حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برامدن مردم، مقدمه 28

کتاب چهارم، برامدن مردم، مقدمه 28


مورخ، از آن که به دنبال ماجرای پوریم، در گذر از تاریخ شرق میانه، جز دعاوی موهوم و مبهم نمی شنود و از بنای تخت جمشید تا تحرکات دربار ناصرالدین شاهی را بی اصالت و ساختگی می شناسد، ناگزیر به صحنه گفتاری باز می گردد که سال هاست در آن بازیگرانی وابسته به کنیسه و کلیسا، در سیمای مورخ و باستان شناس و مرمت کار و هنرور و شارح، ایفای نقش می کنند و مزدوران و متعصبانی را گرد گفته های خویش گماشته اند تا راه را بر عبور حقیقت بسته نگه دارند.

مورخ با نظر در عناوین رسالات و تالیفات فراوان در موضوع قجرها، که همگی سفرهای سه گانه ناصر الدین شاه به فرنگ و دوگانه به خراسان را تصدیق کرده و تصاویر دست برده و مجعول میرزای شیرازی و میرزا رضا کرمانی و حاج سیاح و مبارزان مسلح انقلاب مشروطه و عباس میرزای صف شکن و مراتبی دیگر را در کوششی مبسوط به تاریخ معاصر خورانده اند، سئوال می کند پس تاریخ واقعی روزگار قجرها، با رعایت صورت بندی جدید را، چه گونه می توان تحریر کرد و از چه راه سلطنت طولانی و صحت حادثه ترور شاه قجر در زیارتگاه، گواهی صحت می گیرد؟! به واقع همصدایی این همه شارح و مفسر و مبین تاریخ در بیان دروغی چنین دشوار ساخت راه به جایی نخواهد برد مگر بی اعتنا به افواه بار دیگر رخ داده های بارگاه و عرصه دربار قاجارها را ارزیابی کنیم. کلید گشودن اسرار مسئله را در این زاویه پنهان است که: شاید بتوان به این و آن بهانه، سه بار سفر شاه قجر به فرنگ را بدون هیچ یادگار مصور ممکن دانست و پذیرفت، ولی اگر عکس و نشان مجعولی برای حجت آن ساخته شد، دیگر ذره ای تردید در رد انجام آن سفرها باقی نمی ماند.

چنین است که سعی بی نهایت دشوار مورخ در تدوین تاریخ نوین شرق میانه، در حالتی که بی تردید منبع ناآلوده ای برای مراجعه نمی یابد و در آغوش هر دروغی تعلق ملی و مذهبی و فرهنگی بزک کرده ای را چنان جای داده اند که ابراز تردید و حتی دعوت به بازبینی هر قضیه، در اندازه باز شناسی حافظ و مولانا هم، صفی از متعصبان رگ گردن برجسته را، در برابر خود ایستاده می بیند. با این همه مورخ با بهره برداری از خرده نشانه ها، قوم پرستان را به جایگاه قضاوت در باره پیشینه حضور خویش می خواند و انتظار می کشد تا لایه آگاه تری را که قدمت زمان ورود را در جای تحولات تمدنی قرار نمی دهند به چنین برداشتی عادت دهد و آشنا کند که با رجوع به اندک مکتوب مانده از قرن پیش، راه خود شناسی قومی فرهیخته تری گشوده می شود تا احتمالا بازیچه آستان و اساتیدی نشویم که سر را بر گردن هیچ یک از ما نمی پسندند.


پیش از این، ارائه صورتی از کتاب عهد عنیق به زبان ترکی، که در سال ۱۸۹۱ یعنی ۱۲۰ سال قبل در لایپزیک انجام شده بود، فضایی فراهم کرد که ترک شناسان حرفه ای با نامناسب ترین ردیه ها تا حد اتهام نادانی و کم سوادی و ترکی ندانی مترجم تورات رویارو شدم و آن برداشت عمومی و منظور را که فقط ابطال رجز خوانی قومی از مسیر بالا نشینی فرهنگی بود و هیچ حقوق تاریخی و قومی را از تجمعی نمی ربود، در هیاهوی دفاعی متعصبانه باز هم به فراموشی سپردند، هرچند در دو برگ آغازین کتاب، ناشر به زبان انگلیسی تذکر می دهد که تورات را برای رفع نیاز های مردم ماوراء قفقاز و ترک های آذربایجان تهیه دیده است:

Trans Caucasian or Azerbaijan Turki Bible

آنان از این سند پر بها برای شناخت و آشنایی بیش تر با پیشینه قوم خود سودی نبردند و نکوشیدند زبان آن نوشته را با دیگر تالیفات پیشین و زبان جاری و امروزین بسنجند و جا به جایی فرهنگی احتمالی و از جمله تعلق دینی و مذهبی مسلط را در گذر از لغت نامه و مفاهیم آن کشف و عرضه کنند. ان چه را با زبانی عصبی از صاحب نظران ترک شنیدیم و خواندیم رد غیر ممکن این فرآورده فرهنگی بود که می گفت زبان ترک لغات انتزاعی بومی ندارد و برای رفع این کمبود، لاجرم دست طلب به دارایی های زبان های فارسی و عربی دراز کرده است. این حقیقت مطلق و ملموس را که در وجه دیگر از جوانی و خامی کامل زبان ترکان خبر می داد، توطئه ای علیه فرهنگ هفت هزار ساله و حقوق ملی ترک ها شناختند و یکدیگر را با این خیال تسلی دادند که هنوز سنگ نوشته اورخون را به عنوان شاهدی برای دیرین شناسی قوم ترک در اختیار دارند و در این میان ان سودا و سواد زیر دست و پا ماند، که مراکز جهانی کنیسه و کلیسا، با وجود اعتقاد عمومی بر مسلمان بودن ترکان، ارتباط آذربایجان و مرکز کلیسایی لایپزیک را به کدام نیاز برقرار کرده و احتیاج ترک زبانان مسلمان به کتاب عهد عتیق چه وجوهی داشته است؟!


و این کتاب دیگری است باز هم به زبان ترکی که در حوالی انتشار تورات قبلی به قلم احمد جودت و با نام قصص انبیاء و تاریخ خلفا به سال 1300 هجری در استانبول به چاپ رسانده اند.

کتاب را می توان در خدمت این شناسه و در زمره نخستین تلاش هایی گرفت که از میان آن فرقه دیگری را به میدان جدایی و دشمنی در میان مسلمین دست ساز کرده اند. برای رسوایی بیش تر کتاب و کتیبه سازان کافی است بپرسیم اگر جودت نامی که در ردیف کاتبان دربار بی نشانه عثمانیان قرار داده اند، در قرن پیش تاریخ پر طول و تفصیلی در مدخل خلفا و قصص انبیا بدون ذکر منابع نوشته است، پس تولید هر کتاب دیگر در موضوع و توضیح فرق اسلامی نیز حاصل یک رفتار فرهنگی برنامه ریزی شده است که با وجود فصول متعدد، جودت های دیگر نوشته اند.

«قصص آدم، قصه ادریس، قصه نوح، قصه هود، قصه صالح، قصه ابراهیم، قصه لوط، قصه اسماعیل و اسحاق، قصه یعقوب و یوسف، قصه ایوب، قصه یوشع، قصه داوود و سلیمان، قصه الیاس و الیسع، قصه یونس، قصه ذکریا و یحیی و عیسی، بعثت رسول الله، بعثت محمدیه، هجرت محمدیه، غزوه بدر، غزوه احد، بئر معونه وقعسی، غزوه نضیر، هجرتک بشینجی ییلی، غزوه مریسیع، غزوه خندق، هجرتک التنجی ییلی، مصالحه حدیبیه، فتح خیبر، سفراء پیغمبری، عمره پیغمبری، هجرتک سکزنجی سنسی، محاربه موته، بعضی وقایع حربیه، استطراد، بعضی وقایع عسگریه، فتح مکه مکرمه، وقعه خزیمه، غزوه هانی، غریبه، وقعه اوطاس، محاصره طائف، تقسیم غنائم، رسول اکرمک مکه یه واندن مدینه یه عودتی اثناسنده ظهوره کلان بعض وقایع، غزوه تبوک، اهل طائفک اسلامی، سال حالک تتمه وقایعی، هجرتک اوننجی سنه سی، بعض اوصاف سنیه محمد، ترکه نبویه، زوجات طاهرات، رسول الکرمک معتق و معتقه لری، موذنلر، خطیبر و شاعرلر، فقهای صحابه، کتاب حضرت پیغمبری، امرای عسکریه، امرای ملکیه و مامورین مالیه، مبعوثین و سفرای پیغمبری، اجمال احوال،تتمه، اصحاب کرامک مراتبی، عشره مبشره نک انسابی، عشره مبشره نک اجمال احوالی، رسول اکرم حضرتلرندن صکره ظهوره کلان بعض احوال، بعض وقوعات، لاحقه، اخبار مرتدین، خبر طلیعه و سلمی، وقعه مالک، وقعه یمامه، جمع القرآن، وقایع بحرین، احوال عمان و مهره و یمن، غزوات عراق، ولجه و لیس محاربه لری، فتح حیره، حیره نک فتحندن صکره ظهوره کلان وقوعات، فتح انبار، فتح عین التمر، وقعه دومه الجندل، بعقیه وقایع عراق، اون اوچنجی سنه هجریه وقایعی، خالدبن ولدیک عراقدن شامه ورودی، یرموک وقعه سی، وقعه فحل، کیفیت وفات صدیق و خلافت فاروق، عهدنامه صدیق، کوبری وقعسی، احوال مثنی، سعدبن ابی وقاصک امارتی، وقایع، سعدبن ابی وقاص اردوسنک قادصیه یه حرکتی، فذلکه، فتح دمشق، احوال اردن، احوال عراق، رستمک سرعسکرلکی، سفرای اسلامک مداینه کیدوب کلدکلری، رستمک حیره یه واندن قادسیه یه حرکتی، قادسیه وقعسی، فتح ایله، غریبه، فائده، 15 سنه هجریه وقایع شام، ترتیب عطا و تدوین دیوان، وقایع عراق، محاصره مداین، وقایع 16 سنه، فتح مداین، فتح تکریت و موصل و نینوا، وقعه جلولا و فتح حلوان و ماسبدان، متفرقه، وقایع 17 سنه بنای کوفه و بصره، الجزیره ایله ارمنیه فتوحاتی، بصره جانبنده وقوع بولان فتوحات، فتح رامهرمز و تستر و اسارت هرمزان، فتح سوس و جندیسابور، وقایع سنه 18 ظهور قحط و وبا، وقایع سنه 19، وقایع سنه 20، فتح اسکندریه، متفرقه، بقیه احوال عراق، وقایع 21، فتح همدان و اصفهان، متفرقه، وقایع سنه 22، بعض وقایع همدان، فتح قزوین و زنجان، فتح ری و قمس و جرجان و طبرستان، فتح آذربایجان و شهر زور و دربند، طرف ایران ایچینه افتحام اولندیغی، فتح خراسان، 23 سنه سی فتوحاتی، فذلکه ایام عمر، کیفیت وفات عمر، اولاد عمرالفاروق، تتمه، وقایع سنه هجریه 24، سنه 25، وقایع آفریقا، وقایع سنه 26، لاحقه، غزای اندلس، استطراد، وقایع سنه 27 و سنه 28،فتح قبرس، وقایع سنه 29، حج عثمان، وقایع سنه 30، ولیدک کوفه امارتندن عزلی، سعیدک کوفه امیری اولدینی، ترتیب و تحریر مصاحف شریفه، بعض وقایع، احوال ابی ذر و ظهور ابن سبأ، وقایع ایران، وقایع سنه 31، محاربه ی بحریه، وفیات اعیان، وقایع سنه ی 32، وقایع حربیه، وقایع سنه ی 33 و 34، ناسک امرا حقنده واقع اولان اعتراضات و شکایات، کوفه وجوهندن بعضیلرینک شامه کوندر لدکلری، امرانک مدینه ده اجتماعی، کوفه والیسی سعیدک عزلی، ظهور مبادی اختلال، استطراد، وقایع سنه 35، حضرت عثمانک محصوریتی، شهادت عثمان، حضرتک عثمانک نسبی و اولاد و ازواجی، بعض اوصاف و فضایل عثمان، حضرت عثمانک کیفیت دفنی». 

تاریخ خلفا و قصص انبیا، همانند بازگردان تورات نیست که به ترکی درآمده باشد، این کتاب از پایه مولف مستقلی به نام جودت دارد که نمی گوید این همه اطلاعات تاریخی و مذهبی را از چه متنی برداشته و یا اقتباس و اختیار کرده است. آن چه مشهود است این که کتاب جودت از جلد نخست تا ششم آن چنان که در فهرست فصول آورده ام به توضیح ماجراهایی پرداخته است که با مرگ عثمان تمام می شود و در دنباله و پایان از دوران خلافت امام علی همان دو صفحه ای را می آورد که در دنبال تیتر «فذلکه» آمده است. بار دیگر فرصتی است تا از مسیر متن تاریخ خلفای جودت، بی بستن اتهام مفرح ترکی ندانی به او، به تاریخ ترکان آذربایجان و پایگاه پیش از مهاجرت آنان توجهی شود و اگر دلیلی برای نیاز به چنین جنبشی لازم شد، پس لغات عربی در چهار سطر نخست از دو برگ نهایی کتاب جودت را دوباره خوانی کنم: خارجی، بعضی، واقعه، فاجعه، حضرت، اتهام، سوء ظن، افترا، قیام، حال، بیان، دفع، فتنه، حق، فوق العاده، صرف، مساعی. (ادامه دارد)
نظرات 235 + ارسال نظر
مسعود سنجری چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 02:31 ب.ظ

برادر بزرگ استاد پورپیرار
سلام علیکم

فوق العاده زیبا، فوق العاده زیبا، جدا تشکر می کنم.

والسلام علیکم
فی امان الله

ممنونم.

فرشته چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 04:26 ب.ظ

سلام
صبح شبکه استانی تبریز یه قلعه رو نشون میداد به نام قلعه ضحاک، 4تا کوزه شکسته هم توش بود وقتی که محرم(مجری) تاریخ ساخت رو پرسید کارشناس گفت مال دوران اشکانیه ، جالب اینجاست تمام بناها و قلعه ها رو به دوران اشکانیان نسبت میدن .
استاد سنگ نوشته سغندل که نزدیکی شهر ورزقان هستش و میگن مربوط به دوران اوراتورها ست واقعیه یا اونم قلابیه ؟از لحاظ شکل ظاهری کتیبه خیلی فرسوده هستش

خانم فرشته. ان سنگ نبشته را ندیده ام. اگر تصویری از آن دارید لطفا برای من بفرستید.

مهران چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 07:07 ب.ظ

با سلام بر استاد و دوستان

باز هم از دیدی بدیع نوشته اید.
ممنون

سختی کار بزرگ شما در شکستن تابوهای مغلوط ذهنی که باعث علیل ماندن ذهن و قلب و باور مردم خاورمیانه بوده است را در برخورد با افکار یک شخص به نام نصر اصفهانی لمس کرده ام.
در قیاس با کار شما در برابر جامعه کژاندیش واقعا خسته نباشید و خدا قوت در این عرصه بزرگ دروغ ستیزی.

آ چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 08:30 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید
وقتی معادل هایی خوب برای آن کلمات در دهات آذربایجان موجود است چرا باید آن کتاب با لهجه فارس زده ارائه شود ؟ ؟

چراغ اول در متهم کردن جودت به ندانستن زبان ترکی.

abbas چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 11:02 ب.ظ

http://callingchristians.com/2012/02/27/ancient-bible-discovered-turkey-and-the-vatican-vie-for-interests/
Ancient Bible Discovered, Turkey

فرشته چهارشنبه 31 خرداد 1391 ساعت 11:44 ب.ظ

استاد عکسشو دارم ایمیلتونو میفرمایید بفرستم

info@karangbooks.com
و ممنون.

محمد اوجال پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 02:12 ق.ظ

با سلام و خسته نباشید

استاد، موضوع قابل تامل این است که در متن زیر هم، که اولین پاراگراف کتاب معروف آتاتورک با عنوان "نطق" است و در سال 1335 قمری، یعنی 35 سال پس از "قصص انبیاء" احمد جودت، نوشته شده، از لحاظ لغات مورد استفاده (و نه ساختار گرامری) تفاوتی چندانی با متن جودت دیده نمی شود و هنوز مملو از لغات عربی است!

آقای محمد اوجال. خوب نتیجه چه می گیریم؟ عمده این است که اگر زبان ترکی لغات انتزاعی بومی ندارد، پس قبل از مهاجرت زبان اجتماعات متمدن نبوده است به این دلیل ساده که در مرحله تجمع شهری کمبودهای فراوان ارتباط با زمینه های گوناگون اطراف را با برداشت از لغات دیگران تامین کرده است.

محمد اوجال پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 02:14 ق.ظ http://bit.ly/MhGiH8

فراموش کردم آدرس متن مورد نظر (پاراگراف اول کتاب "نطق") را بگذارم:

http://bit.ly/MhGiH8

134 پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 02:27 ق.ظ

آفای آ
این کس سر در بازار بزرگ( Grand Bazar) استانبوله که تا همین الان هم موجوده

http://up.vatandownload.com/images/cs9c83rs5opwss7oxzz.jpg

خودت بشمار ببین چندتا کلمه عربی داره؟
احتمالا بهتره چند نفر از دهات آذربایجان صادر کنیم استانبول که به ترکان عرب زده ترکی سره یاد بدن

khalil پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 09:40 ق.ظ

سلام استاد
دو نسخه از نهج البلاغه های قدیمی جهان در ایران نگهداری می شود:
http://nahj.blogfa.com/post-117.aspx


انجیل رسولان" قدیمی ترین نسخه خطی+وقف نامه ربع رشیدی:

http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1074013

ممنون

آن نهج البلاغه ها به دلیل نوع کاغذ عمری کم تر از 150 سال دارند و بقیه نیز مجعول و تازه سازند. از یاد نبرید که در ایران پس از پوریم تا قریب 200 سال پیش کسی زندگی نمی کرده است تا نهج البلاغه بنویسد.

khalil پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 09:51 ق.ظ

استاد نظرتان در مورد آثار پیدا شده در «شهر یئری» واقع در آذربایجان شرقی چیست؟

http://www.nabahat.blogfa.com/post-106.aspx

آیا قدمت چندهزار ساله دارند؟

naina pagwan پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 12:20 ب.ظ

استاد ترکها برای بعضی از لغتهای فاسی و عربی که در آخر یادداشتتان آوردید معادل دارند. مثلا به خارجی میگن یابانجی یا به واقعه میگن اولای.
یعنی برای بعضی لغتهای فارسی و عربی وارد شده به زبانشان معادل ترکی هم دارند. ولی چرا جودت از معادلهای ترکی این کلمات استفاده نکرده.
این مسئله چه توضیحی دارد. آیا ممکن است که این معادلها را بعدا ساخته باشند .
یکی از این به اصطلاح فعالان آذربایجانی در جواب سوال من که پرسیده بودم ترکها چرا برای کلمه پادشاه معادل ندارند؟
جواب داد :معادل دارن. در ترکی به پادشاه می گویند خاقان.
مسلم است که برای اثبات گفته هایشان یک متن قدیمی مثلا دویست ساله باید نشان دهند که در آن کلمه خاقان نوشته شده باشد. ولی ندارند.
آیا این کلمه خاقان به تازگی ساخته شده است؟

در ضمن من به عنوان یک جوان آذربایجانی از روشنفکران ترک انتظار دارم که همین جا در همین وبلاگ جواب سوالات امثال من را بدهند.مخصوصا ان دکتر صدیق احمق که بیست و چهارساعته مشغول تصحیح و چاپ کتابهای شعر ترکی است و هی کنار مقبره شاعرا می ایسته عکس یادگاری می گیره و بعد اون عکس رو تو وبلاگش میذاره که ماها تماشاش کنیم.(www.duzgun.ir)

جناب دکتر صدیق. برای من خیلی جالبه که برای خودت لقب و تخلص "دوزگون" رو انتخاب کردی .دوزگون در زبان ترکی به معنای "درست و راست " است.
اگر سواد خوندن و نوشتن داری .
اگر شهامت داری
اگر دانش زیادی درباره تاریخچه زبان ترکی داری
باید بیای همین جا جواب استاد پورپیرار رو بدی.
چون تو در برابر ما مردم آذربایجان مسئولی.
اگر جواب ندی من می فهمم که تو نه استادی .نه دکتری نه محقق و نه دوزگون .
فقط یه حرومزاده بی شرفی که یهودی ها ماموریت بهت دادن....
شما به اصطلاح روشنفکرهای ترک که یا مشغول ساز زدنین یا شعر خوندن و معلوم نیست دین و ایمونتون چیه فقط دعا کنین خشم ما مردم آذربایجان قبل از مردنتون دامنتون رو نگیره.

naina pagwan آقای
بد دهنی نکنید.
امثال صدیق در گستردن و تبلیغ
دروغ های یهود ساخته متهم اند
و به گمان من طرح سئوالات بنیانی
بیش از ناسزا امثال او را آزار می دهد.

naina pagwan پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 01:33 ب.ظ

استاد از لحن صحبتم معذرت می خواهم. کلمات و اصطلاحاتی مثل زیبا و دوست داشتنی و عزیز و ..."احساسات مثبت" را منتقل می کنند.احمق و بی شرف هم" احساسات منفی" آدم رو در قالب کلمه منتقل می کنند.
ولی به هر حال جواب سوالم رو ندادید.
و دوم اینکه امثال صدیق و رف رف و... اصلا معنی حرفها و مطالب یادداشتهای شما رو نمی فهمند که بخواهند از سوالات بنیانی شما آزار ببینند.
من با جامعه روشنفکری ترک رفت و آمد نزدیک داشته ام. پای صحبت هایشان نشسته ام و با کتاب ها و نشریه ها یشان بزرگ شده ام. و نه سال پیش خود این ترکها شما را اولین بار به من معرفی کردند.آن موقع ترکها از شما خوششان می آمد .چون هخامنشیان و فردوسی و زبان و فرهنگ فارسها و...رو زیرسوال برده بودید کیف می کردند .
آنها فقط یک موضوع را می شناسند:
زبان و فرهنگ ترکی مقدس است و ما ترکها مردمان باهوش و از نژاد استثنائی و متفاوتی هستیم.
یک وجب بالاتر از این مطالب بری دیگه چیزی نمی فهمند.

جواب سئوال تان در همان چند جمله بود.

مسعود پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 01:58 ب.ظ

سلام استاد.
خسته نباشید.

عکس کتیبه سغندل که خانم فرشته اشاره کرده بودند:

http://www.panoramio.com/photo/60532629
(با فیلتر شکن باز کنید)

http://www.lilabboys.blogfa.com/post-15.aspx

http://varzegan.ershad-as.ir/uploads/33/Cms/News/Record/b39.jpg

این هم توضیحاتی که ویکیپدیا برای آن نوشته است:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%BA%D9%86%D8%AF%D9%84

مطمئن باشید که هنوز هیچ کتیبه ای به زبان های اصطلاحا فارسی باستان و عیلامی و بابلی و اورارتویی و غیره را نمی توان خواند و تکلیف کتیبه اورارتویی هم در همان ردیف است. به خصوص که نادانی سیال و روان درهمین ترجمه های شکمی کتیبه می گوید که: «من در یک روز ۴۵ شهر را تصرف کردم». ۴۵ لانه مورچه را هم نمی توان در یک روز ویران کرد. توضیحات یهودیان در ویکی پدیا هم اصطلاحا به درد عمه شان می خورد.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 05:36 ب.ظ

استاد قبلاً اشاره کرده بودید که کلمه پرسیکوم به معنای محدوده در نقشه های قدیم آمده در نقشه هایی که محدوده قلمرو امپراتوری روم را نشان میدهند در سمت شرق (ایران و بین النهرین) معمولاً به عبارت رگنوم پارتیکوم برمیخوریم یعنی قلمرو یا محدوده ی متصرفات. آیا ممکن است این دو امپراتوری کاغذی هخامنشی و اشکانی صرفاً یکی شوخی کثیف با سوء استفاده از دو کلمه پارتیکوم و پارسیکوم باشند؟!

ارائه هر نقشه ای از جهان و عرضه اطلاعات جغرافیایی که مقدم بر ۴ قرن پیش باشد، شیادی آشکار است.

نصراصفهانی پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 09:01 ب.ظ

باسلام درود

بنظرماکه زبانهای مثله ترکی جزو زبانهای جهان سوم هستند.وقابل قیاس با زبانهای پیشرفته مثله عربی وزبانهای هندو اروپایی (انگلیسی والمانی وفرانسه ) نیستند .


وجود زبانی با نام گذاری هند و اروپایی از شوخی های کنیسه در وادی زبان شناسی است. طرح مختصات زبان ترکی در ۱۲۰ سال پیش، با قصد آشنایی با مقدماتی است که از طریق آن اختمالا بتوانیم مسقط الراس و جایگاه ماقبل مهاجرت اقوام کنونی ساکن ایران را شناسایی کنیم.

ضد یهود پنج‌شنبه 1 تیر 1391 ساعت 11:05 ب.ظ

با سلام بر شما .
در کامنتهای یادداشت قبل خواننده ای بنام : یکی بحث جالبی را مطرح کرده بود که او میگفت :چطور میشود مردمی چادرنشین و دور از روابط مدنی پیشرفته که عربهای عربستان بوده باشند در قرآنی که بحث از روابط پیچیده مدنی نوین و از جمله حرف از کاخ و قصر میزند ادعای آوردن آن را داشته باشند یعنی آن مسائل با پیش زمینه زندگی مدنی چادرنشینی آن مردم هیچ سنخیتی ندارد .
جناب پورپیرار شما هم مطلبی را در پاسخش نوشته بودید که بیشتر در حال و هوای رمانتیک ! میتوان آنرا درک کرد و نه در عالم واقیعت ملموس .
امید که جوابی قانع کننده در این وبلاگ گفته شود ...

«چطور می شود مردمی چادرنشین و دور از روابط مدنی پیشرفته...» این قضاوت را با چه نشانه به واقعیت ملموس بدل کرده اید.؟.
خال آن که قرآن از تعهدات ذریه ابراهیم در اباد نگهداشتن مکه می گوید و تجمع یهود و نصارا نیز خبر از بازاری فعال می دهد که رفتار و روابط ربوی در آن نهی شده و در پاره پاپیروس های باقی مانده و به دست آمده، از اسناد و بیجک های تجارت کلان می گوید.
برای بنیان اندیشان تصاویر داد و ستد در قرآن حجت اولیه و در عین حال نهایی است.

ضد یهود جمعه 2 تیر 1391 ساعت 12:31 ق.ظ

جناب آقای پورپیرار.
اگر پیش زمینه های ذهنی را کنار بگذاریم این قضاوت را اتوماتیک بدون تحلیل و بصورت بدیهی آن تصاویر مربوط به مکه و مدینه ۷۰ تا ۸۰سال پیش که آن خواننده اشاره کرده بود به هر انسان با انصاف و بی تعصبی ارائه میدهد .

من در سرچ بدنبال تصاویری این را جالب دیدم :
http://silenced.co/wp-content/uploads/2012/01/mecca-14.jpg
در مورد داد و ستد که در قرآن توضیح داده شده هم به هیچ وجه نمیتوان آنرا به مردم مکه که تنها رابطه شان با قرآن فقط زبان عربی است پیوند داد و چراکه مثلا میتوان ادعا کرد مردم لیبی هم در شمال آفریقا بالقوه بعلت تکلم به زبان عربی میتوانند کاندیدای انتساب دریافت قرآن باشند.

خداوند در قران کبیر صراحتا و با اندکی نیش زبان به پیامبرش می گوید که تو در صف نماز انتظار می کشی و مومنان بی اعتنا هنوز به دنبال کسب و کار و یا بازی و سرگرمی اند و چون مطلب نا آشفته دیگری از کامنت بی سر و ته شما قابل استخراج نبود و معلوم نشد لیبی و زبان عرب و غیره این میان چه کاره اند، به گمانم هنوز به جایگاه گفت و شنود قد نمی دهید. کما این که پرسیده بودم اوضاع مکه در صدر اسلام را با چه اسطرلابی رصد کرده ای و در پاسخ مکه ۷۰-۸۰ سال پیش را نمایش می دهید که هنوز از شیراز امروز بسیار آباد تر است.

فرشته جمعه 2 تیر 1391 ساعت 10:50 ق.ظ

سلام استاد
عکسو به ایمیلتون فرستادم

ممنون. ولی هنوز چیزی نیامده است.

ضد یهود جمعه 2 تیر 1391 ساعت 12:09 ب.ظ

اگر مایه بقای خانه کعبه در مکه امروز ذریه ابراهیم میباشند آیا کسی از مردم مکه در صدر پرده داری بیت مذکور هنوز مانده است که خود را از ذریه او بداند؟!
مطمئنا" خیر . پرده داران امروز خانه کعبه نوکران یهودیان یعنی آل سعود هستند که تنها فرقی که با مردم دیگر دارند اینستکه خوب میدانند این شهر مکه آن شهر "بکه" مذکور در قرآن نیست چنانکه آن خانه مکعب شکل اگر بیت خدواوند میبود میبایست از صدها سال قبل بعلت اهمیت و قداست فوق العاده شکل و هیبتی به مانند معبد هیبت آور و ناشناخته بعلبک در منطقه "بقاع" لبنان میداشت .

صورت آن کعبه مورد نظرت را بر کاغذی بنگار و شب جمعه ای در چاه جمکران بیانداز و تقاضای خانه ای هیبت آورتر کن. شاید هم راست می گویی و اشتباهی پیش آمده! دشوار این است که باید تا زمان ظهور حوصله کنی.

aydin جمعه 2 تیر 1391 ساعت 05:13 ب.ظ http://biryol-az.blogsky.com

آقای naina pagwan
با شخصی صحبت می کردم که در باره تاریخ و ادبیات آذربایجان با سوادی است و تالیفاتی هم دارد . می گفت اکثر کتاب های صدیق کار خودش نیست و همه این کتاب ها را از متون چاپ شده به زبان ترکی در ترکیه به الفبای عربی و به زبان فارسی و ترکی برگردانده است . برای چند کتاب ایشان هم سند آورد . بعضی از بقیه نیز این شیادی را انجام می دهند و در روی جلد کتاب می نویسند مثلا ( تالیف : دکتر محمد حسین زاده صدیق ) .

در باره سایت ایشان هم باید بگویم نوعی درویش بازی به روش دوزگون در آذربایجان در حال پی ریزی است .

وای به حال نسل فردا .

استاد در مورد یادداشت جدیدتان باید بگویم ترک ها در این باره نیز در مود سکوت قرار دارند !

خسته نباشید .

آقای ایدین. سکوت هم خود نوعی اظهار نظز است که ریشه در ناتوانی دارد.

یه نفر جمعه 2 تیر 1391 ساعت 06:15 ب.ظ

با سلام خدمت استاد

خسته نباشید

1- تا جائی که می دانم در حوزه شرق میانه فقط زبان های سانسکریت و عربی توان حمل موضوعات متافیزیکی و دینی را دارند و سایر زبانها هر کدام به نوعی ضعف و لنگی در این زمینه دارند . و دوستان اگر زبانی می شناسند که حمال خوبی برای مفاهیم مجرد و دینی می باشد عنوان نمایند .

2 - نداشتن قابلیت حمل مفاهیم انتزاعی و یا دینی برای یک زبان و ملت متکلم به آن ( باعث نمی شود ) که حقوق آن مردم در اکثر زمیبنه ها مصادره و نادیده گرفته شود . یهنی اگر زبان ترکی معادلی مثلا برای کلمه (( حق ) ) نداشته باشد دلیلی برای پایمال کردن متکلمین آن زبان در سایر حوزه ها نیست . زبان های زیادی هستند که این نواقص را دارند آیا مجوزی می شود از طرف حکومت مرکزی برای نادیده گرفتن آن زبان و آن ملت .

3- به ندرت هویت طلب ترکی دیده می شود که مثل فارس پرستان عاشق قدمت بخشیدن به زبان خود باشد و اکثرا مباحث در بین طبقات اجتماعی حول آزادی های زبانی و آزادی های اجتماعی و ملت متکلم به آن می گردد .

و بطور کلی اثبات قدمت یک زبان یک مسئله است و حقوق بنیانی متکلمین به آن زبان مسئله ای کاملا متفاوت . و خواهش من از جنابعالی و دوستان این است که بین احقاق حقوق ملت های موجود در منطقه ای موسوم به ( ایران ) و بررسی قدمت زبان های موجود فرقی بگذارید .

با تشکر از آن بت شکن شرق میانه

آقای یه نفر. این مباحث برای یافتن زمان و مکان مهاجرت های اولیه به این خطه و دنباله تلاشی است که اثبات کند پس از پوریم خطه شرق میانه در دو قرن اخیر و با انتقال مهاجرینی صورت پذیرفته که اینک خود را بومیان کهن و با نام ها و فرهنگ های درخشان چند هزار ساله می انگارند.
مسلما انتشار چنین تصوری به معنای رد دوران خاموشی و سکوت ناشی از پوریم است.

[ بدون نام ] جمعه 2 تیر 1391 ساعت 07:50 ب.ظ

ضد یهود احنمالا طرفای ایتالیا خانه کعبه مورد نظر ما مسلمونا رو ساختن نه!اونجا خیلی هیبت ناکه!

زین العابدین پنجابی جمعه 2 تیر 1391 ساعت 07:56 ب.ظ

آقای ضد یهود

اگر شما محل نزول قرآن و همچنین محل بیت خداوند و قبله را در مکه و سرزمین عربستان نمی دانید پس حتما جای دیگری را سراغ دارید؟ میشود به ماهم نشان دهید؟

محمدرضا نیسی شنبه 3 تیر 1391 ساعت 12:37 ق.ظ

سلام‌علیکم

تصویر منسوب به دبیرستان البرز تهران در سال 1309

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/44/American_College_Tehran.JPG

ساموئل مارتین جردن، مدیر آمریکایی دبیرستان البرز و دلیل نامگذاری خیابان جردن تهران


دکتر ساموئل مارتین جردن (به انگلیسی: Samuel M. Jordan) از سال ۱۸۹۹ تا سال۱۹۴۰ ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان البرز) را به عهده داشت. او بانی و سازنده دبیرستان البرز و مدرسه دخترانه آمریکایی تهران است.

جردن در سال ۱۸۷۱ میلادی در نزدیکی شهر یورک در پنسیلوانیا بدنیا آمد. پس از تحصیل در دبستان و دبیرستان در سال ۱۸۹۵ میلادی از کالج لافایت درجه B.A (لیسانس) گرفت. در سال ۱۸۹۸ درجه استادی علوم الهی (ام.ا) از دانشگاه پرینستون را دریافت کرد. در سال۱۹۱۶ کالج لافایت او را با درجه D.D (دکتر در حکمت و فلسفه) شناخت و در سال ۱۹۳۵میلادی از کالج واشنگتن و جفرسون بدرجهٔ دکترای حقوق نائل شد.

دکتر جردن در سال ۱۸۹۸ میلادی (۱۲۷۸ خورشیدی) به ایران آمد و یک سال بعد ریاست مدرسه را به عهده گرفت .در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ خورشیدی) با راه‌اندازی کلاس‌های باقیمانده دوره دوازده ساله دبیرستان تکمیل گردید. در سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷خورشیدی) اولین ساختمان شبانه‌روزی که در آن زمان، مک کورمیک‌ هال (Maccormick Hall) نامیده می‌شد و یک ساختمان دیگر پایان یافت.

به پاس خدمات فرهنگی وی در کالج البرز، دو مدال و نشان به او عطا کرد:
.
دکتر جردن، در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی از ایران رفت.

دکتر جردن پس از بازگشت به آمریکا، در سال ۱۳۲۳ هجری خورشیدی، دوباره به ایران آمد و مورد استقبال شاگردان و مریدانش قرار گرفت. او ایران را وطن دوم خود می ‌نامید و همواره از آن به نیکی یاد می‌کرد. وی در سال ۱۳۳۳ هجری خورشیدی، در ۸۱ سالگى در آمریکا در گذشت.

در سال ۱۳۲۶ هجری خورشیدی، مراسمی به یاد او و برای بزرگداشت او در تالار دبیرستان البرز برگزار شد و نیم تنه سنگی وی را که استاد ابوالحسن صدیقی تراشیده بود، در کنار در ورودی آن نصب کردند. این پیکره بعدا به کتابخانه دانشگاه صنعتی امیرکبیر منتقل گردید.

آقای نیسی. هر زمان که نام کسی را با گریدهای بین المللی در حوزه به اصطلاح علوم انسانی می شنوم بر ساده لوحی آدمی افسوس می خورم. بد نیست کتاب دختری از ایران را هم بخوانید تا جردن جاسوس را هم شناسایی کنید.

مسعود شنبه 3 تیر 1391 ساعت 01:19 ق.ظ

چه آشفته بازاری است اینجا...
نگاهی به کامنت‌ها و بحث‌های جاری در این یادداشت بکنید که از سال ۱۳۸۷ ادامه داشته و کمی بخندید...
http://www.ganjei.com/1387/02/30/nasser-pour-pirar

استاد فکر می‎کنم کسانی که با سکوت در برابر مطالب این وبلاگ اظهار نظر می‌کنند، شیوه بهتر و با وقارتری را برای بیان ناتوانی اتخاذ کرده‌اند.

محمد اوجال شنبه 3 تیر 1391 ساعت 02:13 ق.ظ

با سلام و با اجازه جناب پورپیرار

آقای یه نفر، کاملا با سخنان شما موافقم. شکی نیست که "تنها و تنها" شرط لازم برای مطالبه حق و حقوق "انسانی"، «انسان بودن» است و بس. و داشتن یا نداشتن گذشته ای طولانی و افتخار آمیز، یا زبانی قدرتمند یا فرهنگی غنی و یا موارد مشابه دیگر، کمترین تاثیری در این خصوص ندارد، چنانکه این موارد، نه باعث رذیلت ملتی است و نه موجب فضیلت.
در هیچ یک از مطالب استاد، چه در کتب و چه در مقالات هم کمترین ردی از آن اندیشه ای که موجب نگرانی شما شده، وجود ندارد، و برعکس، پیوسته تاکید برچیدن "علت العلل" این نابرابری کنونی بوده است (مسئله ای که متاسفانه برخی قادر به درک آن نیستند و یا تصور می کنند که "در موقعیت کنونی به نفعشان" که درک نکنند!). در همین یادداشت اخیر هم اشاره ای کوتاه وجود داشت:

«... و آن برداشت عمومی و منظور را که فقط ابطال رجز خوانی قومی از مسیر بالا نشینی فرهنگی بود و هیچ حقوق تاریخی و قومی را از تجمعی نمی ربود، ر هیاهوی دفاعی متعصبانه باز هم به فراموشی سپرده شد...»

یک آزربایجانی شنبه 3 تیر 1391 ساعت 04:02 ق.ظ

من نمی دانم اقای جودت کی هست وچه نوشته است. ولی آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است. در کل نفهمیدم ایا استاد همان اثر را به ترکی پذیرفته اند که هستش یانه؟ اینکه کلمات عربی در ترکی بوده و هست و یا از سایر زبانها حوب بدلیل تاثیر اسلام هستش. برای شخص من مهم نیست که دیروز به آزربایجان آمدم یا قبلن بوده ام. مهم حقوق انسانی من است و حقوق زبانی فعلی من. حتی اگر یهودیها ان کتابها را نوشته باشند باز دستشان درد نکند که میراثی به زبان ترکی گذاشته اند. صدیق و یا سایرین نماینده کلی یک حرکت نیستند و فقط جزیی از یک حرکتند. حرکت ملی ازربایجان برای همه ازربایجانیها باز است و حتی با نظرات مختلف و متناقض. اگر ممکن است استاد نظرات همراه دلایلشان را در مورد کتابهای دیوان الغات الترک ، دده قورقود و کتیبه های اورخون و یئنی سئی بیان کنند که ممنون میشویم. هر زبانی دوران شکوفایی خود را دارد. برای بسیاری از این کلمات انتزاعی معادلهایی در دیوان الغات الترک وجود دارد. البته در زبان ترکی هم موجود هست. نباشد هم قابلیت ساخت ان را دارد. در دید من زبان برتر کمی بی معناست مثل نژاد برتر. خواهشن نظرتان را راجع به منابع چینی که از ترکها صحبت میکنه را هم بنویسید. و بگویید بالاخره اینها چطور وارد ازربایجان شدند و چطور یکباره مسلمان شدند که ممنونتان خواهم بود. برای دانستن حقیقتهایی در مورد خودمان اینها را از شما میخواهم. در مورد اسامی مکانها و کوهها و رودها و... هم اگر میشود که اکثرن به ترکی هستن

تمام این بد اخلاقی ها و کند ذهنی ها و برداشت های غلط از مطالب این یادداشت ها از آن ناشی می شود که کسانی گمان می کنند مشغول گفت و گو از حقوق بومی و قومی اقوام ساکن ایرانیم و هضم نمی کنند که سخن از زمان ورود و مکان اسکان مهاجران مختلفی است که بی خبر از یکدیگر، از پس قتل عام پوریم، اخیرا و در فاصله قریب دو قرن پیش هر یک به حاشیه ای از مرزهای کنونی ایران چسبیده اند مهاجرتی که یهودیان و درست به قصد ایجاد همین توهم و برای حاشا کردن سکوت ناشی از قتل عام پوریم تدارک دیده اند. این که چنین وارد شوندگانی دارای حقوق قومی زایل ناشدنی اند، هرگز مورد نظر نبوده و نمی تواند باشد و البته اشاره به زبانی که حتی یک لغت انتزاعی هم ندارد، برای مورخ به ترین دلیل ورود جدید ترک و فارس و کرد و لر است.

فرشته شنبه 3 تیر 1391 ساعت 09:38 ق.ظ

سلام
استاد بازم فرستادم

زحمت کشیدید. به تر است ارسال تصاویر به ا ی میل را با رزولیشن 72 بفرستید که باز کردن آن وقت زیادی نبرد. اما در مورد آن کتیبه به دلایل زیر حتی یک ثانیه هم در نوکنده بودن آن تردید نکنید.
1. صخره حاوی کتیبه، از سنگ اهن با عیار بالا است. به طوری که بخش زیادی از سطح هوا خور آن زنگ زده است که با رنگ سرخ و زرد مشخص می شود.
2. برای حک کتیبه بخش مورد نیاز را ساییده و صاف کرده اند به طوری که در آن قسمت دیگر زنگ زدگی دیده نمی شود.
3. کتیبه آن قدر جدید است که بر سطح و اطراف ان دوباره زنگ زدگی تشکیل نشده و این یعنی کتیبه حد اکثر صد سال عمر دارد. فاتحه

ضد یهود شنبه 3 تیر 1391 ساعت 05:52 ب.ظ

به شما حق میدهم با این مذهب سازیهایی که یهودیان برای دین اسلام تراشیده اند آن جملات را به من بگویید.
اما من نه فقط به آن چاه بلکه تمامی مظاهر هر دو مذهب شیعه و سنی بی باورم .
شما را هم بخاطر سخت کوشی و شرافت و پایبندی به سوگندی که به حق و حقیقت خورده اید تحسین میکنم.
درودهای من را بپذیرید.

فرشته شنبه 3 تیر 1391 ساعت 06:15 ب.ظ

مرسی استاد

تولد امام حسین به روایت سلمان فارسی شنبه 3 تیر 1391 ساعت 11:36 ب.ظ

http://alef.ir/vdcdnz0fsyt0956.2a2y.html?160793

abbas یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 07:13 ق.ظ

http://looklex.com/egypt/siwa12.htm

آقای abbas. ممنون. بسیار دیدنی بود.

مهران یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 07:53 ق.ظ

خانم یا آقای ضد یهود

نظرت در مورد مکه را خواندیم.
نظر شما در مورد امامت و امام زمان چیست؟

[ بدون نام ] یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 07:55 ق.ظ

خانم یا آقای ضد یهود

نظرت در مورد مکه و حکومت عربستان و ادعای بی باوری به مذهب را خواندیم.
نظر شما در مورد امامت و امام زمان و حکومت امام زمان در زمان غیبت چیست؟

تن به ذلت می دهید یا سر به دار؟ یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 08:43 ق.ظ

http://alef.ir/vdca0wn6049niu1.k5k4.html?160277

محمدرضا نیسی یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 11:11 ق.ظ

مؤسسه مطالعات !!!!! تاریخ معاصر ایران

جنبش تنباکو

http://iichs.org/index.asp?img_cat=10&img_type=0

آیت‌الله میرزا محمدحسن شیرازی هنگام اقامه نماز جماعت در عراق

http://iichs.org/index.asp?id=173&img_cat=10&img_type=0

آیت‌الله سیدمحمدحسن میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو

http://iichs.org/index.asp?id=169&img_cat=10&img_type=0

[ بدون نام ] یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 12:32 ب.ظ

نقشه پیری رئیس

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3

http://gandomzar1.blogfa.com/post/1151

در این نقشه لااقل ۵ اشکال فنی عمده دیده می شود که آن را از اعتبار می اندازد.

ناصر یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 02:37 ب.ظ

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
(من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه منهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا )
با سلام ودعای خیر
بهترین تعبیر وبیانی که به ذهنم رسید دروصف شخص جنابعالی بنویسم آیه فوق بود .
سؤالاتی درذهنم هست که بدنبال جواب انها می باشم :
1)طراحی جنگ ایران وعراق بنظر جنابعالی بنا به کدام ضرورت وهدف بوده است ؟
2) تکلیف معاجمی که درتوضیح لغات قرآن نوشته شده است با توجه به نبود مواد وخط توانا چه میشود؟








ممنونم. انجام وظیفه ای است. گفت و گوی روشنگر در باب جنگ ایران و عراق طولانی است.

مسعود یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 04:01 ب.ظ

مسجد جامع اصفهان و گنبد کاووس در انتظار ثبت جهانی

http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=99053&Serv=3&SGr=22

ضد یهود یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 04:39 ب.ظ

در توضیح برای یکی از خوانندگان که به کنایه میگوید شاید خانه کعبه در ایتالیا برای مسلمانهایی مثل خودش ساخته شده باشد :
نکته ای جالب توجه در مورد زبانشناسی زبانهای اروپایی وجود دارد و آن اینکه اکثر زبانهای اروپایی یک ریشه دارند و آن رومن است. این میرساند که در اروپا یک قدرت واحد در زمانی بخصوص تصمیم گرفته است تمامی مردم را به تکلم به یک زبان وادار کند و در واقع زبان رومن با الفبایش به همه تحمیل شده است . یعنی اینکه مردمان در مکانهای مختلف در آن قاره قبلا به زبان های خویش حرف میزدند و حتی امروزه در جزیره مالت در نزدیکی ایتالیا هنوز هم مردمان آنجا با لهجه ای سیسیلی به زبان عربی حرف میزنند و حتی دولت ایتالیا کانالی ماهواره ای در هاتبرد دارد که در آن عربی آموزش داده میشود.

یعنی اینکه این احتمال وجود دارد که زبان عربی زبان کهن مردم ساکن در سیسیل و ایتالیا و دز دایره ای وسیع تر تمام حاشیه شمالی دریای مدیترانه باشد .
این یعنی اینکه زبان عربی احتمالا زبان قدیم

ضد یهود یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 04:44 ب.ظ


چنانکه هنوز هم لغات عربی در زبان امروزه مردم اسپانیا بوضوح تلفظ میشود.

نصراصفهانی یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 06:44 ب.ظ

بهرحال استاد.
زبان ترکی را هرچه پنداریم جایگاه حقیقی زبان ترکی تغییر نخواهدکرد.
زبانهای (المانی انگلیسی وفرانسه والخ اروپایی ) از جایگاه رفیع برخوردارند.
وزبان ترکی باماله کشی چند ترک بیسواد، برنقاط ضعف ان حقیقت هرگز کتمان نمی شو د .

آیدین قشقایی دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 08:25 ق.ظ

سلام به دوستان
جناب نصر اصفهانی
زبان خرزوقی و گزی و سده ای چه؟ چه بر سر آنها می آید دادا؟؟
بر سر یهودستان اصفهان چه می آید دادا؟

آیدین قشقایی دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 09:33 ق.ظ

اصفهان از نگاه یهودیان:
جایی که اکنون اصفهان نامیده می‏شود از نخستین کانون‏ های زندگی قوم یهود در ایران بوده است و تاریخ ورودشان به حدود 7 قرن پیش از میلاد برمی‏گردد. از عهد بسیار قدیم، یهودیان اصفهان می‏ گفته ‏اند این شهر را اسرای یهود که «بخت‏ النصر» از کشور یهودیه به بابل کوچ داده بود و پس از وی به ایران مهاجرت کرده ‏اند، تأسیس نموده ‏اند. و این مسئله در «دایرة ‏المعارف یهود» نیز مورد تاکید قرار گرفته است. نیاکان آنان هنگامی که به ناحیه «جبال» ایران رانده شدند، در مسیر خود، هیچ منطقه‏ ای را شبیه ‏تر از اصفهان به بیت ‏المقدس نیافتند و در این شهر ساکن شدند. طبق نوشت جغرافی ‏دانان و تاریخ ‏نگارانی همچون «ابن‏فقیه»، «استخری»، «ابن حوقل»، «مقدسی»، ... و «ابن‏خلدون» یهودیان چون به اصفهان رسیدند در مکانی که ترجمه عبری آن «اردو زدن» معنی می‏دهد («اشکهان»: در اینجا می‏نشینم) منزل کردند. و آب و خاک آن را هم ‏وزن با آب و خاکی که از اورشلیم همراه خویش آورده بودند، یافتند. همچنین در جلد سوم کتاب «اوصر نگینوت اسرائیل»، لغت اصفهان را عبری دانسته ‏اند و آن را مشتق از «سپان» به معنی پناهگاه می‏دانند.

....
بنابر آنچه در «فتوح‏البلدان» بلاذری آمده است، «یهودیه»‌ نیز همچون جی در حدود سال 23 هـ . ق با انعقاد قرارداد صلح تسلیم اعراب شد. برای یهود اصفهان به جز ابتدای خلافت عمر و یکی دو مورد طی حکومت عباسیان، محدودیت خاصی ایجاد نشد.‌ در آن دوره بین دو محله مسلمان‏نشین «شهرستان» (جی) و یهودی‏نشین «یهودیه» دیوار کشیده شد، تا آن که سه سده پس از آن در زمان رکن‏الدوله دیلمی هر دو محله یکی شدند. نکته جالب توجه این است که با گذشت زمان، اندک اندک از بزرگی بخش کهن «جی» کاسته گردید و یهودیه بزرگتر شد چنان که ابن حوقل بغدادی در 941 میلادی می‏نویسد:‌ «میان دو بخش اصفهان دو میل فاصله است. این دو بخش متباین هر کدام منبری دارد و یهودیه حدود دو برابر بزرگتر از شهرستان است». و مقدسی با تکرار همین موضوع اشاره می‏کند که «یهودیه نه تنها با همدان همسری می‏کند بلکه بزرگترین شهر ایالت «جبال» است» و «ایوب بن زیلا» مساحت آن را هفتصد جریب می‏داند و می‏نویسد:‌ «مردم آن همه یهودی هستند و به کارهای... خود مانند حجامت، دباغی، گازری (رختشویی)، قصابی و .... مشغول بودند».

....
در مجموع می‏توان سلسله صفوی را دوره‏ای تاریک برای یهودیان اصفهان دانست که در سرتاسر آن تحت فشار بودند، به ویژه در زمان شاه عباس دوم
(1038-1077 هـ . ق) که تجاوزات و ظلم شاه و صدراعظم کینه‏جوی وی، محمدبیک، موجب گردید جمعیت یهودیان اصفهان که روزی دارالیهود نامیده می‏شد بر اثر قتل، گرایش به اسلام و یا ترک دیار به 600 نفر برسد. شادرن می‏نویسد در زمان صفویه یهود مجبور بودند علامتی به لباس خود الصاق کنند تا از مسلمانان بازشناخته شوند. کلاه آنان با کلاه مســـلمانان فرق داشــت و اجــازه نداشتند جوراب پارچه‏ای به پا کنند ولی اجازه داشتند یک کنیسه بزرگ و چند کنیسه کوچک داشته باشند. شاه عباس یکم (1559-1628 م.) به هر مردشان که مسلمان می‏شد 400 فرانک و به هر زن 300 فرانک هدیه می‏داد که در زمان شاه‏عباس دوم (1639-1666 م.) نیز چنین مرسوم بود.
---------
قیام نادر به اخراج افغان‏ها منجر گردید، نادرشاه با یهود مهربان بود و کاشان را به مرکز بزرگی برای آنان تبدیل نمود. او که نسبت به یهودیان توجه مخصوصی داشت از آنها خواست «زبور داود» (تهیلیم) را به فارسی ترجمه کنند و شخصی به نام «بابایی نوریئل اصفهانی» در 1740 م. این کار را انجام داد.

کریمخان زند مردی مهربان بود و به اقلیت‏ها سخت نمی‏گرفت. یهود نیز در زمان پادشاهی وی آزادتر می‏زیستند ولی لطفعلی‏خان در اثر احساسات جوانی یا به سبب نفرت از حاجی ابراهیم که جدش یهودی بود، تجاوزاتی نسبت به یهودیان شیراز و اصفهان داشت و در تمام مدت هرج و مرج پس از فوت کریمخان زند تا استقرار کامل فتحعلی شاه قاجار در شهرهای قم، قزوین، اردبیل، یزد، و اطراف اصفهان ستم علیه یهودیان ادامه داشت.



آقای قشقایی. بلاذری و ابن حوقل و مقدسی و ابن زیلا و بقیه کتاب های شان را با چه وسیله و بر چه موادی می نوشته اند و آیا از اصل آین کتاب ها تتمه ای هم باقی مانده است؟!

مهران دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 09:42 ق.ظ

سلام استاد

با توجه به سرعت گرفتن نصر اصفهانی و ضد یهود در اتوبان علی چپ (کوچه سابق) در پاسخ به سوالات مطرح شده در نوشتار قبلی.
دوباره سوالات را طرح میکنم:

خانم یا آقای ضد یهود
نظرت در مورد مکه و حکومت عربستان و ادعای بی باوری به مذهب را خواندیم.
نظر شما در مورد امامت و امام زمان و حکومت امام زمان در زمان غیبت چیست؟

آقای نصر اصفهانی

به نادرستی برداشتتان از متن قرانی در باب مسجد ضرار کاری ندارم ولی آیا شما مطلبی را که در مورد نماد معروف به دست فاطمه (که در اصل از باور و نمادهای یهود است) را نوشته اید باور کرده اید یا من باب تفریح آوردید؟


[ بدون نام ] دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 09:48 ق.ظ

سایت دانلود کتاب های تاریخی برای محققان و پژوهشگران عزیز

http://pdf.tarikhema.ir/

حسین از شیراز دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 09:50 ق.ظ

سلام
در مورد سهروردی که برخی از اثارش به فارسی وبرخی به عربی است یک دوگانگی نیز در نوشته های این فیلسوف نهفته است بخصوص که از ایران باستان نیز یادی کرده است ایا ممکن است که این شخصیت درهمین 300 سال ظهور پیدا کرده باشد

وقتی سفرهای ناصر الدین شاه و عکس میرزا رضا و حاج سیاح و امیر کبیر و آن نقاش یک چشم دربار قاجار و به توپ بستن مجلس و بمب انداختن به ماشین محمد علی شاه و غیره و غیره همگی دروغین اند، شما دنبال سهروردی می گردید؟!!!

موومان دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 10:01 ق.ظ

با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان بنیان اندیش

مقاله ای با عنوان «بررسی بنیادین مفهوم مِلک یمین در قرآن، از جمله شامل آیات ۵ تا ۷ سوره ی مومنون» توسط اینجانب و جناب مهدی-مهدی، و بر اساس یادداشت های جاویدان «اسلام و شمشیر» استاد پورپیرار تهیه گردیده است. ممنون خواهیم شد اگر آن را مطالعه فرموده و نظر خود را برایمان بنویسید. لینک دانلود مقاله:

http://s3.picofile.com/file/7418488274/fundamental_study_of_melke_yamin.pdf.html

(توجه داشته باشید که پس از دانلود فایل، بایستی پسوند “.html” را از انتهای نام فایل حذف کنید تا فایل PDF در نرم افزار مربوطه باز شود.)

با تشکر از همگی دوستان، منتظر نقدهای ارزشمندتان هستیم.

موومان دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 11:07 ق.ظ

منظورم این بود که اگر با Flashgot در نرم افزار FireFox عمل دانلود را انجام دهید، نیاز به حذف پسوند اضافی پیدا خواهید کرد؛ و گرنه در Internet Explorer نیازی به حذف پسوند اضافی پیدا نخواهید کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد