حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

هوا خوری 19


هوا خوری 19

مقدم بر هر گمانه ای در مراتب و نحوه ارتباط درست با قرآن قویم، آشنایی با نهاد و فصول و مراتب آیاتی است که هر یک به گونه ای آراسته و پی گیر، با خواننده تعیین تکلیف می کند. دنبال کردن شیوه و روش بیان این مدرک اولیه و نهایی اسلام دشوار نیست، اگر به جای همراهی با متن، جلد آن را نبوسیم و چنان که عادت مان داده اند، نپنداریم که نزدیک شدن به گفتار خداوند آسان نیست و جز عالمان عالی مقام را به فهم آن راه نمی دهند تا مثلا تشخیص دهند که معنای ترکیب لفظی ما ملکت ایمانهم کنیز است!

حالا و در موضوع برخورد با شیوه برداشت های مستقیم از اشارات قرآن قدرتمند با کسانی و از جمله اقای توحید مواجهیم که تعبیر صریح از ترکیب ماملکت ایمانهم در آیات گوناگون را به عنوان موجود زنده و همراه جنسی ادمیان نمی پذیرند و فرحناک ان جاست که معنای من دراوردی کنیز را هم برای این ترکیب قرانی رد می کنند تا این کلمات به کلی بی کاربرد بمانند. ایشان با ارسال ای میلی با محتوای آیه 55 سوره احزاب می نویسند: «ابهام بزرگی در درک تعریف شما از ماملکت ... برایم وجود دارد که طبق این آیه چه طور همسران پیامبر می توانند دارای ماملکت ... باشند»؟

حتی با فرض صحت برداشت معنایی از متن این ایه، اقای توحید هم گرفتار همان مشکل بزرگ و سرگرم کننده ای شده اند که به سعی معاندان قران اینک شیوه جاری برخورد با کلام خداوند شده است. با این توضیح که عدم تطبیق تذکرات قرآن کبیر با دستورات فقهی جاری را نقص می دانیم و بد تر و عوامانه تر هر ایه را، مثلا در موضوع تنبیه بدنی زن، که با اخلاقیات و رسوم متعارف و موجود همخوان نباشد ضعف ره نمودهای قرانی می گیریم و حتی مجازات مذکور زانی و زانیه را از حد قرآنی به سنگسار می کشانیم تا دق و دل خود خالی کرده باشیم.

«من یهوه هستم. عورت پدر خود یعنی عورت مادر خود را کشف منما، او مادر توست. کشف عورت او مکن. عورت زن پدر خود را کشف مکن. آن عورت پدر تو است. عورت خواهر خود، خواه دختر پدرت، خواه دختر مادرت چه مولود بیرون، عورت ایشان را کشف منما. عورت دختر پسرت و دختر دخترت، عورت ایشان را کشف مکن، زیرا که این ها عورت تو است. عورت دختر زن پدرت که از پدر تو زاییده شده باشد، او خواهر تو است کشف عورت او را مکن. عورت خواهر پدر خود را کشف مکن، او از اقربای پدر تو است. عورت خواهر مادر خود را کشف مکن، او از اقربای مادر تو است. عورت برادر پدر خود را کشف مکن، و به زن او نزدیکی منما. او عمه ی تو است. عورت عروس خود را کشف مکن، او زن پسر تو است. عورت او را کشف مکن. عورت زن برادر خود را کشف مکن. آن عورت برادر تو است. عورت زنی را با دخترش کشف مکن. و دختر پسر او یا دختر دختر او را مگیر، تا عورت او را کشف کنی. اینان از اقربای او می باشند و این فجور است. و زنی را با خواهرش مگیر، تا هیوی وی بشود، و تا عورت او را با وی مادامی که او زنده است، کشف نمایی و به زنی در نجاست حیض اش نزدیکی منما، تا عورت او را کشف کنی. و با زن همسایه ی خود همبستر مشو، تا خود را با وی نجس سازی. و کسی از ذریت خود را برای مولک از آتش مگذران و نام خدای خود را بی حرمت مساز. من یهوه هستم. و با ذکور مثل زن جماع مکن، زیرا که این فجور است. و با هیچ بهیمه ای جماع مکن، تا خود را به آن نجس سازی، و زنی پیش بهیمه ای نایستد تا با آن جماع کند، زیرا که این فجور است. به هیچ کدام از این ها خویشتن را نجس مسازید، زیرا به همه ی این ها امت هایی که من پیش روی شما بیرون می کنم، نجس شده اند. و زمین نجس شده است، و انتقام گناه اش را از آن خواهم کشید، و زمین ساکنان خود را قی خواهد نمود... و کسی که با زن دیگری زنا کند یعنی هر که با زن همسایه خود زنا نماید، زانی و زانیه البته کشته شوند. و کسی که با زن پدر خود بخوابد، و عورت پدر خود را کشف نماید، هر دو البته کشته شوند. خون ایشان بر خود ایشان است. و اگر کسی با عروس خود بخوابد، هر دو ایشان البته کشته شوند. فاحشگی کرده اند. خون ایشان بر خود ایشان است. و اگر مردی با مردی مثل با زن بخوابد هر دو فجور کرده اند. هر دو ایشان البته کشته شوند. خون ایشان بر خود ایشان است.و اگر کسی زنی و مادرش را بگیرد، این قباحت است. او و ایشان به آتش سوخته شوند، تا در میان شما قباحتی نباشد. و مردی که با بهیمه ای جماع کند، البته کشته شود و آن بهیمه را نیز بکشید. و زنی که به بهیمه ای نزدیک شود تا با آن جماع کند، آن زن و بهیمه را بکش. البته کشته شوند خون آن ها بر خود آن هاست. و کسی که خواهر خود را خواه دختر پدرش خواه دختر مادرش باشد بگیرد، و عورت او را ببیند و او عورت وی را ببیند، این رسوایی است. در پیش چشمان پسران قوم خود منقطع شوند، چون که عورت خواهر خود را کشف کرده است. متحمل گناه خود خواهد بود. و کسی که با زن حایض بخوابد و عورت او را کشف نماید، او چشمه ی او را کشف کرده است و او چشمه ی خون خود را کشف نموده است، هر دوی ایشان از میان قوم خود منقطع خواهند شد. و عورت خواهر مادرت یا خواهر پدرت را کشف مکن، آن کس خویش خود را عریان ساخته است. ایشان متحمل گناه خود خواهند بود. و کسی که با زن عموی خود بخوابد، عورت عموی خود را کشف کرده است. متحمل گناه خود خواهند بود. بی کس خواهند بود. و کسی که زن برادر خود را بگیرد، این نجاست است. عورت برادر خود را کشف کرده است. بی کس خواهند بود». (عهد عتیق، لاویان، 18: 6-26 و 20: 10-22)

چنین است برخورد تورات با ماجرای نیازهای جنسی و طبیعی انسان که تنها یک راه حل می شناسد: هر دو را بکش و یا بسوزان اما خداوند نازل کننده قران تذکر دیگری دارد.

«اراده الهی چنین است تا بر انسان ناتوان آفریده شده اسان گیرد» (ساء، 28)

تجلی این اسان گیری بر ادم ضعیف که غالبا و بر اساس طبیعت و قوی ترین حکم خلقت یعنی رفتارهایی در اساس با هدف تولید مثل، گشودن راهی برای تسکین و آزام کردن روال زندگانی بندگان است تا از سر ناچاری با بهائم نزدیکی نکنند و در این باب در صورت نبود امکان ازدواج، انتخاب یک همراه جنسی با حفظ حقوق و احترام و قبول طرفین و عنایت مالی مرد نسبت به زن صورت می گیرد که خداوند وی را اشنایی در اطراف توصیف کرده است. این مسلمی بی چانه زنی است که ذات باری روابط آزاد و آراسته و متکی بر حقوق انسانی بین زن و مرد را هرگز در قران تابو نشناخته است.

نظرات 86 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 11:35 ق.ظ

درود بر ابرمرد شرق میانه .
ممنون از روشنگری شما در باب شناخت قرآن
اما آقای پورپیرار شما آیا سفال های سیاه قیطریه را حاصل آتش سوزی می دانید یا تکنیک سفالگری؟

سفال های قیطریه و بخش وقانی خاک تپه ان تا عمق اندکی سیاه رنگ نیست جزغاله شده است.

قدیمی چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 12:06 ب.ظ

جناب پورپیرار با سلام و تشکر و عرض خسته نباشید
مگر در یک ازدواج غیر از آنچه برای همراهی جنسی اعم از مسائل مالی و علایق فی ما بین زن و مرد شمرده اید, چیز دیگری هم مد نظر است؟من تفاوتی بین داشتن و نداشتن امکان ازدواج در این شکل ندیدم.اگر ممکن هست راهنمایی بفرمائید

منظورتان روشن نبود.

شهاب چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 02:17 ب.ظ

فرا رسیدن سالگرد نحس پوریم رو تسلیت می گم

منصور چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 03:45 ب.ظ

استاد نازنین و دوستان گرامی
سلام. از اینکه باز هم دور هم ایم و سلامتی استاد را شاهدیم خدا را سپاس می گویم و برای تمام عزیزان سلامتی و موفقیت را آرزو دارم. از همه کسانی که به نحوی کدورتی از بنده داشتند طلب بخشش می کنم. انشاء الله در سال جدید شاهد گسترش روز افزون اندیشه های استاد گرانقدرمان باشیم و هر کدام به وسع خود در این زمینه کوشا باشیم.

محمد چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 05:07 ب.ظ

سلام دوباره
جناب پورپیرار در مباحث عصر آهن 2و 3 که همزمان با پوریم هست در بیشتر محوطه های این دوره(حسنلو،هفتوان تپه ، تورنگ تپه ...) شاهد سفال های سیاه رنگ هستیم.پس بنطر شما این ، نه حاصل تکنیک سفالگری و مسدود نمودن کوره ها ، بلکه نتیجه آتش سوزی همان حادثه می باشد؟

هنگامی که آثار اتش سوزی بر سنگ و خاک اطراف نیز دیده می شود، پس موضوع رنگ سفال منتفی است..

حسام چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 05:34 ب.ظ

جناب شهاب بجای خوشمزگی فکری به حال آنها که در سوریه با سلاح شیمیایی به جان زن و بچه بیگناه افتاده اند بکن؛ زبان آنها رو که خوب میفهمی

حسام چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 05:40 ب.ظ

انتخاب یک همراه جنسی با حفظ حقوق و احترام و قبول طرفین و عنایت مالی مرد نسبت به زن همان ازدواج مرسوم است دیگر.
موضوع همان حقوق و احترام متقابلی است که زن و مرد امروزه درباره مصادیق آن اختلاف دارند زن خواهان آزادی مطلق است مرد خواهان کنترل زن مثل گذشته.
درباره عنایت مالی مرد نسبت به زن موضوع این است که؛ زنان به کم قانع نیستند مردان هم میگویند با توجه به حضور برابر و حتی بیشتر زنان در عرصه تحصیل و اشتغال دلیلی ندارد مرد عنایت مالی نسبت به زن داشته باشد.

این حرف های شما با فرامین و توصیه های الهی در قران ربطی ندارد.

توحید چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 08:29 ب.ظ

سلام استاد خسته نباشید.

فقط آمدم تشکر کنم بخاطر زحمتی که در پاسخ به ای میل کشیدید ولی اگر هنوز باب گفتگو در این مورد باز است و حوصله ای هست ابهامات دیگر را هم برای تبادل نظر با شما و دوستان مطرح کنم چون در همان ایمیل اشاره کردم که طی بحثی به مرور ابهاماتم را در مورد ما ملکت ... بیان کنم.

باز هم از زحماتی که می کشید ممنونم .

نصب ابهام بر هر یک از آیات قران پا را از دایره بندگی بیرون گذاردن است.

سیما چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 11:44 ب.ظ

امروز عصر پیام نوروزی مریم رجوی را از کانال ماهواری سیمای آزادی تماشا میکردم . چنان حمله ای به بشار اسد کرد و چنان دفاعی از تروریستهای در حال جنگ در سوریه کرد که ناخودآگاه یاد حرفهای اسرائیل و آمریکا و اتحادیه اروپا افتادم. تو حرفهاش به صراحت گفت حکومت سوریه و بشار اسد همان حکومت ولی فقیه است که باید به هر قیمتی شده سرنگون شود ، یعنی حتی به قیمت ایجاد پوریم در سوریه از طریق سلاحهای شیمیایی.
استاد آیا این منطق سازمان مجاهدین خلق همان منطق اسرائیل و مشرکان نجس نیست که برای حفظ منافع نامشروعشان هر جا لازم باشد یک پوریم به پا میکنند ؟

میثم چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 11:54 ب.ظ

مقاله ای خواندی درباره آسیب شناسی روش های توسعه علوم انسانی در ایران

http://pishine.com/archives/4607/%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D8%A9-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7/

محمد نیسی پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 01:11 ق.ظ

سلام علیکم

محاسبات گاه‌شماری به سبک امروزی که لحظه تحویل و ... را تعیین می‌کنند به محاسبات بر مبنای ریاضیات گرادیانی و اویلری دارد که عمر این نوع از ریاضیات کمتر از 100 سال است

دست به دامن شدن آقایان به دین اسلام برای قدمت بخشیدن به تقویم تازه تولید موسوم به هجری شمسی

"چرا اسلام نوروز را تأیید کرده است؟ "

http://www.hawzahnews.com/news/1973/315834/%DA%86%D8%B1%D8%A7+%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85+%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2+%D8%B1%D8%A7+%D8%AA%D8%A3%DB%8C%DB%8C%D8%AF+%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87+%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تقویم هجری خورشیدی، تنها گاه‌شماری است که در آن، سال نو برای تمامی کسانی که در هر منطقه از کره زمین حضور دارند، در یک لحظۀ مشخص "تحویل" می شود و تقویم ایرانی از این جهت بی‌نظیر است.

http://fa.alalam.ir/news/1456920

salam پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 05:06 ق.ظ

با سلام و آرزوی سلامتی برای استاد پورپیرار

استاد فرمودید :
" در این که هیچ خط باستانی حتی اگر مانند بابلی و ایلامی و فارسی باستان بیستون تازه ساخت هم نباشد، تاکنون خوانده نشده است. در این باره کلیپ روشنگری وجود دارد که نزد استاد غفوری نازنین دیده ام. "

آیا مجتبی نازنین میتواند در این مورد راهنمایی کند؟

توحید پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 09:55 ق.ظ

سلام

استاد در مقاله گفته اید:

(حتی با فرض صحت برداشت معنایی از متن این ایه،...)


از نظر شما معنی متداول در مورد آیه ۵۵ احزاب اشتباه است؟ آیا امکانش هست معنی مناسب آن را ارائه کنید؟ در ضمن اگر صلاح بدانید شخصی را که تصور می کنم بتواند در این بحث گره ای از کار بگشاید برای تبادل نظر دعوت کنم.

گره ا ی برای گشودن نمی بینم. مراجعات من به قران به منزله یک سند فرهنگی و تاریخی بوده است نه یک مداخله تفسیری. در اصل تفسیر قرآن عمل بی هوده و بی حاصل و ثمری است زیرا تداخل قران با هرگونه تفسیر آن ناممکن است. قران بدون دریافت اندک تاثیری از تفاسیر در جای نخستین خود مستقر است و تاویلات تفسیری نیز به عنوان تصورات این و آن از آیات، که در میان شان عتیقیات فراوان است، در مجلدات خود می پوسند. بار دیگر آیه هفتم از سوره آل عمران را بخوان و زاویه مکان خود نسبت به کلام خدا را معین کن.

شرم بر فردوسی پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 01:18 ب.ظ

از اینکه کامنت طولانی شد ببخشید.بنده قسمتهایی از شعر رو حذف کردم که مطلب کوتاه شود.
شما می توانید شعر کامل را در شاهنامه بخوانید.

جناب حکیم با بیشرمی تمام داستان یوسف و ذلیخا و حضرت ابراهیم در قران را در شاهنامه در قالب کیکاووس و سیاوش و سودابه بیان می کند و به نام خود ثبت می نماید.

یهود بی مقدار ببین چه کارها که نمی کند.
...................................................


براساس سروده هاى پیروز پارسى، حکیم فردوسى، سیاوش فرزند کاووس شاه در هفت سالگى مادر را از دست مى دهد. پادشاه همسر دیگر را برمى گزیند، سودابه که زنى زیبا و هوسباز بود
عاشق سیاوش مى شود:

یکى روز کاووس کى با پسر
نشسته که سودابه آمد ز در
زنـاگـاه روى سیاوش بدید
پراندیشه گشت و دلش بردمید
زعشق رخ او قرارش نماند
همه مهر اندر دل آتش نشاند

سودابه در اندیشه بود تا به گونه اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند، دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور سیاوش کرده و او را فرا خواند:


که باید که رنجه کنى پاى خویش
نمائى مرا سرو بالاى خویش
بیاراسته خویش چون نوبهار
بگردش هم از ماهرویان هزار

آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت:

هر آنکس که از دور بیند ترا
شود بیهش و برگزیند ترا
زمن هر چه خواهى، همه کام تو
بر آرم ، نپیچم سر از دام تو
من اینک به پیش تو افتاده ام
تن و جان شیرین ترا داده ام

سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى گوید و همزمان به او نزدیک مى شود. ناگاه او را در آغوش کشیده و مى بوسد

سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد
همانا که از شرم ناورد یاد
رخان سیاوش چو خون شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم
چنین گفت با دل که از کار دیو
مرا دور داراد کیوان خدیو
نه من با پدر بى وفائى کنم
نه با اهرمن آشنائى کنم

سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت:

سر بانوانى و هم مهترى
من ایدون گمانم که تو مادرى

سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد.
سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه یوسف و زلیخا دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد …
بارى سیاوش به سودابه مى گوید که پدر را آگاه خواهد کرد:

از آن تخت برخاست با خشم و جنگ
بدو اندر آویخت سودابه چنگ
بدو گفت من راز دل پیش تو
بگفتم نهانى بد اندیش تو
مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟
به پیش خردمند رعنا کنى؟
بزد دست و جامه بدرید پاک
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک
برآمد خروش از شبستان اوى
فغانش زایوان برآمد بکوى

در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش عبور خواهم کرد

سیاوش بیامد به پیش پدر
یکى خود و زرین نهاده به سر
سیاوش بدو گفت انده مدار
کزین سان بود گردش روزگار
سیاوش سپه را بدا نسان بتاخت
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت
زآتش برون آمد آزاد مرد
لبان پر ز خنده برخ همچو ورد
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و باد یکسان بود
سواران لشکر برانگیختند
همه دشت پیشش درم ریختند

سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد.

یکى شادمانى شد اندر جهان
میان کهان و میان مهان
سیاوش به پیش جهاندار پاک
بیامد بمالید رخ را به خاک
که از نفت آن کوه آتش پَِـرَست
همه کامه دشمنان کرد پست
بدو گفت شاه، اى دلیر جهان
که پاکیزه تخمى و روشن روان
چنانى که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا
سیاوخش را تنگ در برگرفت
زکردار بد پوزش اندر گرفت
مى آورد و رامشگران را بخواند
همه کام ها با سیاوش براند
سه روز اندر آن سور مى در کشید
نبد بر در گنج بند و کلید!

......................................................
خودتان قضاوت کنید.


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 03:01 ب.ظ

معمولا رسم بوده که در سفره هفت سین یه جلد قران بذارن . ولی برنامه صدای امریکا در سفره هفت سینش به جای قران از کتاب شاهنامه فردوسی استفاده کرده. بیچاره ها دیگه نمی دونن چکار باید بکنن.

محمد نیسی پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 03:34 ب.ظ

سلام‌علیکم

استاد، همانگونه که در مقاله اشاره کردید ادامه آسان‌گیری الله عزوجل در آخرت نیز ادامه خواهد یافت البته برای مؤمنین به آنچه بر محمد نازل شد:

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (محمد - ٢)

وَمِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الأعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ (١٠١)وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ( توبه - ١٠٢ )

آیه 102 شرح حال عمومی مسلمین است که گاهی عمل صالحی انجام می‌دهند و گاهی مرتکب گناه و اشنباه می‌شوند و الله عزوجل با به کار بردن لفظ " عَسَى " بخشیده شده آنان را حتمی عنوان می‌فرماید.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِمَنْ فِی أَیْدِیکُمْ مِنَ الأسْرَى إِنْ یَعْلَمِ اللَّهُ فِی قُلُوبِکُمْ خَیْرًا یُؤْتِکُمْ خَیْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ( انفال - ٧٠)

در این آیه نیز خدای رحمان وجود نیت خیر در قلوب اسیران کفار و مشرکین را برای بخشیده شدن‌شان کافی می‌داند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعَى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (تحریم - 8 )

یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (١٢)یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ ( حدید - ١٣)

خداوند در آیات فوق تنها روشنایی موجود در تاریکی مطلق قیامت را نزد محمد و کسانی که به او ایمان آوردند، معرفی می‌کند.

و این در حالی است که متولیان و رئیسان مذاهب در همه انواع و الوان، چنان چهره خشن و بی‌رحمی از الله عزوجل ترسیم می‌کنند که گویی خدواند وعده داده همه را به جهنم خواهد فرستاد، مگر کسانیکه توسط رئیسان مذاهب سفارش شده باشند !!

یکی پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 03:41 ب.ظ

سلام .
درود بر ذهنیت قرآن محور شما.
کاملا واضحه اون خزعبلات تورات دست ساز یهودیان فرمایشات خداوند مهربان نیست و برداشت شما دقیقا " همون فرمایشات الهی است.
در ضمن جناب سیما اون مریم رجوی و حزب جنایتکارش را طراحان یهودی رفرم سال 57 ایران خلق کردند تا بتونن مخالفان رفرم را شناسایی جذب و نهایتا" نابود سازند که البته تا امروز هم موفق بوده اند

محمد نیسی پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 04:23 ب.ظ

امروز شبکه ناشنال جئوگرافی برنامه‌ای درباره جشن‌های کشور هند پخش کرد که یکی از این جشن‌ها روشن کردن آتش در شب قبل از آغاز فصل بهار است به مانند آنچه یهودیان در مراسم مذهبی انجام می‌دهند.

فقط یک تفاوت وجود دارد و اینکه هندیان از آتش طلب قدرت و حمایت نمی‌کنند بلکه معتقدند آتش شیطان را از شهرشان دور می‌کند!

دومینو پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 09:14 ب.ظ

استاد گرامی باسلام.

باستناد کدام آیه خداوند تنبیه بدنی را برای زنان جایز شمرده است؟
از دوستی که بنده را با مطالب روشنگرتان آشنا نمود شنیدم که منظور از "واضربوهن..."با توجه به ادامه آیه شریفه ترک ورها نمودن است واستدلال ایشان این بود که فعل ضرب درموقعیتهای مختلف معانی گوناگونی میدهد مانند:ضرب الله مثلا"...
تانظر استاد چه باشد؟

این فرمایشات تفسیر است.

دومینو پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 10:08 ب.ظ

باسلام.
فرمایشات حضرتعالی صحیح ولی نمیدانم "ضرب الله مثلا "را چگونه معنی کنم ونمیدانم منظور مثال آوردن خداوند است یا تنبیه بدنی مثال!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 10:58 ب.ظ

سلام
استاد بالاخره قرآن را باید چگونه فهمید؟!می توان برای هر معنی و مفهومی گفت که این یک تفسیر است!!

طالب حقیقت پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 11:19 ب.ظ

با سلام به استاد و دوستان.
آقای توحید. من بار دیگر به آیات مربوطه از سوره ی احزاب مراجعه کردم. نظرم را عرض می کنم و از شما، استاد و دوستان درخواست دارم اگر ایرادی بود بفرمایید.
آیه ی مذکور (55 سوره ی احزاب)، در پیوند با آیات قبل و بعد از آن است. با نگاهی به این بخش از سوره ی احزاب، می توان محدوده ی آیات مربوطه را این چنین تعیین کرد:

یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام غیر ناظرین اناه و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستانسین لحدیث ان ذلکم کان یؤذی النبی فیستحیی منکم و الله لا یستحیی من الحق و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده ابدا ان ذلکم کان عند الله عظیما. ان تبدوا شیئا او تخفوه فان الله کان بکل شی ء علیما. لا جناح علیهن فی آبائهن و لا ابنائهن و لا اخوانهن و لا ابناء اخوانهن و لا ابناء اخواتهن و لا نسائهن و لا ما ملکت ایمانهن و اتقین الله ان الله کان علی کل شی ء شهیدا.

ای کسانی که ایمان آورده اید ، به خانه های پیامبر داخل مشوید مگر شما، را به خوردن طعامی فرا خوانند ، بی آنکه منتظر بنشینید تا طعام حاضر شود اگر شما را فرا خواندند داخل شوید و چون طعام خوردید پراکنده گردید نه آنکه برای سرگرمی سخن آغاز کنید هر آینه این کارها پیامبر را آزار می دهد و او از شما شرم می دارد ولی خدا از گفتن حق شرم نمی دارد و اگر از آنان پیامبر چیزی خواستید ، از پشت پرده بخواهید این کار ، هم برای دلهای شما و هم برای دلهای آنها پاک دارنده تر است شما را نرسد که پیامبر خدا را بیازارید ، و نه آنکه زنهایش را بعد از وی هرگز به زنی گیرید این کارها در نزد خدا گناهی بزرگ است.
اگر چیزی را آشکار کنید یا مخفی دارید ، در هر حال خدا به هر چیزی آگاه است.
آنان را گناهی نیست در پدر و پسر و برادر و برادرزاده و، خواهرزاده و زنان و یا ماملکت یمین خود. و باید از خدا بترسندکه خدا بر هر چیزی ناظر است. (احزاب، 53-55)

این محدوده ی آیات مورد نظر است که راجع به یک موضوع خاص هستند. قبل و بعد از این آیات، شامل دستورات مجزایی است.
اما برای روشن تر شدن موضوع، آوردن آیه ی زیر هم مفید است:

یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما.
ای پیامبر ، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را، برخود فرو پوشند این مناسب تر است ، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و خدا آمرزنده و مهربان است (احزاب، 60)

البته من کاری به معنای آیه ی اخیر ندارم. این ترجمه که به نظر نادرست هم می آید، یکی از ترجمه های موجود است.

طبق آیه ی 53، به مومنان توصیه می شود که اگر چیزی از اهل خانه ی پیامبر خواستند، از پشت پرده طلب کنند.
از آیه ی 60 چنین بر می آید که پیامبر علاوه بر زنان، دارای دخترانی نیز بوده است.
آیه ی 55 راجع به مسائل جنسی نیست؛ زیرا آشکار است که زن نمی تواند با پدر یا برادرش رابطه ی جنسی داشته باشد. پس این آیه، استثنایی در همان توصیه ی آیه ی 53 در وجود حجاب بین مردم و ساکنان خانه ی پیامبر است. لذا ضمیر «هن» در آیه ی 55 را نمی توان به «ازواجه» نسبت داد.

در نتیجه در می یابیم که آیه ی 53، مرجع ضمیر «هن» را دقیقا مشخص ننموده است؛ این ضمیر مربوط است به تمام اشخاص مونث ساکن در خانه های پیامبر. پس نمی توانیم حتما بگوییم که اگر در آیه ی 55، سخن از ماملکت ایمان است، اشاره به زنان پیامبر دارد. این اشاره ممکن است مربوط به دختران پیامبر باشد. زیرا اگرچه در آیات قبل از 53، سخن از زنان پیامبر است، اما آیه ی 53 با یک خطاب جدید آغاز شده و حاوی یک دستور مجزا است و الزامی در ارجاع ضمیر «هن» به زنان پیامبر نیست.

من نظری درباره ی ابهامات دیگر شما ندارم. بحث فعلا بر سر همین آیات است. فکر می کنم الزامی در نسبت دادن ماملکت ایمان این آیه به زنان پیامبر وجود ندارد.
این آیه از نظر طرز بیان و محتوا شبیه آیه ی 33 همین سوره است.

و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی و اقمن الصلاة و آتین الزکاة و اطعن الله و رسوله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.
و در خانه های خود بمانید و چنان که در زمان پیشین جاهلیت می کردند،زینتهای خود را آشکار مکنید و نماز بگزارید و زکات بدهید و از خدا وپیامبرش اطاعت کنید ای اهل بیت ، خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد. (احزاب، 33)

در این آیه هم از همان ضمیر نامشخص (کم) استفاده شده است. اگرچه در ابتدا اشاره ی ضمایر به زنان پیامبر است، اما در انتها اشاره به تمام ساکنان خانه های پیامبر است.
حال اگر ایرادی می بینید، تذکر دهید که مقصود تنها دستیابی به حقیقت موضوع است.

فرهاد پنج‌شنبه 1 فروردین 1392 ساعت 11:28 ب.ظ

سلام خدمت آقای پورپیرار
با این جمله تون بسیار موافق :
((نپنداریم که نزدیک شدن به گفتار خداوند آسان نیست و جز عالمان عالی مقام را به فهم آن راه نمی دهند))
راستی مقالات اسلام و شمشیر شما ادامه دارد یا به همان 55 مطلب ختم می شود؟؟

به خواست خدا ادامه دارد.

دومینو جمعه 2 فروردین 1392 ساعت 01:07 ب.ظ

حدودسه سال پیش که جهت شرکت در سمیناری در شهر تبریز دعوت شده بودم یکی از اساتید به عنوان محقق مقاله ای ارایه داد ودر آن نتایج تحقیقات جدید برروی چگونگی شکل گیری اهرام مصر بیان شد.این شخص عنوان نمود باتوجه به عدم امکان جابجایی سنگهای اهرام حتی با قویترین جرثقیلهای امروزی یقینا" این قطعات چیده شده روی قطعات بتنی ساخته شده باتکنولوژی شبه نانوست

امید جمعه 2 فروردین 1392 ساعت 02:14 ب.ظ

سلام آقای پورپیرار
در راستایی مباحث پیش رو نظرتون در مورد ایه 5 سوره مائده چیست؟؟
‏ الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ
امروزه چیزهای پاکیزه بر شما حلال شده است طعام اهل کتاب بر شما حلال است و طعام شما نیز بر آنها حلال است و نیز زنان پارسایی مومنه و زنان پارسایی اهل کتاب هرگاه مهرشان را بپردازید به طور زناشویی "نه زناکاری و دوست گیری "بر شما حلالند و هر کس که به اسلام کافر شود عملش نا چیز شود و در آخرت از زیان کاران خواهد بود.
ترجمه از آیتی

در این باب به کتاب اسلام و شمشیر رجوع کنید.

دومینو جمعه 2 فروردین 1392 ساعت 02:23 ب.ظ

سلام علیکم.

در زبان عربی آنچه را که اعتصاب غذا گفته میشود به "اضراب عن الطعام"موسوم است بنابراین منطقی بنظر میرسد اگر ترجمه ونه تفسیر!" واضربوهن..." را نه تنبیه بدنی بلکه به حال خود رهانمودن نمود.
لازم به ذکر است در زبان عربی اصطلاح "اضراب عن الطعام"ترک و رهانمودن غذا معنا میدهد پس خواهش میکنم برا روشن نمودنمان بازنگری مجددی در ترجمه های مغرضانه دشمنان دین خدا انجام دهید واین یک بهانه نیز از دشمنان قرآن گرفته شود.
والسلام

در قرآن کریم فعل ضرب عمدتا همراه مثل امده با معنای خداوند مثل می زند. اما در باب زنان منظور کتک زدن است که در ایه 34 سوره نساء و در آیه 44 سوره صاد آمده که پس از شکایت ایوب از شیطنت زن اش فرمان کتک زدن او، ظاهرا با دسته ای ترکه صادر می شود.

محمد اوجال جمعه 2 فروردین 1392 ساعت 04:56 ب.ظ

یهودیان عمامه به سر، هنوز در میان مسلمانان در حال فعالیت اند:

"مفاتیح الحیات"، یا جلد دوم "مفاتیح الجنان" به ابازار آمد

«...حجت‌الاسلام یدالله مقدسی عضو گروه تحقیق و تنظیم کتاب مفاتیح الحیات می‌گوید: «مفاتیح الحیات» به معنای کلیدهای زندگی و در واقع جلد دوم کتاب مفاتیح الجنان است که با هدف آشنایی عموم مردم با آیات و روایات مربوط به روش‌های زندگی و معاشرت‌های اجتماعی و مسائل مربوط به جامعه اسلامی، تحت نظر آیت‌الله جوادی آملی نگاشته شده است. وی ادامه می‌دهد: انسان با عمل به کتاب «مفاتیح الجنان» مرحوم شیخ عباس قمی، «کلید بهشت» را به دست می‌آورد. کتاب مفاتیح الحیات نیز با همین هدف و به زبانی ساده نوشته شده است و این کتاب «کلید زندگی» واقعی را به انسان می‌دهد تا انسان بتواند با آن «کلید بهشت» را به دست آورد.

به گفته آیت‌الله جوادی آملی، کتاب مشهور مفاتیح الجنان مسیر رسیدن به جنت را برای مسلمانان ترسیم می‌کند و نیاز بود کتابی درباره مسیر زندگی در این دنیا هم برای جامعه اسلامی تدوین شود و این اتفاق با انتشار مفاتیح الحیات به وقوع پیوست...»

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=153472

قــــرآن هم که اصولا نه کلید بهشت و نه جهنم را به دست می دهد و نه مسیر زندگی صحیح در این دنیا را ترسیم می کند، شیئی زینتی بیش نیست که باید در بوسید و بالای طاقچه گذاشت!!

دارا شنبه 3 فروردین 1392 ساعت 02:35 ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب پورپیرار گرامی. با تشکر از زحمات و روشنگری های بی نهایت دقیق و کارسازتان. صادقانه بگویم از موقعی که با مجموعه تحقیقات شما آشنا شدم هر روز در حال یادگیری هستم. آیات قرآن دیگر برایم تکراری نیست بلکه با خواندن هر آیه افق جدیدی به رویم باز می شود. این تعطیلات هم به نفعم تمام شده است. فرصتی پیش آمده تا مجموعه ایران شناسی بدون دروغ را با دقت بیشتری بخوانم. بسیار بسیار زیبا و خارق العاده است این باریک بینی و حقیقت یابی شما. از الله قادر متعال می خواهم به شما طول عمر پر برکت عنایت فرماید تا درماندگی و سقوط کامل دریوزگان و شیادان و غارتگران ملل مسلمان را ببینید.
مسافرت ها و ماموریت های شغلی اینجانب به تهران فراوان است. انشاء الله اگر قابل بدانید امید دارم بتوانم در آینده ای نزدیک دیداری از شما داشته باشم. باتشکر

با تشکر از تعارفات تان، دیدار غنیمت است.

دومینو شنبه 3 فروردین 1392 ساعت 02:58 ق.ظ

باتشکر از استاد عزیز.

بنده که قانع شدم وامیدوارم خداوند نعمت وجود شمارا از ما نگیرد

دومینو شنبه 3 فروردین 1392 ساعت 04:25 ب.ظ

سلام علیکم.

استاد فرزانه مسلما" دور ریختن اسراییلیات درمواجهه با متن متین قرآن ما رابه مفهوم واقعی آن نزدیکتر خواهد کرد ولی دراین میان مسائل فراوانی است که درجای جای قرآن بدانها اشاره شده و جزء تکالیف واجب شمرده میشود،براستی چگونه مثلا میتوان نماز به جای آورد درصورتیکه یکی از مهمترین الفاظ آن که به صلوات موسوم است هنوز جای بحث دارد؟چگونه و چه کسی میتواند از لابه لای متن قران بدون هیچ واسطه ابهام موجود در نحوه نماز خواندن،تعداد رکعات،زمان وکیفیت و...رابه مابیاموزد؟

مسلمانان افزون بر 14 قرن وقوع طوفان نوح مذکور در قران را بدون تقاضای دلیل و نشانه پذیرفتند تا به زمان ما و باز هم به خواست خدا گره ان حادثه گشوده شد. جای تعجب است که ما قران را با پیش اشاره هایی چون یس و ن و ق و المراء بی سوال و جواب می پذیریم ولی مثلا معنای دقیق صلوات قلقلک مان می دهد!؟ از یاد نبرید که خداوند پاسخ برخی از ابهامات و به طور کلی متشابهات را به قیامت حواله کرده است.

دومینو شنبه 3 فروردین 1392 ساعت 06:02 ب.ظ

من درابتدا تشکر میکنم از اینهمه اهتمامی که برای روشنگری دارید.لیکن سوال بنده درخصوص نحوه اعلام بندگی به درگاه الهی است و آن اینکه برای مفهوم کمیت وکیفیت کسانی باید تحقیقی نو را شروع کنند یا همین مناسک موجود که در جزییات مختصر محل اختلاف است صحیح میباشد؟
با تشکر فراوان

دستورات صریح مندرج در ایه هفتم سوره ال عمران را با دقت فوق العاده بخوانید و با سرسپردگی کامل عمل کنید.

علیرضاـ۱ شنبه 3 فروردین 1392 ساعت 09:22 ب.ظ

هر انچه از ضعف روشنفکری این به ظاهر عالمان روز میخواهید در این خاطره خواهید یافت .

خاطره ای از استاد ابراهیمی دینانی

من یک وقتی در ترکیه بودم. دولت ترکیه چند سال قبل از ما دعوت کرده بود و بسیار هم پذیرایی به عمل آوردند که حالا نمی‌خواهم در این باره سخن بگویم. آن‌ها در یکی از شب‌های ماه رمضان جلسه ای ترتیب دادند که وزیر اوقاف و وزیر فرهنگ ترکیه با بسیاری از مقامات عالی دولت ترکیه در آن حضور داشتند. ما هم مهمان بودیم. بعد از افطار وزیر اوقاف سخنرانی کرد. او به حکم این که وزیر اوقاف بود و شخصیت مذهبی داشت خواست بگوید دولت ترکیه ان مقدار هم که ما فکر می‌کنیم سکولار و غیرمذهبی و لا مذهب است سکولار نیست.
می‌خواست مذهبی بودن ترکیه را به رخ بکشد، از این رو گفت : قرآن کریم در مکّه نازل شده است، در مصر قرائت شده است و در ترکیه کتابت شده است. او کتابت شدن قرآن را در ترکیه مقامی در حقّ کشور خود میدانست. تا این را گفت من دستم را بلند کردم و گفتم : آقا! یک جمله هم به عبارتتان اضافه کنید! گفت چه چیزی را اضافه کنم!؟، گفتم : این را که قرآن در ایران هم فهمیده شده است. عده ای از این حرف من خوششان نیامد و عده ای هم خوششان آمد.
من بر این باورم و هنوز هم باور من این است که متفکران ایرانی بهترین مفسران قرآن بوده‌اند و به بهترین وجه قرآن را فهمیدند. علت این امر ، این است که ایرانیان سابقهٔ فرهنگی دراز مدتی داشته‌اند. رنگ و بوی این سابقه فرهنگی در ایرانیان و از جمله چهره های ممتاز و متفکر ایرانی است.

http://ebrahimi-dinani.com/?p=62

جوک فرهنگی بی مزه ای بود. علی الخصوص در ترکیه نوشته شدن قران.

abbas یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 07:24 ق.ظ

http://www.youtube.com/watch?v=fOrPr_GiJRY

abbas یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 11:01 ق.ظ

استاد سلام۰استاد تورات به چه زبانی بر حضرت موسی نازل شد؟ممنون

اقای عباس. در این باره اطلاعاتی وجود ندارد. زیرا از تورات نخستین نمونه ای یافت نشده است.

رامین ع یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 02:06 ب.ظ

سلام استاد
انشااله سالی پر از سلامتی داشته باشید

استاد نظرتان راجع به آقای راشد خلیفه چیست؟ بیشر حرفهایش درست بنظر میرسه غیر از آن اداعای ...

درباره او مطلبی نخوانده ام.

[ بدون نام ] یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 03:43 ب.ظ

مراسم چهارشنبه سوری آریایی به جدبزرگ تمام آریایی های جهان، شاه شاهان آقای کورش سابقا کبیر هم آسیب زد

http://www.tabnak.ir/fa/news/309980/%D9%85%D9%82%D8%A8%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B5%D8%A7%D8%A8%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AC%DA%A9-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

مسعود سنجری یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 04:01 ب.ظ

اینهم آیه دیگری از قرآن که نظر استاد در آسان گیری خداوند را تاکید می کند:

وَلَا تُکْرِهُوا۟ فَتَیَـٰتِکُمْ عَلَى ٱلْبِغَآءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًۭا لِّتَبْتَغُوا۟ عَرَضَ ٱلْحَیَوٰةِ ٱلدُّنْیَا وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ مِنۢ بَعْدِ إِکْرَ‌ٰهِهِنَّ غَفُورٌۭ رَّحِیمٌۭ (النور: 33)

با تشکر از زحمات و راه نمایی های شما. به چند دلیل قرارمان به قشم افتاد. باز هم ممنون

m.i یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 05:33 ب.ظ

باسلام وباآرزوی سلامتی وطول عمر برای حضرت عالی ایا ازدست نوشته اعتماد السطنه چیزی موجود می باشد واگر موجود است ایا شما آنرا روئیت کرده اید

اگر دست نوشته ای هم ظهور کند نمی توان تعلق ان ها را به اعتماد السلطنه اثبات کرد. مانند نامه های کمال الملک...

abbas یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 06:25 ب.ظ

استاد سلام. بعد از اثبات نوکنده بودن کتیبه داریوش و ناتوانی در خواندن هیچیک از خطوط باستانی حال اگر از تورات نخستین نمونه ای یافت نشده و متن فعلی به تازگی نوشته شده تکلیف هخامنشیان و پوریم چه میشود؟ با این وضع مهمترین دلایل اثبات پرویم و وجود شخصی به نام کوروش بی اعتبار نمیشود؟

آقای عباس (اگر شما عباس باشید). وقوع پوریم را نه افسانه های هخامنشی بل نابودی همزمان یک سلسله از مراکز تجمع مردم شرق میانه و تعطیل تولیدات از نظر فنی پیشرفته ان ها، در عرصه پهناوری از بابل تا افغانستان و ویرانی همزمان و از نظر اسلوب تخریب یکسان لااقل ده سایت کهن اثبات می کند و چون یهودیان مسبب تولید تمام این قصه ها شناخته می شوند و هم انان این قتل عام را با نام پوریم عید می گیرند پس انجام ان نسل کشی عمومی با تدارکات یهودی مسلم است چنان که مسئولیت تاریخی و فرهنگی تحریر و حک جاعلانه این انبوه تالیفات و سنگ نبشته ها نیز بر گردن یهودیان است.

[ بدون نام ] یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 07:03 ب.ظ

وَالَّذِینَ یَبْتَغُونَ الْکِتَابَ مِمَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ فَکَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا فَتَیَاتِکُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَن یُکْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِکْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
نظر شما چیه؟

قرار بود ماملکت ایمانهم کنیز باشد نه غلام...

abbas یکشنبه 4 فروردین 1392 ساعت 09:35 ب.ظ

استاد آنچه جای سوال است اینه که همه قاتلها و جنایتکارها به دنبال لاپوشانی جنایت هستند در حالیکه یهودیان کتیبه بر سینه کوه می کنند و شرح خونریزی شاه مورد علاقه خود را میگویند(طبق ترجمه مراکز دانشگاهی وابسته به خود این یهودیان) و این مراسم نسلکشی را هر ساله جشن میگرند (طبق فرمایش شما) از طرف دیگر شما مدعی هستید برای پنهان کردن جنایت خود از چشم مردمان امروز منطقه به جعل اینهمه سلسله پادشاهی و کتاب و ودیوان و ساختمان و ابنیه و کاشیکاری و... و شاعر دست زده اند! اینها در تناقض با هم نیست؟

باید مستند تختگاه هیچ کس را ببینید و در نهایت از خود بپرسید چه کسانی یک بنای در ابتدای ساخت به خود رها شده را با دست کاری های وسیع نگین معماری جهان معرفی کرده و یا به زمان ما کتیبه تاریخی بیستون کنده و در متن ان فارس های قدرتمند و دیرین ساخته اند که کس را یارای مقابله با آنان نبوده است. و چون در پس این ابهامات انگشت یهود را در کار می بینیم ان گاه به دنبال منافع یهود در این اشفته کاری ها می گردیم و. با ملاحظه نشانه های انقطاع تمدن در شرق میانه نتیجه روشنی حاصل می شود. مگر این که معتقد باشید ساخت تخت جمشید کامل و کتیبه بیستون کهن است. ایا معنای این اشاره را در می یابید که کثافت کاری های فرهنگی یهود در حوزه شرق میانه چند وجهی بوده است؟ گمان نمی کنم. ضمنا با نام خودتان وارد شوید.

یه دوست دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 12:44 ق.ظ http://www.fardanews.com/fa/news/253667/%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8

فرزانه با بیان اینکه باید به شرقی ترین نقطه سفر کنید تا بتوانید عجیب ترین قبرستان ایران را ببینید افزود: قبرستانی که با سنگ های عمودی خاکستری و حکاکی های عجیب و غریب این سنگ ها، عنوان اولین قبرستان مسلمانان ایران را با خود یدک می کشد

وی تصریح کرد: بنا بر روایت‌ها، در روستای سفیدچاه رسم بوده است که سنگ قبر مردگان را بر اساس شغل آنها حکاکی می کردند در حالی که پس از مرگ آخرین بازمانده‌ سنگ‌تراشان و حکاکان مصیب‌محله، عمر حکاکی روی سنگ‌ها نیز به پایان رسیده و درگذشتگان جدید روستا، با سنگ های امروزی دفن می شوند.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران با اشاره به اینکه نخستین قبرستان مسلمین در ایران ، قبرستانی عجیب با قدمت ۱۲۰۰ ساله با نقش‌های عجیب‌ روی سنگ‌هایش در روستای سفیدچاه واقع است گفت: قبر ملک بادله حاکم شمال در این گورستان قرار دارد و همچنبن ابراهیم، منصور و عبدالرحمن سه فرزند امام موسی‌ابن جعفر(ع) و چندین تن از سادات مرعشی که روزگاری در آمل حکومت می‌کردند در سفیدچاه مدفون شده‌اند.

فرزانه یادآور شد: ضریح چوبی امام‌زاده که با گنبد نقره‌گونش در دل این دره زیبا می‌درخشد بنا بر نوشته‌ی کنده‌کاری شده‌اش ۸۴۰ سال قدمت دارد.

وی ادامه داد: سفیدچاه که به روایتی قبر حاج جرجیس سفیدجایی، سفیدجا و در روایت‌های دیگر اسپ ِچاه، اسپ ِ تن و روبار نامیده شده در دره‌ای میان کوه‌های هزارجریب از رشته‌کوه همیشه باشکوه البرز، در گلوگاه واقع است .

مدیرکل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری مازندران افزود: سنگ قبرهای محرابی گورستان تاریخی سفید چاه، دارای تصاویر نمادین ایرانی است که مفاهیم پیچیده زندگی، مرگ و رستاخیز را در خود نشان می دهد.

فرزانه تصریح کرد: خانه رسولی در روستای تیله نو ، جَر(خندق)کلباد در کیلومتر 2 جاده قدیم گلوگاه-گرگان جنب قبرستان بهشت رضا(ع) به شماره ثبت20282 ، بنای قدیمی حمام در روستای ریحان آباد به شماره ثبت:20690، گورستان اسلامی و امامزادگان ابراهیم، منصور، رحمان سفیدچاه در کیلومتر 43 جاده گلوگاه – دامغان در روستای سفیدچاه واقع شده است.

http://www.fardanews.com/fa/news/253667/%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86

مطلب تکراری است.

دارا دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 01:53 ق.ظ

http://www.tabnak.ir/fa/news/310231/%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

دومینو دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 02:34 ق.ظ

سلام علیکم.

استاد لطفا تکلیف مارا با این ترجمه های نامفهوم مترجمین بیسواد معلوم کنید

تکلیف اول این که عربی بخوانید.

abbas دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 03:11 ق.ظ

استاد سلام ۰استاد دو کامنت آخر مال من نیستند ممنون

کاملا معلوم بود و به فرستنده نیز تذکر داده شد.

abbas دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 03:32 ق.ظ

استادسلام۰استاد زمانی که شما واستاد غفوری عزیز مستند تخت گاه هیچ کس را دروست کردن با دیدن آن مستند زیبا من تمام جوابهایم را گرفتم این آقای که با نام من کا منت می گذارد فکر می کنم که مستند را ندیده است ۰دوست عزیز لطفا با اسم خود کامنت بگذارید ممنون

abbas دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 06:47 ق.ظ

http://www.quranclub.net/2010/05/prophet-noahs-ark-found-in-turkey.html

ممنون از ارسال لینک. نور حقیقت خاموش ناشدنی است.

مفلح اسماعیلیjefir1@yahoo.com دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 07:35 ق.ظ

سلام الله علیکم
استاد عزیزآیا ورود یونانیهای هلینی دو بار به منقطه صورت گرفته یکبار توسط اسکندر ویکبار هم زمانی که از مسیحی ها شکست می خورند درست است؟

سلوکی های میراث بر اسکندر، مقدونی بوده اند.

مهران دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 10:04 ق.ظ

سلام ناصر خان
امیدوارم سال خوبیو شروع کرده باشین
سالی پر از ظهور خوبی ها
کتاب اسلام و شمشیرو تو این تعطیلات مطالعه کردم
بخشهایی از کتاب واقعا فو العاده بود مخصوصا قسمتهایی که در باره بزرگ جلوه دادن شمشیر و جنگها در صدر اسلام اشاره میکرد
ازتون میخوام در قسمتهایی که به موارد تفسیری اشاره فرموده اید از تعداد بیشتری منبع استفاده کنید مثلا بیشتر از تفسیر سورآبادی نقل کرده بودید . شاید بگید این از تفاسیر مهم و کلیدی میباشد اما همانطور که مستحضرید در تفاسیر جدید تا حدودی اسرائیلیات را حذف کرده اند

باز هم از نگارش اسلام و شمشیر سپاسگذارم

ممنون از تعارفات شما.

[ بدون نام ] دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 10:24 ق.ظ

http://www.youtube.com/watch?v=Ne47dfvmqGM

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد