حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

هوا خوری 22

هوا خوری 22


بدین ترتیب بنیان اندیشان فصل تمدنی نوینی در سرنوشت آدمی گشوده اند که بی گمان حتی اگر به کندی و اختفای حرکت نم اب در بنیان بنای تمدن پوسیده و بی پشتوانه موجود رخنه کند، دیر نپاید که رسالت نو اندیشی را در همه جا نهادینه و مبدا هستی و تحرک و دانایی را از کتاب های قصه به رخ داد های مسلم روزگار منتقل خواهد کرد. مورخ که با یاری خداوند، در مسیر تبر خود، بی شمار بت یهود ساخته را سرنگون و با قاطعیت و جزمیت ناشی از مراجعات کافی چنین سرمشق گرفته است که مقدم بر کوشش های آقای حائری در بالا بردن مرکز و پرچمی برای روحانیت شیعه در شهر قم، سند و نشانه مطمئن دیگری از حضور روحانیت سامان گرفته در سرزمینی نمی یابیم که با پرده بازی های بی شمار بالاخره کسانی را برای ثبت رسمی و حقوقی و قانونی کشور ایران کنار هم نشانده اند تا صاحبان زمین و مزرعه و خانه را به خاندانی سیاست پیشه متصل کنند و به نامی بخوانند که جایگاه مالی و اتصال خانوادگی آنان را حفاظت و نوبت سیاسی و فرهنگی هر کدام را رعایت کنند. هیچ یک از این همه معاصر نویس نپرسیده است که اگر از جمع سیاسیون و وکلای سطح اول به اصطلاح مشروطه، تصاویری با شیرین کاری های فنی و عکاس خانه ای فراهم کرده اند کاش تصویری هم از تجمع مردم: دوره گرد و سیرابی فروش و بازاری و عبا بر دوشی را در حوزه ای برای اعلام رای و نظر و گوشزد به تاریخ نگه می داشتند و یا حتی برابر معمول جاعلانه می ساختند. زیرا بدون نمایش این گونه مستندات ساده، به کدام ماجرا انقلاب مشروطه گفته اند؟

«آخوند، واژه ای فارسی به معنی دانشمند، پیشوای دینی و معلم. درباره اشتقاق این کلمه آراء مختلف آورده اند: پاول هرن در «اساس اشتقاق فارسی» آن را از پیشوند «آ» + «خواند» (از فعل خواندن) مرکب دانسته؛ ردلف «خوند» را در این کلمه، مخفف «خداوند» دانسته، مانند «خاوند» و جزء «خوند» در اسامی میرخوند و خوندمیر (نک ایرانیکا)؛ محمد قزوینی جزء اول کلمه را مخفف «آقا» گفته (یادداشت ها، 1/1) و دهخدا نیز آن را مخفف «آغا» و «خوند» را مخفف «خداوندگار» دانسته است (لغت نامه). زکی ولیدی طوفان، محقق ترک در مقاله ای که در اسلام آنسیکلوپدیسی نوشته است این کلمه را تلفظ و تحریفی از آرخون یا آرگون یونانی، که عنوان روحانیون مسیحی و روسای کلیسای نسطوری بوده و در سرزمین های آسیایی رواج داشته، دانسته است. هیچ یک از این اشتقاقات خالی از اشکالات تاریخی و زبان شناسی نیست و هنوز توافق کلی بر سر اصل و ریشه این کلمه حاصل نشده است. این کلمه به معنی دانشمند و پیشوای دینی و معلم، در اغلب لهجه های ترکی وارد شده (افندی، 6؛ ردهاوس، 47) و در اویغوری جدید به صورت «آخنیم» عنوانی است که در خطاب مودبانه به اشخاص داده می شود (اسلام آنسیکلوپدیسی). در میان مسلمانان چین نیز به صورت آهونگ به معنی «امام مسجد» به کار می رود (دولون، 439). نخستین مورد کاربرد واژه ی آخوند در ایران، به مثابه ی عنوانی احترام آمیز برای روحانیون دانشمند، به دوره ی تیموریان مربوط می شود، چنان که امیر علیشیر نوایی استاد خود مولانا فصیح الدین نظامی (د 919 ق / 1513 م) را به سبب دانش گسترده اش در علوم معقول و منقول و ریاضیات، آخوند خطاب می کرده است (خواند میر، 352/4، 353). چنین می نماید که در سراسر دوران صفویه حرمت این کلمه حفظ شده و جز بر مردمان بسیار دانشمند اطلاق نگردیده است. در این دوره تنی چند از بزرگان فلسفه، از جمله ملا صدرا (د 1050 ق / 1640 م) و ملا نصرالله همدانی (د 1042 ق / 1632 م)، آخوند نامیده شده اند. در عصر قاجار کاربرد این کلمه گسترش بیش تری یافت و شامل مدرسان مکتب خانه ها نیز گردید. با این همه این کلمه در میان دانشمندان آن روزگار هنوز جایگاهی والا داشت و مثلا کاظم خراسانی (د 1329 ق / 1911 م)، مشهورترین فقیه و مدرس پایان دوره ی قاجار، آخوند نامیده می شد، اما ظاهرا در این دوران ها عنوان آخوند برای سادات علما به کار نمی رفته است. در دوران حکومت پهلوی کاربرد این واژه بسیار گسترده تر شد و سیاست دستگاه حاکم نیز بر آن بود که از حرمت آن کاسته شود و حتی مورد استعمال استهزاء آمیز پیدا کند. اکنون این کلمه به گونه ی عام به معنای پیشوای دینی به کار می رود». (دائره المعارف بزرگ اسلامی، جلد اول، ص 150)

صدور رای اولیه در فارسی شناختن لقب آخوند و نصب معنای خودمانی بر آن در متنی که بلافاصله از بی صاحبی و ناشناختگی های چند وجهی آن صحبت می شود، جای حیرت است. به راستی سمبل کاری تنها راه کاری است که تدوین تاریخ ایران در تمام دوره ها را پیش پای هر نوع مورخی باز می کند. اینک و از آن که مطالب این یادداشت ها گرداگرد پیدایش و نقش روحانیت در تاریخ معاصر در جریان است، مورخ متن بالا از دائره المعارف بزرگ اسلامی را شاهد می اورد که روحانیت پایه حتی در نام گذاری مراتب و مقامات خود خالی الذهن می نماید و از ان که خود سعی نه چندان بلیغی به خصوص برای دسترسی به معنای آخوند و قدمت و سطح کاربرد ان به کار زده ام اینک و بی ملاحظه هرکس که عمق کلام را نمی پسندد برداشت خود را از معنا و کاربرد این انتساب بی ریشه صرفی و نحوی را پیش اهل نظر می گشایم تا کسی در این ایام خانه تکانی زوائد، دست و پای حق را باز کند و قفل دهان دارنده قلم و ارزش صاحب سخن را کلید اندازد.

«حمزه مفتوحه در زبان های باستانی ما علامت سلب و نفی بوده، چون ابرنابو: نابرنا، نابالغ، امهرک: بی مرگ. اکرانه: بی کنار، بی کرانه، نامتناهی. و این حرف برای چنین معنا در کلمه اسغده به معنای ناسوخته یا نیم سوز و نیز در کلمه اپیشه به معنای بی کار و عاطل در زبان فارسی فعلی ما نیز مانده است.
در کوی تو اپیشه همی گردم
دزدیده تا مگرت ببینم به بام و بر». (دهخدا، لغت نامه،ص 273)

برای بنیان اندیشان حواله های زبانی از زمان های دورتر از دو قرن و نیم پیش اعتبار هیاهو را دارد، و گرچه نفی کلمه با نصب حرف الف و آ در ابتدای ان اینک رونقی ندارد ولی نقش و حضور آن مثلا در امرد را ندیده نمی توان گذارد.

«خوند: به معنای خداوند، امیر، مخدوم، خان، بیک، آغا. مزید موخر یا مقدمی است در اسماء مر احترام و بزرگ داشت را چون خوند میر و یا میر خوند. برخی آن را از ریشه خواندن گرفته اند». (دهخدا، لغت نامه، ص 10151)

بدین ترتیب احتمال تازه ای برای معنا شناسی آخوند، یعنی بی خدا، طرح می شود که با توجه به ناشناختگی همه سویه کلام می تواند از سوی مخالفان روحانیت در زمانی به گردش آمده باشد که هنوز مرکز حوزه درگیر تولد خود بوده است. کشف جایگاه این لغز که بار لازم و شناسا در سلسله مراتب روحانیت ندارد، اشارات روشنی به عدم تجانس و فقدان تعلق به مکتبی هدایت کننده حتی تعلقات  ناسیونالیستی دارد. (ادامه دارد)

نظرات 96 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 15 شهریور 1392 ساعت 10:41 ب.ظ

سلام.
در راستای افشای حقیقت وارد مبحثی خطرناک شده اید.........مواظب خود باشید.

خداوند یار و نگهدارتان

فقط ترس از خدا جایز است.

زریان هورامی شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:03 ق.ظ

البته یک نوع حشره نیز موجود است به نام " آخوندک " که بر روی هر درخت و گیاهی که می نشیند به شکل همان محیط در می آید، پسوند آخر کلمه " ک " تصغیر است. که می شود آخوند کوچک !!!!!

h شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:22 ق.ظ

با سلام خدمت استاد و دوستان
باز هم از ریز بینی شما در شگفت شدم.
خداوند عمر طولانی به شما بدهد.
ممنون

از تعارفات شما ممنونم.

عربگری شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:42 ق.ظ

با سلام حضور استاد گرامی
حال که شما بالاخره مجبور شده اید معنی آخوند را پرده برداری کنید بنده نیز با اصرار برخی شعار پیشه گان و پامنبر همین آخوند نشینان، از معنی آیات معروف به آیات حجاب در قرآن، پرده برداری کرده ام
این تفسیر از آن آیات به حدی بر متعصبین خود را برتر از خدا بین پامنبری ثقیل آمده، که دسته جمعی دست پاچه شده و مدام جوابیه می نویسند و وقتی ایرادهای کوچه بازاری بودن را روشده می یابند آن را حذف کرده و فحش نامه ارائه می دهند به هر حال تا اینجا توانسته ام هتاکی شان به ناموس حجاب دار مردم را که بی حجاب نامیده و در وبلاگشان نمایس می دادند مجبور به حذف کنم
اگر ممکن است یادداشتهای 129 - 130 - 131 بنده را بخوانید
با تشکر

لطفا لینک بگذارید.

عربگری شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:43 ق.ظ http://www.xinap.blogfa.com

فقط آدرس را اضافه می کنم

علی شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:55 ق.ظ

با سلام. آقای پورپیرار سوالی داشتم که البته به مطلبی که نوشته اید ربطی ندارد. در شهر ما قیدار در زنجان،مقبره ای منسوب به حضرت قیدار نبی فرزند حضرت اسماعیل و یکی از اجداد حضرت رسول وجود دارد میخواستم بپرسم آیا اینجا محل دفن واقعی اوست؟ و اگر بله کمی درباره ایشان توضیح بدهید و اینکه چگونه و چرا به این محل آمده اند؟و اگر خیر پس این مقبره چیست و از کجا آمده ؟ممنون

یهودیان آن را مرقد یکی از پیامبران خود می دانند و زائران فراوان دارد.

مسعود سنجری شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 02:56 ق.ظ

برادر بزرگ استاد پوپیرار
سلام علیکم

حفا یادداشت بسیار زیبایی است. جدا خسته نباشید.

والسلام علیکم
فی امان الله

aydın شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 03:43 ق.ظ http://biryol-az.blogsky.com

با سلام

جناب آقای علی اگر امکان داشت تصویر ساختمان مقبره قیدار نبی را با ساختمان مقبره استر و مردخای همدان که به همدیگر نزدیک هستند مقایسه کنید !؟! . برق از چشمانتان بیرون می زند !؟! . در کامنت قبلی لینک دانلود این یادداشت را آورده بودم. می توانید از لینک ضمیمه زیر آن یادداشت ها را دانلود کنید. بعد بروید ببینید چندین امامزاده در این کشور وجود دارند که گنبد هایشان اینگونه است !؟! . باز خواهید دانست که فرهنگ یهود چگونه فرهنگ جهانی را به فساد کشانده است .

استاد یک باز خورد جالب در برابر یک موضوع جدید مطرح شده(صفحه 9 این لینک را ببینید):

http://www.traxtorchi.ir/plugins/forum/forum_viewtopic.php?57577556.last

در ضمن موضوع بسیار جالبی را مطرح کرده اید و عجیب اینکه عده ای قدرت تمدن بر انداز بودن پوریم را هنوز درک نکرده اند .

با تشکر

رامین ع شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 10:55 ق.ظ

سلام بر استاد گرامی

جناب عربگری اگر امکان دارد قسمت << فال انبیا حافظ و...>> را از وبلاگتان حذف کنید
چندین سال است که راجع به دین اسلام در این وبلاگ بحث میشود اونوقت برای آینده بریم فال ببینیم ....!!!؟؟

khalil شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 11:05 ق.ظ

استاد عزیز بنده از شما درس شجاعت و راستگویی را آموختم.از خداوند خواستار طول عمر شما را دارم.

با تشکر

خدا نگه دارتان.

abbas شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 11:10 ق.ظ

http://aleborzma.wordpress.com/2011/08/31/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-28-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-28-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-1332-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF/

هیچ راه نداد.

abbas شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 11:38 ق.ظ

http://www.iranerooz.com/content/105167-%D8%B3%D8%B1%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85-17-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86.html

باز هم راه نداد.

h شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:02 ب.ظ

با سلام خدمت استاد و دوستان
به نظر می رسد تلوزیون من و تو یا بهتر بگم نوکران ایرانی انگلیسی جهود در راس دشمنان و مدافعان علیه تحقیقات شما قرار گرفتن و انواع اراجیف باستان پرستانه و تاریخ دروغین و اخیرا حتی نشون دادن اعجاز و علوم در کتاب تورات برای اثبات صحیح و اصل بودن آن را به خورد مردم میدن در حالی که با تمسخر و توهین درباره اسلام و قرآن صحبت می کنند.

حکایت آب است و لانه مورچکان.

abbas شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:09 ب.ظ

تاریخ معاصر ایران 28 مرداد, 28 مرداد 1332, محمود کاشانی, محمد مصدق, مصدق, نقش کاشانی در
28 مرداد, 28 مرداد 1332, محمود کاشانی, محمد مصدق, مصدق, نقش کاشانی در 28 مرداد, نقش آخوندها در 28 مرداد, نقش آخوندها در کودتای 28 مرداد, نقش روحانیت در کودتای 28 مرداد, کودتای 28 مرداد, کودتای 28 مرداد 1332, آیت الله کاشانی, آیت الله ابوالقاسم کاشانی, آیت الله بهبهانی, خمینی در 28 مرداد, دکتر محمد مصدق, دکتر مصدق, روحانیت در کودتای 28 مرداد, شعبان بی مخ
برسی نقش خائنانه روحانیت(کاشانی-روح الله خمینی-بهبهانی)در کودتای آمریکایی انگلیسی توده ای آخوندی 28 مرداد 1332
در کودتای 28 مرداد 1332 در 18 اوت 2011 در 8:56 ق.ظ.

در روز قبل از 28 مرداد 1332 یعنی دو روز بعد از موج اول کودتا در 25 مرداد روحانیت با گرفتن مبالغی از سفارت انگلیس اقدام به بسیج کردن اوباش و راه اندازی کودتا علیه دکتر محمد مصدق کرد زیرا بیشتر روحانیون از حمله کاشانی معتقد بودند که مصدق یک فرد سکولار است و اعتقادی به مسائل دینی ندارد و حکومت شاه تنها حکومت شیعی جهان است و باید برای حفظ آن تلاش کرد.

استیون کینز در کتاب بر اندازی در این مورد می نویسد:که دولت انگلیس با پرداخت مبالغی به آخوندها و اوباش حکومت ملی دکتر مصدق را بر انداخت.

ویلیام بلوم نیز در کتاب سرکوب امید نوشته است: گذارش های گوناگون در باره نقش سیا در ایران اظهارمی کردند که سازمان مبلغی بین 1 تا 19 میلیون دلار را صرف بر اندازی مصدق کرد.مبالغ هنگفت بر اساس گذارشهایی است که سیا رشوه های سنگینی به نمایندگان مجلس روحانیون و دیگر ایرانیان منتقد پرداخت

در کتاب ” تاریخچه سری اداری سیا: سرنگون کردن مصدق نخستوزیر ایران، نوامبر 1952 – اوت 1953 ” در این باب می نویسد:« روحانیون اصلی که قرار بود مورداستفاده قرار گیرند، ظاهرا عبارت بودند از آیت الله بهبهانی، بروجردی، کاشانی،احتمالا فلسفی، همراه با نواب صفوی و “گروه تروریست” فدائیان اسلام مربوط به او.»(ص ب 21).

در فصل چهارم کتاب بازی شیطان نوشته شده است: ﺁن ﭼﻪ هرگز ﮔﺰارش ﻧﺸﺪﻩ اﺳﺖ ، اﻳﻦ واﻗﻌﻴﺖ اﺳﺖ که دوﺳﺎزﻣﺎن ﺟﺎﺳﻮﺳﯽ اﻧﮕﻠﻴﺴﯽ و ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﺋﯽ – ‪ CIAو 6‪ ، – MIﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮓ ﺑﺎ روﺣﺎﻧﻴﺎن و ﻋﻠﻤﺎﯼ اﻳﺮانکارکردﻧﺪ که درﻣﺮﺣﻠﻪﯼ ﻧﺨﺴﺖ ، ﻣﺼﺪق را ﺗﺼﻔﻴﻪ کنند و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ، او را ﺑﺮاﻧﺪازﻧﺪ . ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻧﺒﻮهی از اوﺑﺎش ﺑﻪ ﺧﻴﺎﺑﺎن ها رﻳﺨﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ که ﺳﺮان ﺷﺎن را ‪ CIAﺧﺮﻳﺪﻩﺑﻮد و ﺑﻪ ﺧﻴﻠﯽ ﺷﺎن ﭘﻮل ﻧﻘﺪ دادﻩ ﺑﻮد . اﻳﻦ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻧﺎﺁﮔﺎﻩ که اﻏﻠﺐ از اراذل‫ﺑﻮدﻧﺪ ، در ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺑﺎ ﻋﻠﻤﺎ و ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪﺁﻧﺎن ﺑﻪ حرکت در ﺁﻣﺪﻩ و ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪهﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ ، و ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﺷﺎن ﺑﺮکناری ﻣﺼﺪق و‫ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻩ ﺑﻮد . ﺁﻳﺖ اﷲ اﺑﻮاﻟﻘﺎﺳﻢ کاشانی ، ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ اﺻﻠﯽ اﺧﻮان اﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ در اﻳﺮان ، و روح اﷲ ﻣﻮﺳﻮﯼ ﺧﻤﻴﻨﯽ ،ﺗﻌﺰﻳﻪ ﮔﺮدان روﺣﺎﻧﻴﻮن اﺳﻼﻣﻴﺴﺖ ، در مرکز اﻳﻦ ﺟﺪال ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪهی ﺷﺪﻩ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ‪ CIAﻗﺮار داﺷﺘﻨﺪ … ﺧﻤﻴﻨﯽ ﺁن‫زﻣﺎن ﺁﺧﻮﻧﺪ ﮔﻤﻨﺎم و ﻣﻴﺎن ﺳﺎﻟﯽ ﺑﻮد که از ﭘﻴﺮوان کاشانی ﺑﻮد و در ﺟﺮﻳﺎن ﻃﺮﻓﺪارﯼ از ﺷﺎﻩ ، ﻋﻠﻴﻪ ﻣﺼﺪق در مرکز‫ﺗﻈﺎهرات ﺳﺎزﻣﺎﻧﺪهﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ‪ ، CIAشرکت داﺷﺖ – م (ﻣﻘﺎم هاﯼ ﻟﻨﺪن ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮران ﺷﺎن در اﻳﺮان دﺳﺘﻮر دادﻧﺪ که ﻧﻘﺸﻪ کودتا را ﺑﺮﻳﺰﻧﺪ . ﭘﻴﺶ از ﺁن کهاﻧﮕﻠﻴﺴﯽ ها ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺿﺮﺑﻪ را وارد کنند ، ﻣﺼﺪق ﺑﻪ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺁﻧﺎن ﭘﯽ ﺑﺮد . او ، ﺗﻨﻬﺎ اﻗﺪاﻣﯽ را که ﻣﯽﺗﻮاﻧﺴﺖﺑﺮاﯼ ﺣﻔﻆ دوﻟﺘﺶ اﻧﺠﺎم دهﺪ ، ﻋﻤﻠﯽ کرد . در ﺷﺎﻧﺰدهﻢ اکتبر 1952 ، دﺳﺘﻮر داد

سیاستی که مصدق به پیش گرفته بود برای به انزوا کشیدن روحانیت و خصوصا آیت الله کاشانی بود آیت الله کاشانی ابتدا در به عنوان رئیس مجلس بود نکته ی قابل توجه دیگر این است که در ابتدا قرار بود کاشانی به عنوان نخست وزیر بعد از کودتا انتخواب شود اما بعد ها این نقش به زاهدی داده شد.

کاشانی در دهم تیر 1332 با تلاش حامیان مرحوم دکتر مصدق از ریاست مجلس کنار گذاشته شد و مرحوم دکتر عبدالله معظمی از یاران مصدق به ریاست برگزیده شد و تا یک هفته قبل از کودتا که مصدق با یک رفراندوم جنجالی و زیانبار، مجلس هفدهم را منحل کرد معظمی رئیس مجلس بود.

نکته دیگری که وجود دارد این است که کاشانی در 9 اسفند 1331 که شاه می خواست به بهانه ایران را به بهانه درمان ترک کند کاشانی طی نامه ای از شاه خواست که کشور را ترک نکند.

و به احتمال زیاد کاشانی و فدائیان اسلام شعبان بی مخ را برای این کار به آمریکاییان معرفی کرده بودند زیرا قبل از کودتا شعبان بی مخ در زندان بود و بعد از آن مورد توجه شاه قرار گرفت مدرکی که برای اثبات این ادعا می شود ارائه داد تصویر یادگاری کاشانی با شعبان بی مخ است که دوماه پس از کودتا گرفته شده است.

تصویر عکس یادگاری شعبان بی مخ و کاشانی بعد از کودتای 28 مرداد

برای اثبات این موضوع نیز شعبان بی مخ در خاطرات خود نوشته است:

روز 9 اسفند خدمت شما عرض کنم که ما اول صبح رفتیم خونه کاشانی, درست یادمه. اون حاجی(محسن) محرر بود, امیر موبور بود, احمد عشقی بود و حاجی حسین عالم بود و یه عده ای دیگه. آیت الله کاشانی گفت: « برین شاه داره از مملکت بیرون میره, برین نذارین شاه بره» گفت:: « اگه شاه بره عمامه ی مام رفته!»… آیت الله کاشانی که گفت برین نذارین, من اومدم رفتم سر بازار سخنرانی کردم و اینا رو گفتم:« ایهاالناس! مغازه هاتونو ببندین, دکوناتونو ببندین, اعلیحضرت شاه داره از مملکت خارج میشه. اگه شاه بره شما زندگیتون از بین میره و اینا …» دیدم هیشکی محل نذاشت. رفتیم دومرتبه سخنرانی کردیم. دیدیم نه, بازاریا… هر چی کردیم گوش نکردن. یه محمود جواهری بود سربازار , که اینا بعد کشتنش, اونم خیلی با مصدق جور بود. محمود جواهری بود و اون دستمالچی بود و حاجی مانیان و یه عده دیگه. تکون نخوردن. اینا خیلی با مصدق نزدیک بودن. آخه بازار با مصدق بود دیگه! … بله, منم زدم و شکستم و خلاصه بازارو بستن. ما راه افتادیم رفتیم ناصرخسرو . تو ناصر خسرو که رسیدیم. دیدیم چیکار کنیم ملت دنبال ما بیان؟ اومدیم نعش درست کردیم. راستش! اومدیم نعش درست کردیم دیگه! یه چیزی گذاشتیم, متکا و فلان و اینا رو گذاشتیم رو یه تخته, و دو سه تا مرغ از اون مرغای رسمی گرفتم از اون یارو تو کوچه تکیه دولت.خوناشونو ریختیم اون رو, مرغاشم دادیم برد خونه واسه زنمون. خلاصه, اینو راه انداختیم و گفتیم : « کشتن! آی کشتن!» … راه افتادیم رفتیم در خونه شاه . خدا بیامرزدش اون وقت خونه ش تو کاخ اختصاصی روبروی کاخ مرمر بود. بله, رفتیم درِ خونه شاه و دیدیم یه عده از این افسر مفسرها اونجا وایسادن و تیمسار (سرتیپ علی اصغر) مزینی و تیمسار (سرتیپ دکتر) منزه و تیمسار (سرتیپ غلامعلی) بایندر و همین سرگرد (پرویز) خسروانی اینا همه وایساده بودن …که بعدها به خاطر قتل افشار طوس گرفتنشون. دیدم اونجا با یه جمعیتی دم خونه شاه وایسادن… گفتم : « آقای کاشانی منو فرستاده و این صحبتا»… بعد از سخنرانی و داد و بیداد رفتیم خونه مصدق. بعد دیدیم طبقه اول اون بالا افشار طوس که رییس شهربانی بود وایساده, طبقه دومشم (سرتیپ نادر) باتمانقلیچ رییس ستاد ارتش, اونم اون بالا وایساده بود. من داد زدم گفتم: « اومدیم مصدق رو ببریم نذاره اعلیحضرت بره» افشار طوس گفت: « برو خفه شو!» ولی باتمانقلیچ هیچی نگفت. افشارطوس دو سه تا داد زد سرمون. مام دو سه تا داد زدیم و دعوامون شد… بالاخره ما دیدیم هیچ جوری نمیشه, اومدیم یه جیپی اونجا بود. جیپو گرفتیم زدیم تو خونه مصدق و در آهنی بزرگی بود خراب شد…

بخشی از خاطرات شعبان جعفری مشهور به شعبان بی مخ, در گفتگو با هما سرشار( نشر ثالث- تهران-1381) صص123-159

واقعیت تلخ ماجرا از این قرار است که سفارت انگلیس بعد از کشمکش های میان کاشانی و مصدق و با نفوظی که کاشانی داشت تصمیم گرفت از کاشانی برای این کار استفاده کند به همین دلیل پول هنگفتی به کاشانی پرداخت شده بود.و دستور داد به توصیه های کاشانی در دستگاهای اداری اجرا نشود.

کاشانی برای همراه ساختن اوباش هیچ مشکلی نداشت زیرا با پرداخت مبالغی بسیار اندک می توانست اوباش را با خود همراه کند هم چنین برای همراه ساختن روحانیون درجه دوم و سوم و روزه خوانان نیز مشکل مالی نداشت اما از میان روحانیون درجه اول فقط آیت الله بهبهانی با کاشانی همراه شد و این دو با به راه انداختن گروهای چماقدار به خیابان ها عملیات کودتا را انجام دادند

هیئت جوانان متوصلین به حضرت ابوالفضل مولوی!در حال سر دادن شعار جاوید شاه!

نکته ای که وجود دارد این است که بعدها نامه ای منتشر شد که در آن آیت الله کاشانی درشب 27 مرداد از دکتر مصدق اعلام همایت کرده بود که این نامه جعلی بوده و بعدا معلوم شد خط پسر کاشانی بوده است که بعد از مرگ او این نامه را نوشته!

آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در اعتراض به مصدق در اعلامیه ای به مردم گفته است:
« ملت غیور ایران اکنون 28 ماه است که ایشان زمامدار است و در تمام این مدت یک قدم مفید به حال شما که بتواند اسم آن را ببرد بر نداشتند. هر روز وعده‌های بزرگ می‌دهد و فردا عذر می‌آورد. ساعت به ساعت راه را برای تحکیم دیکتاتوری و حکومت فردی و خود سری هموار ساخته‌است. محمد مصدق خوب می‌داند اگر با آزادی به رأی ملت رجوع کند 97 درصد مردم علیه او رأی می‌دهند . شما هموطنان عزیز می‌بینید که تا امروز چه کسی به نفع اجانب قدم برداشته و آنچه تا امروز کرده مستقیما به مصلحت اجنبی و زیان مملکت بوده‌است.»
کاشانی همچنین محمدرضا پهلوی را «مرد تربیت شده، معقول و تحصیل کرده» خوانده و گفته است: «عقیده من این است که ایران سالیان دراز حساسیت سلطنت دارد و فی الحقیقته وجود شاه یک جهت جامعی برای جمع آوری همه طبقات مردم به دور این مرکز ثابت است.»
کاشانی همچنین پس از کودتا 28 مرداد 1332 در مصاحبه‌ای گفت: «ریاست مجلس در شأن من نبود و من از این جهت این مقام را پذیرفتم که جلو فعالیت‌هایی که مصدق می‌خواست شروع کند و یک سال بعد شروع کرد بگیرم.»

کاشانی در روز پس از پیروی کودتا طی یاداشتی پیروزی کودتا را به شاه تبریک گفت. و یاداشت تبریکی نیز به این شرح برای زاهدی ارسال کرد” پیام تبریک کاشانی به ارتشبد زاهدی:
«جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده ، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند .

در یک اظهارنظر آشکار پس از کودتا نیز کاشانی گفت:
«مصدق شاه را مجبور کرد که ایران را ترک نماید اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد بازگشت. ملت شاه را دوست دارد و رژیم جمهوری مناسب ایران نیست»

همچنین در آن زمان مدارکی نیز در دسترس است که خمینی روابط نزدیک با کاشانی داشته است و در ویدئویی که در این قسمت قرار داده شده است خمینی علاوه بر فحاشی به مصدق که نشان دهنده دشمنی خمینی با مصدق است اشاره می کند که به منزل کاشانی رفت و آمد می کرده است ولی برای تبرئه شدن از اتهام کودتا گفت من منزل یکی از علمای اسلام بودم!!.

زنده یاد مهدی هائری در خاطرات خود نوشته است که :خمینی در مورد مصدق حتی با کاشانی هم مخالف بود و قرار بود آیت الله بهبهانی از آیت الله بروجردی برای کودتا فتوا بگیرد شخصی که از طرف بهبهانی به نزد بروجردی رفته بود فتوا بگیرد روح الله خمینی بود.بعدها مرحوم بروجردی نیز خودش به این مساله اشاره می کند که خمینی آمده بود در این مورد از من فتوا بگیرد.

خمینی در کتاب صحیفه نور خود نوشته: «مسلمانها بنشینند تماشاکنند یک گروهی [جبهه ملی] که از اولش باطل بودند، من از آن ریشه هایش میدانم، یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سرسخت مخالف بودند از اولش هم مخالفبودند. اولش هم وقتی که مرحومآیت الله کاشانی دید که اینها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند اسمش را آیت الله گذاشته بودند. این در زمان آن [دکتر مصدق] بود که اینهافخر می کنند به او، او هم مسلم نبود.من آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت الله توی خیابانها می گردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص [آیت الله کاشانی] نیست، این [دکتر مصدق] سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد [سقوط بیست و هشتم مرداد] و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد. اینهاتفاله های آن جمعیت هستند که حالا قصاص را حکم ضروری اسلام را، غیرانسانی می دانند.» (صحیفه نور- ج 15 – ص 15).

از راست به چپ مهدی عراقی حسن خمینی روح الله خمینی

و در جایی دیگر می گوید: از همان اول هم ،وقتی مرحوم آیت الله کاشانی دید که اینها (مصدق)دارند خلاف می کنند و صحبت کرد. اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک مجلس بهش عینک زدند و اسمش را آیت الله گذاشتند.این در زمان آن بود که اینها فخر می کردند به وجود او (مصدق).اون (مصدق)هم مسلم نبود.من آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت الله توی خیابان ها می گردانند .من به اون آقا (روحانی تهرانی)عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست .این (مصدق) سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد.»

مدرک دیگری که در مورد دخالت خائنانه خمینی در کودتای 28 مرداد می توان ارائه داد شخصی به نام حاج مهدی عراقی بود که یکی از پایه گذاران فدائیان اسلام بودو در کودتای 28 مرداد همراه با سایرعناصر این سازمان بر علیه مصدق جنگید و کسی بود که بسیار به خمینی نزدیک بود که در ترور حسنعلی منصور نیز دست داشت و تا فروپاشی رژیم پهلوی در زندان بود و در سال 1358 ترور شد.مهدی عراقی در سال 1357 برای دیدار خمینی به پاریس رفته بود.

بریتانیا که تمام منابع نفت و خرید و فروش آن را در دست داشت برای مقابله با مصدق از خرید نفت ایران خودداری کرد و بحران اقتصادی در ایران به وجود آمد. آمریکا که در این میان دچار ضرر های فراوان شده بود تصمیمی گرفت تا با یک کودتا هم مصدق را بر کنار کند و هم نفت را به چنگ آورد و هم شاه را مطیع اوامر خود کند.بنابر این بر آن شد تا دست به یک کودتای نظامی در ایران بزند.یک روز قبل از انجام کودتا، حضرت آیت الله کاشانی در نامه ای به دکتر مصدق ایشان را از خبر توطئه آگاه ساخته بودند و گفته بودند که من حاضرم به شما کمک کنم و با هم جلوی این توطئه را بگیریم .اما محمد مصدق پاسخ داد که من از پشتوانه ملت برخوردارم و به شما احتیاجی نیست.

همچنین شخص دیگری که در این کودتا نقش صحنه گردانی را بازی می کرده فرزند آیت الله کاشانی به نام محمود کاشانی بود که متسفانه امروز نیز در دانشگاههای ایران به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار است و در رسانه های مختلف به دکتر مصدق فحاشی می کند و به تازگی ادعا کرده که کودتایی در کار نبوده است!

محمود کاشانی فرزند برحق کاشانی خائن

از طرف دیگر گروه تروریستی فدائیان اسلام که از طرف دکتر مصدق زخم خورده بود و نواب به دستور مصدق به زندان افتاده بود و یکی از گروههای تحت فرمان کاشانی بود نیز نقش خائنانه ای در اجیر کردن اوباش داشت.

فدائیان اسلام کرد که آماده عمل مستقیم بر علیه نمایندگان مصدقی مجلس و اطرافیان و اعضای دولت مصدق می باشد.

فرد دیگری که نقش خائنانه وی در این جریان قابل برسی است آیت الله بهبهانی که در زمان انقلاب مشروطه یک مشروطه خواه تمام عیار بود نقش خائنانه ای در 28 مرداد ایفا کرد آیت الله بهبانی شش روز پس از 28 مرداد یعنی در 3 شهریور با شاه ملاقات کرد.در این روز کاشانی به کاخ سعدآباد رفت. و نقش عمده ای در بسیج کردن اوباش بر علیه حکومت ملی دکتر مصدق را داشت.

نقش روحانیت در 28 مرداد مساله است که می توان برای آن کتابها نوشت اما به دلیل کمبود منابع به این مقاله کوتاه اکتفا کردیم امیدواریم که بزودی دولت بریتانیا و آمریکا تمامی اسناد مربوط به 28 مرداد را منتشر کنند تا در این مورد اطلاعات بیشتری در دست باشد.

امام خمینی و آیت الله کاشانی در مراسم چهلم مرحوم آیت الله خوانساری در قم، مهر ماه سال ۱۳۳۱

About these ads

[ بدون نام ] شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 03:18 ب.ظ

سلام. از فرط تهی دستی در پاسخ به این تحقیقات تاریخی جدید، کارشون به اونجا کشیده که اسکناسهای پونصد تومنی چاپ کردن که پشتش نقاشی ظروف سفالی منسوب به قرن هشتم هجری دیده میشه!!!!!!!

ناصرخان، دست مریزاد و خدا خیر دو جهان به شما بده. ما عمیقاً مدیون شما هستیم. خداوند متعال از طریق شما ماها رو بیدار کرد.

علی قدیمی شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 10:02 ب.ظ

آقای عباس .یک وبلاگ باز کنید لینک عکسها یا خودشان را بگذارید و به ما لینک وبلاگ بدهید . آخه یه مجموعه جالب خواهی داشت و مجموعه زیبا . چرا اینکار را نمیکنید .ممنون

××× یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 12:31 ق.ظ

خسته نباشید استاد
عالی بود

h یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 03:04 ق.ظ

ادرس زیر یک فیلتر شکن مجانی چینیه امیدوارم از جنس های توی بازارشون بهتر باشه.
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/19a0fd217b5235151.rar

h یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 03:44 ق.ظ

این ادرس نسخه جدید فیلتر شکن free gate هستش لینک های abbas رو هم باز میکرد.
http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=bff6167d8f6dce3bd9f52f91a8599c07

سال نوی یهودی یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 10:09 ق.ظ

آقای روحانی و آقای ظریف در پیامی آغاز سال جدید یهودی را به پیروان آن تبریک گفتند!

http://www.alquds.co.uk/?p=81909#comment-124823

abbas یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 12:12 ب.ظ

http://politicalvelcraft.org/2013/08/28/hungary-orders-rothschilds-imf-to-vacate-the-country-now-issuing-debt-free-money/
استاد سلام۰استاد مثل اینکه کشورهای دنیا یکی بعد از دیگری در حال بیدار شدنند

هنوز زود است. اجازه دهید دنیای روشن فکری آشنا با فرامین یهود اندک اندک وارد میدان شود.

علی یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 12:45 ب.ظ

آقای پورپیرار ناممحقق ترک زکی ولیدی طوغان است که به اشتباه طوفان نوشته شده است.

[ بدون نام ] یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 01:56 ب.ظ

سلام استاد. لینک جالبی است. نظرتون درباره اش چیست؟
http://namehnews.ir/News/Item/65809/2/65809.html

متاسفانه نتوانستم باز کنم.

خادم الیمانی(ع) یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 04:57 ب.ظ

جوابی به نظریه سلمان فارسی

http://www.askdin.com/thread30185.html#post389968

khalil یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 05:27 ب.ظ

http://www.tabnak.ir/fa/news/301924/%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

khalil یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 05:30 ب.ظ

استاد این لینک زیاد خارج از موضوع نیست:
http://www.jamnews.ir/detail/News/109667

khalil یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 05:42 ب.ظ

در تصاویر انتهایی لینک زیر ناصرالین شاه را با قیافه ای دیگر می بینیم
http://irirantourism.blogfa.com/post/43

توحید یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 07:31 ب.ظ

سلام استاد

مثل همیشه مطلب تان مستدل و محکم بود و ردخور نداشت. فکر می کنم بزرگان روحانیت باید مدیون شما باشند که تاریخچه واقعی آنها را که خود نیز نمی دانند برایشان سلام استاد

مثل همیشه مطلب تان مستدل و محکم بود و ردخور نداشت. فکر می کنم بزرگان روحانیت باید مدیون شما باشند که تاریخچه واقعی آنها را که خود نیز نمی دانند بیان می کنید و بر خلاف مصلحت اندیشی های دایره المعارف اسلامی پرده از حقیقت نام و لقب اهانت آمیز ؛ آخوند ؛ برداشتید. به هر حال مطالب شما بر خلاف مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی یهودیان به دنبال ؛حقیقت؛ است.

همچنین شجاعت سترگ شما در برابر دروغ گویان یهود که در تمام جهان مشغول خونریزی و سلاخی هستند ناب و قرآنی و قابل ستایش هست.

دست بوس زحماتتان هستم.

اسماعیل رجبی یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 07:59 ب.ظ

جناب آقای پورپیرار
با سلام .
احتراما چندی پیش کتاب " در باره مسأله یهود " به قلم کارل مارکس ، نوشته شده در سال 1843 ( حدود 170 سال قبل ) را مطالعه نمودم . ( کتاب علیرغم حجم اندکش ) دارای دو مترجم و سه ویراستار است و منطقا در برگردان به زبان فارسی نباید مشکلی داشته باشد . اما متاسفانه در رابطه با محتوای کتاب و مسأله یهودیان جامعه اروپا در آن زمان و نظرگاه کارل مارکس در رابطه با آن ، جز مشتی مفاهیم گنگ چیزی دستگیرم نشد .
خواهشمندم در صورت صلاحدید کلیدی جهت فهم این کتاب در اختیار اینجانب قرار دهید .
سپاسگزارم .
سلامت باشید .

به زبان اصلی یعنی آلمانی بخوانید.

[ بدون نام ] یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 11:21 ب.ظ

جنایات یهود در ایجاد بیماری و مسمومیت‌های جمعی

http://zohur.net/%D8%AC%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%B3%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C%D8%AA.htm

نیسی دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 02:03 ق.ظ

سلام علیکم

مطلب دقیق و موشکافانه ای است که مانند بسیاری از یادداشت های بنیان اندیشی مبنای تحقیق و کشف حقایق بسیاری باشد.

ممنون

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عقب نشینی های پی در پی امریکا در قضیه حمله به سوریه؛ مذاکرات پشت پرده امریکا و روسیه برای حل مسالمت آمیز قضیه سوریه

**** حکایت مشارکت دار و دسته اسدیه ! در اشغال عراق در سال 2003 . اکنون خودشان به همان بلا دچار شده اند ****

" فرار فرمانده سابق نیروهای ارتش سوریه در جنگ آمریکا علیه عراق در سال 2003 به استانبول که مدتی نیز به سمت وزیر دفاع منصوب شده بود. "

" ان المفاوضات السریة انتقلت الى کوالیس قمة العشرین فی سان بطرسبرغ، ورجحت ان تکون المفاوضات تأثرت بالاجواء المشحونة بین الرئیس الروسی فلادیمیر بوتین ونظیره الامریکی.
وتحدث المسؤول فی المعارضة السوریة، الذی فضل عدم الافصاح عن اسمه، ان المفاوضات لحل سلمی تدور حول ثلاث قضایا اساسیة، الاولى هی تشکیل لجنة تضم مسؤولین عسکریین من النظام والمعارضة تبحث اعادة هیکلة الجهاز الامنی والعسکری.

الشخصیة العلویة التی تحظى باحترام العلویین والضباط الکبار منهم خصوصا وقبول النظام وعدم رفض المعارضة، دور هام فی المفاوضات والمرحلة الانتقالیة.
ویذکر ان علی حبیب قبل تولّیه منصبه وزیراً للدفاع کان قائداً للفرقة السابعة من الجیش السوری خلال فترة انتشارها فی لبنان ثم عودتها الى مواقع انتشارها الجبهة السوریة، والأهم من ذلک أنه کان قائد القوات السوریة المتموضعة فی السعودیة والتی شارکت قوات التحالف التی ترأستها امریکا وبریطانیا وهاجمت العراق فی حرب الخلیج الثانیة عام 2003. "

http://www.alquds.co.uk/?p=81919

نیسی دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 05:00 ق.ظ

سلام علیکم

امشب شبکه " المیادین " لبنان ، قسمت دوم مستند جسورانه و کم نظیر " مدارس العنف " را پخش کرد که به طور کامل مبنای استراتژی های آینده یهود برای منطقه خاورمیانه را از زبان متفکران یهود تشریح گردید.

در این مستند دشمنان اصلی اسراییل مصر و سوریه و ایران معرفی می شوند که معلومات جالبی در این باره ارائه می شود.

در این مستند به تفاصیل تدریس تلمود و همچنین نقش خاخام در تربیت نیروهای نظامی یهود تشریح می شود و چگونگی تربیت کودکان یهود بر مبنای قتل اعراب و مسلمین با استناد به تعالیم تورات و تلمود و ... به تفصیل تشریح می شود.

ضمنا تصاویر بسیار نادر و نادیده ای از مراسم و مناسک یهود و نحوه تدریس در مدارس یهودی نمایش داده می شود

از لینک ذیل و با استفاده از برنامه

Internet Download Manager و یا برنامه های مشابه می توان هر دو قسمت این مستند را دانلود کرد.


http://www.almayadeen.net/ar/Programs/Episode/HcKVJTy,b0e7K6IzAVJ2Hw/1/2013-09-08-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%86%D9%81

abbas دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 09:32 ق.ظ

http://www.evilbible.com/Murder.htm

aydın سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 12:30 ق.ظ http://biryol-az.blogsky.com

با سلام

استاد یک موضوع جالبی را در کتابی جدید دیده ام . خواستم این یادداشت را شما هم بخوانید. منظورم بیشتر قسمت انتهایی این یادداشت است و حک کتیبه ای جعلی بر روی قطعه باستانی یافت شده در حسنلوی آذربایجان .

http://biryol-az.blogsky.com/1392/06/19/post-71/

با تشکر

جالب بود. این که سراپای دکان باستان شناسی جهان آلوده به مهملات یهود ساخته است اندک اندک برای اهل فن ملموس می شود.

abbas سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 09:34 ق.ظ

استاد مهدی مهدی سلام۰ این مقاله را بخوانید جالب است ممنون

http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=history-of-zero

حقجو سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 01:26 ب.ظ

با سلام
استاد گرامی نوشته های شما را بسیار دوست دارم و همیشه با اشتیاق میخوانم و منتظر مباحث آینده هستم
استاد آقای احمد سوسه که خود یهودی عراقی بود وبعدا مسلمان شده کتاب بسیار جالبی نوشته که شامل آخرین کشفیات باستان شناسی است اسم کتاب (الیهود والعرب )است او معتقد است که حضرت ابراهیم هیچ گونه قرابتی بایهود ندارد و اصلا ایشان هفتصد سال قبل از حضرت موسی است که او را بانی دین یهود میدانند ودوم اینکه حضرت موسی خود سردار جنگی بود که بعد از شکست اخناتون از مخالفان به اورشلیم که نام آرامی است هجوم آورده وساکن انجا شد و خود توست ذولنون (به اعتراف تورات)در بالای کوه به قتل رسید و یهود تمام بزرگان را به خود منسوب میکنند در ضمن خدای ابراهیم و فرزندانش اییل بود که اسماعیل و جبراییل از ان گرفته میشود و خدای یگانه است در صورتی که یهوه خدای خاص است

اما قرآن عظیم نشانه های دیگری ارائه می دهد.

سید مرتضی عرب زاده سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 02:39 ب.ظ

سلام
آقای آیدین تبریزلی وبلاگ واقعا پرباری دارین
انشاالله موفق و موید باشین

مهدی - مهدی سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 03:09 ب.ظ

آقای abbas،

سلام، تشکر می کنم. همان قصه هایی است که همه جا بدون هیچ تغییری تکرار می شود. انشاء الله در چند یادداشت آتی تاریخ علم، ضربه ای ترمیم ناپذیر به نظریه رایج وارد خواهد شد. آنموقع همه باید از نو دنبال صفر بگردند.

با احترام
مهدی

ﺣﻤﯿﺪ سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 04:22 ب.ظ

ﺁﺭﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺒﺮﯼ ﺑﻬ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻋﺎﻟﯽ ﻣﻨﺼﺐ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻬ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺁﺧﻮﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺭﺧﻮﻥ ﻋﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ؟

این یک تشخیص فرضی و ثانوی است حال آن که در مورد آخوند با معنای مستقیم مواجهیم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 09:29 ب.ظ

محمدی تصریح کرد: بهانه آنها این بود که تکریم و تعظیم امامزادگان شرک است، در حالی که در آیه 248 سوره بقره می‌فرماید: وقتی خدا ملک و نبوت تالوت را اعلام می‌کند که در مقابل، عده‌ای مخالفت می‌کنند و سوال می‌کنند که او چه امتیاز و اچه نشانه‌ای دارد، خداوند می‌فرماید نشانه تالوت تابوتی است که یادگار آل موسی و هارون است و در آن تابوت برای شما سکینه و آرامش است. حال اگر یک نشانی از آل موسی و هارون موجب سکینه و آرامش می‌شود، یادگار محمد و آل محمد (علیهم السلام) قطعا مایه آرامش و سکینه هستند.
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/137753

همین قدر بدانید که خداوند در قرآن برای پیامبر آل قرار نداده و. ترکیب آل محمد یک تالیف فرقوی و غیر قرانی است.

عرفان سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 11:45 ب.ظ

دوست عزیز جناب نیسی
ایران و اسرائیل دو تیغه ی یک قیچی برای تکه تکه کردن جهان اسلام هستند. هر یک بدون دیگری توجیه وجودی خود را از دست می دهند. یهود مدتهاست به این نتیجه رسیده است که برای بقاء تزهای خود آنتی تز را هم خود ارائه دهد تا از خلق دشمنان واقعی جلوگیری کند.
بقول استاد هیچ صدایی تا بدون امکانات یهود قدرت بلند شدن ندارد از جمله همین شبکه ی المیادین. اینها و امثال «شکارچی شنبه» ها شاسی اطمینان یهودند نه مستندهای متهورانه
بعد از جنگهای اعراب و اسرائیل تنها کسی از سران باقی ماند همین حافظ اسد سوریه بود. حال پیدا کنید پرتقال فروش را. پس از مرگ او هم ازمیان فرزندانش این آخری جانشین او شد.

فواد کوردستانی چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 01:48 ق.ظ

با عرض سلام خدمت جناب پورپیرار عزیز
دو سوال دارم
1-با توجه به آیات اوایل سوره ی اسرا در مورد بنی اسراییل،آن دو مورد فساد را باتوجه به تحقیقاتتان در چه می بینید
2-در جایی گفته بودید در میان کتاب های 12قرن سکوت فقط موضوع اشکانیان بسته شده است یعنی مباحث دیگر هنوز بازند، ایا کتاب های جدیدی منتشر کرده اید؟ یا در مطالب سایت (وبلاگ) قرار دارند لطفا راهنمایی فرمایید
باسپاس فراوان

به قزینه آیات 4 و 5 شاید بتوان یکی از فسادها را ماجرای پوریم شناخت. بله مدخل هخامنشیان و ساسانیان هنوز باز است که به شرط فرصت عمر و توفیق الهی پس از پایان کتاب چهارم تدارک خواهم دید.

abbas چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 04:56 ق.ظ

استاد سلام۰استاد رومیان هلنستی در چه قرنی ترکیه را ترک کردند؟ ممنون

از زمان معروف به رنسانس.

علی رضا چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 08:01 ق.ظ

با عرض سلام و تشکر از روشنگریهای استاد عزیز

استاد خوب متوجه نشدم در مطلبی که از دهخدا ذکر کردید بیان میکند که اگر همزه مفتوحه در ابتدای کلمه قرار بگیرد مفهوم سلب و نفی به آن میدهد حال در مورد آخوند این همزه مفتوحه نیست لطفا بیشتر توضیح بدهید. ممنون

حرف آ همیشه مفتوحه است.

abbas چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 10:08 ق.ظ

http://www.iranjewish.com/Essay/Essay119_27_7.htm

بوته دروغ شکوفه می دهد.

abbas چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 10:16 ق.ظ

http://www.7dorim.com/cultures/Faisihood.asp

تلاشی جگر خراش برای پنهان نگهداشتن این حقیقت واضح که زبان فارسی شاخه ای از یدیش یهودیان است.

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 12:28 ب.ظ

سلام.
وزیر ارشاد: ممیزی قبل از چاپ حذف نمی‌شود
البته ما می‌خواستیم ممیزی قبل از چاپ را حذف کنیم که پس از بررسی دیدگاه‌ها و نظرات ناشران و صاحب‌نظران، روشن شد که نمی‌توانیم ممیزی قبل از چاپ را حذف کنیم .
این هم از ادعا های وزیر ارشاد که به گل نشست.

aydın چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 01:53 ب.ظ http://biryol-az.blogsky.com

با سلام

جناب سید مرتضی عرب زاده ، تعارف می کنید . همه این کارها در مقابل زحماتی که استاد عزیزمان در این سالها کشیده اند چیز به خصوصی نیست . از شما تشکر می کنم .

استاد مقاومت اسلامی بلاخره کار خود را کرد. دشمن دیگر شیپور جنگ جدید را به صدا در نمی آورد. این عقب نشینی دشمن یک پیروزی بزرگ برای ماست . به همه تبریک می گویم . البته فتنه جدیدی در راه است که مرکزیت آن به احتمال قوی بستگی به شخص اوباما دارد .

ممنون

*** چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 08:46 ب.ظ

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=167431

سر تا پا فانتزی است. مثلا طبری سال 25 از ایران رفت و بعد از انقلاب برگشت. هیچ وقت هم مارکسیسم در هیچ کجا درس نداد چون قد این حرف ها نبود. و سایر قضایا...

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 08:48 ب.ظ

جزئیات دیدار ظریف با صدام + عکس
http://www.afkarnews.ir/vdchxiniq23n-vd.tft2.html

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد