حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه ۲۹.


کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه ۲۹

سرانجام و به دنبال قریب صد سال ساخت و ساز در شرق میانه، به همت عاملینی از هندیان و ارامنه و دست اندر کاران دیگری از مردم شرق اروپا، با بالا بردن ردیفی از کاروان سرا و برج و میل و امام زاده و مسجد و مقبره، همزمان با گسترش تعرض فرنگی ها، پروسه و پروژه تجدید حیات اجتماعی در ایران پس از پوریم را توسعه دادند و با توزیع و تزریق گروه های مهاجر، از مراکز مختلف جوامع مبتدی اطراف، ظواهر لازم برای تبدیل وادی 22 قرن در سکوت مانده ایران به سرزمینی با نشانه های تاریخ و تمدن با پایگاه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و عبادی، فراهم دیدند و گرچه محاسبه زاویه محراب مساجد نو سازشان هم درست نیست، ولی با تذکرات و تعارفات نامتجانس تاریخی، که جز قصه از آنان در ذهن نمی ماند، ارزش پایگاه خود را تا ثریا بالا کشیدند و برای هر گروه تازه پا و نوپدید شجره ای ساختند که گرچه بی اندازه مقوایی است، اما کسانی کباده اسکان چند هزاره در این یا آن موقعیت را می کشند..

با توجه به همراهان و همسران ناصرالدین شاه، به گمانم نوعی از فقر لاعلاج در بساط دربار شاه دیده می شود که تنها می توان تذکر داد که این مجموعه جز تمرین  یک سلطنت ساختگی و بی پشتوانه تاریخی و جغرافیایی کاربرد دیگری نداشته و نقش سلطان که سابقه و نمونه قبلی در ایران پس از پوریم نداشته است، به خصوص اینک که رفتارهای جدی شاه هم، چون سفرهای او به فرنگ نامعتبر شده، پس منطقی است بپذیریم سلسله قاجار سازان نیز با نیت کسب مهارت در فضا سازی نیازمند اتود قاجارها بوده اند. در واقع درانداختن اواز سفر فرنگ و غیره رنگ و لعابی با قصد پنهان کردن فلاکت سلسله قاجار بوده است. پیش از این هم نارضایتی شاه شهید، آن هم در دهه آخر عمر، از نداشتن اتاق خلوت مخصوص به خود را نیز شنیده اید.
«ناصرالدین شاه اکول نبود ولی دوست داشت از هر خوردنی بچشد. تفاله هر چیز حتی سینه جوجه و میوه را پس از جویدن بسیار بیرون می آورد. چند نوع ماست عالی با گلپر تازه، کرفس، پسته تازه یا چاتلانقوش برایش تهیه می کردند که گاه مرا از آن ها نصیبی می رسید. بدین معنی که «سلطان کبابی» یا «اقل بیگه خانم» مرا به اتاق آینه کوچک خوانده نصف جوجه از کباب مخصوص و یکی دو قاشق از ماست ها به من می دادند که تاکنون لذت ان را فراموش نکرده ام. شاه پس از شام یک فنجان کوچک قهوه در قهوه خوری طلای مینا می نوشید و بعد قلیان می کشید. قلیان اش بسیار ظریف و مرصع به سنگ های گران بها بود». (دوستعلی خان معیرالممالک، یادداشت هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، ص ۲۳)
این شرح آن ناداری، حتی در اندازه توصیف ماست سفره و ظرافت قلیان مرصع شاه است که گویی به مذاق نزدیکان او نیز، تا ارتفاع نقل در تاریخ، خوش می آمده است. معیر الممالک بسیار مصر است که زنان و کوزه قلیان شاه را غرق جواهر کند آن هم زمانی که بر دست و پا و گردن و گلوی زنان شاه در تصاویر باقی مانده و موجود، به میزان حلقه  ای حلبی نیز زینت ندیده ایم. آن چه از این شاه این جا و ان جا برمی خوریم، پر بهاتر از تفاله های لقمه ها و به راستی در حد همان دو قاشق ماست هم نیست.

«بین سال های 1306 و 1307 قمری، ناصرالدین شاه برای دیدن نمایشگاه پاریس که برج ایفل یادگار آن است، به فرنگ رفت و عزیزالسلطان را که در آن وقت 13 ساله بود با خود برد. او همه جا با در کنار شاه بود و مورد نوازش پادشاهان و ملکه ها قرار می گرفت. ملکه ویکتوریا او را فراوان نواخت و با وی عکس انداخت. در روزنامه ها عکس ها از او به چاپ رسید و مقالات گوناگون درباره اش انتشار یافت. او را «فاوری» یعنی مقرب و محبوب شاه ایران نامیدند». (دوستعلی خان معیر الممالک، یادداشت هایی از زندگانی خصوصی ناصر الدین شاه، ص 93)

در  بررسی های حرفه ای و یا آماتور، از دوران ناصرالدین شاه، هرگز کسی در وقوع سفرهای او تردید نکرده و همین بی حیایی جمعی در انتشار دروغ، مورخ را مشتاق می کند تا علت تن دادن به این آلودگی فرهنگی و جمعی را بیابد و شاید که شانس رو کند و یکی از آن تصاویر ملیجک و ملکه انگلستان را احتمالا از مخفیگاه کنیسه و کلیسایی بیرون کشده شود. 



آن چه از این ملیجک باز می دانیم که به عنوان سرپرست یک قوم و ملت و سرزمین، در قریب 150 سال پیش عنوان ناصر الدین شاه گرفته، این باور است که او جز شکار و مراجعه به حرم سرا دغدغه دیگری نداشته و هیچ گونه تاثیر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در زمان دراز و 50 ساله اقتدار این کج کلاه چلیپا نشین قابل اشاره و بیان نیست. بررسی تصویر بالا که نحوه و مکان گذران ساعات خلوت سلطانی را با دراز کشیدن همگانی بر شبه پتویی در زیر زمینی نمایش می دهد، از جوانب گوناگون، دوران قجرها را از توصیفات و تعارفات کنونی بیرون می فرستد و از آن که تنها یادگار تحرک سیاسی و فرهنگی شاه قجر، یعنی سفرهای مکرر به فرنگ هم، بی نشانه و مردود است، لاجرم کار شناخت کامل قجرها به چنان بن بستی می رسد که هرترفندی برای بازسازی عمومی مسائل آن دوران مگر با ورودی بی واهمه میسر نیست. مورخ معتقد است که ژست گرفتن در برابر دوربین عکاسی و در چنین حالت و مکانی، خود حکایت آشکاری است از این امر که سلطنت و رعایت عوالم و حواشی و تشریفات آن، در عهد ناصرالدین شاه هنوز تمزین و تدوین تشده بود و دستور العمل رفتارهای مدیریت تاریخی، بر اساس تجربه هم فراهم نبود. با این همه مورخ عاملی روشنگرتر از کشف علت ساخت افسانه سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا در برابر خود ندارد و چنان که از عوالم و علائم آشکار می شود، آن گروه سازنده نماهای مادی در دورانی نزدیک به ما، که با عنوان کلی عصر صفوی و زندی و افشار و قاجار نام گرفته، آن گاه که مناظر مادی اطراف را برای بالا بردن نیازهای حقوقی یک قدرت رسمی کافی شمرده اند، ناگهان در اندک مدتی از پس دیوارها و شبستان ها و باغ ها و حوزه ها، چهره هایی آشکار می شود که هر یک با نام مستعار اختصاصی خود خطاب می شدند. 

«عزالدوله، شهاب الدوله، نصرالدوله، موتمن السلطان، معزالدوله، مستشار الدوله، امین السلطان، شجاع الدوله. صنیع الدوله، طبیب الدوله، حکیم الدوله، کاتب السلطنه، شعاع الدوله، عزیزالدوله، مشاورالسلطنه، افتخارالدوله، ظفرالسلطنه، مظفرالدوله، ظفرالدوله، حشمه الدوله، شریف الدوله، ظهیرالدوله، حسام السلطنه، معین الدوله، معظم الدوله، مکرم الدوله، نایب السلطنه، نصره الدوله، حسام الدوله، سهام الدوله، دبیرالسلطنه، یمین الدوله، یسارالدوله، آصف الدوله، سرانجام الدوله، ارفع الدوله، اعتضادالدوله، امین الدوله، امین السلطان، شحنه السلطنه، جلال الدوله، جمال الدوله، مجدالدوله، نجم الدوله، کوکب الدوله، مشکوه الدوله، مصباح الدوله، سراج الملک، موید الدوله، شجاع السلطنه، ضیاءالدوله، مهندس الدوله، معمارالدوله، ضرغام الدوله، حاجب الدوله، دربان الدوله، ناظم الدوله، منطق الدوله، نقیب الدوله، خطیب الدوله، ادیب الدوله، شعاع السلطنه، اعتضادالسلطنه، افتخارالسلطنه، رکن الدوله، ممتحن الدوله، معتمدالدوله، بهاءالدوله، احتشام الدوله، سیف الدوله، رمح الدوله، زکی الدوله، رضی الدوله، صارم الدوله، صمصام الدوله، قوام الدوله، علاءالسلطنه، وقار السلطنه، شرف الملک، عزالملک، افتخارالملک، اعتماد الملک، انتصارالملک، اعزازالملک، مبشرالسلطنه، مدبرالملک، معزالملک، صدرالدوله، عضدالملک، عضدالسلطنه، صدیق الدوله، خازن الدوله، قادرالدوله، مقتدرالسلطنه، اعتصام السلطنه، وکیل الدوله، وزیرالدوله، نیرالدوله، شجاع الملک، ذکاءالملک، بیان الملک، بنان الملک، معین الملک، احتشام الملک، متنصرالسلطنه، ارفع السلطنه ، عدل الملک، معین العداله، معین الایاله، نصره الملک، اقبال الملک، اقبال السلطنه، حکیم الملک، طبیب الملک، فیلسوف الملک، مسیح الملک، سهام الملک، قوام الملک، خازن الملک، علاءالملک، دبیرالملک، بهاءالملک، ضیاءالملک، نظام الملک، عضدالملک،ظهیرالملک، سیف الملک، شمشیرالملک، معتمدالملک، ناظم الملک، سراج الملک، وکیل الملک، نجم الملک، قوام الملک، حشمه الملک، مشیرالملک، مشکوه الملک، ادیب الملک، ادیب المالک، امین الملک، مهندس الممالک، محقق الملک، سعدالملک، صنیع الملک، شهاب الملک، سحاب الملک، یمین الملک، لسان الملک، صدق الملک، صدیق الملک، ناصرالملک، ناصح الملک، ناصح الملک، عمیدالملک، عمادالملک، عمادالسلطنه، ساعد الملک، ساعدالدوله، ساعد السلطنه، ساعد الوزاره، محقق الدوله، محقق السلطان، امین دربار، امین شورا، امین خلوت، امین حضرت، امین حضور، امین دیوان، امین نظام، امین لشکر، امین حرم، امین خاقان، امین همایون، امیر نظام، مشیر نظام، وزیر نظام، شجاع نظام، مشرف نظام، سررشته دار نظام، بدایع نکار، وقایع نکار، امین الوزاره، نایب الوزاره، معین الوزاره، اعتضادالوزاره، اعتمادالوزاره، معتمدالوزاره، تمام که نخواهد شد به گذر بابا. به چشم صدرالعلماء، اعتمادالعلماء، ااعتبارالعلماء، افتخارالعلماء، ملک التجار، وکیل التجار، امین التجار، صدرالذاکرین. فخرالذاکرین».

در سرزمینی که 22 قرن رعیت و ارباب فئودال و کشت کار و بازار و تولید و توزیع و کارگر و سرمایه دار و سازمان های سیاسی و اتحادیه های صنفی به خود ندیده بود و یک کارگاه نجاری و آهنگری و نیز یک عنصر بومی صاحب مکنت و قدرت سیاسی و ابزار کارآمد نداشت، دارندگان این القاب که هنوز هم تاریخ مصرف شان سرنیامده و شناسایند، مشغول تمرین مدیریت های متکی و متصل با لقب خانوادگی خویش اند. این ظهور اسامی که هر یک مسئول و مدیر اداره ماجرایی شناخته می شوند که از درون نام شان قابل استخراج است و آن تقسیم بندی غیرکلاسیک و پذیرش شده در شرایط معین ایران در جامعه ای متلاطم، منشائی جز اعلام آعاز رویارویی دو قدرت متقابل ندارد: خانواده های هزاز فامیل و مردم بی پناه هیچ کاره و به زبان آشناتر، حاکمان و زیر دستان. این تقسیم بندی چندان با الگو و ظواهر اجتماعی اکنون ما مطابق است که لایه ای از صاحبان قدرت و مکنت در رده های مختلف ساختار حکومتی و مدیریت در همین جمهوری، هر یک به نوعی، کم و بیش و پنهان و آشکار با همان هزار فامیل اولیه  مرتبط اند. (ادامه دارد)

نظرات 8 + ارسال نظر
134 چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 10:19 ب.ظ

اگر عمر منشور کوروش بیش از 200 سال باشد، گردنم را با گیوتین می‌زنم

چرا سعدی و حافظ یک بیت شعر از کوروش ندارند؟

وی خاطر نشان کرد: چرا سعدی و حافظ یک بیت شعر از کوروش ندارند وقتی که اسلام ظهور کرد؛ مگر هزار سال از کوروش ساختگی نگذشته بود.

روازاده در ادامه خاطرنشان کرد: در حوزه می‌گویند به خدا شک کنید تا به یقین برسید؛ پس چرا نباید به کوروش شک کرد.

این استاد طب سنتی با اشاره به تفسیر ذوالقرنین اظهار داشت: تا کنون تفسیر ذوالقرنین به درستی انجام نشده است، در تحقیقاتی که جدیدا صورت پذیرفته ذوالقرنین نه پیغمبر است و نه پادشاه، بلکه امام زمان است از نظر حروف ابجد هم مشخصات ذوالقرنین به امام زمان می‌خورد؛ صهیونیست‌ها به دنبال این هستند که کوروش را جای پیغمبر و علی (ع) بگذارند.

وی با اشاره به کلک رادیو اسرائیل برای جا انداختن یک موضوع برای شنونده، به موضوع آب انداختن روی مقبره کوروش اشاره کرد و گفت: آنها با طرح این مسئله به طور غیرمستقیم می‌خواهند کوروش را در جامعه جا بیندازند و حال ما می‌بینیم کسی که در خصوص کوروش صحبت کرده، حسن پیرنیا است که یک فرد فراماسونری بوده، و نصف کتاب تاریخ ایران را نوشته است.

این استاد طب سنتی بیان کرد: نصف دیگر کتاب تاریخ ایران توسط عباس‌ آشتیانی که وی هم یکی از اعضای فراماسونری بود نوشته شده و آنها می‌گویند ما چیزی از کوروش پیدا نکرده‌ایم. آنچه یافتیم از تاریخ یونان بوده، که اگر به قبل برگردیم توسط بنی‌اسرائیل نوشته شده است.

اگر عمر منشور کوروش بیش از 200 سال باشد، گردنم را با گیوتین می‌زنم

روازاده با اشاره به منشور اصلی کوروش که توسط انگلیس‌ها از آن مراقبت می‌شود، بیان داشت:‌ مگر کوروش مال ما نیست، پس چرا منشور آن را به ما نمی‌دهید و اگر این منشور را بررسی کردید و عمر آن بیش از 200 سال بود، من گردنم را با گیوتین می‌زنم.

ماموریت 150 ساله بزازهای یهودی در ایران

وی در ادامه با اشاره به بزازهایی که در قدیم در کوچه‌ها فریاد می‌زدند کتاب کهنه، کوزه شکسته و قرآن کهنه می‌خریم، انتقال فرهنگ یک کشور را سینه‌ به سینه، از طریق عتیقه‌جات و کتب قدیمی قابل انتقال دانست و گفت: 150 سال بزازهای یهودی را فرستادند در کوچه‌های ما کتاب کهنه و کوزه شکسته بخرند. از این طریق عمل‌شان را گرفتند و با از بین بردن کوزه شکسته می‌خواستند که ما نفهمیم پشت همه جریانات یهودیان‌ هستند، آنها اینگونه ما را به یغما بردند حال آنکه اساتید دانشگاهی ما نگاهی به این جریانات ندارند.

این استاد طب سنتی همچنین به ساخت شیشه یک لیتری که بتوان در آن آب و مواد غذایی نگه داشت، در ایران اشاره و تصریح کرد: غرب این سیستم تکنولوژی را به ما ندادند. هنگامی که به تاریخ نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم شیشه لیرزی را خود ما درست می‌کردیم، اما شیشه‌سازان را طی سه مرحله کوچ دادند و باعث شدند بسیاری از آنها فوت و یا دست از کار بکشند که اخیرا یک نفر را در اصفهان پیدا کردیم و توانستیم علم شیشه‌سازی را از آن بگیریم.

روازاده افزود: مهندس خراسانی هنگامی که به ژاپن سفر کرد، یک مهندس ژاپنی سراغ این شیشه‌ساز اصفهانی را از وی می‌گیرد و این در حالی بود که این مهندس خراسانی او را نمی شناخت.

وی ادامه داد: اسم خودمان را استاد گذاشته‌ایم اما علم را زیر پا می‌گذاریم و با بیان 7000سال قبل از میلاد در سر کلاس‌های دانشگاه، هجویات مربوط به غرب را خوب یاد گرفتیم و آن را تطبیق نکردیم، این استاد اصفهانی آخرین آبکار کاشی دوران صفوی بود که آبکاری آن 500 سال می‌ماند، اما ژاپن تا 40 سال بیشتر تجربه ندارد. حال اگر ما برویم و به ژاپنی‌ها بگوییم یک میلیارد می‌دهیم تا تجربه آن استاد را به ما بدهد، این کار را نخواهد کرد.

این استاد طب سنتی خاطرنشان کرد: همه افرادی که دنیای علم بودند، مرده اند، اما یکی از اساتید ما به دنبال آنها نرفت. یعنی هفت هزار سال پیش، گذشتگان ما هیچ کاری نکردند؟ پس عجب تنبل‌هایی بودند که گذاشتند تا یک مشت انگلیسی بیایند تا مشکل طب و اقتصاد ما را حل کنند!

این کارشناس تغذیه یکی از دلایل خرید قرآن کهنه را استفاده از علم آن دانست و بیان داشت: در قدیم هنگامی که قرآن را می‌نوشتند و یا چاپ می‌کردند، روال بر این بود که سه کاغذ کاهی آخرش می‌گذاشتند اگر این قرآن سه قرن در خانه‌ای می‌ماند، تجربیات را در آن می‌نوشتند. اگر کسی این قرآن را پیدا می‌کردو این سه تا کاغذ آن پر باشد، میلیاردها تومان ارزش داشت. چون باید همین مقدار را هزینه می‌کرد تا به یکی از آنها برسد. اینها علم است. آن وقت ما می‌گوییم اینها دهاتی‌اند.

صهیونیست جهانی به ایران به عنوان یک استان نگاه می‌کند

این کارشناس تغذیه با بیان اینکه از نظر یهود ایران یک استان کشور جهانی صهیونیست محسوب می‌شود، بیان کرد: اینها در امور کشور ما به عنوان یک استان دخالت می‌کنند. بدانید آنها دائم برای ما توطئه می‌کنند.

روازاده ادامه داد:‌ صهیونیست‌ها به دنبال افراد نخبه می‌گردند و برای همین در دانشگاه‌ها تز را قرار دادند و برای کسانی که تا مقطع دیپلم تحصیل می‌کنند، المپیاد می‌گذارند؛ آنها با نخبه‌یابی به دنبال جوانان ما هستند.

وی افزود: کسانی که تز خوب می‌نویسند اولا یک کپی از این تزها توسط عوامل نامرئی به اسرائیل می‌رود، سپس آن ها شما را شناسایی می‌کنند، اسامی شما را به سفارتخانه‌های مهم می‌دهند و شما را از هر طریقی تشویق به ادامه تحصیل در خارج از کشور می‌کنند و یا حتی نامه به در خانه‌هایتان می‌آورند.

این کارشناس تغذیه افزود: آنگاه 10 نفر را انتخاب می‌کنند که هفت نفر آن ها بیکار هستند اما سه نفر خوب هستند که در یک مراسم به اسم قرعه‌کشی آن سه نفر را بیرون می‌کشند؛ حال اگر شما نخواهید از کشور خارج شوید هنگامی که بخواهید استخدام شوید آنها از طریق عوامل‌شان در بدنه دولت کاری می‌کنند که شما استخدام نشوید و به شغل مسافرکشی روی بیاورید؛ اما اگر فرزند آدم بزرگی بودید هنگامی که وارد یک سازمان شدید هنگامی که بخواهی تزت را امتحان کنی صحنه را جوری می‌چینند که تز شما به شکست بینجامد، آنگاه شکست خورده دیگر به دنبال عامل آن نخواهی رفت.

روازاده مشکل کردن تزها را برای پیدا کردن افراد نخبه دانست و خاطرنشان کرد: آن ها نخبگان را انتخاب و آنگونه که بخواهند تعلیم و تربیت می‌کنند و فکر آن ها را می‌سازنند تا از این طریق بر دنیا حکومت کنند.

امیدواریم عقده خدا را از آستین شیعیان برای کباب کردن صیهونیست ببینیم

این استاد طب سنتی با اشاره به اشغال آمریکا، استرالیا و کانادا گفت: این تز کثیف یهودیان بود که افراد بومی را کشتند، زنان، کودکان، مردان، جوانان و نوجوانان را زنده نگذاشتند آن وقت در فیلم‌ها نشان می‌دهند که اینها بومی این مناطق هستند، این دروغ است و صحت ندارد هرگاه به جایی وارد شدند بومیان را قتل‌عام کردند.

روازاده بیان کرد: عقده خدا از آستین شیعیان برای کباب کردن آن ها بیرون می‌آید و آن ها سعی می‌کنند از ما علیه خودمان استفاده کنند که حتی دل امام راحل نیز را این زمینه به درد آمده است.

وی با اشاره به افرادی که از ایران به آمریکا و کانادا و استرالیا سفر می‌کنند، گفت: این افراد با عنوان شهروند که ساخته یهود است، آنجا توان انقلاب ندارند؛ اما فرزندان آن ها که در آنجا بزرگ شده‌اند و نمی‌دانند که ایرانی هستند از طریق اسرائیل به افغانستان برده می‌شوند و افغانی‌ها را می‌کشند آن وقت یهودیان بالا نشسته‌اند و کشته شدن این دو نفر را می‌بینند آن جوان گناهی نکردهد بلکه اینها هستند که از ما به راحتی استفاده می‌کنند آنها آمده‌اند تا همه دنیا را در اختیار بگیرند.

این کارشناس تغذیه گفت: کسانی که خود را حزب‌اللهی می‌دانند اما بعد از 30 سال به خارج از کشور می‌روند، از انقلاب هیچی نفهمیده‌اند ما امروز دو قدرت در دنیا داریم یکی قدرت صهیونیست‌ها با بازوان فراماسونری و دیگری جمهوری اسلامی.

وی با اشاره به وجود لژ خانوادگی در برخی از کبابی‌ها گفت: لژ به معنی عضو فراماسونری و لژ خانوادگی هنوز هم به کار می‌رود و دلیل این امر این است که با آن بسیجی برخورد نکردیم؛ اما بدانید از امسال به بعد شرایط فرق کرده الان زمانی است که بچه‌های ما در عرصه فرهنگی اقدام می‌کنند.

http://www.entekhab.ir/fa/news/69886/-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%83%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%8A%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-200-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D8%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%DA%AF%D9%8A%D9%88%D8%AA%D9%8A%D9%86-%D9%85%D9%8A%E2%80%8C%D8%B2%D9%86%D9%85

آقای ۱۳۴. یک متخصص تغذیه نباید پرخوری کند و چنین خواب هایی را ببیند.

khalil چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 10:56 ب.ظ

سلام استاد
آیا سایت مشکل پیدا کرده؟؟؟؟چون از صبح مقاله 29 را باز نمی کند و الان هم با یک نظر آقای 134 باز شده.

پایدار و سلامت باشید

بی نام پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 07:22 ق.ظ

جناب عابدی سلام علیکم

آیا مشکی بوجود آمده؟تمام کامنتها تا قبل از ساعت 10:19 پاک شده.نکنه دچار ویروس مهدی شدیم.

س. پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 07:36 ق.ظ

http://www.rozanehonline.com/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%88-%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%BE%D9%8A%D9%BE%D8%B1/%D8%B9%DA%A9%D8%B3%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7.html

مسعود سنجری پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 10:34 ق.ظ

برادر بزرگ استاد پورپیرار
سلام علیکم

استاد در مناطقی از مرکز کشور مانند اصفهان و کاشان در کنار ارامنه هندیان و گرجی ها به نامهایی با پسوند عاملی یا جبل عاملی برمی خوریم. آیا اینها به منطقه جبل عامل مربوطند یا فقط تشابه اسمی است

والسلام علیکم
فی امان الله

آقای سنجری. پاسخ به این گونه پرسش ها، نیازمند رجوع به مجموعه ای از اسناد دیداری است.

منصور پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 01:09 ب.ظ

سلام
دیشب حدود ساعت 12 آخرین مقاله 28 بود. پس از چندساعتی مقاله 29 دوباره نصب شد ولی تمام کامنتها پریده بود.

آقای منصور. مشکل فنی بروز کرده بود که ان شاء الله رفع خواهد شد.

abbas جمعه 30 تیر 1391 ساعت 04:47 ق.ظ

http://faryadjenob.wordpress.com/2010/08/28/%D8%AC%D8%B2%D8%A6%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE/

آقای عباس. طبق معمول حتی با تست چند فیلتر شکن نیز باز نشد.

محمد شنبه 31 تیر 1391 ساعت 02:12 ب.ظ

با سلام خدمت استاد عزیز
احتمالا منظور آقای عباس این لینک بوده:
http://faryadjenob.wordpress.com/2012/07/14/%D8%AD%D8%B0%D9%81-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%AF%D9%88%DA%AF%D9%84/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد