیم کرد. در 13 مرداد 1359، هفت هفته قبل از حمله نظامی عراق به ایران، صدام حسین شخصاً به اتفاق طارق عزیز معاون نخست وزیر به دیدار پادشاه عربستان سعودی رفت و طی دو روز اقامت در ریاض، مذاکرات لازم را انجام داد. علت ظاهری ملاقات، گفتگو درباره تصمیم اسرائیل به الحاق تمام بیت المقدس به خاک اسرائیل بود ولی همه آگاهان سیاسی عقیده داشتند که صدام حسین در این ملاقات درباره روابط عراق با ایران گفتگو نموده است. در اعلامیه ای نیز که در آن زمان صادر شد، قید گردید که «وضع جدید در دنیای اسلام» که به روشنی نشان از رژیم جمهوری اسلامی ایران داشت، مورد مذاکره قرار گرفت (24).

می توان گفت که صدام حسین در مذاکرات خود با پادشاه و ولیعهد عربستان سعودی، موضع عراق در مبارزه با دولت جمهوری اسلامی ایران و نتایج آن را برای زمامداری عربستان سعودی روشن ساخت و تصمیم خود را برای مبادرت به جنگی تمام عیار با ایران به اطلاع آنان رسانید و از آنان اطمینان گرفت که عربستان سعودی و با همکاری و اِعمال نفوذ آن، کشورهای عربی خلیج فارس که آن ها نیز به نوبه خود از اقدامات و تبلیغات جمهوری اسلامی ایران درباره «صدور انقلاب اسلامی» نگران بودند و از عراق به عنوان سنگر مقدم مبارزه علیه حکومت شیعه ایران حمایت مؤثر نمایند و در روابط بین المللی، با جلب نظر مساعد دولت آمریکا، از عراق پشتیبانی کنند (25).

صدام حسین با جلب موافقت عربستان سعودی و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس برای جنگ با ایران توانست از امکانات مالی و نظامی و تدارکات عظیم این کشورها بهره برداری کند. رژیم عراق در آخرین سال قبل از جنگ حدود 38 میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت و با این وجود، کشورهای نفتی منطقه خلیج فارس (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر) حاضر به پرداخت 14 میلیارد دلار وام بدون بهره به عراق شدند (26).

بدین ترتیب، صدام حسین با انگیزه ای جاه طلبانه که گویا با پیروزی نظامی بر ایران، می تواند از یک سو مانع صدور انقلاب اسلامی به عراق گردد و از سوی دیگر، می تواند جایگاه خود را به عنوان قدرتمندترین کشور منطقه خلیج فارس ارتقاء دهد. او با سودای رهبری اعراب و یا لااقل رهبری کشورهای عربی منطقه خلیج فارس طرح ریزی حمله نظامی گسترده به ایران را آغاز کرد. از روی برخی فاکت ها می توان گفت که او از ماه های آخر سال 1358 یعنی 8-7 ماه قبل از حمله نظامی به ایران، نوع خرید برخی تسلیحات جدید توسط رژیم صدام حسین می تواند نشان دهد که زمینه تدارک برای اجرای حمله نظامی خود به ایران را از این مقطع زمانی طرح ریزی کرده باشد. به عنوان مثال، خرید دو هزار دستگاه تانک نفربر خاکی – آبی از برزیل در زمستان 1358 از نوع Type-ee-11-Amphiobious که از نقطه نظر نظامی به منظور عملیات عبور دادن نیروهای نظامی خود از رودخانه کارون به خاک ایران بوده است (27).

از فروردین – اردیبهشت 1359، شبح جنگ نمایان می شد. در 27 فروردین 1359، سعدون حمادی وزیر خارجه عراق طی مصاحبه ای در هلسینکی در پاسخ به این سئوال که آیا احتمال جنگ بین دو کشور وجود دارد، اظهار داشت: «هیچ چیز غیر ممکن نیست اما احتمال درگیری مسلحانه بین دو کشور وجود ندارد، اما تا زمانی که خمینی اصرار دارد انقلاب باید در سراسر جهان اسلام ادامه داشته باشد، مناقشه دو کشور ادامه خواهد یافت.» (28)

از اردیبهشت 1359 بر تعداد زد و خوردهای مرزی و دامنه آن افزوده شد و ارتش عراق با نبردهای پراکنده و تقریباً روزانه، ارتش ایران را در چند جبهه، مبارزه با کردها، با سران عشایر در مررزهای عراق، مشغول نگاه می داشت.

زمامداران عراق که به اهمیت نقش سازمان های بین المللی و افکار عمومی مردم جهان واقف بودند، می دانستند که در صورت جنگ با ایران به پشتیبانی آن ها نیازمند خواهند بود، به موازات اقدامات بالا، در سیاست خارجی روش تهاجمی در پیش گرفتند و به دبیر کل سازمان ملل متحد و رئیس ششمین کنفرانس جنبش غیر متعهدها نامه نوشتند و سعی کردند که با توجه به نظر مخالف دولت های جهان نسبت به جمهوری اسلامی پس از اشغال سفارت آمریکا در ایران و گروگانگیری، ذهن آن ها را نسبت به اعمال دولت ایران باز هم بیشتر معطوف نمایند.

زمینه دیگری که به تصمیم صدام حسین در حمله نظامی به خاک ایران قوت بخشید، جریان اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری بود. این عملی بود بر خلاف قواعد و عرف بین المللی که موجب محکومیت ایران در مجامع بین المللی و نیز بین دولت ها گردید. شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آراء این اقدام ایران را محکوم کرد و با تأکید به لزوم آزاد کردن فوری گروگان ها، دو قطعنامه صادر کرد. دیوان بین المللی دادگستری و جامعه مشترک اروپایی، گروگانگیری را محکوم کردند. آمریکا در 18 فروردین 1359 رابطه سیاسی خود را با ایران قطع کرد.

جریان گروگانگیری، رژیم جمهوری اسلامی را در صحنه سیاست جهانی منزوی ساخت. موضع گیری ها و مخالفت های وسیعی در سراسر جهان علیه گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا، جریان داشت. بنابراین، انزوای سیاسی بین المللی و همچنین ترسیم چهره نامطلوب از حکومت اسلامی ایران در مجامع بین المللی، زمینه دیگری بود که به نوبه خود در قطعیت بخشیدن به تصمیم رژیم عراق به حمله نظامی به ایران نقش داشت. ابعاد عمل گروگانگیری برای دولت و مردم آمریکا و صدمات روانی که به آن ها وارد آمده بود، بیش از آن بود که آیت الله خمینی و پیروان او تصور می کردند. آیت الله خمینی با تأیید عمل گروگانگیری و با بیان این مطلب که این یک عمل انقلابی است و انقلابی بالاتر از انقلاب اول، عملاً کشور را تا آستانه حمله نظامی آمریکا به ایران سوق داد، بدون اینکه متوجه ابعاد پیامد عملکردها و موضع گیری های سیاسی – ایدئولوژیک خویش باشد.

مردم آمریکا که از زمان جنگ ویتنام با یک نوع بدبینی به اعمال دولت خود نگاه می کردند، این بار یک صدا و متحد از دولت خود حمایت نمودند و دولت خود را به انجام اقدامات تلافی جویانه تشویق می کردند. عکس العمل دولت آمریکا برای جبران این وضعیت روانی و همچنین جریان گروگانگیری با مسئله موفقیت یا عدم موفقیت حزب دموکرات آمریکا در انتخابات دوره بعدی با کاندیداتوری ریاست جمهوری کارتر که چند ماه بعد در پیش بود، نیز ارتباط پیدا می کرد. ابعاد واکنش دولت آمریکا در رابطه با گروگانگیری و تقابل با ایران تا آنجا پیش رفت که طرح ریزی نظامی برای اجرای عملیات گسترده نظامی علیه ایران در دستور کار کاخ سفید آمریکا قرار گرفت.

اوایل دسامبر 1979، (تقریباً اواسط آذر 1358) برژینسکی مشاور امنیتی کارتر رئیس جمهوری وقت آمریکا مأمور طرح ریزی عملیات نظامی گسترده برای مقابله با رژیم جمهوری اسلامی شده بود. آنچه که موجب توقف اجرای آن طرح شد، پیاده شدن بیش از 60 هزار نیروی نظامی شوروی سابق در 26 دسامبر 1979 (5 دی ماه 1358) در افغانستان بود.

برژینسکی در کتاب خاطرات خود، درباره مسائل مربوط به این طرح نظامی و علت انصراف دولت آمریکا از اجرای آن، چنین می نویسد: « مسایلی که ما در ایران و کل منطقه با آن روبرو بودیم در هفته چهارم ماه دسامبر 1979 به کلی دگرگون شد. تجاوز شوروی به افغانستان [5 دی ماه 1358] ما را وادار ساخت که در اقدامات بعدی خود در ایران مصالح کلی و هدف مهار کردن توسعه طلبی شوروی را در مدّ نظر داشته باشیم. به عبارت روشن تر، تجاوز شوروی به افغانستان به اهمیت تجهیز مقاومت کشورهای اسلامی در برابر شوروی، ما را از دست زدن به اقدام نظامی علیه ایران که موجب تجزیه و پراکندگی در جهان اسلام می شد، برحذر داشت. در چنین شرایطی می بایست حتی الامکان از یک رویارویی نظامی بین ایران و آمریکا پرهیز کرد. در حالیکه تا قبل از تهاجم شوروی به افغانستان، سیاست آمریکا به تدریج در جهت دست زدن به یک اقدام نظامی در ایران پیش می رفت. تجاوز شوروی به افغانستان، این روند را متوقف ساخت و استراتژی ما از این تاریخ به بعد به ادامه تلاش برای نجات گروگان ها ضمن حفظ منافع ملی خود در منطقه استوار شد که در مجموع ما را به خویشتن داری در بکار بردن نیروی نظامی خود علیه ایران وادار ساخت.» (29)

ناگفته نماند، برژینسکی از ذکر چگونگی پیگیری آن بخش از سیاست دولت آمریکا، یعنی تلاش برای نجات گروگان ها در آن زمان، طفره می رود. در واقع، سیاستی که برای تلاش جان گروگان ها در آن زمان برگزیده شد، همانا حمایت دولت آمریکا و دادن چراغ سبز به دولت عراق برای حمله نظامی به ایران بود (30). با شروع چنین جنگی، زمینه ای برای آزادی گروگان ها به طور غیر مستقیم فراهم می شد زیرا، حمله نظامی عراق به ایران، موجب نیاز تسلیحاتی دولت ایران به دولت آمریکا در این جنگ می شد و این امر می توانست حکومت ایران را وادار به آزاد کردن گروگان ها کند.

به هر روی، شبح جنگ و زد و خوردهای پراکنده مرزی، به جنگی فاجعه بار منجر شد یعنی: طولانی ترین جنگ کلاسیک قرن بیستم در جهان، جنگی که سرانجام دو بازنده داشت، جنگی که آثار فاجعه بار انسانی و پیامدهای آن تا امروز بر دوش خیل عظیمی از مردمان ایران و عراق سنگینی می کند، جنگی که ابعاد خسارات مادی آن به ایران حدود 1000 میلیارد دلار بوده است (31)، جنگی که پس از 25 سال از پایان آن هنوز امکان تحقیق همه جانبه مستقل درباره آن – به علت عدم امکان دسترسی به اسناد و مدارک در جمهوری اسلامی برای «غیر خودی» ها- وجود ندارد، زیرا این مسئله هنوز جزو خط قرمزهای جمهوری اسلامی و در واقع سرکوب عامدانه روشن شدن مسائل پرشماری درباره جنگ است.

پایان سخن، بی مناسبت نیست اشاره کنیم که اصطلاح جنگ تحمیلی در کجا ساخته شد. این واژه سازی مانند برخی واژه سازی های دیگر – به مناسبت دیگری درباره با مسائل جنگ به آن خواهیم پرداخت- از شگردهای ستاد تبلیغات جنگ جمهوری اسلامی در دوره جنگ بود. این موضوع را می توان از جمله از زبان کاظم خرازی مسئول ستاد تبلیغات جنگ (بعد از گذشت 22 سال از شروع جنگ) به عنوان «تبلیغات جنگ هم مردمی بود» چنین می گوید: کاری که ستاد تبلیغات جنگ می کرد برخی نامگذاری ها بود که خیلی خوب جا می افتاد که برخی از آن ها جاودانی شده است [؟!] اصطلاح جنگ تحمیلی را هم ستاد تبلیغات جنگ ساخت تا نشان دهد که جنگ به تحمیل شده است و در واقع این نوع نامگذاری را ستاد تبلیغات جنگ انجام می داد» (32).

ناگفته نماند، رژیم صدام حسین هم دست به اینگونه شگردها یعنی واژه سازی های عوام فریبانه می زد. به عنوان مثال رژیم صدام حسین عمل تجاوز و تهاجم نظامی به خاک ایران را در 31 شهریور 1359 (22 سپتامبر 1980) تحت عنوان «دفاع پیشگیرانه» در تبلیغات سیاست جنگی خود بکار می گرفت و تقلا می کرد تا از این طریق آنرا توجیه نماید.


حمید احمدی (انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران در برلین)

31 شهریور 1392، برلین



پی نوشت ها:

1- اکبر هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با مجله «الموقف العربی» مورخ 22 فروردین 1360 (این مصاحبه در صفحه 9 تا 15 کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبه ها، سال 1360» زیر نظر محسن هاشمی در تابستان سال 1378 در تهران توسط «دفتر نشر معارف انقلاب» تجدید چاپ شده است. از این پس به اختصار «هاشمی رفسنجانی، مصاحبه های سال 1360« می آید

2- همانجا، ص 181 (مصاحبه با مجله «پاسدار اسلام» مورخ 1 دی ماه 1360)

3- منصور فرهنگ (نماینده پیشین جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد)، «ملاقات با آیت الله خمینی و صدام حسین پیش از آغاز جنگ»، سایت فارسی BBC، مورخ 21 سپتامبر 2010، سیاست ایران، جنگ ایران و عراق 30 سال بعد.

4- همانجا

5- «درس تجربه» خاطرات ابوالحسن بنی صدر در گفتگو با حمید احمدی، 1380، چاپ آلمان، ص ص 266-265

6- خاطرات حسینعلی منتظری، ص ص 2-271، انتشارات انقلاب اسلامی، آلمان، 2001 میلادی

7- روزنامه جمهوری اسلامی، تهران، 31 فروردین 1359 و اول اردیبهشت 1359

8- روزنامه آیندگان، تهران، 7 اسفند 1358

9- روزنامه اطلاعات، تهران، 5 مهر 1358

10- روزنامه بامداد، تهران، 3 مهر 1358

11- روزنامه اطلاعات، تهران، 22 مهر 1358

12- روزنامه اطلاعات، اول مهر 1358

13- نقل از: دکتر منوچهر پارسادوست، «بررسی تاریخ سران و اندیشه حزب بعث» ص ص 201-200، شرکت سهامی انتشار، تهران، 1369

14- همانجا

15- روزنامه اطلاعات، تهران، 22 بهمن 1358

16- روزنامه اطلاعات، تهران 31 اردیبهشت 1359

17- روزنامه کیهان، تهران، 10 اسفند 1358

18- مجله «پاسدار اسلام»، شماره 6، خرداد 1361

19- روزنامه جمهوری اسلامی، 30 فروردین 1359

20- هاشمی رفسنجانی، «آرامش و چالش»، ص 164، به اهتمام مهدی هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب اسلامی، 1381، تهران، ص 164

21- مجله «پاسدار اسلام»، تهران، شماره 32، مرداد 1362

22- دکتر منوچهر پارسادوست، همانجا، ص 202

23- همانجا، ص ص 3-202

24- همانجا

25- همانجا

26-Süddeutsche Zeitung, Nov. 3. 1981

27-Middle East Economic Digest, Feb. 1. 1980

28- روزنامه انقلاب اسلامی، 27 فروردین 1359

29- Brzeziński, Zbigniew, „Power and Principle“, Memoirs of the National Security Adviser, 1977-1981, NY, Farrar, Straus, Giroun Press, 1988, p. 458

30- نوام چامسکی متفکر آمریکایی هفته گذشته در مصاحبه با پایگاه خبری Democracy Now (دموکراسی اکنونی) در رابطه با عملکرد سیاسی آمریکا در 60 سال اخیر در ایران و کودتای 28 مرداد 1332 از جمله به موضوع حمایت آمریکا از صدام حسین در حمله نظامی به ایران اشاره می کند. (ترجمه فارسی این گفتگو: سایت روشنگران، 22 شهریور 1392)

31- هاشمی رفسنجانی در زمان رئیس جمهوری خود در مذاکرات با دبیر کل سازمان ملل متحد در مورد خسارات وارده به ایران مربوط به دوره جنگ، گفت: « ما حدود 1000 میلیارد دلار خسارت دیده ایم» نقل از روزنامه کیهان هوایی، 12 مهر 1370.

شاید گفتنی باشد، این رقم 1000 میلیارد دلار تقریباً معادل حدود سه برابر درآمد 70 ساله ایران از نفت، یعنی از آغاز پیدایش و فروش نفت تا پایان جنگ ایران و عراق بوده است.

32- کمال خرازی، «تبلیغات جنگ هم مردمی بود»، گفتگو با کمال خرازی مندرج در سایت تابناک، در مورخه 2 شهریور 1389،

مهران قدیم چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 04:03 ب.ظ

"مستر بین" مسلمان شد
کد خبر: ۳۴۸۳۷۴
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۳ - 01 October 2013
شبکه‌های خبری به نقل از سایت‌های اجتماعی و دیگر سایت‌های الکترونیکی اعلام کردند که کمدین معروف روان آتکینسون معروف به مستر بین، هنرمند مشهور انگلیسی صبح امروز (سه‌شنبه) اسلام آورد.

به گزارش ایسنا روزنامه‌ی البیان چاپ امارات، سایت صدی بلادی (صدای کشورم) از سایت‌های اعلام کننده این خبر به نقل از مستر بین اعلام کرد که مشاهده فیلمی در اهانت به پیامبر (ص) دلیل اصلی گرایش به دین اسلام بوده است.

صدی بلادی نوشت که مستر بین خود مایل نبود که در گفت‌وگو با رسانه‌ها این مساله را اعلام کند و تنها به بالا بردن انگشتش به نشانه شهادت اکتفا کرده است.

بنا بر اعلام این سایت برخی منابع گفتند که شیخ راشد الغنوشی از سوی خود و جنبش النهضت تونس پیام تبریکی را برای این هنرمند ارزشمند ارسال کرد و از او خواست تا در راه حق ثابت قدم باشد.

http://www.tabnak.ir/fa/news/348374/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%AF

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 10:52 ق.ظ

http://www.tabnak.ir/fa/news/348765/سیاست-روی-ترجمه-قرآن-هم-اثر-می-گذارد

www پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 10:54 ق.ظ

فک کنم برخی دوستان فرق کامنت رو با انشا نمی‌دونن!!! اینجا برا کامنت نوشتنه نه برای روده‌درازی‌های بی‌سر و ته...

از نظر اراءه برخی از رخ دادها قابل استفاد بود.

بنیان اندیش جمعه 12 مهر 1392 ساعت 08:51 ق.ظ

http://www.google.com/imgres?imgurl=http://iosminaret.org/vol-7/issue7/folio10.jpg&imgrefurl=http://iosminaret.org/vol-7/issue7/topkapi.php&usg=__vJiU5j8GkpyYF_lmTceWDyQgbWw=&h=378&w=244&sz=71&hl=en&start=1&zoom=1&tbnid=PWS6b81lY9kotM:&tbnh=122&tbnw=79&ei=2E5OUqXjFoG60wX6loDQBQ&prev=/search%3Fq%3Ddavid%2Bkhalili%252Bquran%26hl%3Den%26gbv%3D2%26tbm%3Disch&itbs=1&sa=X&ved=0CCwQrQMwAA

مطمئنا مصخف کامل با این خط دیده نشده تنها لت نوشته اند.

بنیان اندبش جمعه 12 مهر 1392 ساعت 09:46 ق.ظ

مثل اینکه نمونه های جدید جاده چین( دیوار چین) هم وجود داره که مختص عبور و مرور هست و نه دیوار تدافعی :


جنگ ها همیشه تخریب های بسیاری بار می آورند و زندگی را برای انسان ها سخت می کنند اما گاهی برای یک جنگ چیزی ساخته می شود که شاید به نظر هیچ انسانی هم نرسد و یکی از آن ها پله های شگفت انگیز در هاوایی است.

پله های "به سوی بهشت" یا پله های شگفت انگیزی که در جزیره هاوایی قرار دارد برای اولین بار در طول جنگ جهانی دوم ساخته شد و هدف از ساخت آن ایجاد مسیری برای رسیدن آتن های ارتباطی به بالای کوه ها بود.

این روزها این پله ها به عنوان یکی از زیباترین نقاط دنیا شناخته می شوند و شاید نزدیک به 4000 پله روی آن وجود داشته باشد ولی هیچگاه از دیدن مناظر آن خسته نخواهید شد و بدون توجه به گذر زمان یا خستگی به انتهای مسیر خواهید رسید.

این پله ها ابتدا از دره های "هایکو" آغاز می شود و تا ارتفاعی بیش از 3000 هزار متر بالا می رود. در بیشتر مناطق این پله ها شیبی 30 درجه ای دارند و تمام آن ها از چوب های استفاده شده در کشتی ساخته شده است. این روزها این پله ها میزبان گردشگرانی از تمام دنیا هستند.

http://javantoday.mihanblog.com/post/3395

هومن جمعه 12 مهر 1392 ساعت 10:22 ق.ظ

در مورد قوم مادای دارم تحقیق میکنم و احتمال یهودی بودن انها هست طبق تواریخ در دست ما از اولین موج ها که از یهودی های اشور به عیلام راند همین مادای بوده اند که یهودیان همدان واذربایجان و اراک و تویسرکان و لرستان میشوند انطباق سکونت مادای با کولونی های یهودی این منطقه کاملا ساز گار است چند موج از یهود به منطقه غرب ایران رانده میشود یکی همزمان با حضور قوم مادای است یهودیت در اراک وهمدان بشدت در رفتار و کردار مردم شیعه شده دیده میشود درست مثل یهودیان پارسی جنوب در مثلا بهبهان یا شیراز

مسعود سنجری جمعه 12 مهر 1392 ساعت 10:57 ق.ظ

جالب اینکه آقای حمید احمدی از خفایای دیدارهای سیاسی بین رهبران منطقه اطلاع دارند اما هیچ اشاره ای در هیچ اندازه ای به حضور فعال سازمان جهانی اخوان المسلمین در ایران و بیعت آنها با امام نکردند. حضوری که تا کمی بعد از همه پرسی قانون اساسی ادامه داشت. حضور اخوانی ها و حساسیتی که بین آنها و دولتهای عربی موجود بوده و در کنار آن طرح شعار صدور انقلاب تردیدی در باره رویکرد سیاسی ایران در این مرحله برای کسی باقی نمی گذاشت.

علیرضا_1 جمعه 12 مهر 1392 ساعت 12:16 ب.ظ

با سلام
دکتر "Oscar White Muscarella" در مقاله ای تحت عنوان The Veracity of “Scientific” Testing by Conservators منتشره در صفحات 931-952 از نشریه ی Archaeology, Artifacts and Antiquities of the Ancient Near East در سال 2013 ،
در خصوص شیِء مرجوعی ِ امریکایی ها به هیأتِ ایرانی در سازمان ملل، به وضوح به جعلی بودن ِ آن اشاره نموده است و از توضیحاتِ ایشان برمیآید که مسئولین موزه ی متروپلیتن نیویورک و بالتبع دولتِ امریکا، حین ِ واگذاری این شیء به ایرانیان، کاملاً از مجعول بودن آن مطلع بوده اند.
Recently surfaced, a silver forgery of a griffin vessel (Fig. 9; not a
rhyton as it has been labeled) is generously equipped with three funnels,
one in an unsuitable place for an ancient object, but appropriate...
in the modern world. It is a failed attempt by its modern creator
to make it look ancient Iranian (probably from the well-known
Kalmakarra Cave plunder)
...
مقاله ی مذکور را میتوانید از نشانی ذیل دریافت کنید:

http://www.savingantiquities.org/wp-content/pdf/OCFMuscarella.pdf

کلام ماندگار حق جمعه 12 مهر 1392 ساعت 10:25 ب.ظ

«ایران شناسی بدون دروغ، 29، نسخه فلورانس»

به دید صاحبان نو اندیشی و اصحاب خرد، اینک که نتوانسته اند برگی دست نوشته به زبان فارسی بیاورند که تاریخ تحریر ماقبل صفوی آن را آزمایشگاهی تایید کرده باشد، پس این مبحث را می توان به سود نظریات مطروحه در این وبلاگ، بسته شده گرفت و باور و قبول کرد که کتاب شاه نامه تدارکی از دوران پس از صفوی است و اگر بخواهم کار را بر آنان آسان گیرم و از سرگردانی و صرف وقت درکتاب خانه ها و آزمایشگاه های تشخیص نجات دهم، ارفاقا حضور زبان فارسی در ماقبل صفوی در ایران را می پذیرم، اگر بتوانند سنگ قبر و سفالینه و پارچه ی مسطور و هر مقوله ی دیگری را به منتظران ارائه دهند، که دو لغتی به زبان فارسی با دیرینه ی پیش از صفوی بر آن نقش و نوشته باشد و از عهده ی اثبات ادعای قدمت آن نیز برآیند و از آن که اغلب سفال های سالم یافت شده در ایران، با حیرت تمام، فقط به دو شهر کاشان و نیشابور منتسب است و نه اصفهان و شیراز و همدان و اهواز و کرمان و غیره، و دو شهر نیشابور و کاشان نیز، اشتهار به مرکز تجمع یهود ایران دارد، آن چند پارچه ظروف سفالین محدود و منتسب به قرن هفتم هجری، با ابیاتی از اشعار ناشناخته ی فارسی و از قماش زیر را، در حالی که تمام دیگر نمونه ها به خط عرب وغالبا متعلق به بین النهرین است، قریب به یقین در زمره جعلیات جدیدی می دانم که برای کیسه بری مجموعه داران و یا اخلال در تصورات تاریخی و فرهنگی ما ساخته اند و این هنوز در صورتی است که این همه سفال سالم ساخت نیشابور و کاشان، در شرایطی که از شهرهای دیگر ایران، نمونه ای ندارند و نشان نمی دهند، اصل مسئله را با سئوال و شک نپوشاند. آیا همین پدیده را چه گونه توضیح دهیم، یا در ایران جز نیشابور و کاشان شهر و مرکز تجمع توانا نبوده و یا ناگزیریم تکنیک ساخت سفال را، به انحصار مردم این دو شهر درآوریم! آن گاه سئوال تازه سر بر می آورد که مردم این دو شهر چنین توانایی را چه گونه کسب کرده اند که دیگران را از آن نصیبی نبوده است، آن هم در سرزمینی که از شمال تا جنوب و شرق تا غرب آن، قرن های متمادی، پیش از رخ داد پلید پوریم، با نمونه هایی که از مراکزی چون سیلک و مارلیک و جیرفت و ایلام به دست آمده، مردم و اقوامی زیسته اند که ابداعات فنی و هنری آنان در تکنیک ساخت سفال و ظروف سنگی و فلزی، موجب شگفتی هنر شناسان و صنعتگران امروز جهان است؟!!



اینک اشعار فارسی نقش شده بر این کاسه و کوزه را بخوانیم که خود بیانیه ای در باب معرفی قدرت حیرت انگیز جاعلین حرفه ای اروشلیمی و اروپایی است. پارچ و کاسه ای که نمی دانیم با چه تمهیدی، در عمر ۷۰۰ ساله ی خود، همچنان به صورت نخستین، چنین به سلامت گذشته و همان نازنین و نازک دسته اک اش نیز بنشکسته است؟!!!
« همواره تو را عز افزون باد، اقبال تو بگذشته ز حد بیرون باد. تا هرچ از این کاسه به کام تو رسد، ای صدر جهان تو را به جان افزون باد. دانی که چراست ای پسندیده من، بر اشک دو دیده ستم دیده من. می کشاند در آرزوی لب تو، آب از دهن مردمک دیده من. ای گرسنه مهر تو سیران جهان، ترسان ز فراق تو دلیران جهان. با چشم تو آهوان چه دارند به دست، ای بند شیران جهان ». (ارنست ج. گروبه. سفال های اسلامی، ص ۲۱۶).
وجود چنین ابیات سست و گاه بی معنی و بریده شده و بدون دنباله، که بر بشقاب و پارچ تازه از کار درآمده و بی نقص و عیب بالا نوشته اند و ساخت آن برای سازندگان کاپوس نامه ها و دیوان ها و صدها تابلوی مینیاتور نفیس، که نوبت بررسی آن ها نزدیک است، سرگرمی کوچکی حساب می شده و در صورت اصرار به قدمت نیز، فقط می تواند اشعاری حاصل ذوق سفالگری از قرن هفتم هجری شناخته شود، سئوال می تراشد که چرا سفالگران با ذوق نیشابور و کاشان، از این همه رباعیات خیام و یا اشعار شاعران قرن چهارم و پنجم و ششم، چیزی نمی دانسته اند تا چنین ابیات خامی از خود بیرون نریزند که خریدار را منصرف می کند و می رماند؟! چنین است که هر شیء که قصد بیان گوشه ای از تاریخ و ادب و فرهنگ این سرزمین را دارد، از کتیبه و کوزه و کلاه و کمربند و سکه و خنجر و کتاب، به بازبینی دقیق و بدبینانه ی خودی نیازمند است تا با رجوع به مجعولات، برای مردم این سرزمین هویت و تاریخ و فرهنگ نسازیم. این ها همه مقدمه است بر مباحث تکمیلی بعد، که با بررسی جامع و همه جانبه ی نمونه های هنری موجود و منتسب به اقالیم و قرون مختلف ایران اسلامی، نبود کاربرد زبان فارسی و اصولا تدارکات فرهنگی و تلاش های تولیدی تا پیش از صفویه را قاطعانه اثبات می کند. بدین ترتیب تعقیب ادله و عرضه ی اسناد، در این باب که شاه نامه ی پیش از صفویه نداریم، غیر ضرور و دوباره کاری می شود. چرا که اینک نه تنها قدمت شاه نامه، که دفتر بسیاری از ذخیره های فرهنگی و بیانی و لغوی و دواوین و غیره، به زبان فارسی، که به ایام دور منسوب می کنند، بسته شده می نماید و به جای اظهار غرورهای کاذب، ضرورتی جز این در برابر نداریم که علت این همه جعل و منظور از ساخت و تهیه ی این تل دروغ های متنوع و متعدد و متعفن را بیابیم.


با این همه خود را موظف می دانم همان مسیر تجسس را دنبال کنم و نشان دهم که ماموران صدور شناس نامه ی قدیم برای شاه نامه، تا چه اندازه تهی دست بوده اند و دیدیم تنها متن انتقادی شاه نامه، که با کنار هم چیدن چند نسخه ی ظاهرا کهنه، در چهل سال پیش، به سعی برتلس و انستیتوی خاور شناسی اتحاد شوروی تدارک شد، فقط به چهار نسخه ی قدیم متکی بود که شرح شان را آوردم و قول بررسی آن ها را دادم و از جهت احصاء نیز، از قول افشار، به نسخه ای بس تی تیش مامانی اشاره کردم که همین اواخر و چنان که گویی از آسمان افتاده باشد، از کتاب خانه ی سلطنتی درآورده و بر اساس مقدمه ی قرن نهمی آن، شاه نامه ی بایسنغری نام داده اند. بعدها به سراغ این نسخه می روم تا جدید نویسی آن تا حد نو پایی کامل را معلوم کنم و نشان دهم که حتی جست و جوگران انستیتوی خاور شناسی اتحاد شوروی نیز چهل سال پیش، وجود چنین نسخه ای را تایید نکرده و مورد استفاده قرار نداده اند! و آن گاه که نبود کامل و ناهمخوانی تمام این موضوع با دیرینه ی مورد ادعا در باب فردوسی و شاه نامه بر عموم آشکار شد، ناگهان از سوراخ دیگری نیمه شاه نامه ای یافته و ارائه داده اند که پدر بزرگ مجعولات دیگر و به شاه نامه ی فلورانس مشهور شد! تا بار دیگر از این همه بی چیزی خود تعجب کنیم که هر کاسه و کوزه و کتاببا این همه خود را موظف می دانم همان مسیر تجسس را دنبال کنم و نشان دهم که ماموران صدور شناس نامه ی قدیم برای شاه نامه، تا چه اندازه تهی دست بوده اند و دیدیم تنها متن انتقادی شاه نامه، که با کنار هم چیدن چند نسخه ی ظاهرا کهنه، در چهل سال پیش، به سعی برتلس و انستیتوی خاور شناسی اتحاد شوروی تدارک شد، فقط به چهار نسخه ی قدیم متکی بود که شرح شان را آوردم و قول بررسی آن ها را دادم و از جهت احصاء نیز، از قول افشار، به نسخه ای بس تی تیش مامانی اشاره کردم که همین اواخر و چنان که گویی از آسمان افتاده باشد، از کتاب خانه ی سلطنتی درآورده و بر اساس مقدمه ی قرن نهمی آن، شاه نامه ی بایسنغری نام داده اند. بعدها به سراغ این نسخه می روم تا جدید نویسی آن تا حد نو پایی کامل را معلوم کنم و نشان دهم که حتی جست و جوگران انستیتوی خاور شناسی اتحاد شوروی نیز چهل سال پیش، وجود چنین نسخه ای را تایید نکرده و مورد استفاده قرار نداده اند! و آن گاه که نبود کامل و ناهمخوانی تمام این موضوع با دیرینه ی مورد ادعا در باب فردوسی و شاه نامه بر عموم آشکار شد، ناگهان از سوراخ دیگری نیمه شاه نامه ای یافته و ارائه داده اند که پدر بزرگ مجعولات دیگر و به شاه نامه ی فلورانس مشهور شد! تا بار دیگر از این همه بی چیزی خود تعجب کنیم که هر کاسه و کوزه و کتاب و شخص منسوب و مربوط به خویش، از کاسه بشقاب ساسانی تا ملای رومی را، که مایلیم بلخی بشناسانیم، در به در دیارهای دیگر ببینیم!!!
«به نام خداوند اهل کتاب، توانا بود هر که دانا بود (!!!!؟)
و شخص منسوب و مربوط به خویش، از کاسه بشقاب ساسانی تا ملای رومی را، که مایلیم بلخی بشناسانیم، در به در دیارهای دیگر ببینیم!!!


«به نام خداوند اهل کتاب، توانا بود هر که دانا بود (!!!!؟)...

نوشته شده در چهارشنبه، ۲۷ دی ماه ۱۳۸۵ ساعت ۱۲:۳۰ توسط ناصر پورپیرار:


http://w3.naria.ir/view/1.aspx?id=175

[ بدون نام ] جمعه 12 مهر 1392 ساعت 11:14 ب.ظ

جایگزین شما برای مقطع تاریخی مهاجرت آریایی ها چیست؟

[ بدون نام ] جمعه 12 مهر 1392 ساعت 11:15 ب.ظ

نظرتان درباره ی خاطرات مستر همپفر چیست؟

درویش شنبه 13 مهر 1392 ساعت 10:26 ق.ظ

با سلام خدمت استاد و خوانندگان وبلاگ حق و صبر
در رابطه با موضوع فرزند خواندگی و مسایلی که امروز هم مطرح است نکته ای به فکرم رسید که گفتم با دوستان در میان بگذارم و آن اینکه خداوند در آیه 4 سوره احزاب که می فرماید « فرزند خواندگان شما فرزند شما نیستند و بقیه بحث ، در اصل خداوند دارد برای رسولش ساختار خویشاوندی را بیان می کند . در آیه 4 سوره احزاب ، خداوند در مورد رسم وسنتی می گوید که طبق آن فرزند خوانده دقیقا مانند فرزند حقه فرد محسوب میشده و طبعات حقوقی و عرفی یکسانی بر آن مترتب بوده است . خداوند در این آیه این رسم را رد می کند .
در آیه 37 همان سوره ، موضوع زید پسر خوانده پیامبر مطرح می شود که خداوند می فرماید :« ... بعد از آنکه زید آن زن را طلاق داده ، همسر پیامبر شده ... { پیرو آیه 4 ، فرزند خوانده فرزند نیست } .
در آیه 50 سوره احزاب خداوند زنان مشخصی را جهت ازدواج به پیامبر نام می برد .
موارد فوق بیانگر اینست که خداوند دارد به رسولش در مورد ساختار جدید خویشاوندی آموزش می دهد نه اینکه به پیامبر بگوید با همه این زنان ازدواج کن . ساختار و نظام خویشاوندی پیش از اسلام نوع دیگری بوده که نمونه تفاوت آن همین موضوع فرزند خواندگی است که هم امروز هم در قبایل دور افتاده یا در جزایر اقیانوس آرام و هند و ... اقوامی هستند که این نوع قوانین فرزند پذیری و فرزند خواندگی را دارند . در شمال ایران نیز اصطلاح « کریب گزینی » در مورد فرزند خواندگی وجود دارد که طبق این رسم فرد نمی تواند با دختر « کریب » ازدواج کند .
امروزه هم اسنان شناسان معتقدند قوی ترین و گویا ترین نظام خویشاوندی ، نظام خویشاوندی اسلامی است که در آن برای اقوام نزدیک و دور از مرد و زن واژه مخصوص وجود دارد . یعنی برادر پدر و برادر مادر را به ترتیب عمو و دایی می گوییم و خواهر پدر و مادر نیز به ترتیب عمه و خاله نامیده می شود. در حال که در نظام خویشاوندی انگلیسی ها و امریکایی ها که به نوعی به کل مسیحیان هم می تواند تسری یابد ، برادر پدر و مادر ، هر دو را آنکل و خواهر پدر و مادر هر دو آنت نامیده میشود .
به هر حال قصد بنده این بود که بگویم این همه حرفهای نامربوط به رسول الله گفتن گناه بزرگی است که کسانی گفته و نوشته اند که پیامبر زنان زیادی داشته است . ( کتاب زنان پیامبر ) متاسفانه الان نویسنده اش خاطرم نیست .

[ بدون نام ] شنبه 13 مهر 1392 ساعت 02:06 ب.ظ

http://www.asriran.com/fa/news/298248/ز-گهواره-تا-حجله

[ بدون نام ] شنبه 13 مهر 1392 ساعت 09:14 ب.ظ

ببخشید دو سوال پرسیده بودم ولی جواب نداده اید. با تشکر

[ بدون نام ] شنبه 13 مهر 1392 ساعت 09:15 ب.ظ

نظرتون درباره ی فیلم هایی که در مورد پیروزی های متفقین از رسانه های کشورهای بی طرف یا ضربه خورده از متفقین مثل کشور خودمون پخش میشه چیه؟ به نظر دوره ی این فیلم ها تموم شده و نیاز به یک حرکت انقلابی علیه اون هاست؟ بد نیست در وبلاگ یک مطلب هم به این موضوع اختصاص بدهید.

نیسی یکشنبه 14 مهر 1392 ساعت 05:16 ق.ظ

یک اتفاق ارزشمند و یک اتفاق ارزشمندتر

آمریکا، لوح‌های تاریخی 3 میلیارد دلاری ایران را پس خواهد داد؟

مهم ترین آنها که پیش از وقوع سفر نیز مورد تاکید دوباره اهالی میراث فرهنگی قرار گرفت، 30 هزار لوح گلی است که از 76 سال پیش به شکل امانت در دانشگاه شیکاگو باقی مانده و متعلق به دوره هخامنشیان است. ماجرای این الواح به سال 1316 (1937) باز می‌گردد که در حفاری مشترکی بین دولت وقت ایران و موسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در تخت جمشید، از محل دو اتاق در شمال شرقی تخت جمشید تعداد قابل توجهی لوح گلی کشف شد که بررسی‌ها نشان داد این اتاق‌ها مرکز اسناد و بایگانی آن زمان بوده و این الواح متعلق به سال‌های 13 تا 28 پادشاهی داریوش در ایران است.

http://www.tabnak.ir/fa/news/347834/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D9%84%D9%88%D8%AD%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-3-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D9%BE%D8%B3-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D8%AF

abbas یکشنبه 14 مهر 1392 ساعت 07:08 ق.ظ

استاد سلام۰استاد امروز ۵۰ نفر در عراق کشته و۱۰۰نفر زخمی شدند بنظر شما چه کسانی دست به این کار می زنند؟ممنون

ساخت سرزمس عراق از نظر قومی و قبیله ای بسیار متنوع است که تعلقات مذهبی نیز بر آن افزوده می شود. این وضع تقسیم عادلانه مقامات دولتی و درآمدهای نفتی را بسیار دشوار می کند و به خصوص اینک که مناصب سیاسی مهم را شیعیان در دست دارند قبائلی که شیعه هم نیستند از این مسیر که در مقابله با سربازان امریکا و انگلیس و فرانسه جواب داده بود ابراز نارضایتی می کنند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد