حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه 44


کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه 44

بخشیدن عتوان معاصر به تاریخ سرزمین و مردمی که اساسا در 200 سال اخیر به تدریج و از مسیر مهاجرت، به رپرتوار نام های جغرافیایی و تاریخی این منطقه وارد شده و بیش از 22 قرن بر اثر قتل عام پوریم تجمع و تمدن به خود ندیده و جز تاریخ معاصر ندارد، به شوخی شبیه تر است. با این همه بررسی های دراز مدت در موضوع قاجار و رجوع به عکس ها و یادداشت ها و کتبی که جز برای سردرگمی تدارک نشده، چندان آلوده به جعلیات و فرم بندی های ناقص و ناشیانه است که اینک با اطمینان و یقینی آرامش بخش می توان اعلام کرد که تقریبا هیچ یک از تصاویر سیاسی منتسب به دوران قجرها سلامت لازم را ندارد و بسیاری از نام گذاری ها بر اشخاص و مناصب شان قابل اثبات و حتی پی گیری نیست. چنین است که اینک در یادداشت های نهایی در باب تحولات تاریخ یک و نیم قرن اخیر ایران و گذر از ناباوری ها، باز هم نمایش پایه های سست و نا به سامان و مجعولات همه جانبه در زیر بنای مخروبه قجرها را مستقیم ترین روش کاربردی برای جلب نظر خردمندان و حقیقت طلبان می دانم. وجه روشن و سعی این ترسیم و تطبیق ها در جهتی است که معلوم کند تمام حواشی بنای زینت شده قاجاری و به ویژه دوران دراز مدت حضور به اصطلاح قبله عالم را، چندان با رنگ و روغن دروغ های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آمیخته اند که از میان آن ها قبول کرونولوژی سلسله و ضمائم حادثی آن و از جمله ترور ناصرالدین شاه، در مضان و مورد تردید محکم است. مورخ یادآوری می کند که اگر از زمان ظهور حوزه علمیه قم، استفاده از یونیفورم عمامه و عبا در انحصار روحانیت قرار می گیرد و تاجران و دیگر حرف جامعه، همزمان استفاده از این پوشش را ترک می کنند، پس در پشت پرده، مدیریت واحد قدرتمندی کارها را می گرداند که تصمیمات و تولیدات اش قابل قبول و لازم الاجرا است. حتی اگر تدارک تصویری از قماش زیر باشد.
به مکان و سمت و سوی ساعد و پنجه علامت خورده در این عکس توجه کنید که از عقل سلیم و ترتیبات طبیعی در مقیاس کهکشانی به دور است. حقیقت این که تاریخ ایران نویسان هنگام سفارش ساخت این گونه تصاویر کم ترین باوری به قدرت تشخیص بینندگان آن ها نداشته اند.
سازندگان تصاویر مجعول، برای ارجاع به مهاجرانی از راه رسیده و بی اعتنا به حواشی، که جز دغدغه خوراک و اسکان ندارند، با دست های باز، بی مانع و رادع و آسوده خیال از رسیدگی های زبان و قلم های سخت گیر، با نمونه های بالا برای تاریخ معاصر چهره تراشیده اند. صورتک هایی که در اتلیه زیر زمینی ناصرالدین شاه متولد می شوند و جست و جوی تاریخی آن ها به هیچ نحو قابل تعقیب نیست. چنان که چهره سمت راست بالا در فضایی نظیر آن چه معمولا برای عکاسی از شاه قجر آماده می کردند، چنین معرفی می شود: «یوسف خان رییس جوان ایل و همچنین رییس ایل بختیاری»! و شاید هم دقایقی بعد با رخسار صندلی نشین دیگری، باز هم دقیقا در همان محل آشنا می شویم که او هم صاحب چنین منصب و عنوانی است: «نجف قلی خان بختیاری ریش سفید و رییس ایل بختیاری». آیا چنین نشانه هایی از سردرگمی و ناگزیری باند جاعلین اسناد برای دوران قجرها حکایت نمی کند؟
حالا از طریق عکس فوق با شاه کار دیگری در فن جعل مواجهیم که ناصرالدین شاه را نشسته روی دو صندلی در همان مکان معهود نشان می دهد که یک زاویه درست ندارد، چنان که نظر به فرم و شیوه جایگزینی باسن و نیز توجه به کف سازی مملو از نخاله های ساختمانی سریش کاری عکس را محرز می کند.

در میان صاحب منصبان و نام داران جهان تنها ناصرالدین شاه ساخت آتلیه یهودیان در زیر زمین کنیسه هاست که با چنین دک و پوزی مقابل دوربین می نشیند در واقع این نمای اصلی آن اجیر شده ای است که در تولید تعدادی از نمایه های ناصر الدین شاهی سهیم بوده است.



شاید ورود کلاه های پوست بره در مجموعه قاجاری به تر بتواند شرح جامعه قلابی آن عهد را برملا و خط فاصل و علامت میان هزار فامیل و مردم هیچ کاره زمان قجرها را معلوم کند. اگر این کلاه ها چنان که در تمام عکس های قجری فقط بر سر اعیان و هزار فامیل کشیده اند را ملاک بگیریم پس تکیه گاه دیگری یافته ایم که مدعی شویم و معلوم کنیم آن گروه قاجار نامیده شده با کلاه و ظاهر و سر و وضعی تازه ساز، بدون اقتباس اندک میراثی از نمای ظاهری پیشینیان، در هیچ مقداری بومی این سرزمین نبوده اند.  


و این هم تابلوی آشنای انبوه کلاه نمد به سران که برای بلع بوی کباب، گرد منقل جگر فروش دوره گرد جمع شده اند. آیا این ماندگان در فقری غیر قابل توصیف را چه گونه به هخامنشیان متصل کنیم که همگی با حسرت به منقل حامل غذا چشم دوخته اند و این هنوز شمای کسانی است که بیش و کم صاحب سکه ای دراندازه خرید یک سیخ جگرند تصاویر دیگری را در چنته کامپیوتر جمع کرده ام که می توان گواه گرفت که بی هویت و پناه و هیچ زادگانی رانده شده از تاریخ و مسقط الراس خویش اند. (ادامه دارد)

نظرات 137 + ارسال نظر
منصور پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت 06:14 ب.ظ

سلام بی پایان بر استاد گرامی
بسیار زیبا و گویا بود. آنچه که خود لمس کرده ایم و با گوش خود از پدران خود شنیده ایم همین است. آنانی که اندکی بیش از ۱۰۰ سال پیش وارد این سرزمین شدند و جز آب و خاک و چوب درختان دم دست چیزی برای خانه ساختن نداشتند. حتی کشاورزی و دامداری چندانی هم نداشتند. نه دین و مذهبی و نه خاطره ای از عقبه ی خود.
اما همه ی آنها در یک چیز متفق القول بودند و آن اینکه ما مهاجریم. وقتی مردم سراسر سرزمینی مهاجرند پس چه علاقه و خاطره ای از گذشته خود می توانند داشته باشند. مسخره تر از این چه می تواند باشد که فرزندان قومی تاریخ قوم را برای پدران خود نقل کنند! پدرانی که جز افسانه هایی گنگ و متفاوت و متعارض با یکدیگر چیزی برای نقل گذشته ی خود نداشتند. وقتی که زمین خالی از عارضه ای خاطره انگیز باشد چه چیز می تواند یادآور خاطره ای باشد؟ در چنین خلائی است که هر قومی بدنبال ساخت پیشینه ای برای خود است و یهود حاضر برای ارائه ی هر گونه خدمات می باشد!
استاد مجددا متشکر از رنجی که در این راه می برید.
در ضمن عکس سوم و چهارم هم باز نمی شوند

عمده ترین بخش این مباحثات اثبات آغاز حضور روخانیت در کسوت کنونی از سال 1300 هحری شمسی یعنی شروع فعالیت حوزه علمیه قم است.

دومینو پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت 07:25 ب.ظ

سلام بر یگانه استاد عالم تواریخ.
ضمن تشکر از مقاله اخیر میخواستم بدانم معمای تغییر لباس کارگزان اصناف مختلف بازار قابل حل است یا خیر؟مضافا" که هنوز ابهامات تشکیل حوزه علمیه مرتفع نگردیده که موضوع جدید مطرح شد.
استاد گرامی آیا این شیوه جهت به چالش کشیدن اذهان است یا موضوع چیز دیگریست؟!

غرض سنجش میزان صبوری دوستان و دشمنان است.

Aydın پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت 11:11 ب.ظ http://biryol-az.blogsky.com

با سلام

«حقیقت این که تاریخ ایران نویسان هنگام سفارش ساخت این گونه تصاویر کم ترین باوری به قدرت تشخیص بینندگان آن ها نداشته اند.»

آن تصویر همان دست بسته یهود است !

وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاء إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ﴿64﴾ مائده

و یهود گفتند دست‏خدا بسته است دستهاى خودشان بسته باد و به آنچه گفتند از رحمت‏ خدا دور شوند بلکه هر دو دست او گشاده است هر گونه بخواهد مى‏بخشد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده بر طغیان و کفر بسیارى از ایشان خواهد افزود و تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم هر بار که آتشى براى پیکار برافروختند خدا آن را خاموش ساخت و در زمین براى فساد
مى‏کوشند و خدا مفسدان را دوست نمى‏دارد (64)

از دوستان آیا کسی توانسته است مستند «جستجو گران پارسه» را ببیند ؟ ظاهرا یک هفته پیش در شبکه یک نمایش داده شده و باز مطالبی مطرح شده که نشان از بالا بودن پرچم بنیان اندیشی می باشد .

اگر کسی سراغی از آن دارد یا لینکی از آن مستند در اختیار داشته باشد در اینجا درج کند . من که در اینترنت گشتم و چیزی نیافتم .

استاد آیا کلاه های پوست بره قجری موجود در تصاویر با کلاه های قرمز آناتولی و برخی کشورهای غربی عربی در ارتباط هستند ؟ از لحاظ شکل استوانه ای که خیلی شبیه به هم هستند !

با تشکر

این کلاه ها هماننند دیگر نشانه های ظاهری در پوشش، مثلا عمامه و عبا و نعلین و بعذها کت و شلوار و کراوات علامت تعلق به گروه معینی تجاری و یا عقیدتی است.

عابدی پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت 11:24 ب.ظ

با سلام

خواهر گرامی ام، فریبا خانم، ازدواج تان با آقای اترش را از صمیم قلب ام تبریک عرض می کنم، امیدوارم سال های سال در کنار هم با سعادت و آرامش زندگی کنید.

ارادتمند، عابدی.

سعید جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:46 ق.ظ

استاد از تمام قرائن و شواهد بر می آید که ریاست جمهور بعدی آقای دکتر سعید جلیلی است. اگر تردید دارید، با هم به تماشای انتخاب ایشان می نشینیم.

سعید جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:53 ق.ظ

ضمنا این یادداشت فوق العاده است. کم کم باید با تاریخ قاجارها هم خداحافظی کنیم و ببینیم چرا برای این هیچ زادگان بی پناه مشروطه و رضا شاه علم می کنند.

abbas جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 07:40 ق.ظ

http://zabihmohammadi.blogfa.com/post/21

دومینو جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 12:26 ب.ظ

باسلام خدمت استاد و دوستان بنیان اندیش.
چندی پیش استاد در پاسخ به کامنتی فرمودند مردمی با شاخصه چشم رنگی و موی بور از نژاد اولیه بنی اسراییل خارج شده از مصر نیستند.آیا این به معنای نفوذ و آنوسی شدن بنی اسراییل و یهودیان امروز در سرزمین اشغالی فلسطین اجیر شدگانی مانند متجاوزین موسوم به هخامشیانند؟

قابل بررسی است. مثلا یهودیان افریقایی و سیاه پوست ساکن اسراییل از وجود تبعیض نژادی بسیار معذب و معترض اند.

*** جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 07:08 ب.ظ

سلام بر استاد بزرگ.
ب
بسیار زیبا و پر مغز بود. پاینده باشید
تا کنون چندین بار از کلمه هزار فامیل استفاده کرده اید
امیدوارم زمانی مناسب یادداشتی مبسوط از هزار فامیل شاهد باشیم از شما.

[ بدون نام ] جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 07:10 ب.ظ

سلام
استاد خواهشا به قم حواله ندهید.
مهم است که بدانیم آیا اعمال عبادی مسلمانان آنچنان که امروز در جریان است درست می باشد!
لطفا مقالات اسلام و شمشیر خود را هر چند با فواصل زمانی طولانی هم که شده مابین مقالات ایران شناسی تان بگنجانید تا دید درست نسبت به مسائل اختلافی مسلمانان ایجاد شود. مثلا معنای صلوه و زمان های آن.
ممنون

گزاردن نماز با عینیت و فورم امروز ادای یک سنت است و نیازی به این سرگردانی ها ندارد مانند ختنه که تکلیف قرآنی ندارد و بر سبیل سنت انجام می شود. سئوال شما در این باب مثل این است که دلاک هنگام ختنه از اطرافیان بپرسد چه مقدار ببرم؟ چرا که مقیاس امر شده ندارد! گمانم به تر همان سفر به قم بود. فراموش نکنید که خداوند در قرآن مقتدر چندان بر ذکر دائم خداوند در شب و روز تکلیف می کند که اگر در جای 17 رکعت 170 رکعت هم بخوانید کافی نباشد.

رضا جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 07:32 ب.ظ

استاد در مقاله کتاب چهارم مقدمه 42 در همان ابتدا از ژنرال سرپرسی سایکس مطلبی اورده اید که بعد در توضیح اورده اید که مردم ایران از تحمیل مذهب شیعه متنفر بودند و به خواست و امر نادر شاه بوده است. و شما در این مقاله جدید فرمودید که مردمان کنونی ایران از 200سال پیش امده اند، و از طرفی شما از نادر شاه صحبت می کنید. و اگر نادرشاه وجود دارد ، در این صورت از 200سال فراتر می رود که؟حدود ۴۰۰سال می شود.
و مطلب اخر اینکه الان در حدود یک میلیارد و نیم جمعیت مسلمان، تقریباً حدود یک میلیارد و 300میلیون نفر در وضو پای خود را می شویند. و من نظراتشان را خواندم می گویند که در ایه 6سوره مائده أرجل به نصب آمده که عطف بر أیدی است نه عطف بر رئوس و اینکه عطف با فاصله هم در زبان عربی متداول است ،مانند: "إن الله برئ من المشرکین ورسوله" که رسول در این آیه عطف بر محل "إن الله" است نه بر مشرکین.
استاد پورپیرار در پاسخ به ایشان عرض نمودم که عطف با فاصله در زبان عربی متداول است ، اما مشکل در این آیه6سوره مائده عطف با فاصله نیست ؛ مشکل عطف کردن کلمه ای در پایان یک جمله ، به کلمه ای در وسط جمله قبل از آن است :
جمله اول :( فاغسلوا وجوهکم وایدکم الی المرافق )جمله دوم (وامسحوا برئوسکم..) که طبق ادعای انها کلمه وأرجلکم بعد ازتمام شدن جمله دوم عطف به ایدیکم در وسط جمله اول است . اما در شاهدی که از آیات قرآن ذکر کرده است ، تنها عطف با فاصله در یک جمله را تصحیح می کند.
اما اشکال اصلی ،مشکلی است که حتی در کلام انسان های معمول نیز دیده نمی شود ،‌چه برسددر قرآن که فصیح ترین لغت عرب است !!! برای واضح تر شدن ، ترجمه فارسی را می نویسیم :
ترجمه فارسی چنین می شود :
(بشویید صورت ها و دست هایتان را تا آرنج) جمله دوم (و مسح بکشید سرهایتان را و پاهایتان را تا مچ)که انهایی که پا را می شویند ادعا می کنند (و پاهایتان)که در پایان جمله دوم است ،‌عطف به دست هایتان در میان جمله اول است. و اگر ارجل عطف بر ایدی و حکم پا همانند حکم دست می بود، می بایست همان جا ذکر می شد که ( و اغسلوا ایدیکم الی مرافق و ارجلکم الی الکعبین) و بین معطوف و معطوف علیه جمله( و امسحوا..) فاصله نمی افتاد. و از طرفی منصوب بودن ارجل نیز واضح است و ان اینکه آن عطف بر محل است ؛ محل (برئوسکم) که جار و مجرور است ، نصب است ، و ارجل به محل برئوس عطف شده است . (حرف باء در برئوس حرف جر است و معنی آن بعضیه ، یعنی مقداری از سر را مسح بکشید – ونه کل آن را- و ارجل عطف به کل حرف جر و مجرور آن شده است که در محل نصب است) یعنی مقداری از سر را مسح بکشید ، و پا را تا مچ بشویید.
و با ارسال این جواب استدلال کردند که ظاهر ایه مسح پا را برداشت می شود، ولی پیامبر و اصحاب پا را می شستند و به روایتی از خلیفه سوم عثمان اسشتهاد می کنند.
استاد شما را به قران کریم قسمتان می دهم که کدام برداشت درست است، شستن پا یا مسح نمودن پا؟
ایا شما نیز پا را در وضو می شویید؟

مطلب مجعول سرپرسی سایکس و بودن خود او من باب نقل است نه تایید. با این قید که اگر نقل و شخص او را بپذیریم پس تشیع به مردم ایران تحمیل شده است. در باب وضو نیز برداشت شیعه به نص آیه نزدیک تر است که قبلا به تفصیل علت آن را نوشته بودم. اصولا تفسیرهای گرامری بر آیات قرآن مدرسوی است و چندان اعتباری ندارد. مانند این که در جمله فاغسلوا وجوهکم وایدکم الی المرافق بپرسند مرفق وجوه کجا است و الی المرافق یعنی دست ها را معکوس بشوییم. از نوک انگشتان تا مرفق ساعد. در نهایت آیه به مسح پا و سر امر می کند با این توجه که اگر با نیت وضو به داخل رودخانه هم بپرید وضو صحیح است.

[ بدون نام ] جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 08:18 ب.ظ

سلام و ممنون از این یادداشت بی نظیر
می خواستم بفرمایید عکس رییس ایل بختیاری را از کدام کتاب برداشته اید؟
تاریخ عکس دوم ناصرالدینشاه را دهه 1270 قمری نوشته مگر نمیگویند در 1264 و 16 سالگی بر تخت نشسته پس چطور در یک دهه بعد چنین شمایلی یافته که کمتر از 45 سال نمی تواند داشته باشد!!

گمانم از کتاب سیصد تصویر تاریخی. از قبیل این گاف ها در قاجار صدها و هزاران است.

مسعود شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 12:08 ق.ظ

با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی.
چند وقتی است که دسترسی مناسبی به اینترنت نداشتم. امروز فرصتی دست داد تا بتوانم یادداشت های اخیر را بخوانم. استاد واقعا خسته نباشید. برایتان آرزوی سلامتی دارم... همواره پاینده باشید.

یه نفر شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 01:43 ق.ظ

با سلام خدمت استاد سوالی داشتم که شاید در اینجا مناسب نباشد :
بطور خلاصه چه فرقی بین یک سنی و یک وهابی هست ؟
یعنی یک سنی با یک وهابی چه فرقی دارد ؟

این سوال از آنجا برایم مهم است که رسانه های گروهی در ایران دائما از کلمه وهابی در جا های غیر مرتبط استفاده کرده و تقریبا آن را به یک فحش مذهبی تبدیل نموده اند .

سئوال تان را از مسئولین رسانه های گروهی بپرسید.

abbas شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 05:16 ق.ظ

http://matil.mihanblog.com/post/85

حرف تازه ای ندارند.

[ بدون نام ] شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 06:23 ق.ظ

http://www.gomaneh.com/?p=1241

کاش دو کلمه هم درباره مستندها می نوشتند!

مهدی - مهدی شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 11:08 ق.ظ

جناب رضا،

اگر آیه 194 اعراف را ببینید که می فرماید: "...عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ..."، "...بندگانی چون شمایند..." و مقایسه کنید با بندگانی که در خاک خوابیده اند و نه پایی دارند که با آن راه بروند، نه چشمی و نه گوشی که بشنود ولی امروز بسیاری به آنها دعا می کنند، خواهید دانست که با انتخاب یک آیه و جدا کردن آن از زمینه اصلی اش به نتیجه دلخواه نمی رسید. توجه می دهم که این کار و عوارض آن بسیار دلخراش است: "وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ" ﴿الأنعام: ٢١﴾

موارد دیگری هم که اشاره کرده اید مانند آیات 19 تا 26 سوره نجم نیز مصادره بمطلوب بدون دلیل است. جز تواریخی که یهودیان ساخته اند دلیلی وجود ندارد که لات، عزی و منات نام بت باشد.

یهودیان به قصد اینکه اتهام شرک را که اتهامی سنگین است از خود بزدایند با ساختن ذهنیتی دروغین از بستر تاریخی زمان نزول، سعی کرده اند انگشت این اتهام را از خود دور کنند.

با احترام
مهدی

abbas شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 11:32 ق.ظ

http://www.qajarstudies.org/IQSAEvents2page.html

عکس دوم قاعدتا طبیعی نبود. به هر حال ممنونم.

[ بدون نام ] شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 02:21 ب.ظ

http://zabihmohammadi.blogfa.com/post/21
در لینک ارسالی آقای عباس تصویر خیابان ولیعصر در حال ساخت گوشه دیگری از واقعیت هولناک را آشکار میسازد

مهران قدیم شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 04:00 ب.ظ

http://www.tabnak.ir/fa/news/319628/100%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%BE%D9%88%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

خیلی زود دست به کار شدند:
معرفی لباس ایرانیان 100 سال پیش. البته لباس روحانیت نیست :)

رضا شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 04:25 ب.ظ

سلام خدمت جناب مهدی
جناب مهدی، بتها، متناسب با جنس و نوع ساخت خود، اسامی خاصی داشتند؛ مانند انصاب: سنگهای صاف و بی‏شکل. اوثان: سنگهای تراشیده شده و منقوش. اصنام: بتهای ریخته شده از زر و سیم یا تراشیده شده از چوب. ( لطفاً به اسلام و شمشیر 51مراجعه کن که استاد پورپیرار ترجمه ایه 3سوره مائده اورده است و ملاحظه کنید که در ان (وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ ) را چه معنا نموده است؟).
از نظر تعداد و کثرت، بتهای شخصی و خانوادگی و قبیله‏ای به حدی بود که با شنیدن کلمه توحید و پرستش خدای یگانه تعجب می‏کردند که چگونه همه خدایان را وا نهند و جملگی یک خدا را عبادت کنند؛ ﴿أجعل الالهة إلهاً واحداً إنّ هذا لشی‏ء عجاب).
جناب مهدی از اینکه قرآن‏کریم در ایاتی می فرماید: مشرکان ملائکه را دختران خدا می‏دانستند، استفاده می شود که این بتها یعنی لات، عزی و منات نمادی از ملائکه بودند و چون فرشتگان را دختران خدا می‏دانستند از آنها با تأنیث یاد می‏کردند.(لطفاً ایات 18تا23سوره نجم را با هم بخوان نه اینکه فقط ایات18و 19 را بخوانی).
جناب مهدی،مطلبی که مورد ایه 194سوره اعراف اورده اید، اصلاً باورکردنی نیست؟در کجای قران امده است که مشرکین زمان پیامبر انسان مرده را پرستش کرده اند، ایه ای بیاورید؟ تا شما ان را با انسانهای در خاک مقایسه کنید.
مگرطبق ایه صریح قران گروهی از این مشرکین مکه جن را پرستش نمی کردند( یعبدون الجن اکثرهم بهم مومنون)؟ ایا جن های معبود مشرکین زنده بودند، یا مرده؟مگر خداوند در ایه179سوره اعراف در جن و انس نمی فرماید که ﴿لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها و لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها و لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها﴾ ، خب این جن های معبود کفار که زنده هم بودند و چشم و گوش هم داشتند ، ولی ایه 195در مورد چیز دیگری صحبت می کند و شما ایه را با بندگان در خاک مقایسه می کنید!!!!
هر موجودی بنده خداست از آن جهت که در پیشگاه فرمان الهی ذلیل است .قرآن کریم در آیات متعددی همه اشیای عالم را مسبح خدای سبحان می‏داند: ﴿وإن من شی‏ء إلا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم).

رضا شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 04:28 ب.ظ

سلام
استاد دانستن قواعد زبان عربی خیلی کمک به فهمیدن درست ایات قران می کند. بالاخره قران بر زبان عربی مبین نازل شده است و دارای قواعد و اصولی و بی در و پیکر نیست که از ان برداشتهای متفاوت شود. مثلاً در همین ایه6سوره مائده کلمه رئوس همراه(باء) است و نشانه تبعیض است و بر اساس ان مسح قسمتی از سر کفایت می کند. ولی واژه(وجوه) در (فاغسلوا وجوهکم ) بدون (باء) امده است، که همه صورت را باید در وضو بشوییم، چون با دقت در حکم تیمم که در انتهای ایه کلمه وجوه همراه (باء) امده است که برای تبعیض می باشد، پس در تیمم نیز مسح بعضی از صورت کافی می باشد:( فامسحوا بوجوهکم).
و باز با دقت در ایه قید (الی مرافق) که متعلق به (ایدیکم) و مبین غایت مغسول است، یعنی دستتان را تا ارنج بشویید؛ که متعلق فعل یعنی ایدی مقید است نه خود فعل؛ یعنی (الی المرافق) غایت مغسول است نه غسل. و دلیل هم این است که کلمه ایدیکم به الی المرافق نزدیک می باشد و همچنین درایه وضو از مغسول پرسیده اند نه غسل، زیرا غسل نزد مردم مشخص بود، ولی موضع شستن برایشان معلوم نبوده است. و شست و شوی دستها باید از بالا به پایین باشد، یا به عکس یا هر دو صورت جایز است از خود ایه استنباط نمی شود.
استاد با همه این، اگر اگر چنانچه ما این آیه را بر یک عربی که دور از محیط از محیط فقهی و اختلافات مسلمین هست عرضه کنیم، و از او سؤال کنیم که آیا خدای عالم چه حکمی از تو خواسته است؟ این عرب دور از هیاهوی فقهی می‌گوید: غسلتان و مسحتان. اصلا تردید نمی‌کند که فکر کند که آیا این آیه عاملش چی است، آیا ارجل عطف می‌شود به محل رؤوس یا به لفظ او و یا به اغسلو و... این کارها را یک عرب خالی الذهن تصور نمی‌کند.
حالا تکلیف اکثریت مسلمانان که پا را شسته چیست؟
استاد با فهمیدن قواعد زبان عربی می توان خیلی از شبهات مخالفان دین اسلام را به ایات قران استناد می کنند را جواب داد. در حال حاضر همین کسانی که به تعدد صراط های مستقیم هستند، به ایاتی از قران استناد می کنند که (صراط مستقیم) به صورت مطلق و نکره می باشد، مثل: (انک علی صراط مستقیم). که پلورالیستها معتقدند که ایه شریفه پیامبر اسلام را تنها بر گام گذاشتن او بر یک منهج و صراط مستقیم توصیف می کند و از چنین بر می اید که ما نه با یک صراط مستقیم خاص و معروف مانند ایین اسلام، بلکه با صراط های مستقیم و حقی مواجه هستیم. و دلیاشان نیز مطلق و نکره ذکر کردن صراط مستقیم و عدم ذکر ان با الف و لام معرفه و عهد است تا اختصاص ان به صراط مستقیم خاص و معلوم، یعنی شریعت حضرت محمد برداشت نمی شود. و با توجه به چنین ایاتی افراد معلوم الحالی مثل سروش می گویند که :( این نکته را باید به گوش جان شنید و تصویر و منظر را باید عوض کرد و به جای انکه جهان را واجد یک خط راست و صد خط کج و شکسته ببینیم، باید ان را مجموعه ای از خطوط راست دید که تقاطع ها و توازی ها و تطابق هایی با هم پیدا می کنند: بل حقیقت در حقیقت غرقه شد. و ایا اینکه قران پیامبران را بر صراطی مستقیم ( صراط مستقیم) یعنی یکی از راههای راست نه تنها صراط مستقیم(الصراط المستقیم) می داند، به همین معنا نیست؟( صراط های مستقیم ص27). استاد حالا اگر کسی اندکی با ایات دیگر قران و قواعد عربی اشنا باشد ، خیلی راحت می تواند جواب یاوه گویی های ایشان را بدهد. یا اگر کسی با فعل های منسلخ از زمان اشنا باشد ، دیگر تحت تاثیر شبهات کذایی بهائیت قرار نمی گیرد که به ایاتی مثل ایه 35سوره اعراف تمسک می کنند و می گویند که این ایه با فعل مضارع (یاتینکم) که به تحقق فعل در زمان حال و اینده دلالت می کند و از ظهور پیامبران بعدی در اینده خبر می دهد. در حالی فعل (یاتینکم ) منسلخ از زمان یعنی بر گذشته، حال و اینده دلالت ندارد، بلکه تحقق مطلق فعل سخن می گوید.

اندک اندک و با موادی که جمع می کنید می توان رساله ای با عنوان "جایگاه فلسفه در وضو" تدارک دید.

[ بدون نام ] شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 08:22 ب.ظ

مقاله ای در باب فراماسون در بی بی سی

*عرفان ثابتی، پژوهشگر جامعه شناسی دین در دانشگاه لنکستر است.

در باب خاستگاه، ماهیت و اهداف فراماسونری هیچ اجماعی وجود ندارد ولی می توان گفت فراماسونری یکی از کهن ترین انجمن های اخوت سکولار در جهان است که اعضایش به وجودی متعالی موسوم به معمار اعظم آفرینش عقیده دارند.

هر مرد بالغ نیکنامی فارغ از نژاد، دین و زبان می تواند به عضویت فراماسونری در آید مشروط به این که دلمشغول ارزش های اخلاقی جهانشمول باشد و در شعایر تمثیلی این انجمن شرکت جوید، شعایری متاثر از فرهنگ مصری-یهودی-مسیحی که حول داستان قتل هیرام ابیف، معمار معبد سلیمان شکل گرفته اند.

هر چند عضویت در لژهای فراماسونری منحصر به مردان است ولی تعداد اندکی از سازمان های فراماسونری مدرن، زنان را هم به عضویت می پذیرند.


گرچه فراماسون ها باید به خدا یا همان معمار اعظم آفرینش عقیده داشته باشند ولی فراماسونری نه دین است و نه جایگزینی برای دین بلکه انجمنی داوطلبانه مبتنی بر سه اصلِ اخوت، اعانت و صداقت است که از ابتدای پیدایش خود نقش اجتماعی فعالی داشته و به رغم مخالفت شدید بسیاری از رهبران ادیان، از جمله پاپ ها و مراجع تقلید، درهای خود را به روی پیروان ادیان گوناگون گشوده است.

هرچند پیشینۀ برخی از متون ماسونی به قرن چهاردهم میلادی می رسد و شواهدی مبنی بر تاسیس لژهای ماسونی در انگلستان و اسکاتلند در قرن شانزدهم میلادی وجود دارد ولی شکوفایی فراماسونری در قرن هجدهم میلادی رخ داد که یکی از علل آن رواج ایدۀ اخلاقیات جهانشمول در عصر روشنگری بود.

در نیمۀ نخست این قرن، چهار لژ موجود در لندن به هم پیوستند و لژ اعظم را تشکیل دادند که به هیئت حاکم فراماسونری انگلستان بدل شد.

در نیمۀ اول قرن هجدهم تعداد لژها در اکثر کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و هند به سرعت افزایش یافت و اولین اساسنامه های فراماسونری منتشر شد.

قرن هجدهم شاهد تغییر ترکیب اجتماعی اعضای لژها بود. در ابتدای این قرن، اکثر فراماسون ها تاجر و صنعتگر بودند و تنها اقلیتی از آنها را اشراف تشکیل می دادند، در حالی که در اواخر این قرن اکثریت اعضا از اشراف به شمار می رفتند.

ترکیب نژادی اعضا نیز به تدریج تغییر یافت. در قرن نوزدهم در پی تحکیم اصل جهان وطنیِ اخوت همگانی، سفیدپوستان اروپایی و آمریکایی اعضای جدیدی از جمله زرتشتیان و مسلمانان هندی و ایرانی را در میان خود پذیرفتند، لژهای مختلط نژادی بیش از پیش رواج یافتند و در بعضی کشورها لژهایی مختص اهالی بومی تاسیس شدند.

گسترش فراماسونری و ماهیت جهانشمول آن کلیسای کاتولیک را چنان نگران ساخت که در سال ۱۷۳۸ میلادی پاپ کلمان دوازدهم، فراماسونری را تکفیر کرد.

به رغم این دشمنی ها فراماسونری به رشد خود ادامه داد و بر تعداد لژهای اعظم افزوده شد. تنوع و تکثر به جایی رسید که تا سال میلادی ۱۸۱۵ بیش از دو هزار مسلک فراماسونری تاسیس شده بود که البته اکثر آنها دیری نپاییدند و بسیاری از آنها فقط روی کاغذ وجود داشتند ولی برخی از آنها دوام آوردند و رشد کردند.

در انگلستان، نظام سلطنت مشروطه تا اوایل قرن نوزدهم به فراماسونری ظنین بود ولی پس از اتحاد لژهای اعظم لندن و تشکیل لژ اعظم متحد، روابط حسنه ای با این لژ برقرار کرد و حتی این لژ به انتصاب استادان اعظمِ سلطنتی پرداخت.

اما در بسیاری از دیگر کشورها بخت یار فراماسون ها نبود و جنگ ها، آشوب های سیاسی و استقرار رژیم های غیر دموکراتیک به تضعیف یا نابودی لژهای فراماسونری انجامیدند زیرا فراماسون ها عامل بسیاری از مصائب اجتماعی به شمار رفته و قربانی شدند.

برای مثال می توان به پیدایش جنبش ضد ماسونی در آمریکای دهۀ ۱۸۲۰ اشاره کرد که فراماسون ها را به قتل عدۀ بسیاری متهم ساخت، اتهام بی اساسی که افول سی ساله فراماسونری در این کشور را در پی داشت؛ در آلمان، فراماسونری مقصرِ شکست این کشور در جنگ جهانی اول شمرده شد؛ و در بسیاری از کشورهای مسیحی و مسلمان به عنوان سازمانی ضد مسیحی و ضد اسلامی تکفیر شد.

اکثر این حملات ناشی از سوتفاهم درباره شعایر ماسونی، حسادت به موفقیت لژهای فراماسونری یا یهود ستیزی بوده است.

انتصاب به سه رتبۀ اصلی لژهای فراماسونری یعنی مبتدی، همکار و ماسونِ استاد نه تنها با فراگیری تعالیم اخلاقی بلکه با اجرای شعایر تشرّفی پیوند یافته که مبتنی بر داستان بنای معبد سلیمان است.

افزون بر این، رتبه های دیگری هم با القاب وعناوینی پرطمطراق وجود دارد که نیل به هریک از آنها با آیین های رنگارنگی همراه است که هدفی جز فهم بهتر تعالیم فراماسونری ندارد.

فراماسونری در ابتدا انجمنی سرّی بود ولی امروز چنین نیست و فقط بعضی از شعایر آن در خفا انجام می شود که این امر ریشه در سنت رازورزانۀ غربی دارد و در ادیانی همچون آیین مورمون نیز به چشم می خورد.

فراماسونری مروّج وحدت جهان است ولی نه خواهان سلطه بر دنیا است و نه چنین توانی دارد زیرا نه تنها در نظر، وحدت را در عینِ کثرت می جوید بلکه در عمل هم فاقد یک هیات حاکمۀ جهانی واحد است.

هر یک از لژهای اعظم فقط بر لژهای ناحیۀ جغرافیایی محدودی نظارت دارند، روابط میان لژهای اعظم مبتنی بر سلسله مراتب نیست بلکه بر تصدیق و احترام متقابل استوار است.

با این حال، رواج توطئه پنداری در میان عامۀ مردم در کشورهای در حال توسعه فراماسونری را در مظان اتهامات بی اساس قرار داده است.

به رغم حملات گوناگون، فراماسونری در طول همه این سال ها دوام آورده و بیش از شش میلیون عضو در سراسر جهان دارد که از آموزه های اصلی آن یعنی باور به وجودی متعالی، محبت به هم مسلکان و خدمت به کل جامعه بشری حمایت می کنند.

naina pagwan شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 10:04 ب.ظ http://www.khabaronline.ir/detail/293562/society/fun

الماس زرد احمد شاه قاجار که ده میلیارد تومان در سوئیس فروخته شد.

[ بدون نام ] یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 12:27 ق.ظ

سلام نظر شما در مورد فتوشاپی بودن این عکس چیه؟

http://vista.ir/news/8450830/عکس_آقای-بگم-بگم-از-خودت-بگو

به کلی و ناشیانه ساختگی است.

[ بدون نام ] یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 12:48 ق.ظ

اسرائیل اسد را به افراطی های اسلامی ترجیح می دهد
روزنامه تایمز بریتانیا شنبه هجدهم مه، بیست و هشتم اردیبهشت، به نقل از بلندپایگان رسمی اسرائیل گزارش داده است که اسرائیل بقای بشار اسد را بر احتمال تسلط افراطی های اسلامی بر سوریه ترجیح می دهد.

مقامات رسمی اسرائیلی به تایمز گفته اند برای کشورشان کنار آمدن با «شیطانی که ما او را می شناسیم، بهتر از آغاز دورانی است که سوریه زیر تسلط عوامل افراطی قرار گیرد».

این مقامات اسرائیلی، از جمله عوامل اطلاعاتی ارتش اسرائیل در شمال این کشور به تایمز بریتانیا افزوده اند، «سقوط اسد سوریه را به کام هرج و مرج خواهد برد و این همسایه اسرائیل را به جولانگاهی برای حضور نیروهای افراطی از سراسر دنیای عرب مبدل خواهد کرد».

از آغاز جنگ داخلی سوریه در مارس ۲۰۱۱، اهود باراک وزیردفاع پیشین اسرائیل مرتب مدعی بود که سقوط بشار اسد نزدیک است.

اما اکنون مقامات اطلاعاتی اسرائیلی به تایمز گفته اند «ما در ارزیابی خود اشتباه می کردیم و توان بقای اسد و اثرات جنگ و شورش مخالفان را به درستی حدس نزده بودیم».

یک مقام ارشد اطلاعاتی اسرائیل این را نیز به تایمز گفته است که برای اسرائیل ترجیح دارد که «آنها مشغول جنگ با یکدیگر باشند تا اینکه علیه ما اقدام کنند».

ژنرال عاموس گیلعاد رییس اداره سیاسی- امنیتی وزارت دفاع اسرائیل نیز جمعه بیست و هفتم اردیبهشت به رادیوی اسرائیل گفت «ما علیه حکومت اسد اقدام نمی کنیم زیرا درمورد هرچه که مربوط به اسرائیل است، اسد و حکومت او به صورت مسئولانه عمل می کنند».

این سخنان کم سابقه مقامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل کمتر از یک هفته از سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به روسیه و گفت و گوهای او با ولادیمیرپوتین رییس جمهوری روسیه بیان شده است.

یک مقام ارشد روسی که از مذاکرات روز سه شنبه گذشته بنیامین نتانیاهو با ولادیمیر پوتین آگاه بوده است، به روزنامه های کشورش گفت، نتانیاهو نیز بودن بشار اسد در قدرت را بر عوامل افراطی که روسیه
سربرآورده اند، ترجیح می دهد و از سقوط اسد نگران است.

روزنامه معاریو اسرائیل نیز پنجشنبه بیست و ششم اردیبهشت نوشت «نظر به گزینه هایی که در صورت فروپاشی حکومت اسد در سوریه وجود دارد، مقامات اسرائیلی درمورد حمایت از اقداماتی که ساقط کردن رژیم او را تسریع کند، دچار اختلاف شده اند».

درهمین حال، نیویورک تایمز یک روز پس از بازگشت نتانیاهو به اسرائیل نوشت، یک مقام «کاملاً مطلع اسرائیلی» در تماس تلفنی با این روزنامه گفت اسرائیل حملات آتی به هدفهای نظامی در سوریه را ضروری می داند و اگر سوریه واکنش نشان دهد، «اسد خطر از دست دادن نظام خود را به جان خریده است».

اسرائیل دو بار در اوایل ماه جاری میلادی و نیز یک بار در ژانویه به سوریه حمله هوایی کرد و در هر سه مورد، در میان سکوت رسمی اسرائیل، مقامات آمریکا گفتند جنگ افزاری که در آستانه انتقال از سوریه برای حزب الله لبنان بوده است، منهدم شده است.

با وجود ۴۶ سال تسلط اسرائیل بر ارتفاعات جولان از جنگ «شش روزه» سال ۱۹۶۷، مرزهای سوریه و اسرائیل آرام ترین مرزها برای اسرائیل بوده است.
http://www.radiofarda.com/content/f3_israel_prefers_assad_to_rebels/24989789.html

مسعود سنجری یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 09:11 ق.ظ

همه کار برای اسقاط اسد انجام دادند وقتی نتیجه نداد حالا چپ و راست مقاله می زنند که اسرائیل اسد را به فلان ترجیح می دهد و ... می خواهند القا کنند که همه حوادث را خودشان تحت کنترل دارند و آنچه می خواهند می شود. اینجا هم که ماشاالله کلی آدم هست که باور می کند این حرفها را .

سید مرتضی یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 09:44 ق.ظ

۵۰ یهودی پرنفوذ دنیا
در فهرست روزنامه اورشلیم پست نام شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و غیره دیده می‌شود. جایگاه اول این لیست به “یائیر لاپید”، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی اختصاص دارد. “جک لیو”، وزیر خزانه‌داری آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به ترتیب جایگاه دوم و سوم را به دست آورده‌اند.پس از شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی که جایگاه چهارم را به دست آورده است، خانم “آنات هافمن” از فعالان حقوق زنان، “سرگئی برین” موسس گوگل، “جان استوارت” یک مجری آمریکایی، “شریل ساندبرگ” مدیر اجرایی فیس‌بوک، “موشه یعالون” وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، “دبی وازرمن شولتز” رئیس کمیته ملی دموکرات آمریکا و “اریک کانتور” عضو مجلس نمایندگان آمریکا قرار دارند.همچنین در ادامه این فهرست نام “النا کاگان” قاضی آمریکایی، “استیون اسپیلبرگ” فیلمساز، “جیل آبرامسون” مدیر اجرایی روزنامه نیویورک تایمز، “نفتالی بنت” رهبر حزب راست افراطی خانه یهودی، “مارک زوکربرگ” موسس فیس بوک، “مایکل بلومبرگ” شهردار نیویورک، “لنا دونهام” بازیگر و فیلمساز، “موشه کانتور” رئیس کنگره یهودیان اروپا و “اد میلیبند” رهبر حزب کارگر انگلیس قرار دارند.
در ادامه نام یهودیانی که جایگاه ۲۱ تا ۵۰ را به دست آورده‌اند، عنوان می‌شود: سومر رداستون، اسکوتر بران، الی ویسل، هووارد کوهر، ناتان شارانسکی، دیوید ساپرستین، آهارون لیختنشتاین، بن اسمیت، مایکل گابون، سارا نتانیاهو (همسر نخست وزیر رژیم صهیونیستی)، دایان ون فرستنبرگ، متیو برونفمن، ایستر لوانون، شاری آریسون، راکفت روساک – آمینوآچ، دیوید گراسمن، رونالد لادر، بار رافائلی، یتییش آیناو، درور موره، راث وستیمر، مایکل دی. سیگال، نیر بارکات، یوسف آبراموویچ، یوتام اوتولنگی، ایو انسلر، آیدان ریشل، افرات لوی – لاهاد، افی استنزلر و کمیسیونرهای ان اچ ال، ان بی ای و ام ال بی.

abbas یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 10:56 ق.ظ

مسلمانان برده
http://scholar.library.miami.edu/slaves/Maroons/individual_essays/howard.html

فریبا حاجی زاده یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 11:13 ق.ظ

با سلام

عابدی عزیز از لطفت ممنونم، ان شاالله ما هم بزودی شما رو توی رخت دومادی ببینیم.
از بقیه دوستانی که ایمیلی و تلفنی تبریک گفتن مجددا تشکر میکنم. براتون بهترینها رو آرزو دارم.
ارادتمند فریبا حاجی زاده

منصور یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 12:33 ب.ظ

با سلام
جناب رضا, نمی توان انصاب را بت یا بتها دانست. زیرا این کلمه همراه خمر و میسر و ازلام آمده و حکم تحریم در مورد آنها وجود ندارد. در حالیکه بت پرستی شرک است و شرک گناهی نابخشودنی است. آیه 3 سوره مائده درباره ی پرستش نصب نیست, درباره ی چیزی است که بر نصب ذبح می شود. نمی توان نصب را یک چیز پرستیدنی دانست. همچنانکه خوردن آنچه با ازلام تقسیم می شود را تحریم کرده نه خود ازلام را که در ردیف خمر ومیسر آورده و آن را رجس دانسته است. اگر بخواهیم سخت گیرانه معنا کنیم, باید بت های متعارف مادی را «هم» در زمره ی نصب بدانیم نه اینکه نصب را منحصر به بت کنیم. یک قاب عکس یک پرچم یک بنای یادبود و ... هم نصب محسوب می شود. حتی آنچه جلو پای عروس سرمی برند, ماشین نو می خری حیوان سر می بری و خونش را به چرخ ماشین می مالی یا ... اگرهم نخواهیم سخت گیرانه معنا کنیم باید بگوییم نصب یک چیزی , موقعیتی یا جایگاهی هست که در آن حیوانی ذبح می کنند و خوردن گوشت آن حیوان حرام است. همین و بس. صحبتی از بت نیست.
اینها, سنگ صاف و سنگ گرانیت و ورق ریخته گری و ... تفاسیر یهود ساخته است برای تحمیل این فکر که مردم زمان پیامبر بت پرست بوده اند. ولی از آیات قرآن چنین چیزی قابل برداشت نیست.

[ بدون نام ] یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 12:56 ب.ظ

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/215824/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%86%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

علی قدیمی یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 02:40 ب.ظ

آقای عابدی به ما هم سر بزن بی انصاف بی مروت!

و تبریک ویژه برای اترش و حاجی زاده محترم

رضا یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 05:56 ب.ظ

با سلام
جناب منصور ، خداوند متعال در ایه 33سوره اعراف می فرماید که :(قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبىَ الْفَوَحِش مَا ظهَرَ مِنهَا وَ مَا بَطنَ وَ الاثْمَ وَ الْبَغْىَ بِغَیرِ الْحَقِّ وَ أَن تُشرِکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنزِّلْ بِهِ سلْطناً وَ أَن تَقُولُوا عَلى اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ)، که طبق این ایه ، هر چه مصداق (اثم ) باشد، حرام است.
و در سوره بقره برخی مصادیق اثم چنین امده است:(یَسئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کبِیرٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکبرُ مِن نَّفْعِهِمَا )، که در این ایه خمر و میسر مصداق (اثم کبیر) معرفی شده اند و معلوم است که خداوند هر چیزی را با عنوان کبیر یا عظیم وصف نمی کند، مگر ان چیز خطیر و مهم باشد؛ مانند مسئله شرک که درباره اش می فرماید:(وَ مَن یُشرِک بِاللَّهِ فَقَدِ افْترَى إِثْماً عَظِیماً).
به هر روی، از ترکیب ایه 33سوره اعراف که در جایگاه کبرای کلی قضیه است، به ایه 219سوره بقره که در حکم صغرای قضیه است، حرمت خمر ثابت می شود:(خمر اثم است و هر اثمی حرام است در نتیجه خمر حرام است). همانطور که می بینید تعبیرات در مورد شرک و خمر و میسر یکسان می باشد.
و همچنین ایات 90تا 92سوره مائده خیلی جالب است: خمر و میسر از کار شیطان است:(مِّنْ عَمَلِ الشیْطنِ ) و شیطان دشمن اشکار انسان است و هرگز خیر خواه بشر نیست:( إِنَّ الشیْطنَ لِلانسنِ عَدُوُّ مُّبِینٌ)؛ ایا از این ویران کننده تر ایه 4سوره حج می باشد:(کُتِب عَلَیْهِ أَنَّهُ مَن تَوَلاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یهْدِیهِ إِلى عَذَابِ السعِیرِ) پس استفاده از ان ممنوع است.
و همچنین امر( فاجتبوه) در وجوب واضح است و دلالتش بر حرمت خمر و میسر و ...، بیش از دلالت نهی صریح است، زیرا خداوند گاهی مستقیم از کاری نهی می فرماید:(وَ لا تَأْکلُوا أَمْوَلَکُم بَیْنَکُم بِالْبَطِلِ ) و زمانی به جهت اهمیت موضوع، از نزدیک شدن به ان موضوع نهی می کند، نظیر(وَ لا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ ...)یا (وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ کانَ فَحِشةً وَ ساءَ سبِیلاً) و هنگامی هم به اجتناب از ان فرمان می دهد:(فَاجْتَنِبُوا الرِّجْس مِنَ الاَوْثَنِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ). و اثر امر به اجتناب مانند نهی از نزدیک شدن است و این امر قوی تر از نهی مستقیم و نهی از نزدیک شدن است، چون هم بر نهی و هم بر دور شدن دلالت می کند.
و خداوند متعال در ایه 90سوره مائده، پس از بیان مفاسد خمر و میسر ...و تصریح به اجتناب از انها، با تعبیر(لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) که بیانی موثرتر در نفس است، بر حرمت خمر به شدت تاکید می کند، یعنی رستگاری را برای کسی دانسته است که از خمر و میسر و ... اجتناب ورزد و هر که با وجود این تعبیرها و تاکیدها بر حرمت، از ان دو دوری نکند، امیدی به رستگاری او نیست. و در ایه بعد یعنی ایه 91سوره مائده به اثار تلخ به ویژه اثر اجتماعی و اخلاقی ان دو در قالب اهداف شیطان می پردازد و می فرماید:( شیطان می خواهد با خمر و میسر و ... میان انسانها دشمنی و کینه ایجاد و رابطه مردمی و انسانی را قطع کند و همچنین می خواهد انان را از یاد خدا و نماز باز دارد و راه انسان به سوی خداوند را بنندد؛ و چیزی که خیلی جالب است خداوند در اخر ایه می فرماید:(فَهَلْ أَنتُم مُّنتهُونَ). و بالاخره در ایه 92 خداوند متعال با این ایه تاکید برای (فاجتنبوه) در ایه 90 و با واو عطف بر جمله(فَهَلْ أَنتُم مُّنتهُونَ) در ایه پیشین و در حکم تمام کننده ان است، زیرا اطاعت خداوند و رسولش ترک خمر ، میسر،انصاب و ازلام و دیگر موارد امتثال امر و اجتناب از نهی را فرا می گیرد.
جناب منصور ، ایا به این استدلال در مورد حرمت موارد مذکور نقدی دارید، ذکر کنید. و همچنین در پست قبلی ذکر نمودم که استاد پورپیرار عبارت(وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ) را چنین معنا نموده اند:(نیز آن چه براى بتان ذبح شده باشد ). و خوب بود که اگر نقدی دارید همه مطلب را نقد کنید. و مطلب اخر اینکه یادمه شما در نظرات قبل تر گفته بودید که (از نظر قرآن بت پرستی به معنی مورد نظر شما فقط تا زمان حضرت ابراهیم بوده است. (چه اجرام دست ساز زمینی چه اجرام سماوی) و پس از آن شعور بشر بالاتر از آن بود که به آن شکل غیر خدا را بپرستد. چنانچه وقتی بنی اسرائیل از موسی خواستند که به آنها اجازه دهد بت ها را بپرستند موسی جواب داد واقعا بی شعور هستید)؟ که بنده در ان موقع ارسال نمودم که با توجه به ایه مورد اشاره شما یعنی ایه138سوره اعراف می باشد . پس در زمان حضرت موسی(ع) نیز قومی بودند که بت را پرستش می کردند .(فَأَتَوْا عَلى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلى أَصنَامٍ لَّهُمْ ). ایا شعور این قوم نیز بالا نرفته بود؟ در نتیجه حرف شما که می گویید، از نظر قرآن بت پرستی به معنی مورد نظر شما فقط تا زمان حضرت ابراهیم بوده است، پوچ می باشد. فاصله بین حضرت ابرهیم و موسی فاصله طولانی می باشد.(البته ان موقع نظر علنی نشد)!!!

هیوا ایزدی یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 08:21 ب.ظ

استاد با سلام

مدتی قبل آدرس رابرای ارسال مستند ها به تعدا 4 نسخه به شماره تماس کارنگ اعلام کردم و شماره کارتی را گفتند که به علت مشکلات مربوط به شماره کارت نتوانسته ام مبلغ را واریز نمایم در صورت امکان به ادرس زیر ارسال نمایید و طریق دیگری را برای واریز مبلغ بفرمایید تا به خدمت ارسال شود:

کردستان ـ مریوان ـ اداره ثبت اسناد و املاک ــ هیوا ایزدی

یک دوره سی دی ارسال شد.
شماره کارت: 9490 0087 9918 6037
شماره حساب: 0200364484006
لطفا رسید سی دی ها را اعلام کنید

متاسفانه برای ارسال محموله حتما باید کد پستی ارائه داد. لطفا کد پستی خودتان را بفرستید.

خواننده همیشگی یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 ساعت 09:36 ب.ظ

یکی دو سال قبل به راهنمایی شما فیلم «دزد دوچرخه» را دیدم که به نوعی هر سیستم مبتنی بر سرمایه را نشان میدهد که همه به فکر چاپیدن یکدیگر هستند. به این فکر می کردم که یکی از مهمترین خواسته های مردم در انقلاب 57 برابری و عدالت و گذر از سرمایه داری بود ولی در نهایت یک نظام کاملاً مشابه سرمایه داری در ایران حاکم شد. سئوال من این است که چه کسانی با چه اهدافی انقلاب را به سوی سرمایه داری سوق دادند؟

نمایندگاه پنهان سرمایه داری جهانی.

منصور دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 02:26 ق.ظ

خطاب به آقای مسعود سنجری:

طبق گزارش: 1- با وجود ۴۶ سال اشغال اسرائیل بر ارتفاعات جولان از جنگ «شش روزه» سال ۱۹۶۷، مرزهای سوریه و اسرائیل آرام ترین مرزها برای اسرائیل بوده است
2- اسرائیل دو بار در اوایل ماه جاری میلادی و نیز یک بار در ژانویه به سوریه حمله هوایی کرد (حمله به نیروگاه دیرالزور سال 2007 فراموش نشه)
3- اسرائیل حملات آتی به هدفهای نظامی در سوریه را ضروری می داند و اگر سوریه واکنش نشان دهد، «اسد خطر از دست دادن نظام خود را به جان خریده است"
4- بگفته مقامات اسراییل: شیطانی که ما او را می شناسیم، بهتر از آغاز دورانی است که سوریه زیر تسلط عوامل افراطی قرار گیرد.

سوال: سوریه در مقابل صدمات و تحقیرهای صورت گرفته که تا الان کم نبوده، چه اقدام متقابلی در حد یک واقعیت انجام داده؟ بغیر از شعارهای تکراری یا سیاستهای مخفیانه که بیشتر دولتهای غیرهمسو علیه همدیگه انجام میدن!
» این تحلیل های خام و تکراری بیشتر ناشی از عدم درک یا قبول واقعیته! « مطمئنا میدونید عدم سقوط اسد بخاطر قدرت شخص اسد نیست بلکه بخاطر نفع و حمایت قدرتهای دیگه مثل روسیه و کشورهای دیگس! تنها کسایی که این وسط ضرر میکنن ملت سوریه هستن! اسد اگه واقعا به فکر ملت سوریه بود تا الان کاری انجام میداد که به نفع ملت باشه نه در جهت حفظ قدرتش! خودتون هم گفتین عدم سقوط اسد!!!
تو یه کشورهای دارای دمکراسی، کنار رفتن سیاستمدارا با انجام انتخابات صورت میگیره و هیچ سیاستمدار عاقلی به جنگ داخلی نمیکشونه! !
یه کم واقع بین باشین و خودتون را بجای کل ملت سوریه بزارین! جنگ بیم مسلمونا و برادرکشی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.

ع. ذاکری دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 06:39 ق.ظ

بعضی از دوستان چنان دگم هستند که اگر خود بشار اسد صد بار هم اعتراف کنند که هیچ دشمنی با اسرائیل ندارند و همیشه به نفع اسرائیل عمل کرده اند باز هم این دوستان خواهند گفت که این کلک یهود است که می خواهد بشار اسد را بد نام کند. تازه این دوستان تصور می کنند که " بهتر " از دیگران هستند.

منصور دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 06:55 ق.ظ

سلام
کامنت خطاب به آقای سنجری از من نیست.

ساسان دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 08:08 ق.ظ http://nejadarya.blogfa.com

جناب استاد منصور و ع. ذاکری نیکو نگار. برای بنده حقیر بسیار زیاد فراوان جای خوشبختی و خوشحالی و نیکویی می باشد که ملاحظه می گردانم دانشمندان عالی مقام و گران جایگاهی مثل جنابالی ها در میان فریب خوردگان ناصر پورپیران پیدا می گردند . البته جنابالیها هم یک کمی فریب خورده میباشید و از سرکرده دشمنان نزاد نیکوی آریایی و پارسی یعنی پورپیران همایت میگردانید، ولی شیرین بختانه جنابالیها با این نظرات نیکوی خویشتن نشان بدادید که خیلی دانشمند میباشید . چونکه براستی این بشار اسد ناآریایی و نانیکو تبار همدست حکومت نانیکوی ایران می باشد وفردی تازی تبار می باشد که با نزاد نیکوی اریایی دشمنی میدارد و هدفش این می باشد که با کمک حکومت ایران مردم و کشور آریایی سوریه را نابود بگرداند. اما کشورهای نیکوی اسرائیل و آمریکا و غربی تلاش می گردانند تا با فرستادن نیروهای نیکوی آزادی دهنده و آزدی بخشنده مردم سوریه را نجات دهند و دمکراسی ایجاد بگردانند. الان حکومت نانیکوی اسد صبح تا شب مردم بیچاره سوریه را می کشد و بعد تقصیرش را می اندازد گردن نیروهای ارتش نیکوی آزاد سوریه و به آنها می گوید وهابی و سلفی و تروریست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

در حالیکه این نیروها افرادی دارای دمکراسی و آزادی بیان و اندیشه می باشند و بسیار نیکو تبار و نیکور کردار و نیکو اندیشه می باشند و هدفشان این میباشد که در سوریه دمکراسی ایجاد بگردانند و دائما در حال کمک به مردم سوریه و نجات آنها می باشند.

حکومت نانیکوی بشار اسد چندی پیشینه یک ویدئوی دروغین و ناراستین منتشر نمود که در آن نشان می داد یکی از این سربازان آزادی دهنده و دارای دمکراسی بدن یک سرباز نانیکوی سوری را پاره نمود و قلب وی را به دندان بگرفت!!!!!!!! براستی آیا کسی باور میدارد که یک فرد دارای دمکراسی چنین کار نانیکو و زشتی را انجام دهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حکومت اسد و ایران این فیلمهای دروغکی را درست می نمایند تا بگویند که افراد دارای دمکراسی آدمهای بدی می باشند ، در حالیکه افراد دارای دمکراسی مثل آمریکا و اسرائیل و قطر و ترکیه و دوستان سوریه آدمهای خوبی می باشند و برای تمام مردم دنیا مثل عراق و افغانستان و سودان ترکیه و قطر و سوریه دمکراسی به ارمغان می برند بطور دائمی . بدرود بر جنابالیها و اهورامزدا کشور ما را از دروغ محفوظ بداشتندی و بدرود بر داریوش بسیار زیاد فراوان که دارای دمکراسی بود و با تروریستها مبارزه می نمود و در کتیبه بیستون می نگارد که با دروغگوها و تروریستها دائما میجنگیده تا آنها را شکست بدهد

بی نام دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 08:20 ق.ظ

تشارکو عرنه وعرنینه علیک یا رب الکریم.

خانم حاجی زاده آقای اترش پیوندتان مبارک.بلاخره تیغه دوم این تک تیغه ناکار آمدخانم حاجی زاده پیدا شد. خوشحالیم الحمد لله.انشا الله درایت وتعقل وصبرو خود داری و وقار کلام مواد ومصالح ساخت بنای زیبای زندگی مشترک شما بانوی متدین باشد .

؟ دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 08:33 ق.ظ

سکوت عمومی مسلمانان جهان در برابر کشتار مسلمین میانمار نشانه چیست؟

از خاخام بپرسید.

منصور دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 08:48 ق.ظ

جناب رضا
منظورعدم بت پرستی بشر تحت هدایت بود, الآن هم بت و بت پرستی وجود دارد. حتی به پیامبر اسلام هم توصیه شده که بر دین حنیف ابراهیم باشد. دقت نکرده اید. استدلالتان در مورد خمر و میسر هم قوی نیست و اگر حواشی خودتان را بدور بریزیم, از آیاتی که آورده اید نتیجه دلخواه شما گرفته نمی شود. اجتناب از خمرومیسروازلام و انصاب یک توصیه است همین و بس. اینها «می توانند» منجر به گناه شوند. (فیها اثم). خداوند برعدم دوستی با یهود و نصاری هم توصیه کرده است یا موارد دیگر. حالا شما بفرمایید چطور متوجه شده اید در زمان پیامبر مردم بت های صیقلی یا ریخته گری یا... می پرستیده اند! اصلا چطور نصب را بت می دانید.

abbas دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 11:19 ق.ظ

http://www.forums.mihandownload.com/thread202974.html

این تصاویر جاعلانه در نوع خودش یک مکتب شناخته می شود. از درخت و سایه اش در عکس آخر برای پوشاندن چیزی استفاده کرده اند و در پیش صحنه عکس ماکتی از قدس را به عنوان سمبل می چرخانند. سازنده این تصاویر حتی از وضع سبزه میدان در زمان قاجار بی خبر کامل بوده است.

احترام دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 12:05 ب.ظ

آیا کتاب تاریخ مشروطه کسروی را هم بررسی خواهید کرد؟
تعداد زیادی عکس در دو کتاب تاریخ مشروطه و تاریخ 18 ساله کسروی هست که نیازمند نگاه موشکافانه شماست.

مسعود سنجری دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 01:13 ب.ظ

آقایی که با نام منصور کامنت گذاشته اید

این جا نماز آب کشیدن ها دیگر بکار امثال شماها نمی خورد. اگر حقیقتا قصد بحث منطقی می داشتید آن مثال مربوط به ویتنام را که ذکر کردم ملاحظه و فهم می کردید. خلاصه تکرار می کنم. هوشی مین مرزهای بین شمال و جنوب ویتنام را برسمیت شناخته بود و آرام نگاهداشته بود اما در عین حال جنبش ویت کنگ را برای آزادی قسمت جنوبی تاسیس کرده بود. حتی اسلحه و تدارکات را از طریق مرز بین شمال و جنوب ویتنام ارسال نمی کرد بلکه از طریق کامبوج و لائوس می فرستاد. البته آمریکایی ها می دانستند ولی کاری نمی توانستند انجام دهند تا اینکه مجبور شدند خارج از قوانین بین المللی و مخفیانه به هانوی حمله کنند که به افتضاح واتر گیت ختم شد. در موضوع سوریه هم وضع شبیه به همین است والا چه توضیحی برای حملات اسرائیل به سوریه دارید؟
شاید شما هم از جمله کسانی هستید که آرزو داشتید با سقوط بشار اسد در اینجا هم اتفاقاتی رخ بدهد؟ ولی بهرحال موضوع سوریه ارتباطی با دموکراسی و انقلاب و از این حرفها ندارد و اگر مردم سوریه استقامت نمی کردند هیچ فردی نمی توانست امروز در آن کشور در راس کار بماند و کمک روسیه و غیر از آن هم فایده ای نمی داشت. تا زمانیکه موضوعات این منطقه را در چهارچوب دموکراسی و از این قبیل ببینید نمی توان کلام شما را منطقی و جدی دانست.

h دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 01:52 ب.ظ

http://1doost.com/Post-12841.htm

بنده خدا دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 03:13 ب.ظ

سلام استاد. دیروز به کاخ سعد آباد رفته بودم. بالای سردر و نیز روی سنگ مرمر سبز چنان ستاره های شش پر بزرگ و خوشگلی تراشیده اند که یکی دو تا نیست. این نمی تواند تصادفی باشد. همچنین قسمت سقف در ایوان نیز پوشیده از ستاره هست. عکسش را نتوانستم برایتان ارسال کنم. ولی از لینک زیر تا حدودی پیداست. به نظر شما این ارتباطی با آنوسیان پنهان در حکومت پهلوی دارد؟ چون می گفتن که این کاخ را در زمان رضا شاه ساخته اند. حدود سالهای 1310 تا 1315 اگر اشتباه نکنم.
http://commons.wikimedia.org/wiki/File:Kakh-e-sabz.JPG?uselang=fa

منصور2 دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 04:13 ب.ظ

جناب آقای سنجری
متاسفم از اینکه تعصباتتون نمیذاره واقعیات رو ببینین و درک کنین. مقاومت مردم سوریه به شوخی شبیهه چون یک طرف ارتش بشار اسده و طرف دیگه جنگجوهای القاعده و مردم سوریه این وسط آواره!!!
شما فقط ببینید این وضعیت از کجا شروع شد و چطور میتونست کنترل بشه !
از نظر شما طرف یا سیاهه یا سفید و برای مردمی که فقط میخوان یه زندگی عادی و معمولی داشته باشن حقی قایل نیستید!
در رابطه با انکار نفع و کمک قدرتهای دیگه، به هر دوطرف، هم حقایق روشن خواهد شد "یوم تبلی السرائر"

نهایت کلام، فهم من از دمکراسی تنها و تنها مسئولیت حاکم در مقابل مردمه ! درحالیکه تنها تصور شما از دمکراسی انتخاباته در حالیکه انتخابات فقط مقدمه انتقال مسئولیته!
از اقای منصور هم پوزش میخوام اطلاع نداشتم، قصدم این نبود بنام ایشون کامنت زده بشه.

ساده دل دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 ساعت 04:40 ب.ظ

قصد تهمت ندارم ولی..

صحنه ای که هرچند وقت یک بار توسط کامنتگذار؛منصور؛ و حریفانی دیگر با اسامی جدید به نمایش گذاشته میشود و عمدتا حول محور تفسیر قرآن میچرخد ناخوداگاه من را یاد بحثها و شبه افکنی های یهود در قران میندازد که نمونه بسیار بارزش بقول استاد در تفسیر عتیق نیشابوری قابل مشاهده است.
گویی قصد تلقین عدم مبین بودن قران را دارند و هربار با مساله ای جدید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد